بخشی از مقاله
موشكهاي كروز CRUISE
كلمه انگليسي CRUISE در فارسي به مفهوم سفر دريايي و گشت زني مي باشد. وقتي اين كلمه همراه با موشك به كار مي رود، طبق نظر كارشناسان كنترل تسليحات، جنگ افزارهاي با كلاهك هسته اي (حداكثر برد 500 الي 600 كيلومتر) را شامل مي شوند.
ويژگيهاي موشك كروز
موشك كروز داراي چهار ويژگي زير است :
1) موشك در طبقات پايين جو (30 كيلومتر با 10000 پا) از نيروي برا ( LIFT ) ايروديناميكي استفاده مي كند.
2) در حين پرواز قادر به تغيير مسير و ارتفاع بوده و مي تواند به دفعات اين كار را تكرار كند.
3) بردي بيشتر از 50 كيلومتر دارد.
4) در يك پرواز عادي يكسره، موشك در تمام مسير هدايت شده و حامل انواع مختلفي از سرجنگي است.
با تعريف فوق، موشكهاي كروز، امروزه طيف گسترده اي از موشكها- ( نظير استيكس روسي، كرم ابريشم چيني، اگزوست فرانسه و هارپون امريكا) را در بر مي گيرد. موشكهاي كروز معمولا از تكنولوژي هواپيما استفاده مي كنند و داراي كلاهك مشابه، كوچكتر و ارزانتر ار موشكهاي بالستيك هستند. به كارگيري سيستمهاي ناوبري و هدايت پيشرفته دقيق نظير GPS باعث شده تا نسبت به موشكهاي بالستيك دقت بيشتري را دارا بوده و به همين دليل از توسعه و توليد بيشتري نيز برخوردار باشند.
از نظر قدمت، سلاح الماني DOODIL BUGS V1 اولين كروز عملياتي است كه در سال 1994 عليه انگليس به كار گرفته شد. DOODIL BUGS V1 با 70 درصد ناكامي از موفقيت نسبي برخوردار بودند. پرواز مستقيم و سرعت كم اين موشك باعث مي شود كه درجه اسيب پذيري و ضايعات ان بيشتر شود. و همچنين به وسيله رادارهاي دشمن كشف، رهگيري و توسط هواپيماهايي كه سرعت بيشتري را دارند، مورد هدف قرار بگيرند.
بعد از جنگ جهاني دوم هر دو بلوك شرق و غرب دستيابي به موشكهاي دور پرواز همراه با انعطاف پذيري بيشتر را دنبال كردند تا اينكه در سال 1970 پيشرفتهايي در ميكروالكت
رونيك، كامپيوتر و موتورهاي توربوفن كوچك حاصل شد. بهره گيري از اين دو پديده، تكنولوژي ساخت موشكهاي كروز امروزي را امكان پذير كرده است.
اين موشكهاي در واقع مشابه يك هواپيماي بدون خلبان، در همه مراحل پرواز داراي هدايت است. موشكهاي كروزي كه امروزه در دسترس هستند داراي انواع پرتابي از زمين پايه ، هواپرتابي يا هواپايه ، درياپايه يا درياپرتابي ، با برد 600 الي 2500 كيلومتر هستند.
نكته مهم در مورد موشك كروز اين است كه اين موشك- به دليل اينكه براي رسيدن به هدف با سرعت كمتر از يك ماخ حركت مي كند- به ساعتها پرواز نياز دارد. با اين وضعيت با توجه به هدايت اينرسي اوليه اين امكان وجود دارد كه موشك صدها متر از مسير منحرف شود. زيرا اگر چه با هدايت از اين نوع اينرسي، امكان انحراف براي موشكي كه دهها دقيقه پرواز ميكند كم است، ولي براي موشكي كه ساعتها بايد ادامه طريق دهد، اين هدايت مناسب نيست. براي رفع عيب بايد نوعي تصحيح در مسير انجام شود تا در عمل مكمل هدايت اصلي ان باشد.
روش هدايت موشك كروز
غير از سيستم هدايت اينرسي، امروزه از روشهاي ديگر نيز در سيستمهاي هدايت كروز استفاده مي شود، اين روشها عبارتند از :
1) سيستم انطباق متقابل پشت سرهم جغرافيايي
اين سيستم براساس اطلاعات دقيق توپوگرافي از زمين هدف استوار است. در اين روش، محوطه اي از سطح زمين به طول 10 كيلومتر و به عرض 2 كيلومتر به مربع هاي يك صد متري تقسيم و ارتفاع متوسط در هر كدام از انها را مشخص و به صورت ماتريكس ( 2000 رقم مختلف و هر رقم مخصوص مربع خاصي از زمين مورد نظر) به صورت عددي به حافظه كامپيوتر وارد مي
، در حافظه مقايسه مي كند و با توجه به نتيجه مقايسه، موقعيت محل شناسايي شده و دستور بعدي را از طريق دستگاه محاسبه، به سيستم كنترل اتوماتيك صادر مي كند. بررسيهاي بعدي در زماني كه موشك به هدف نزديك مي شود، انجام مي گيرد و سرانجام انتخاب مسير مي شود. در موشكهاي كروز درياپايه اولين و بزرگترين بررسي بلافاصله پس از عبور موشك از دريا و رسيدن به خشكي انجام مي شود.
موشكهاي موجود امكان ذخيره 20 نقشه در حافظه خود را دارند. اين روش هدايت براي زمين هايي كه از عوارض و ناهمواريهاي زياد برخوردارند، مناسب مي باشد.
2) سيستم CDS
گيرنده ماهواره اي موجود در موشك، كشتي، ايستگاه زميني متحرك يا ثابت با دريافت فركانسهاي حاوي اطلاعات ماهواره اي ( 3 يا 4 ماهواره ) موجود در مدار زمين و انجام محاسبات، موقعيت مكاني را محاسبه و تعيين مي كند.
براي سهولت دستيابي به ماهواره هاي مورد نياز در هر لحظه و هر نقطه از زمين, تعداد34 ماهواره به اين منظور پرتاب شده است. با اين وضعيت امكان تعيين موقعيت در هر لحظه و نقطه زمين فراهم است. اين سيستم بخصوص براي مسيرهاي دريايي مناسب مي باشد.
شكل 24 :
شكل 25 :
شكل 26 :
شكل 27 :
4) سيستم DSMAC
اين هدايت مخصوص بخش پاياني مسير موشك است. تصميم گيري در اين روش مقايسه تصاوير تلويزيوني محلهاي مورد نظر و مقايسه ان با تصاوير اصلي از قبل گرفته شده به صورت اطلاعات عددي استوار است. در اين سيستم، پس از انجام عمل مقايسه و تطبيق، موشك موقعيت خود را تعيين و پس از محاسبه انحراف مسير و انجام اصلاحات، سرانجام موشك به فاصله 10 متري، خود را به هدف مي رساند. نكته مهم در اين روش، توان مقايسه تصاوير بي شمار با تصوير حقيقي است و مقايسه كننده هاي تصويري ان قادر به مقايسه 10000 پيكسل نوري در چندين ثانيه هستند.
5) توصيف
چنانچه محوطه اي كه موشك كروز از ان پرواز مي كند، عاري از تجهيزات پدافندي و عمليات
خصمانه باشد، اين موشك مسير خود را در ارتفاع 5000 يا 10000 پايي ادامه مي دهد. در صورت برخورد به فضاي محافظت شده، كروز ارتفاع خود را كم مي كند و به 50 الي 300 پا تقليل مي دهد. ارتفاع حقيقي در اين حالت به تندي و شيب و همچنين زياد بودن عوارض زمين بستگي دارد.
كنترل موشك از طريق سطوح ايروديناميكي ان انجام مي شود. از اين نظر همانطوري كه قبلا اشاره شد موشك كروز شبيه هواپيماي بدون خلبان است.
اغلب موشكهاي كروز از جايگاه و محلهاي استقرار خود با استفاده از بوستر سوخت جامد، پرتاب مي شوند و بعد از روشن شدن موتور توربوفن هوازي، بوستر جدا و تنها موتور اصلي باعث رانش ان به جلو مي شود.
از نظر توسعه كروز، هر دو نوع هواپايه و درياپايه همزمان و به موازات هم، در سال 1972 شروع شده است. اولين پرتاب كروز از زيردريايي SLCM در سال 1976 انجام شد.
علي رغم اينكه رقابتي بين هواپرتابي ( ALCM ) و درياپرتابي ( SLCM ) وجود داشت، به علت پي گيري و تأكيد نيروي دريايي، مدلهاي دريايي زودتر و در سال 1983 وارد خدمت شد.
نكته قابل ذكر، اين است موشك يا هواپيمايي كه از ارتفاع بالا پرواز مي كند، سوخت كمتري مصرف و برد آنها بيشتر ميشود و وقتي به دلايلي كه بيان شد موشك در ارتفاع پايين تري پرواز مي كند برد آن كمتر مي شود.
انواع موشك كروز
انواع مختلفي از موشك كروز تاكنون معرفي شده كه به قرار زير مي باشد :
موشك BGM-199A TLAM-N
اين نوع موشك مجهز به سرجنگي هسته اي W80-0200KT است و براي حمله به اهداف استراتژيك زميني طراحي شده است. از هدايت اينرسي همراه با هدايت DSMAC در بخش پاياني برخوردار است.
موشك BGM-109B/TASM
يك نوع موشك ضد كشتي كه جرم سرجنگي آن 55/454 كيلوگرم ( حاوي مواد منفجره شديد ) است. اين موشكها از سيستم هدايت بهسازي شده هارپون در بخش مياني و هدايت اينرسي همراه با آشيانه ياب راداري فعال ( UPW-23 ) در بخش نهايي استفاده مي كنند.
موشك BGM-109C TLAMC
سرجنگي اين موشك نيز مشابه BGM109B حاوي 55/454 كيلوگرم مواد منفجره شديدالانفجار است و براي هدف گيري اهداف زميني طراحي شده است. اين مدلهاي كروز از هدايت اينرسي همراه با سيستم تركام برخوردار است.
موشك TLAMDBGM-109D
اين موشك ضد كشتي بوده و سرجنگي آن حاوي مواد منفجره شديدالانفجار، (مشابه موشك BGM-109B ) است و سرجنگي آن به امواج الكترومغناطيسي ( امواج راداري و مخابراتي ) حساس است.
موشك BGM-109F TAAM
اين موشك مشابه موشك BGM-109D مي باشد. سرجنگي آن براي حمله به پايگاههاي هوايي و تسهيلات هواپيماها طراحي شده است.
موشك BGM-109G
در اين موشك از سرجنگي هسته اي W84 استفاده شده است.
موشك ABM-109C
موشكي هوا به زمين كه داراي برد متوسط است. اين موشك مخصوص هواپيماهاي نيروي دريايي بوده و سرجنگي آن به جرم 120 كيلوگرم حاوي مواد انفجاري شديد مي باشد.
موشك AGM109H MRASM
نوعي موشك كروز هواپرتابي است كه از توان لازم جهت نفوذ در فضاي اهداف محافظت شده برخوردار مي باشد.
موشك AGM109 TASM
نوعي موشك كروز هواپرتابي است و براي اهداف سطحي دريايي طراحي شده است. جرم مواد انفجاري، سرجنگي و كلاهك آن 120 كيلوگرم مي باشد.
موشك AGM-109J MRASM
اين نوع موشك داراي مهمات خاص بوده و مخصوص نيروي دريايي است.
موشك MRASMAGM-109L
اين نوع موشك حاوي نوع خاصي از مهمات به جرم 120 كيلوگرم است كه براي نيروي دريايي ساخته شده است.
بحث بر روي موشكهاي كروز، در پيمان INF بين آمريكا و روسيه مطرح بوده و تحت پيمان مذكور، تنها مجوز توليد 880 فروند كروز سرجنگي هسته اي براي آمريكا داده شده است. برد اين موشكها نيز در سطح 450 كيلومتر محدود شده است.
موشكهاي كروز درياپايه
اين موشكها با علامت SLCM كه علامت اختصاري عبارات SUBMARINE LAUNCH CRUISE MISSILE به مفهوم موشكهايي كه از واحدهاي سطحي دريايي و زيردريايي قابل پرتاب هستند، نشان داده مي شوند. موشكهاي كروز درياپايه شامل انواع C,D, B و BGM-109A مي باشد كه در دو مدل تاكتيكي و استراتژيكي نيز موجود مي باشند.
اين نوع موشكها با نظارت و مديريت فرماندهي هوادرياي امريكا از طريق وزارت دفاع و توسط شركت و شركتهاي مختلف- نظير، موسسه تحقيقات آتلانتيك، موسسه تحقيقات انرژي، شركت ليتون، مك دونالد داگلاس و جنرال ديناميك- ساخته شده اند. موشكهاي كروز درياپايه به ترتيب TLAM-C
در ماه مارس 1988 ، TLAM-D در ماه اگوست همان سال و TLAM-N با سرجنگي هسته اي در سال 1994 وارد خدمت شده و امريكا در نظر دارد ضمن بهسازي، ظرفيت توليد اين موشك را كماكان حفظ كند.
پيشران اوليه موشك را موتور توربوفن ( TURBOFAN ) مدل F107-WR103 ويليامز كه توان توليد نيروي آن در شرايط استاتيك و كناردريا 5/4 كيلونيوتن است، تشكيل مي دهد. پيشران مدلهاي اوليه F107-W4-400 با قدرت توليد 97/2 كيلونيوتن يا 600 پوند به F107-WR-402 تغيير يافته است. انواع موشك درياپايه از بوستر سوخت جامد MK106 كه 62/32 كيلونيوتن تر است ايجاد مي كند، استفاده مي كند. مدلهاي ديگر بوستر پيشنهادي، بوستر MK106 است كه به وسيله موسسه تكنولوژي شيمي ارائه شده است. جرم بوستر 73/153 كيلوگرم، طول آن 1/66 سانتي متر و قطر آن 3/48 سانتي متر (19 اينچ) مي باشد. استفاده از مدلهاي پيشرفته MK111-0 كه دستيابي به آن در سال 1983 ميسر شده، مد نظر نيروي دريايي مي باشد. سوخت موتور اصلي F107 بنزين JP-9 است.
شكل 28 :
هدايت و كنترل موشكهاي كروز درياپايه
هدايت و كنترل اين موشكها را TERAINS كه علامت اختصاري TERCOM ASSISTED INERTIAL NAVIGATION SYSTEM به مفهوم هدايت اينرسي همراه با سيستم تركام ( خواندن نقشه) تشكيل مي دهد. به كارگيري دو سيستم همراه با هم، باعث تشخيص دقيق موقعيت صحيح هدف به وسيله موشك و ادامه مسير به دنبال آن مي شود. جرم اين مجموعه 37 كيلوگرم ( 4/81 پوند ) است. در انواع TLAM ، مدلهاي BGM109A (هسته اي يا معمولي) زماني كه دقت زياد مورد نظر باشد، از سيستم هدايت نهايي DSMAC نيز استفاده ميشود. اين مجموعه را رادار ارتفاع ياب هاني ول و رموس همراهي مي كند. در انواع موشكهاي ضد كشتي به جاي سيستم هدايتي تركام از GPS همراه با سيستمهاي هدايت هوشيار نظيربمبهاي هوشيار و T. O. A استفاده مي شود. همچنين از هدايت پيشرفته هارپون نيز در اين نوع كروز استفاده مي شود. مدلهاي مختلف اي
ن كروزها از سرجنگي هاي متنوعي بشرح جدول زير استفاده مي كنند :
كلاهك (WARHEAD) نوع ( TYPE ) علامت DISIGNATION
سرجنگي هسته اي W80-0 مخصوص اهداف زميني TOAM-N BGM-109-A
سرجنگي معمولي به جرم 55/454 كيلوگرم ضد كشتي TASM BGM-109B
سرجنگي معمولي به جرم 55/454 كيلوگرم مخصوص اهداف زميني TLAM-C BGM-109C
حاوي مهمات مخصوص CBU-871 و BLU-97/B مخصوص اهداف زميني TLAM-D BGM-109D
موشكهايي كه از زير دريا پرتاب مي شوند از مقرهاي اژدر به قطر 54 سانتي متر ( 26/21 اينچ ) براي روانه سازي استفاده مي كنند. نيروي دريايي انتظار دارد از سكوهاي كپسولي عمودي وستينگهاوس VCLS سفارش ساخت آن نيز به شركت وستينگهاوس داده شده است. علاوه بر آن، سكو و مقر نگهدارنده ( VCLS ) از نوع ( ARMORD BOX LAUNCH ) نيز جهت نگهداري و پرتاب موشك طراحي شده است.
برابر گزارشهايي گسترش موشكهاي B, C, D و BGM-109 A در واحدهاي دريايي بشرح جدولهاي زير گسترش داده شده اند.
جدول شماره (1)
تعداد موشك / لانچر سطوح روانه( PI, ARFORM ) ناوشكن( DEST ROYER )
24 29 DDG-51 BRUKE
8 8 DD-963 SPRUANDE
45 4 DD-963
8-4 7 DD-963
جدول شماره (2)
تعداد موشك /لانچر سطوح روانه PLARFORM علامت(SUBMARINE )
VLS 12-8 5 SSN-21 SEA WOLF
TORPEDO 8 39 SSN-637 STRUGEON
TORPEDO 8 1 SSN-685 LIPSCOM B
TORPEDO 8 1 SSN-611 BARWAL
VLS 12-8 35 SSM-688 LOS ANGELESS
TORPEDO 8 31 SSN-688 LOS ANGELESS
جدول شماره (3)
تعداد موشك/ لانچر سطوح روانه(PLARFORM ) رزمناو(BATTELE SHIP )
ABL 32 4 B-B61 MISSOURI CRUISER گشت دريايي
16 4 CGN-39 MISSOURI
24 22 CG47- CRUISER
هر موشك كروز توانايي ضبط نقشه ديجيتالي را از منطقه پروازي دراد. ارتفاع پرواز موشك در نقاط كوهستاني 100 متر، در سطح زمين 50 متر و در سطح دريا 20 متر است. زمان آماده سازي موشك جهت پرواز 30 دقيقه است كه 25 دقيقه آن جهت آماده سازي جايروسكوپ موشك و 5 دقيقه آن براي مسلح كردن محفظه هاي اژدر زير دريايي هاي اتمي است. از محدوديت هاي اين موشك زمان پرتاب، توليد صداي زياد و ايجاد تلاطم و حباب بيش از حد بر روي سطح آب (حدود 5 دقيقه) مي باشد كه اين امر باعث شناسايي محل پرتاب موشك و زيردريايي مي شود.
كروزهاي SLBM تاكتيكي داراي برد 450 كيلومتر بوده و از هدايت شبيه سيستم
هدايت هارپون پيشرفته با رادار هدف جو و هدف ياب برخوردار مي باشد كه مخصوص 50 كيلومتر آخر پرواز آن است. در طول پرواز، اطلاعاتي به وسيله هليكوپتر، يا واحد پرتاب كننده آن و يا هواپيما به موشك داده مي شود.
براساس مندرجات كتاب ميسل فوركست منتشر شده در سال 1991 ، تعداد 2276 فروند كروز درياپايه ( به انضمام انواع تحقيقاتي ) تا سال 1991 توليد شده است. ميزان سفارشهاي نيروي دريايي امريكا از انواع مختلف اين موشك 3994 فروند بوده و تعداد 1000 فروند نيز به خليج
فارس حمل شده است. از تعداد 1000 فروند موشك ارسالي به خليج فارس، تعداد 291 فروند انواع كروز درياپايه (مدلهاي C و D) در جنگ خليج فارس عليه عراق استفاده شده است. موشكهاي فوق، به همراه تعدادي از اين موشكها كه امريكا روزهاي سوم و چهارم سپتامبر 1996- به بهانه تصرف شهر كرد نشين اربيل عراق به وسيله نيروهاي عراقي- به سوي اهدافي كه گفته مي شد مراكز فرماندهي، رادار و سكوهاي هوايي عراق( 29 فروند در روز اول و 17 فروند در روز دوم ) هستند كه كه در مجموع 327 فروند را شامل مي شد.
براساس سال مالي 1988 قيمت هر فروند كروز درياپايه برابر 1619422 دلار مي باشد، با در نظر گرفتن مبلغ مزبور و احتساب حمل و نقل و نگهداري موشك در خليج فارس بهاي كروز درياپايه پرتابي امريكا به عراق در خليج فارس مبلغي حدود 7/1 ميليون دلار را شامل مي شود. اين مبلغ، پولي است كه عربستان و شيخ نشين هاي خليج فارس براي تنبيه كسي بايد بپردازند، كه در مدت 8 سال حمله عراق به ايران اسلامي، پشتيبان آن بودند.
مشخصات و ابعاد موشك درياپايه BGM-109B
طول موشك 610 سانتي متر، قطر 73/52 سانتي متر، جرم موشك با بوستر 55/1454 كيلوگرم، پهناي بال، 35/265 سانتي متر، سرعت 885 كيلومتر در ساعت، ارتفاع هجومي 10 الي 250 متر، برد 465 كيلومتر، خطاي دايره اي (CEP ) 62/7 سانتي متر، طول موشك (بدون بوستر) 555 سانتي متر، برد هسته اي موشك كروز 2500 كيلومتر، برد معمولي اهداف زميني 2/1111 كيلومتر.
سيستمهاي هدايت موشك برابر گزارشها چنان دقيق هستند كه در برد 2500 كيلومتر خطاي دايره اي 10 متر را تأمين مي كنند. اين مسأله اهميت اين موشكها را از نظر نظامي و
سياسي بيشتر مي كند. كماكان اين موشكها در حال بهسازي هستند.
موشكهاي كروز هواپايه يا هواپرتابي (ALCM )
علامت مشخصه اين نوع كروز (هواپرتابي ) AGM86 A/B است. اين نوع موشك هوا به زمين، مخصوص هدفهاي استراتژيك و به وسيله هواپيماهاي استراتژيك B-52/G/H و FB-111 و B-1B حمل و پرتاب است. هر هواپيماي B-52G قادر به حمل 12 فروند از اين نوع موشك در زير بالهاي خود است. اين هواپيما مي تواند، 8 فروند موشك ديگر را در لانچرهاي مربوطه حمل كند.
توسعه سيستم از طريق وزارت دفاع امريكا و مديريت نيروي هوايي توسط شركتهاي بوبينگ، هاميلتون، ليتون و مك دانل داگلاس در دهه 1970 شروع شد. دو مدل مختلف (B و A ) از اين موشك توليد شده است. توليد مدلA ، در مراحل اوليه متوقف شد ولي توليد نوع B آن ادامه داشته و هنوز در خدمت نيرروي هو.ايي مي باشد. در دهه 1980 مدل ديگري به نام مدل C با سر جنگي معمولي توليد و اين مدل درعمليات توفان صحرا عليه عراق بكار گرفته شد. اين موشك داراي موتور ويليامز F107-VR-101 توربوفن دو قلو با 7/2 كيلونيوتن نيرو (در آزمايش استاتيك) بود ولي
بعدها موتور F107- 103 با توان توليد 5/4 كيلونيوتن نيرو براي اين موشك منظور شد.
هدايت موشك متشكل از سيستم اينرسي با علامت LN30 ساخت كارخانه هاي ليتون و تركام است كه به صورت مكمل اينرسي عمل مي كند و مجموعا 37 كيلوگرم جرم دارد.
شكل 29 :
مسيرهاي پروازي موشك ALCM مي تواند براي ارتفاعات و سرعتهاي متغير طرح ريزي شود. كه اين عمل باعث حفاظت موشك درحال پرواز از عوامل پدافندي- در مسير ايستگاههاي عامل- می شود. طراح می تواند حالت دنبال کردن ناحیه ای را در مسیرهای عمودی برنامه ریزی کند.