بخشی از مقاله
سیستمهای تسلیحاتی موشکهای کروز و رویکردهای آن
مقدمه:
موشکهای کروز سیستمهای تهاجمی محسوب می شوند که بسته به تکنولوژی بکار رفته در آنها می توانند سیستمهای بالنسبه ساده تا پیچیده باشند . امروزه انواع ضد کشتی آنها به طور گسترده مورد تکثیر قرار گرفته است، اما انواع موسوم به حمله به اهداف زمینی تنها در موجودیهای تعداد انگشت شماری از کشورهای پیشرفته یافت می شود.
عملکرد موفقیت آمیز موشکهای تاماهاوک و CALCM در نبرد طوفان صحرا و عملیاتهای متعاقب آن و قیاس آنها با سیستمهای مشابهی چون هواپیمای پنهانکار F-117A باعث گردیده تا کشورهای دیگری که این تحولات را زیر نظر دارند با جدیت بیشتری برنامه توسعه این سیستمها را پیگیری نمایند . مهمترین فاکتورهایی که باعث می شوند. این سیستمها تسلیحاتی حائز اهمیت تلقی شوند عبارتند از توانایی نفوذ به لایه های دفاعی (اعمال تکنولوژیهای پنهانکاری و استفاده از مسیرهای چندگانه) ، افزایش برد به بیش از 500 کیلومتر ، انعطاف پذیری عملیاتی سیستم، قیمت تمام شده کمتر، تعداد موجودیهای در دسترس از این سیستمها ، می باشد.
وجود این تسلیحات پیچیده در کنار هواپیماهای ضربتی پیشرفته باعث خواهد شد تا ساختار نیروهای تهاجمی دستخوش تغییر شده و ملزومات برد و پنهانکاری بیشتر هواپیماهای تاکتیکی ضربتی اولویت شماره یک محسوب نشود.
موشکهای کروز: تعریف و رویکرد آنها
واژه موشک کروز در برگیرنده چندین گونه از سیستمها و توانایی های آنهاست، این موشکها دارای طیف وسیعی از گونه های بلوک شرق چون کرم ابریشم چین (HY-2) با برد معادل 105 کیلومتر تا انواع غربی و پیشرفته آن چون تاماهاوک که دارای بردی حدود 3000 کیلومتر می شود، است. این سیستمها بسته به سرعتها و قابلیتهای نفوذ خود به لایه های دفاعی دشمن دارای تفاوتهای عمده هستند. اما علیرغم این تفاوتها تمامی آنها دارای تعریفی مشترک هستند. این تعریف عبارتند از: پرنده بدون سرنشین هدایت شونده که توسط نیروی
پیشران داخلی خود و از طریق تولید نیروی برای آیرود دینامیکی (Aerodynamic LiA) بخش اعظمی از مسیر خود به سمت هدف را طی می نماید و هدف اولیه و اصلی آن اعمال مهمات نظامی یا محموله ای ویژه بر هدف است. این تعریف همچنین می تواند سیستمهایی چون پرنده های بدون سرنشین (UAV) هلیکوپترها و هواپیماهای بدون سرنشین کنترل شونده را نیزشامل شود. موشکهای کروز دارای دو ماموریت اصلی در انهدام اهداف هستند و بر این اساس دارای دو گونه متفاوتند : موشکهای کروز ضد کشتی (ASCM77) و موشکهای کروز حمله به مواضع حمله به مواضع زمینی (LACM78) برای هدف مورد نظر در این جزوه انواع حمله به مواضع زمینی مورد بررسی و توجه واقع خواهد شد.
موشکهای کروز سیستمهایی قابل اطمینان ، دقیق، دارای قابلیت بقا در محیط دشمن و مهلک هستند که می توانند از طریق هوا، دریا و یا خشکی پرتاب شوند. در هنگام پرواز شناسایی آنها مشکل می باشد، آنها با انتخاب مسیرهای غیر مستقیم (پایین یا بالا) می توانند از روبرو شدن با محدوده های تحت دفاع شدید هوایی اجتناب نمایند تا بدین سان با انتخاب جهتی مناسب اهداف خود را مورد حمله قرار دهند. امروزه موشکهای کروز می توانند اهداف خود را با دقتی مثال زدنی مورد اصابت قرا ردهند، در آتیه موشکهایی از این دست که هوشمندتر شده و از دقتهای بالاتری برخوردار خواهند شد، تهدید فزاینده تری را فرا روی نیروهای مقابل قرار می دهند.
در حال حاضر تعداد معدودی از انواع حمله به مواضع زمینی شکل گرفته اند (عمدتا توسط آمریکا ، روسیه و فرانسه) و کشورهای زیادی نیز (برای مثال : چین ، فرانسه ، آلمان ، اسرائل ، ایتالیا روسیه و افریقای جنوبی) برنامه های توسعه موشکهای کروز حمله به مواضع زمینی را پیگیری می نمایند. در گزارش دفاعی در گزارش دفاعی ارائه شده در ماه می 1997 کشور آمریکا ، اشاره به این شده است که سلاحهای کشتار جمعی محتملا در غالب جنگهای آتی مورد استفاده واقع خواهند شد، این گونه عوامل توسط سلاحهای گوناگون حمل خواهند شد که یکی از آنها موشکهای کروز هستند.
عقیده بر آن دارند که شمار موشکهای کروز حمله به مواضع زمینی در خلال 10 سال آتی افزایش خواهد یافت . حین آنکه فاکتورهایی چون برد، دقت، کاهش سطوح مقطع راداری و تواناییهای تخریبی این موشکها نیز افزایش خواهد یافت. توسعه سیستمهای اخیر چون موشکهای روسی AS-18/KAZOO (kh-59M Ovod-M) موشک اسرائیلی AGM-142 Popeye و موشک AGM-84E(SLAM) از آمریکا مرز متمایز کننده موشکهای کروز و هوا به سطح ضد کشتی را از میان بر داشته، و تکثیر این سیستمها باعث اعمال تهدیدی جدی بر روی عملیاتهای تاکتیکی خواهد شد. ملحق نمودن محموله ای هوشمند در سر جنگی باعث خواهد شد تا در آتیه ای نه چندان دور، امکان درگیر شدن با واحدهای زرهی در حال حرکت میسر شود. از دیگر تواناییهای بالقوه موشکهای کروز نیز امکان اجرای مانور گریز و اقدامات متقابل توسط آنها خواهد بود.
تکنولوژیهای کلیدی در موشکهای کروز
تکنولوژی موشکهای مدرن مروز دارای 4 المان است : سازه بدنه ،سیستم پیشران ، سیستم هدایت و سرجنگی. پیشرفت و استفاده ازآخرین دستاوردهای علمی در هر یک از زمینه ها باعث می شود تا این سیستمها بتوانند در فاکتورهایی چون دقت ، رویت پذیری پایین، تولید پذیری بالا ، قیمت و سایر جنبه ها به نتایج مهم دست پیدا نمایند.
سازه بدنه (Air Frame)
کلیدی ترین فاکتور در اعمال تکنولوژی برتر در طراحی و ساخت بدنه موشکهای کروز بکارگیری تکنولوژی رویت پذیری پایین Stealth)) در ا«هاست. موشکهای کروز پنهانکار اهدافی سخت جهت شناسایی خواهند بود این باعث می شود تا زمان پیش اخطار حمله آنها پایین آمده و دفاع در مقابل آنها را با چالشی سخت مواجه سازد.
تکنولوژی رویت پذیری پایین که به طور عمومی تکنیکهای پنهانکاری خوانده می شوند شامل مجموعه ای از فن آوریهای مرتبط جهت کاهش علائم منتشره جسم در باندهای مختلف فرکانی است. یکی از مهمترین زمینه های فعالیت در این راستا که می تواند ساختار و شکل سازه بدنه را دستخوش تغییر سازد کاهش سطح مقطع را دارای (RCS) جسم است . طراحیهای ویژه ای که نمونه های آنها در هواپیماهایی چون F-117 و B-2B دیده می شود نتیجه بکارگیری تکنیکهای پیشرفته ژئومتریک در بدنه با این هدف اولیه است. بکارگیری سطوح تخت با جهات مختلف در بدنه سیستم باعث می شود تا سطح مقطع را دارای واقعی جسم پایین تر از اندازه واقعی خود جسم باشد علاوه بر این تکنیکهای طراحی ، اعمال تکنولوژیهای مواد جاذب می تواند قابلیت رویت پذیری راداری را در آنها کاهش دهد. این دسته از مواد که به مواد جاذب راداری (RAM) موسوم اند، شامل کربن ، فریتها، گرافیت و به طور اخص مواد کامپوزیت فیبرکربن هستند.
تاثیرات بکار گیری این تکنیکها می توان منجر به نتایج تأثیر گذاری گردد. برای مثال یک هواپیماهای معمولی دارای سطح مقطع راداری در حدود 6 متر مربع است. هواپیمایی به ابعاد بزرگتر مانند B-2B که از اخرین فن آوریهای پنهانکاری استفاده نموده تنها سطح مقطع را دارای حدود 75/0 متر مربع را نشان داده است. موشک کروز تاماواهاکی که در سال 1970 طراحی گردیده است سطح مقطعی حدود 05/0 متر مربع دارد، ارائه نسل جدیدتر موشکهای کروز مانند AGM-129A این میزان را نیز کاهش خواهد داد. برای مقایسه کافی است تا یادآور شویم برای جسمی مانند یک پرنده مقدار این پارامتر چیزی حدود 01/0 متر مربع است.
راداری کمتر از 1/0 متر مربع باشند اهداف دشوار جهت رهگیری توسط رادار هستند، چرا که حتی اگر رادار زمینی بتواند آن را شناسایی نماید، سیستم پدافندی قادر نخواهد بود که به طور دقیق بر روی آن قفل شده و با آن درگیر شود.
سیستم پیشرا
بیشتر موشکهای کروز برد بلند از موتورهای مکنده هوا استفاده می نمایند، این باعث می شود تا اکسیژن لازم جهت احتراق از طریق هوای اطراف تامین شده و فضای مناسبی برای تعبیه کردن سوخت بیشتر در اختیار قرار گیرد. سیستمهایی با بردهای کوتاه تا متوسط عموما از موتورهای نوع توربوجت که دارای راندمان کمتر و قیمتهای تمام شده پایینتری نسبت به انواع توربوفن هستند، استفاده می نمایند. بیشتر موشکهای برد بلند (برای مثال تاماهاوک) از موتورهای توربوفنن که از راندمان به مراتب بالاتری برخوردار هستند، استفاده می نمایند تا آنها را در سرعتهای بالایی مادون صوت به پیش برند . تعداد معدودی از موشکهای کروز برو بلند مانند موشکهای فرانسوی ASURA,ASMP نیز از موتورهای رم جت استفاده می نمایند و آنها را قادر می سازند تا به سرعتهایی معادل 2 تا 3 ماخ دست پیدا نمایند.
یکی از جنبه های مهم بکارگیری موتورهای دارای فن، کاهش بسیار شدید امواج مادون قرمز ناشی از خروج گازهای داغ از دهانه موتور می باشد. این فاکتور نسبت به موشکهایی که از موتورهای راکتی استفاده می نمایند و دارای پلامب (Plume) بزرگتری هستند یک مزیت محسوب می شود.
همچنین موشکهای مادون صوت دارای دمای پوسته ای در حدود 45 درجه سانتیگراد هستند. این موضوع نیز بر روی شناسایی جسم نمایانگرهای مادون قرمز بسیار تأثیر گذار است.
سیستم هدایت
به طور عمومی موشکهای کروز دارای حداقل دو سیستم هدایت هستند یک سیستم هدایت در پرواز توسط ترکیبی از ژیروسکوپها و تحت عنوان سیستم ناوبری اینرسی (INS) اجرا می شود جایروهای مرسوم که در حال حاضر در هواپیماها و هلیکوپتر ها مورداستفاده واقع می شود، دارای 100 الی 300 قطعه در حرکتر هستند. اما جایروهای جدیدی که در حال حاضر تولید میشوند بر خلاف جایروهای دسته قبل که بعد از استفاده در 200 ساعت دچار تنزل کارایی می شوند ، علیرغم کوچکی خود کیفیت اولیه خود را از دست نمی دهند. علاوه بر افزایش مشهود در قابلیت اطمینان جابروهای جدید بسیار کوچکتر می باشند و بنابر همین مزایای فراوانی را در طراحی بدنه این نوع موشکها به وجود می آورد .
برای موشکهای برد بلند کروز به جهت خطاهای ذاتی سیستم ناوبری اینرسی (Drift) اطلاعات تکمیلی جهت مرتفع کردن آن موردنیاز است. یکی از روشها که در موشکها که در موشکهای کروز آمریکایی مورد استفاده قرار گرفته است.
تکنیک تطبیق عوارض زمین موسوم به TERCOM است . به واسطه پیچیدگیهای فراوانی که در تهیه نقشه های دیجیتالی مورد نیاز این سیستم موجود می باشد تنها موشکهای آمریکایی از این روش استفاده می نمایند و از نقاط ضعف این سیستم مکمل ناوبری، زمان بالا تهیه نقشه های مسیر موشک و افزایش زمان طراحی حمله تا اجرای عملیات است، همچنین بکارگیری این روش بر روی مناطقی که عوارض جغرافیایی خاصی ندارند (نمونه آنچه در بیابانهای صاف و مسطح مناطق جنوب عراق در جنگ خلیج فارس وجود داشت) باعث
می شود تا موشک نتواند خود را با مسیر درست تطبیق دهد. مجموعه ای از این نقاط ضعف و امکان استفاده از اطلاعات تکمیلی تر مثل اطلاعات به هنگام ماهواره ای باعث شده است تا این سیستمها با دریافت کننده های CPS تجهیز شوند. پس از جنگ خلیج فارس و بررسی نتایج به دست آمده از عملکرد تسلیحات آمریکایی این سیستم بر روی موشکهای کروز آن کشور نصب گردید و تنها 3 سال بعد یعنی سپتامبر 1995 بر علیه اهداف خود در بالکان توسط تاماهاوک بکار برده شد.
سیستم هدایت فاز ترمینال که در اخرین مرحله از عملکرد موشکهای کروز بکار برده می شود می تواند شکلی از تکنیکهای رادار فعالی نیمه فعال، مادون قرمز ، تلویزیونی و هدایت بر روی نقطه پارازیت ساز باشد علاوه بر این روشها، متدهای ویژه ای چون dsmac نیز که ویژه تاماهاوک آمریکاست مورد استفاده واقع شود. این روش ایده ای از انطباق دوبعدی است که یک سنسور سوار بر موشک از تصاویر مسیر حرکت (درست زیر موشک) و اطلاعات موجود در کامپیوتر سیستم ناوبری صورت می دهد. متدهای نوینی که هم اکنون در حال بررسی جهت جایگزینی با پاره ای از این سیستمها است . استفاده از سنسورهای تصویر ساز مادون قرمز است.
سرجنگی (Warhead)
از بعضی جنبه ها مهمترین المان یک موشک کروز ، سرجنگی آن است.برخلاف موشکهای بالستیک که در خلاف پرواز تنشهای زیادی به سر جنگی آن وارد می شود (به واسطه شتابهای مثبثت و منفی زیاد) درموشکهای کروز به واسطه شباهتهای زیاد با هواپیما، این زیر مجموعه کمتر تحت تأثیر عوامل قرار می گیرد. این بدین معنی است که مهمانی که اساسا جهت حمل توسط هواپیما اختیار می شود، امکان استفاده در موشکهای کروز را نیز دارا بود (این شامل عوامل کشتار جمعی نیز می شود).