بخشی از مقاله
کوره بلند
تاریخچه
کورههای بلند در چین از حدود سده پنجم پ.م. وجود داشتهاند. در سدههای میانه در اروپا نیز اینگونه کورهها ساختهشد و در سده ۱۵ از منطقه نامور در بلژیک به مناطق دیگر گسترش یافت. سوخت بهکاررفته در این کورهها ذغال سنگ بود.
کوره بلند
یک کوره بلند در سستائو اسپانیا. کوره اصلی در زیر تیرآهنهای میانی قرار دارد.
کورهٔ بُلَند کورهای عمودی است که در کارخانههای ذوب فلز برای استخراج فلز، به ویژه آهن، از سنگ معدنی استفاده میشود.
در کوره بلند سوخت جامد، معمولاً کُک همراه با جریان دمشی هوا میسوزد و کانیها را ذوب میکند.
یک کوره بلند در سستائو اسپانیا. کوره اصلی در زیر تیرآهنهای میانی قرار دارد.
مشخصات هندسی کوره بلند
ارتفاع موثر کوره بلند عبارتست از فاصله محور مجزای آهن و سطح بار در دهانه آن. از آنجا که سطح بار همواره متغیر است ، این است که لبه پائینی زنگ بزرگ را در حالتی که پائین باشد سطح بار در نظر می گیرند. ارتفاع موثر کوره بلند به استحکام قطعات سوخت جامد بستگی دارد.اگر کوره خیلی بلند باشد، قطعات سوخت خرد شده و قطعات پر حاصله کار آنرا مختل
می کند. از طرف دیگر اگر کوره بلند خیلی کوتاه باشد بار به مقدار لازم گرم و آماده نمی شود.
ارتفاع کامل کوره بلند عبارتست از فاصله بین محور مجرای آهن و لبه بالائی مخروط بزرگ . ارتفاع کلی کوره بلند به اندازه ارتفاع مخروط ، زنگ بزرگ و فاصله ای که زنگ بزرگ پائین می رود بیش از ارتفاع موثر است. قطر بوته به مقدار سوخت مصرفی در واحد زمان بستگی دارد. تجربه ثابت کرده که هر قطر بوته بیشتر باشد مناسب تر است اما باید نسبت معینی بین قطر بوته و دیگر ابعاد برقرار باشد.
ارتفاع بوته عبارتست از فاصله بین محور مجرای آهن و سطح پائین تر بستر کک. اگر قطر کوره معلوم باشد ارتفاع آن به مقدار مذاب بستگی پیدا می کند. قطر شکم در توزیع جریان گاز در تمام سطوح مقاطع کوره بلند موثر است. نسبت قطر شکم به قطر بوته بایستی 1/11-1/14 باشد.
ارتفاع شکم: چناچه قطر شکم و دهانه کوره بلند معلوم باشد اندازه و شیب دیواره های بدنه به ارتفاع شکم بستگی پیدا می کند. شیب دیواره های بدنه روی توزیع جریان گاز در تمامی مقاطع کوره بلند و فروکش کردن ستون مواد خام اثر می گذارد.
قطر دهانه در توزیع مواد در قسمت فوقانی کوره بلند موثر است. نسبت بین قطر دهانه به قطر شکم بایستی در حدود 0.67-0.75 باشد. ارتفاع دهانه به طور قابل ملاحظه ای روی توزیع مواد تاثیر می گذارد.
ارتفاع بستر کک روی شیب دیواره های بین بوته و شکم موثر می باشد. تنگ شدن از ارتفاعی شروع می شود که حجم مواد در اثر ذوب شروع به کم شدن می کند. اگر ارتفاع بستر کک زیاد باشد تنگ شدن از ارتفاعی شروع می شود که مواد هنوز در حالت جامد می باشند. بنابراین به طور طبیعی فروریزی یکنواخت بار را مختل خواهد کرد.اگر بستر کک خیلی کوتاه باشد شیب دیواره های آن خیلی بزرگ بوده و فروریزی یکنواخت را مختل خواهد کرد.
ارتفاع بدنه : اگر اقطار شکم و دهانه معلوم باشند، شیب دیواره های بدنه به ارتفاع آن بستگی پیدا می کند. مقدار گازی که در امتداد دیواره های بدنه حرکت می کند به شیب بدنه یعنی مقدار زاویه αکمتر باشد جریان کناری گازها زیادتر خواهد بود.
ساختمان و وظیفه پی در کوره بلند
وظیفه پی کوره بلند انتقال وزن عظیم آن ( مثلاً وزن کوره ای که حجم مفید آن3 m1033 است با مواد داخل آن در حدود 6000تن می باشد.)به طور یکنواخت به زمین می باشد. پی از دو قسمت تشکیل شده است. قسمت اول که در بالای زمین قرار دارد پایه و قسمت دوم که در زیر زمین است کف نامیده می شود. پایه بطور مطلوب وزن کوره را تحمل کرده و آنرا به طور یکنواخت از طریق کف به زمین انتقال دهد. معمولاً ساختمان پی با سکوی اطراف بوته مرتبط است . پی کوره بلند
بایستی مقاوم به حرارت بوده وتحت هیچ شرایطی نباید در اثر دمای بالا ترک برداشته ، تغییر شکل داده و یا ذوب شود. پی ها به دو گونه مسلح و غیر مسلح طبقه بندی می شوند .پی های غیر مسلح را از سنگ ، آجر و شفته می سازند که در دماهای بالا مقاوم نبوده و از این پی ها دیگر استفاده نمی کنند . پی کوره های جدید بتون مسلح می باشد . قسمتهایی از پی که دما در آن ها به بیش از 250°C می رسد از بتون مقاوم به حرارت ساخته شده ، در صورتیکه قسمتهایی که
قسمت بالای پی را از بتون مقاوم به حرارت ساخته و قسمت زیر آن را از بتون معمولی ساخت. بتون را با افزودن پرکنهای مقاوم به حرارت (آجرهای خرد شونده شاموتی) مقاوم به حرارت می کنند . چسب این بتون سیمان پرتلند و ذرات بسیار ریز شاموت یا خاک رس می باشد . کف کوره های بلند امروزی هشت ضلعی بوده و ضخامت آن به 4 متر می رسد . در کف کوره آرماتورهای فلزی حلقوی شکل قرار می دهند تا بتواند در مقابل تنش های حرارتی حاصله مقاومت کنند.
قسمت بالای پی یکپارچه بوده و روی پایه قرار می گیرد . در کف نسوز بتوه ، بلوکهای بتون قرار دارد. فشار مجازی را که می توان بر زمین اعمال کرد بر اساس داده های زمین شناسی و آب شناسی محل مربوطه حساب می کنند. اگر زمین خیلی سست باشد هم می توان سطح کف پی را بزرگتر کرد و هم می توان با فرو کردن تیرهای محکم به زمین کف را مستحکم نمود . تمام این کار به خاطر جلوگیری از تغییر شکل کوره بلند با تاسیساتی است که کوره با آنها به هنگام نشست زمین مرتبط می باشد. حد مجاز نشست پی کوره بلند 100 میلی متر بوده و حد مجاز غیر
یکنواختی نشست 001/0 میلیمتر می باشد.نشست غیر یکنواخت سیستم بارگیری کوره را مختل می کند زیرا زنگ بزرگ که توسط میله ای آویزان است دیگر بر محور عمودی کوره بلند منطبق نشده وهنگام بستن زنگ بزرگ باعث برخورد آن با قیف می شود که توزیع نامناسب بار را در کوره باعث می شود. دهانه کوره بلند باید خیلی متراکم ساخته شود تا حفره ای نداشته و یا هیچ قسمت از آن توسط مواد خلل و فرج دار پر نشده باشد، زیرا آب به راحتی می تواند وارد فضاهای خالی شود
. ستون هایی که بدنه کوره بلند را نگهداری می کنند نیز روی پی تکیه دارند . قسمتی از فضای خالی بین پایه و پوسته کوره بلند که در بالای سطح زمین قرار دارد را بوسیله یک لایه از آجرهای شاموتی به ضخامت 354 میلیمتر می پوشانند . فاصله بین لایه آجری و پایه که 100 میلیمتر می باشد از مخلوط کربن متشکل از ذرات آسیاب شده کک (85%) و قیر که به عنوان چسب بوده و دمای نرم شدن آن 120°C می باشد ساخته شده که بالاتر از نقطه تبخیر آب بوده و بنابراین قبل از اینکه قیر فضای مذاب بین ذرات کک را پر کند آب تبخیر می شود .
ساختمان دمنده هاي هوا در کوره بلند
هواي گرم شده در دماي 1200-1000 درجه سانتي گراد از هوا گرم كن ها توسط لوله اصلي وارد لوله كمربندي شده و از آنجا توسط دستگاههاي دمنده وارد كوره بلند مي شود. قطر داخلي لوله كمربندي كه دور كوره بلند كشيده شده در بسياري از كوره ها به 1500 ميليمتر مي رسد . داخل لوله اصلي و لوله كمربندي را به وسيله آجر شاموتي مي پوشانند. در فواصل معيني يك فاصله حلقوي بين درز آجرها به عرض 20تا 30 ميليمتر پيش بيني شده است . اين فاصله از صدمه به پوسته لوله ها هنگام انبساط آجرها جلوگيري ميكند . فاصله بين پوسته لوله و آجرها را نيز به ضخامت 10 تا 12 ميليمتر از ورقهاي پنبه نسوز يا با لايه اي به ضخامت 20 ميليمتر از مخلوط پنبه نسوز و خاك نسوز پر مي كنند . هوا از درون اين لوله حلقوي توسط دستگاه دمنده كه در بوته تعبيه شده به درون كوره فرستاده ميشود. قسمت ها مختلف دمنده هوا در شكل زیر نشان داده شده است .
منطقه جلوي دستگاه دمنده هوا از سه قسمت : سرد كننده اوليه ، سرد كننده ثانويه و شيپورك هوا(دمنده هوا) تشكيل شده است .
دستگاه دمنده هوا
1- خروسك 2- تعليق 3- لوله شاخه اي 4- فلنج 5- لوله كمربندي 6- زانوي اتصالي 7- سوراخي كه از طريق آن مقدار هوا اندازه گيري مي شود 8- زانوي ثابت 9-سوراخيكه از طريق آن تنظيم كننده نصب مي شود 10- فلنج 11- سرد كن اوليه 12- سرد كن ثانويه 13-شيپورك 14 لوله استوانه اي 15 – شيار حلقوي 16 – زانوي متحرك
تعداد دمنده ها به قطر بوته بستگي دارد . در كوره اي به حجم 1033 متر مكعب تعداد دمنده ها 14 عدد مي باشند.
سرد كننده ثانويه عبارت است از يك قسمت ريخته شده از چدن به شكل مخروطي كه به وسيله آب سرد ميشود . آب در لوله اي كه در جداره سرد كن كار گذاشته شده جريان مي يابد . سرد كن ثانويه به فالنچي كه به بدنه بوته جوش داده شده است پيچ و مهره مي شود . بين فلانچ و سردكننده ثانويه يك قيطان پنبه نسوز گذاشته مي شود. دستگاه سردكن اوليه از مس ريخته گري بوده و داراي حفره داخلي براي گردش آب مي باشد . آب به قسمت هاي جلوئي دستگاه سردكن هدايت شده واز قسمت عقبي آن خارج مي شود. سردكن هاي اوليه نيز مخروطي شكل بوده و در حفره مخروطي شكل سردكن ثانويه نصب مي شوند . اهميت سردكن اوليه و ثانويه در سردكن
شديد آجر چين بوته كوره بلند كه درنزديكي محل احتراق قرار گرفته مي باشد . به علاوه اين سردكننده ها باعث عايق بندي دمنده ها شده و مانع خروج گاز از كوره بلند مي شوند . شيپورك يا دمنده در حفره مخروطي شكل سردكن اوليه قرار گرفته و تا عمق 200 تا 300 ميليمتري در كوره پيش رفته اند . شيپورك عبارت است از بدنه توخالي مسي ريخته شده يا جوش داده شده كه در قسمت خالي آن هنگام كار به وسيله آب پر مي شود . قطر داخلي شيپورك از 150 تا 180 ميليمتر تغيير مي كند . هوا از لوله كمربندي دور كوره توسط لوله زانوئي ثابت ، لوله زانوئي متحرك ، لوله استوانه اي وارد شيپورك مي شود. علت اينكه چنين ساختمان پيچيده اي را تكه تكه ساخته اند
ن است كه اگر قسمتي از آن خراب شود بتوانند آن را به راحتي تعويض نمايند. زانوي متحرك داراي دريچه هايي است كه به وسيله آنها اپراتور مي تواند آنچه را كه داخل كوره اتفاق مي افتد ديده و رنگ شعله سطح سرباره و مذاب را كنترل نمايد. از آنجا كه در جلوي دمندهها كك وجود داشته وهوا با دماي1000°C هم به آن دميده مي شود، در نتيجه احتراق طبق واكنش گرمازايQCO2- C+CO2 صورت مي گيرد. با دور شدن از جلوي دمنده در فاصله 200/1 متري چون دما خيلي بالاست و ميزان كك نيز در بار زياد است ، CO2 به CO تبديل مي شود.
لوله هاي دم در کوره بلند
دم داغ از برج هاي گرم كننده توسط كمپرسورهايي قوي وارد لوله اصلي واز اين لوله كمربندي كه كوره رااحاطه كرده است مي شود. از اين لوله ، لوله هايي گردن غازي شكل جدا شده و به لوله هاي دم متصل مي گردد . لوله هاي دم در انتها خود داراي افشانكي است كه هواي دم از آن به داخل كوره دميده مي شود. لوله هاي دم كمي در داخل كوره پيش رفته كه باعث مي شود تا
حرارت هواي دم به پوشش نسوز كوره لطمه اي نزند . قطر لوله هاي دم براي كوره هاي بزرگ 175 تا 200 ميليمتر است . زير لوله هاي گردن غازي ، شيشه اي تعبيه شده كه از وراي آن مي توان داخل كوره را ديد و مذاب كوره را كنترل نمود . تعيين لوله ها برحسب ميزان هوا و ظرفيت كمپرسور ها بين 8 تا 12 عدد تغيير مي كند. اين لوله ها مستقيماً زير شكم كوره در ناحيه بوته قرار گرفته
است . لوله هاي دم تحت شرايط سخت و دقيقي بايدكار كرده و به گونه اي نصب شوند كه تعويض آنها به سهولت امكان پذير گردد. اين نكته دراينجا بايداضافه كردكه دماي كوره در سطح لوله هاي دم ممكن است به 1700°C برسد ، در حاليكه دماي شروع واكنش كوره بستگي به دماي اوليه بار كوره دارد ممكن است تا 1200°C پائين باشد
الف) مجراي خروج مذاب در کوره بلند
اين مجرا در قسمت آجري ديواره كوره تعبيه شده و داراي مقطعي مربع به اندازه 30-20 سانتيمتر مي باشد . مقطع اين مجرا ممكن است به شكل مربع مستطيل باشد كه در كف كوره و در بعضي كوره ها 50 سانتيمتر بالاتر از كف آن قرار گرفته است . در حالت اخير بين اين مجرا و كف كوره فضاي مرده اي پر از فلز مذاب به وجود مي آيد كه كف كوره را محافظت ميكند . مزيت حالت اول اين است كه تمام مذاب خارج مي گردد . مجراي فلزمذاب با قالبي آهني مسلح شده و توسط خنك كننده قوي كه از چدن ساخته شده سرد نگه داشته مي شود در اطراف مجراي خروج مذاب
سيستم آبگرد نصب نمي شود زيرا نشت احتمالي آب از اين خنك كننده ها و تماس آن با مذاب باعث انفجار مي گردد . اين مجرا به وسيله يك گلوله توپ كه از گل رس مخلوط با 20-10 درصد خاك كك ساخته شده مسدود مي شود . نيروي لازم براي اينكار فشار بخار ، هواي متراكم و يا تلمبه مارپيچي شكل از ارشميدس است . در موقع بستن مجراي مذاب لازم نيست جريان هواي دم كوره را قطع كنيم درحاليكه درگذشته كه بستن مجرا با دست صورت مي گرفت ناچار به قطع جريان هوا بودند . مجراي مذاب معمولاً هر پنج ساعت يكبار براي خارج كردن مذاب باز مي گردد . جهت باز
كردن آن ابتدا توسط مته اي تا آنجا كه ممكن است مجرا را سوراخ كرده و باقيمانده آن را توسط دستگاه اكسيژن باز مي كنند. بدين طريق كه يك قطعه چوب سرخ شده و يا يك تكه گوني آغشته به نفت را داخل مجرا قرار داده و با دستگاه اكسيژن آن را مشتعل مي كنند . اين قطعه چوب يا گوني به نوبه خود لوله فولادي دستگاه را كه ديواره نازكي دارد سوزانده و اكسيد آهن (FeO) حاصله با سيليس گلوله رس داخل مجرا تشكيل سيليكات آهن مي دهد .
FeO+SO2_SiO3Fe
سيليكات آهن حاصله داراي نقطه ذوبي پائين بوده كه فوراً ذوب و به مجرا باز مي گردد . مدت اين عمليات حدود يك دقيقه است . به هنگام سوراخ كردن مجرا بايد كمال دقت به عمل آيد كه به شكلي راست ومستقيم اجرا گردد چه در غير اين صورت يعني در صورتيكه مجرا انحراف پيدا كند بستن آن ديگر ميسر نبوده و ناچاريم هواي دم كوره را قطع ، فلز مذاب راخارج ، مجرا را كلاً خراب ، آن را دوباره ساخته و با گلوله اي مسدود كنيم ،آنگاه باز كردن مجرا را به شكل صحيح از سر بگيريم .
ب) مجراي خروج سرباره در کوره بلند
اين مجرا با فاصله 40/1 تا 90/1 متر بالاتر از كف كوره در سمت زير لوله هاي دم قرار گرفته است . مجراي سرباره زاويه 90° با مجراي مذاب تشكيل مي دهد يعني در امتداد مجراي اخير قرار نگرفته است . مجراي سرباره را معمولاً با آب سرد مي كنند. جهت ساختن اين مجرا فضايي به قطر 6 سانتيمتر در آجرهاي جداره باقي گذشته ، سرد كننده را دراين قسمت نصب و فاصله بين سرد
كننده وديواره كوره را با گل رس مرغوب پر كرده ، آنگاه سرد كننده دومي راداخل اين سرد كننده و سرد كننده سومي را داخل سرد كننده دومي كار گذارده ، با كار گذاشتن سردكننده دومي قطر مجرا به 15 تا 20 سانيتيمتر و پس از نصب سرد كننده سومي به 5 تا 5/7 مي رسد، زيرا گرماي دروني سرباره را از گرماي دروني مذاب كه همان دماي كوره است كمتر است و به اين ترتيب سرباره زودتر سرد مي گردد . مجراي سرباره را با يك توپي مي بندند . در كوره هاي جديد دو مجرا براي سرباره تعبيه شده است كه اين دو در راستاي 180° نسبت به يكديگر و در دو ارتفاع با
اختلاف 15 سانتيمتر ساخته شده اند .تناوب خروج سرباره از كوره بستگي به عيار كاني دارد ، هرچه عيار سنگ آهن كمتر باشد ، مقادار سرباره بيشتر و در نتيجه بايد به دفعات صورت گيرد و بر حسب مقدار سرباره ايكه توليد مي شود، محل مجراي آن به دقت تعيين شود . تخليه مذاب و سرباره ايكه توليد مي شود، محل مجراي آن به دقت تعيين شود. تخليه مذاب وسرباره بايد داراي يك فاصله زماني باشد ، ارتفاع مذاب نبايد تا لبه مجراي سرباره و ارتفاع سرباره نيز نبايد به لوله هاي دم برسد.
مجاري مذاب و سرباره در کوره بلند
مواد خام جامد از دهانه كوره وارد شده و فلز مذاب و سرباره از پائين و گاز متصاعده از بالاي كوره خارج مي گردد .
پوسته كوره بلند
پوسته كوره بلند از ورقه هاي فولادي استوانه اي و مخروطي شكل ساخته شده كه روي آجر چين كوره بلند را مي پوشانند. وظيفه آن حفاظت آجر چين در مقابل فشار مواد اوليه و گازها و همچنين جداسازي قسمت داخلي كوره از محيط اطراف آن مي باشد. بست هاي سكوي دهانه و لوله هاي خروجي گاز كاملاً به قسمت فوقاني پوسته محكم شده اند. ضخامت ورقه هاي اطراف دهانه و پايه كوره بلند تا 30 ميليمتر براي اطراف بوته تا 24 ميليمتر براي اطراف بستر كك و 32 ميليمتر براي اطراف بوته و براي بلوك هاي بوته تا 36 ميليمتر مي رسد. پوسته فلزي كوره بلند از ورق هاي نرم فولادي كربني ساخته شده است .
پس از مقداري سايش پوشش ، پوسته كوره بلند تحت تاثير حرارت زياد قرار گرفته و لازم است توسط آب خنك شود. از آنجائيكه پوسته بايد در مقابل دماي تنش هاي حاصل از انسداد مواد و تنش هاي حاصله از نشت مواد كه داراي خم هاي بسيار است مقاوم باشد، با توجه به استاندارد هاي تكنيكي ضخامت پوسته را از فرمول تجربي زير به دست مي آورند.
K.D= σ
كه در آن D قطر پوسته بر حسب متر و σ ضخامت پوسته بر حسب ميليمتر و K ضريب تناسب مي باشد.
پس از اينكه 20 روزه از شروع كار كوره بلند گذشت ، تنش ها در پوست كوره بلند تثبيت شده و پس از 6 ماه نيروي وارده به پوسته كاهش می يابد . اطراف سوراخ هاي پوسته را كه لوله هاي سردكن يا پيچ هاي اتصال دهنده سردكن به پوسته از آنها عبور مي كنند بايستي با جوش برق پر نمود . اين موضوع به ويژه موقعيت كه كوره بلند با فشار زياد كار مي كند بسيار مهم مي باشدحتي يك منفذ كوچك نيز باعث خرابي پوسته شده و بنابراين بايستي پوسته براي گاز كاملاً غير قابل نفوذ باشد، زيرا تداوم و يكنواختي كار كوره بلند به آن بستگي دارد . هنگاميكه كوره بلند كار مي كند هيچ قسمت از پوسته نبايد دراثر گرما سرخ شود ، چه در اينصورت آن قسمت تاب برداشته و به زودي فرسوده و خراب مي شود. اين حالت وقتي اتفاق مي افتد كه حرفه اي بين پوسته و آجر وجود داشته و يا اينكه آجر چين كاملاً متراكم نبوده و قسمتي يا تمام آجر سوخته شده باشد. براي محافظت از پوسته بطور موقت فضاي خالي بين آجر و پوسته را به وسيله ملات نسوز پر مي كنند. براي اينكار بالاي فضاي خالي پوسته را سوراخ كرده و لوله اي به قطر 200 تا 300 ميليمتر كه داراي شير مسدود كننده مي باشد به اين سوراخ جوش مي دهند . سر ديگر اين لوله را به لوله خرطومي كه ملات را وارد فضاي خالي مي كند وصل مي كنند . براي كنترل در پر شدن فضاي خالي لوله اي ديگر به همين شكل را كه داراي شير مسدود كننده مي باشد به سوراخي كه در پائين اين فضا ايجاد شده است جوش مي دهند.پس از پر شدن فضاي خالي ملات از لوله پائيني شروع به خارج شدن مي كند، دراين موقع شير مسدود كننده لوله پائيني شروع به خارج شدن مي كند، در اين موقع شير مسدود كننده لوله پائيني را بسته اما تا قبل از اينكه فشار به حد
معيني برسد پمپ به عمل خود ادامه مي دهد . پس از آن شير مسدود كننده لوله بالائي را بسته و لوله خرطومي پمپ را از آن جدا مي كنند . فضاي خالي پشت پوسته را مي توان از روي رنگ سرخ پوسته يا صداي حاصله از آن در اثر ضربه زدن با چكش تشخيص داد.
سطوح مختلف پوسته كوره روي ستون هايي تكيه دارد به همين دليل قسمت پائين پوسته بدنه به حلقه تكيه گاهي منتهي شده است . اين حلقه وزن پوسته و آجرچين بدنه را به ستون ها انتقال مي دهد . قسمت هاي پائيني ستون ها روي پي كوره بلند به حلقه نگهدارنده وزين كه در پي كار گذاشته اند محكم شده اند در بعضي موارد كفشكهاي مخصوصي ، (صفحات ضخيم فلزي ) براي
كم كردن فشار مخصوص وارد به پي ريزي ستون ها قرار مي دهند . كوره هاي بلند مدرن داراي چهار ستون مي باشند . براي پايداري بهتر و آسان تر شدن كار در اطراف بوته ، ستون ها تا حدودي اريب نصب مي شوند تا هنگام فوران مواد مذاب هيچگونه آسيبي به آنها نرسد. اين ستون ها را به وسيله مواد نسوز مي پوشانند.
بدنه و دهانه در کوره بلند
برای خنک کردن از دونوع دستگاه سردکن که به طور شطرنجی نصب شده اند استفاده می شود. دستگاه های سرد کن نوع اول همان سردکن صفحه ای می باشد که برای سردکن بلوکهای شاموتی بوته بکار می رود. ضخامت آجر چین بدنه در قسمت پائین از همه بیشتر بوده بطوریکه هنگام بالارفتن بتدریج از ضخامت آن کاسته می شود.