بخشی از مقاله

چکیده

حسابداران در بکارگیری مفاهیم و اصول حسابداری قرار می گیرد. عنصر انسانی حسابداری توسط عوامل محیطی و به خصوص فرهنگ متاثر می گردد. فرهنگ به عنوان عاملی که از طریق هنجارها و ارزش های حاکم بر حسابداران، رویه حسابداری را تحت تاثیر قرار می دهد، تشریح شده است. تحقیق حاضر به بررسی فرهنگ در حسابداری می پردازد. روش تحقیق حاضر نیز اسنادی و کتابخانه ای است. بنابراین در این مقاله سعی ما بر این است که به موضوعات مربوط به فرهنگ در حسابداری از جمله: تعاریف و مفاهیم فرهنگ ، ویژگیهای بنیادی فرهنگ، سنجش فرهنگ در سطوح بین المللی، فرهنگ و حسابداری و تأثیر فرهنگ در حسابداری بپردازیم. لذا با توجه به مفهوم فرهنگ و ویژگیهای آن میتوان نتیجه گرفت که رفتار انساناصولاً بر باورهای فرهنگی متکی است. باورهایی را فرهنگی میگوییم که بهصورت نسبی در جامعه پذیرش زیادی دارند. منشأ این باورها متفاوت است. گاهی ریشه در شرایط تاریخی یا جغرافیایی یا مذهبی یا حوادث ویژه و یا در علم دارد. ولی آنچه که مسلم است این است که بخش اعظمی از باورهای فرهنگی در قالب اصول اعتقادی ظاهر میشوند و یا همچنین می تواند از تعاملات سازمانی ناشی شود.

کلمات کلیدی: فرهنگ، حسابداری، فرهنگ حسابداری

مقدمه

چندی است که ایجاد همگرایی بین المللی در استانداردهای حسابداری، به عنوان یکی از مباحث روز رشته حسابداری مطرح و در دستور کار نهادها و مجامع عمده بین المللی همانند هیأت استانداردهای حسابداری بین المللی1، هیأت استانداردهای حسابرسی و بیمه بین المللی 2، فدراسیون بین المللی حسا بداران3 و کمیته بنیانی استانداردهای حسابداری بین المللی4 قرار گرفته است. نگاهی به محیط تجارت جهانی و شرایط اقتصادی روز دنیا علت این عزم جهانی را روشن می سازد. با گسترش روزافزون شرکت های چند ملیتی و افزایش شمار موسسات حسابرسی بین المللی و همچنین بیشتر شدن موارد تامین مالی بین المللی، ایجاد همگرایی در استانداردهای حسابداری در راستای کاهش رویه های متنوع حسابداری، به عنوان زیربنای انکارناپذیر چنین محیطی مطرح می گردد. اما آیا صرف تدوین استانداردهای بین المللی یکسان منجر به ایجاد یکنواختی در رویه های حسابداری و دستیابی به نیازهای محیط جهانی امروز می گردد؟ جواب منفی است، زیرا یکی از دو بعد اساسی حسابداری، یعنی بعد انسانی، تحت تاثیر عوامل محیطی قرار می گیرد.

در همین راستا تی و پارکر معتقدند که پذیرش استانداردهای یکسان حسابداری و حسابرسی منجر به یکنواختی قانونی می گردد که به معنی یکنواختی در قوانین و مقررات است اما تضمینی در مورد یکنواختی در نحوه به کارگیری این استانداردها یا یکنواختی عملی وجود نخواهد داشت. به این صورت تی و پارکر بین یکنواختی قانونی5 و یکنواختی عملی6 تفاوت قائل شدند - دارابی و رام روز، . - 145 : 1388 از طرفی حسابداری فعالیتی انسانی است که تحت تاثیر برداشت ها، تفسیرها و قضاوت های مربوط به نحوه به کارگیری مفاهیم و استانداردهای حسابداری قرار می گیرد. طبق نظر پررا عنصر انسانی حسابداری توسط عوامل محیطی و به طور خاص فرهنگ، تحت تاثیر قرار می گیرد. به عقیده دوپینک و سالتر فرهنگ از طریق هنجارها و ارزش های حاکم بر اعضای سامانه حسابداری، رویه حسابداری را تحت تاثیر قرار می دهد.

وجود گروههای فرهنگی مختلف در دنیای حسابداری باعث ایجاد برداشت ها و قضاوتهای متفاوتی در مورد روابط و مفاهیم حسابداری خواهد شد. نسبی بودن فرهنگ در حسابداری، یکنواختی و هماهنگی در قضاوت، تفسیر و به کارگیری استانداردهای حسابداری و حسابرسی را تحت تاثیر قرار خواهد داد. به گونه ای که به نظر می رسد توسعه حسابداری مانند هر جریان اجتماعی دیگر، از فرهنگ ملی و محیط سازمانی تاثیر می پذیرد و تدوین استاندارد در هر کشوری تابعی از اقتصاد، سیاست و محیط اجتماعی - فرهنگ - آن کشور می باشد - حاجیها و سلطانی، . - 85 :1393 بنابراین ما در تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به سوال زیر هستیم: فرهنگ در حسابداری چه نقشی دارد؟

مباحث نظری مفهوم فرهنگ

واژه فرهنگ از انگیختگی و پویایی ارتباط دوره به دوره انسان و انسان، انسان و طبیعت، انسان و جامعه، انسان و ابزار و زبان معنا یافته است - سلطانی، . - 89 :1390 واژه فرهنگ در ادبیات فارسی از واژه های کهنی است که در نوشته های به جای مانده در متون فارسی فراوان یافت می شود و از مصدر آن، »فرهیختن« عبارات و واژه های گوناگونی داریم. فرهیختن به معنای ادب و هنر و علم آموختن یا آموزاندن بوده و فرهنگ در اصل به معنای ادب و علم و هر آنچه که در رده های شایستگی اخلاقی و هنروری جای دارد - مرادی آیدیشه و همکاران، 93 :1391 . - 92

کلمه فرهنگ مرکب از دو جزء »فر« و »هنگ« به معنی کشیدن و نیز تعلیم وتربیت می باشد. در زبانهای انگلیسی و فرانسوی واژه culture بکار می رود و معنای آن کشت وکار یا پرورش بوده است و هنوز هم در اصطلاحات کشاورزی و باغداری به همان معنا به کار می رود. در زبانهای رومانیایی و انگلیسی تا دیر زمانی واژه تمدن را به جای فرهنگ به کار می بردند و از آن معانی پرورش، بهسازی، تهذیب یا پیشرفت اجتماعی استنباط می کردند. اما امروزه اصطلاح فرهنگ از نظر تنوع و وسعت معانی و سیر تاریخی و برداشت ادبی چنان ابعاد گسترده ای یافته است که دیگر نمی توان آن را به مفهوم »دانش و تربیت« محدود دانست - روح الامینی، . - 1 :1368

فرهنگ بر حسب زمان و مورد استفاده آن به معنی دانش و حرفه، فنون و روشها، دانش و هنر به کار گرفته می شود. فرهنگ در قابوسنامه مترادف با هنر و به معنی »آموختن« و »به کار بستن« آمده است - همان: . - 13 فرهنگ، نظامی است تا حدودی منسجم، متشکل از اجزایی غیر مادی شامل: ارزش ها، هنجارها نمادها، باورهاو اعتقادات، آداب و رسوم، دانش و اطلاعات رایج و هنرها و اجزای مادی، شامل کالاهای مصرفی، ابزارها، فناوری و میراث فرهنگینسبتاً مشترک بین اعضای یک گروه، اجتماع یا جامعه که از طریق یادگیری از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود - مرادی آیدیشه و همکاران، . - 93 :1391

فرهنگ واژه ای است که کاربرد اصلی آن در دو زمینه می باشد که عبارتند از:

.1 فرهنگ در گسترده ترین معنی می تواند به فرآورده های تمدن پیچیده و پیشرفته اشاره داشته باشد که در این معنی به چیزهایی مانند ادبیات، هنر، فلسفه، دانش و فن شناسی باز می گردد و آشنایی و برخورداری از ظرافتهای زندگی و قدرشناسی و خشنودی برگرفته از آنها را نمایان می سازد. از اینرو، فرهگ در این معنی به فرهیختگی انسان اشاره دارد و آموختنی های وی را نمایان می سازد.

.2 در زمینه دیگر فرهنگ از سوی مردم شناسان و دیگر کسانی که انسان را بررسی می کنند به کار می رود در این معنی به آفریده های اندیشه، عادات، اشیاء مادی اشاره دارد که در پی انباشت آنها سازگاری پیچیده ای بین انسان و محیط طبیعی وی پدید می آید - طوسی، :1372 . - 2 به صورت کلی مفهوم فرهنگ عبارت است از، کیفیت زندگی گروهی از افراد بشر که از یک نسل به نسل دیگر انتقال پیدا می کند.

تعریف فرهنگ

هر چند به نظر می رسد که همه برداشت یکسانی از معنی فرهنگ دارند و درباره فرهنگ مفاهیمی نظیر عقاید، ارزشها و باورها به ذهن خطور می کند اما معنی فرهنگ چیست؟ در علم مردم شناسی تعریف های بسیاری از فرهنگ شده است. اسمیرسیچ دیدگاهها و تعریف های مختلف در مورد فرهنگ را در پنج شکل زیر خلاصه کرده است:

1.    فرهنگ وسیله ای برای برآورده ساختن هر چه بهتر نیازهای حیاتی و روانی بشر است.

2.    فرهنگ به مثابه مکانیسم توافقی کنترل کننده ای است که هر یک از افراد جامعه را به ساختارهای اجتماعی پیوند می دهد.

3.    فرهنگ سیستمی از ادراکات مشترک است.

4.    فرهنگ سیستمی از نمادها و مفاهیم مشترک است.

5.    فرهنگ، تجسمی از زیرساخت - ضمیر - ناخودآگاه تفکر انسانهاست.

گرچه این تعریف ها بر اساس دیدگاههای متفاوتی بیان شده اند، اما در آنها تفکرات بشر به عنوان جزئی موثر در شکل گیری فرهنگ جامعه مورد توجه قرار گرفته است. این نکته در تعریفی که پروفسور هوفستد - 1991 - از فرهنگ ارائه داده نیز کاملاً آشکار است. او معتقد است فرهنگ، برنامه ریزی جمعی است که اعضای یک گروه را از دیگر گروهها متمایز می کند - مدرس و دیانتی دیلمی، . - 35-34 :1383 فرهنگ توسط مردم شناسان، جامعه شناسان و بسیاری از محققان دیگر تعریف شده است و اغلب آنها توافق دارند که فرهنگ به معنی شیوه خاص زندگی مردم است. بدین ترتیب فرهنگ سازمانی نیز اشاره به شیوه زندگی افراد در یک سازمان دارد. به طور کلی فرهنگ به عنوان اعتقادات، ارزشها، قوانین، هنجارها، نمادها و سنت های مشترک گروهی از افراد تعریف شده است. واژه » مشترک« فرهنگ را در میان یک گروه منحصر به فرد می سازد. فرهنگ پویاست و به دیگران منتقل می شود - ضیائی و همکاران ، . - 51 :1390

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید