بخشی از مقاله
چکیده
یکی از ابزارهای مهم در زمینه سنجش میزان پایداری یک سیستم در طول زمان، میزان رشد بهره وری در آن می باشد. بهبود بهره وری در طول زمان تصویری مطلوب از نتیجه همه فعالیتهای انجام شده می باشد. اگر یک بخش مصرف کننده آب مانند بخش کشاورزی در طول زمان از منابع آب به نحوی استفاده کرده باشد که از هر واحد آب، بازده بیشتری را بدست آورده باشد، می توان استنباط نمود که این نظام در بهره برداری از منابع آب و زمین روند پایداری را در توسعه طی می نماید. بنابراین، در این مطالعه بهرهوری جزئی آب و بهرهوری کل عوامل تولید بخش کشاورزی استان یزد به عنوان یکی از استانهای نماینده مصرف کننده آب کشور مورد بررسی قرار گرفته است. برای اندازهگیری بهرهوری آب و همچنین بهرهوری کل عوامل تولید محصولات مورد بررسی از بین روشهای مختلف، شاخص ترنکوئیست- تیل انتخاب گردید که قابلیت نشان دادن اثرات جانشینی بین نهاده ها در طول زمان را دارد.
داده های مورد نیاز از دفتر آمار و فن آوری اطلاعات وزارت جهاد کشاورزی برای دوره 1379-90 دریافت گردید. نتایج نشان داد که بهرهوری جزئی آب در طول دوره مورد بررسی در سطح استان یزد بهبود یافته و دارای رشد مثبت حدود 0/98 درصد بوده است. همچنین رشد بهرهوری کل عوامل تولید در سطح استان مورد بررسی افزایشی بوده و متوسط رشد سالانه آن 3/6 درصد بدست آمده است. بر اساس یافتهها، پیشنهاد میشود الگوی مورد استفاده در این مطالعه برای ارزیابی بهرهوری آب و بهره وری کل عوامل در تمام استانهای کشور مورد استفاده قرار گیرد و از طریق هدفگذاری بهرهوری آب، مبنایی برای ارزیابی برنامه ها و طرحهای انجام شده در راستای توسعه پایدار کشاورزی و منابع آب در سطح استانی ایجاد گردد.
واژه های کلیدی: بهرهوری آب، بهره وری کل عوامل تولید، شاخص ترنکوئیست-تیل، توسعه پایدار، استان یزد، ایران.
مقدمه
محدودیت منابع آب کشور و تشدید این محدودیت ناشی از تداوم افزایش تقاضا در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعت، شرب و محیط زیست که خود متاثر از روند رو به رشد جمعیت است، سبب گردیده تا موضوعاتی همچون بهینهسازی استفاده از منابع آب موجود و افزایش بهرهوری عوامل تولید در واحد سطح مطرح گردد. بدیهی است که آبهای استحصال شده فعلی و آب قابل استحصال باقیمانده در مقایسه با سایر پتانسیل های بالفعل بخش کشاورزی، پاسخگوی روند توسعه کشاورزی و تامین مواد غذایی جمعیت رو به رشد جامعه در سطح راندمان فعلی آبیاری نخواهد بود، لذا آنچه که در این زمینه اهمیت مییابد حرکت به سوی مصرف بهینه آب همراه با ایجاد مدیریت تقاضای مناسب در بخشهای مختلف صنعت، کشاورزی، شرب و محیط زیست میباشد تا توسعه پایدار در کلیه بخشهای اقتصادی به ویژه بخش کشاورزی را امکان پذیر سازد.
برای حرکت به سمت بهینه نمودن مصرف آب در بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین بخش مصرف کننده آب کشور باید به ابزارها و سیاستهای اقتصادی متوسل شد. یکی از مهمترین مباحث اقتصادی در این زمینه ارتقای بهرهوری آب در بخش کشاورزی است که بهبود آن باعث صرفه جویی در مصرف آب، مدیریت مناسب منابع آبی، امکان افزایش تولید و کاهش فشار به منابع آبی خواهد شد. در واقع هدفگذاری شاخص های بهرهوری و اجرای برنامه های بهبود برای رسیدن به این اهداف از اقدامات ضروری در این زمینه است. اما قبل از هدفگذاری بهره وری، شناخت وضعیت موجود و روند گذشته بهرهوری در محصولات بخش کشاورزی برای سیاستگذاران حائز اهمیت فراوان است که در این مطالعه این هدف دنبال می شود. اندازهگیری و تحلیل روند بهرهوری آب در طول زمان در محدوده مورد بررسی نمایانگر نقش آب و اثرگذاری آن در تولید خواهد بود.
همچنین مقایسه بهرهوری آب در محصولات و مناطق مختلف میتواند تقریبی از کارایی تخصیص آب بر اساس بازدهی هر مترمکعب آب باشد.با توجه به اینکه تقسیمات تق بخش آب کشور فعلا منطبق برسیمات سیاسی و استانی می باشد، در این مطالعه اندازهگیری بهرهوری آب و بهرهوری کل عوامل برای بخش کشاورزی در قالب استانها مدنظر قرار گرفته است. برای این منظور استان یزد در منطقه مرکزی ایران به عنوان مطالعه موردی بررسی میگردد. شاخص های تعریف شده در این مطالعه به همراه روش شناسی مورد استفاده قابلیت کاربرد برای هر یک از استانهای کشور را دارد. بر این اساس، اندازهگیری بهره وری آب و بهرهوری کل عوامل تولید در بخش کشاورزی این استان در طول زمان، به عنوان هدف این مطالعه مدنظر قرارگرفته و دنبال می شود.
مواد و روشها
برای بهرهوری تعاریف مختلفی ارائه شده است. تعریف بهرهوری ارائه شده توسط سومانث که عبارت از نسبت ستاندههای ملموس به نهادههای ملموس میباشد، در ادبیات اقتصادی کاربرد بیشتری داشته و در مطالعه حاضر نیز این تعریف مدنظر قرار گرفته است.1بهرهوری در مفهوم کلی به دو نوع تقسیم میشود: بهرهوری جزئی عوامل2 و بهرهوری کل عوامل .3 بهره وری جزئی عوامل عبارت است از نسبت ارزش یا مقدار ستانده به ارزش یا مقدار یک نهاده خاص و بهرهوری کل عوامل عبارت از نسبت ارزش یا مقدار تمام ستاندهها به جمع ارزش یا مقدار وزنی تمام نهادههای بکار گرفته شده در تولید ستاندهها میباشد 3 - ، 9 و . - 10
برای اندازهگیری بهرهوری جزئی عوامل، با توجه به تعریف سومانث، ارزش یا مقدار تولید بر ارزش یا مقدار یکی از نهادههای تولید تقسیم میشود. در برخی از مطالعات از جمله گزارش منتشر شده توسط سازمان همکاری و توسعه اقتصادی،4 بهرهوری جزئی عوامل تولید از تقسیم ارزش افزوده یا ستانده ناخالص بر ارزش یا مقدار عوامل تولید نیروی کار و سرمایه محاسبه شده است. برای محاسبه بهرهوری جزئی آب در بخش کشاورزی از شاخص زیر استفاده شده است:
که در آن Q APw بهرهوری جزئی آب، Q ارزش ناخالص تولید به قیمت ثابت و w حجم آب بر حسب متر مکعب است. این شاخص نشان میدهد که به طور متوسط به ازای هر مترمکعب آب، چه میزان تولید در ترم ارزشی ایجاد شده است.برای اندازهگیری بهرهوری کل عوامل تولید دو رویکرد عمده توسط اقتصاد دانان پیشنهاد شده است که شامل رویکرد پارامتریک5 و رویکرد ناپارامتریک6میباشد. در رویکرد پارامتریک یا اقتصاد سنجی7 از طریق تخمین تابع تولید، هزینه، درآمد یا سود، بهرهوری محاسبه میشود. در رویکرد ناپارامتریک، روشهای مختلفی برای اندازهگیری بهرهوری وجود دارد که معروفترین آنها روش عدد شاخص8، روش حسابداری رشد و روش تابع فاصله9میباشد 2 - ، 5 و - 7 در این مطالعه برای اندازهگیری بهرهوری کل عوامل در بخش کشاورزی استان مورد بررسی، از روش عدد شاخص استفاده شد که مناسب ترین روش اندازهگیری بهرهوری میباشد.
در رویکرد عدد شاخص، شاخص های مقداری متعددی وجود دارد که از بین شاخصهای عددی مختلف شاخص ترنکویست- تیل10با توجه به خصوصیات مطلوب آن انتخاب شد. بنا به نظر دیورت - 1997 - این شاخص یک شاخص برتر11 است. یک فرم شاخص، زمانی فرم برتر نامیده میشود که منطبق بر یک تابع تولید کاملاً انعطاف پذیر باشد و بنا به تعریف، یک تابع در صورتی انعطاف پذیر است که بتواند تخمین درجه دوم از یک تابع خطی همگن دوبار مشتق پذیر را فراهم آورد. بنابراین شاخص ترنکوئیست- تیل منطبق بر تابع تولید ترنسلوگ میباشد که یک فرم تابع تولید انعطاف پذیر است. در زیر شاخص بهرهوری ترنکوئیست- تیل که از تقسیم شاخصهای مقداری ستاندهها بر نهادهها بدست میآید، نشان داده شده است - : - 4