بخشی از مقاله

چکیده

کارآفرینی تأثیر بسزایی در رشد اقتصادی دارد. به همین خاطر رسیدن به رشد اقتصادی مطلوب نیازمند فعالیتهای کارآفرینی مولد است. برای انجام فعالیتهای کارآفرینی بایستی از قوانینی که باید برای همهیکسان باشد عبور کرد؛ اما مشاهدات نشان میدهد در بعضی از کشورها این قوانین دستکاری شده و عدم توزیع عدالت را به وجود آورده است و یک مانع مهم به نام فساد سد راه کارآفرینان قرارگرفته است. مقامات دولتی میتوانند قوانین مختلف را با روشهای مختلفی که دارای پیامدهای متفاوتی برای عموم مردم است تغییر دهند.

به همین دلیل در سالهای اخیر تلاشهای زیادی در مورد کنترل فساد صورت گرفته است. این مقاله که به بررسی ادبیات مربوط به فساد و کارآفرینی و ارتباط این دو میپردازد، جمعآوریشده است؛ که درنهایت نتیجه این مطالعه تلاش برای کنترل فساد است که افزایش اعتماد به توانایی دولت و بازار را افزایش میدهد. کنترل بهتر فساد نیز با افزایش سطح نوآوری و کارآفرینی همراه خواهد بود.

مقدمه

تخصیص مناسب کالاهای عمومی، هدایت نخبگان جامعه میان کارآفرینی مبارزه با رانت جویی، افزایش مشروعیت دولتها در ایجاد نهادهای حامی بازار میتوانند به بهبود عملکرد هر اقتصادی اعم از توسعهیافته یا درحالتوسعه بیانجامد و از این رهگذر موجبات افزایش کارآفرینی را فراهم آورد [52]؛ اما از طرفی درک علل و پیامدهای فساد در کشورها بسیار مهم است یکی از موانعی که همیشه سد راه کارآفرینی بوده و هست وجود فساد میباشد. امروزه در بیشتر کشورها فساد گسترده و بخشی از زندگی روزمره شده است. مسیرهای فساد باید شناخته شوند و اصلاحات انجام شوند و این تنها با کنترل فساد امکانپذیر است.

امروزه مقوله فساد با رویکرد دولتها به سمت تسریع و بهبود و توسعه کشورها مدنظر قرارگرفته و این موضوع بیشتر در کشورهای درحالتوسعه و در حال گذر موردتوجه بوده است؛ و در حال حاضر اجماع کلی در میان اقتصاددانان و سیاستگذاران به وجود آمده که وجود دولت پاک و بهدوراز فساد برای توسعه کارآفرینی که امری ضروری و قطعی برای رشد اقتصادی است؛ ضروری میباشد. یک کارآفرین برای راهاندازی کسبوکار خود دستکم احتیاج به منابعی مانند کالاهای - و خدمات - عمومی دارد رسیدن به این منابع دارای قوانینی است که ممکن است به دلیل وجود فساد در میان دستگاههای دولتی دسترسی به این منابع را دشوار کند کنترل فساد به معنی عدم استفاده از قدرت عمومی برای تأمین منابع خصوصی است که تأثیر مثبتی بر رشد کارآفرینی دارد.

با کنترل فساد میتوان سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی را نیز جذب کرد. چراکه کارآفرینی عبارت است از توانایی شهروندان یک ملت و همچنین سرمایهگذاری داخلی و خارجی برای مشارکت در ایجاد کسبوکار جدید یا بازسازی ساختارهای موجود بهمنظور تطبیق با تغییرات محیط اقتصادی و سیاسی است. تحقیق حاضر تحقیقی است که با مرور بر ادبیات تحقیقات دیگر سعی دارد نتیجه مطالعات آنان را جمعآوری کرده و به یک جمعآوری کلی در مورد فساد و کارآفرینی در سطح جهانی برسد.

مبانی تحقیق

درحالیکه کارآفرینی و نوآوری بهعنوان یکی از محرکهای اصلی رشد اقتصادی محسوب میشود، محققان هنوز به یک مستند که یک رابطه قوی بین فعالیتهای کارآفرینی و توسعه اقتصادی در سراسر کشورها را نشان دهند، نیازمندند .[2] وجود فساد در ارکان زیربنایی دولتی ازجمله مهمترین موارد تأثیرگذار در وضعیت اقتصادی کشورها محسوب میشود. این تأثیر برای کشورهای درحالتوسعه، بسیار وخیمتر خواهد بود . شواهدی از سراسر جهان از کشورهای درحالتوسعه وجود دارد که به نظر میرسد یکی از مهمترین علل ایجاد فساد در کشورهای درحالتوسعه، نبود برنامهریزی مناسب برای توسعه پایدار و بلندمدت میباشد.

عامل دیگر وجدان اخلاقی و حرفهای سطح پایین و عدم شایستهسالاری در استخدام مدیران ردهبالا ارزیابی میشود. در مثالی واضحتر میتوان اینگونه توضیح داد که هراندازه مدیران ردهبالا به لحاظ وجدان حرفهای سطح پایینتر باشند، نرخ رفتارهای فاسد مدیران و کارمندان رده پایین نیز حرکتی افزایشی خواهد داشت. با توجه به گفته درنی همدانی1 فساد پایههای اعتماد سازمانی را ضعیف میکند که این خود سبب کاهش کسبوکار و فعالیتهای کارآفرینی میشود.

محققان حوزه کارآفرینی استدلال میکنند که اعتماد بین فردی بهتنهایی، بهندرت میتواند زمینهساز رشد بالا و موفقیت یک کسبوکار جدید شود چراکه اعتماد بین فردی دسترسی به بازارهای کوچک و محلی را فراهم میآورد و کمکی به ورود به بازارهای بزرگتر و بینالمللی نمیکند لذا تلاش برای کنترل فساد باعث میشود که اعتماد ازدسترفته یا کاهشیافته بیشتر شود. تا بتوان به سمت فعالیتهای کارآفرینانه رفته و کسبوکار رونق گیرد و درنتیجه رشد اقتصادی افزایش یابد .[47]

کارآفرینی

کارآفرینی یکی از عوامل رشد اقتصادی است که باعث افزایش سطح بهرهوری، اشتغال و دیگر بهرهوریها از طریق سیستم مالیات میشود . [12] کارآفرینی و رشد اقتصادی را دوقلوهای سیاسی می نامند یعنی رشد اقتصادی و کارآفرینی، باعث تقویت یکدیگر میشوند. علت و معلولیت دشوار است بااینوجود، اقتصاددانان شومپیتر تا روستو ادعا میکنند که بخش نوآوری کارآفرینی برای توسعه اقتصادی و رشد اقتصادی بسیار مهم است، این کارآفرینی است که منجر به افزایش بهرهوری، توانایی و تولید بیشتر میشود .[9] تأثیر نقش کارآفرینی بر رشد و توسعه اقتصادی توسط تعدادی از محققان توضیح دادهشده است.

[16] شومپیتر استدلال میکند که کارآفرین، نخستین نیروی اقتصادی برای توسعه است و عملکرد وی این است که نوآوری و معرفی فعالیت های جدید را در بازار دارد .[16] عکس2 نیز استدلال میکنند که کارآفرینان نقش مهمی در اقتصاد ایفا میکنند، کارآفرین با عنوان خدمترسانی و عامل تغییر بهعنوان یک منبع فعالیتهای نوآوری، محرک تکامل صنعت و ظهور خوشههایی که بهعنوان یک منبع اصلی ایجاد شغل است.

عکس بر این باور است که کارآفرینان ایجادکننده کسب وکار جدید هستند که کسبوکارهای جدید بهنوبه خود موجب ایجاد شغل های جدید و تشدید رقابت میشوند؛ و حتی باعث افزایش بهرهوری از طریق تغییر تکنولوژی میشوند. علاوه بر این، کارآفرینی برای درازمدت برای رشد اقتصادی مهم است به دلیل آنکه منبع اصلی انتقال دانش جدید به اقتصاد است .[16] بهطور خاص، آدریچ و فریتچ3 نشان میدهد که از دهه 1990 موتور رشد اقتصادی از دانش عمومی به سمت کارآفرینی برمیگردد؛ بنابراین با داشتن دانش در سطوح بالاتر کارآفرینی، میل بهسوی سطح بالاتر رشد اقتصادی دارند.

فساد

فساد که بهعنوان سوءاستفاده از قدرت عمومی برای سود شخصی شناخته میشود، اغلب بهعنوان یک پدیده منفی به شمار می رود [15] و .[39] فساد نیرویی است که یک پیشبینی کننده توسعه به شمار میآید و تحت نظر نیروهای اجتماعی، روانی و اقتصادی است .[16] غلامی و ادبیفیروزجایی4 در پژوهش خود به تعاریفی از فساد توسط نویسندگان دیگر اشاره میکنند که میردال5 فساد را در معنای گستردهای موردنظر قرارداده است، از دیدگاه وی فساد در تمام اشکال انحراف در اعمال قدرت شخصی و استفاده نامشروع از مقام شغلی قابل اطلاق است. ریشه فساد فعل لاتین6 به معنای شکستن است، بنابراین در فساد چیزی میشکند یا نقض میشود؛ که آن ممکن است رفتار اخلاقی یا شیوه قانونی وغالباً مقررات اداری باشد 49]، ص .[5 فساد زمانی اتفاق میافتد که مقامات دولتی قانون را در جهت علایق شخصی خود به کار برند.

مقامات دولتی میتوانند قوانین مختلفی را برای در اختیار گذاشتن کالاهای عمومی در خدمت مردم قرار دهد؛ اما عوامل تحریککننده و تأثیرگذار بر فساد میتوانند بهطور گستردهای متفاوت باشند .[34] با توجه به ادبیات مقالات پیشین، فسادی که مربوط به فرآیندهای سازمانی است دارای انواعی است که بهاختصار توضیح داده میشود. فساد سیاسی: به سوءاستفاده از قدرت سیاسی برای اهداف شخصی و نامشروع اطلاق میگردد.

فساد قانونی: وضع قوانین تبعیضآمیز به نفع سیاستمداران قدرتمند و طبقات مور د لطف حکومت است 45]، ص .[14 فساد اداری: اسکات معتقد است، فساد اداری به رفتاری اطلاق میشود که در آن فرد به دلیل تحقق منافع خصوصی خود و دستیابی به رفاه بیشتر و یا موقعیت بهتر خارج از چارچوب رسمی وظایف یک نقش دولتی عمل میکند.  ازنظر هانتینگتن فساد اداری به مجموعه رفتارهای آن دسته از کارکنان بخش عمومی اطلاق میشود که در جهت منافع غیرسازمانی، ضوابط و عرف پذیرفتهشده را نادیده میگیرند، بهعبارت دیگر فساد ابزاری نامشروع برای برآوردن تقاضاهای نامشروع از نظام اداری است .

در مقاله خود اشاره به گفته فرهادینژاد8 میکنند که در حالت کلی فساد اداری به وضعیت حاصله در نظام اداری در اثر تخلفات مکرر و مستمر کارکنان شامل انواع فساد مالی - ارتشا، اختلاس، فساد در خریدهای دولتی از بخش خصوصی، فساد در قراردادهای مقاطعهکاری دولت با پیمانکاران و فساد مالیاتی - ، استفاده شخصی از اموال دولتی، کمکاری، گزارش مأموریت کاذب، سرقت اموال عمومی از سوی کارکنان، اسراف و تبذیر، ترجیح روابط بر ضوابط، فساد در شناسایی و مبارزه با قانونشکنی و ارائه کالا و خدمات دولتی، فساد در صدور مجوز برای فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی و فساد استخدامی میباشد به گفته درنی همدانی9 میتوان گفت در هر جامعهای دو گونه اعتماد وجود دارد: اعتماد بین فردی و اعتماد نهادی.10 فساد اداری سبب کاهش شدید اعتماد میان مردم - ازجمله کارآفرینان - و نهادهای دولتی و سیاستگذاری میشود که درنتیجه موجب بالا رفتن ریسک ایجاد کسبوکار میشود. به همین خاطر اعتماد مهم است این اعتماد از فساد جلوگیری میکند. چون فساد، پنهان و غیرقابل محاسبه است اساساً پدیدهای است غیر دموکراتیک و به فرآیندها و نهادهای دموکراتیک آسیب میرساند 46]، ص .[110

فساد و کارآفرینی

سطح فساد کمک دهنده برای توضیح اینکه آیا کسانی که با ایدههای خلاقانه و یا ابتکار عمل کارآفرینی در کشورهای مختلف هستند، انگیزهای برای دنبال کردن فرصتهای تولیدی امیدوارکننده دارند؟ میباشد. ازاینروست که کنترل بهتر فساد باید با افزایش سطح داخلی نوآوری و کارآفرینی ارتباط داشته باشد .[34] کنترل فساد باید افزایش یابد با این افزایش این احتمال وجود دارد که کارآفرین یا نوآور بتواند قسمت بیشتری از درآمد خود را به دست آورد. تولید و افزایش اعتمادبهنفس از آن جریانهای نقدی و درنتیجه ایجاد سطوح بالاتری از فعالیتهای کارآفرینی و نوآورانه شود. .[4]

گلسر و گلدین11 سه منبع اصلی فساد را بیان کردند: - 1 - مقامات دولتی با سرقت از منابع مالی دولت ، دست به اختلاس میزنند. - 2 - مقامات رسمی با گرفتن رشوه به طور غیرمستقیم برای جبران خساراتی که بوجود آمده است و یا با نقض قوانین و مقررات دولتی. - 3 - مقامات دولتی با دستکاری در قوانین و مقررات به طور مستقیم، از منافع مالی دولت بهرهمند میشوند. بحث ما در این مقاله مورد دوم میباشد. که هنگامی که مقامات دولتی در قوانین دستکاری انجام میدهند منجر به فساد میشود و تاثیر آن مستقیما بر روی کارآفرینی است که آن را به خطر میاندازد.

سه دلیل از دلایلی که فساد بر جامعه آسیب میرساند اول اینکه کارایی دولت و دوم خدمات عمومی را کاهش میدهد و سوم اینکه هزینه انجام کسب و کارها را افزایش میدهد. این دلایل کافی است که فعالیتهای تولیدی کاهش یابد، سطح فعالیتها و فرصتهای کارآفرینی کمتر شود و به طور کلی سطح استاندارد زندگی و درآمد را پایین آورد .[14] در ادبیات مطالعه شده پیشین فساد را هم به عنوان یک عامل منفی و هم یک عامل مثبت معرفی کردهاند.

بولوگنا و رز12 در مورد تأثیر مثبت فساد میگویند این اثر بر کیفیت سازمانهای فقیر مثبت  است این مثبت بودن اینچنین استدلال میشود که فساد وسیلهای برای اجتناب از مقررات و مالیاتهای سنگین برای کارآفرینان میباشد. در بعضی از مقالات مانند [13]، [17]، [22]، [33] و [38] از فرضیه »گریس چرخ« استفاده کرده و فساد را همانند روغنی برای چرخ کارآفرین میبینند که باعث رشد کارآفرینی میشود. نمونه بارز و قوی آن اقتصادهای سوسیالیستی است که دارای بالاترین میزان فساد در جهان هستند.

غلامی و فیروز جایی13 هم در قسمتی از پژوهش خود خاطرنشان کردند فساد ضرورتاً برای کسبوکار بد نیست. آن ها به نقل از آریچ - 2009 - میگویند که رفتار فساد گونه بهخودیخود باعث تحمیل هزینههای اجتماعی نمیشودزیرا صرفاً، باعث انتقال وجه از رشوه دهندگان به کارکنان دولت میگردد. علاوه بر این، فساد میتواند هزینههای مداخله دولت را از طریق هدایت منابع به سمت کسانی که بالاترین پیشنهاد را میدهند، کاهش دهد. این رویکرد به فساد اداری بدین معنی است که فساد اداری میتواند حرکت چرخهای اقتصاد و تجارت را تسهیل کند. بنابراین موجب کاهش هزینههای انتقال و هزینههای سرمایه میگردد. این رویکرد مثبت به فساد اداری، حمایت تجربی اندکی را به دست آورده است و دیگر چندان موردپذیرش نیست.

مطالعه اکثر تحقیقات نام برده در این پژوهش نشان دهنده وجود فساد در دستگاههای اجرایی و مانعی برای رشد کارآفرنی است. لذا تأثیرات زیانآور فساد بیشتر از تأثیرات مثبت آن است. وجود فساد اداری مجموعهای ازمحرّکهای نادرست را در اجتماع برقرار میسازد. فستوز و همکاران14 میگویند که فساد که تبدیل بودجه عمومی به استفادههای خصوصی و غیره است؛ جوامع را ازنظر کارآفرینی عقبمانده میکند. بولوگنا و رز15 دریافتند که فساد در طول زمان افزایش مییابد و بهطور خاص در بلندمدت زیانآور میشود.

فساد اداری میتواند در عمل باعث کاهش عدم اطمینان شود و درنتیجه نیاز به تواناییها و قابلیتهای کارآفرینانه را کاهش دهد. مردمی که در یک جامعهی زندگی میکنند احساس خیلی خوبی دربارهی رشوه خوب دارند زیرا مأموران دولتی در ازای آن، بهسرعت نقایص موجود در سیستم را اصلاح میکنند. در این مورد ارتشا دقیقاً، همانند یک عامل غیررسمی عمل نموده و عدم اطمینان را کاهش میدهد. باور فرد به تواناییاش در تغییر دادن شرایط محیط، یکی از ویژگیهای مهم کارآفرینان محسوب میشود بهطوریکه محققان مختلف به آن اشاره داشتهاند.[37]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید