بخشی از مقاله
چکیده
از گذشته تا به امروز همواره دولتها در پیشرفت و تعالی جوامع یا عقبماندگی آنها نقش مهمی داشتهاند. بنابراین حکمرانی اهمیت و جایگاهی بس والا دارد و خداوند متعال در آیات فراوانی در قرآن کریم اهمیت آن را گوشزد کرده است. نگاه قرآن به پدیدهی حکمرانی همان حکمرانی الهی یا مومنانه است که نگاهی بسیار عمیق است که تعالی انسان را در پی دارد. در این مقاله سعی شده است شاخصهای بارز حکمرانی مومنانه که مد نظر قرآن کریم است مورد بررسی قرار گیرد.
در این راستا حکمرانی ذوالقرنین مورد بررسی قرار گرفته است و دلیل آن از آن-جهت است که ایشان نیمی از جهان را زیر سلطه خود داشته اما مردم زیر سلطهاش همواره حامی وی بودهاند و او هیچگاه در حق مردم تحت سلطهاش ظلم نکرد. و به این جهت است که قرآن کریم از او بهعنوان یک حکمران مومن نام میبرد. روش تحقیق در پژوهش پیشرو، روشی توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای میباشد.
مقدمه:
در اهمیت مقوله حکمرانی باید گفت که به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران و جامعهشناسان انسان موجودی مدنی بالطبع است این گرایش در انسان اقتضا میکند که در جامعه قوانین و مقررات و در نهایت حکومت شکل گیرد تا کسی نتواند به حقوق آنها تجاوز کند و اداره این جامعه باید توسط کسی انجام گیرد صلاحیت و توانمندی اداره آن را داشته باشد .
وجود دولت در زندگی اجتماعی بشر یک نیاز فطری طبیعی است و از مهمترین موضوعاتی است که بشر از آغاز پیدایش به آن توجه داشته و تا خواهد بود به آن توجه خواهد داشت و در اهمیت ولزوم آن همین بس که در هیچ نقطه ای از جهان جامعه ای نبوده که بتواند بدون حکومت زندگی کند و آن چیزی نیست که ضرورت آن را فقط بشر امروز درک کرده باشد بلکه از دورانهای قدیم فلاسفه بزرگ جهان و اندیشمندان تاریخ بر لزوم آن تاکیدکردهاند - سبحانی،1370،ص. - 13
چندی است که در ادبیات حقوقی مدیریتی و سیاسی اقتصادی مفهوم حکمرانی خوب مطرح شده است و پژوهشگران در حوزهای فوق به تحلیل مفهوم آثار و نتایج و شاخصهای و استانداردهای آن پرداخته اند. از آنجا که قرآن کریم کتاب هدایت است و اهتمام خاصی به زندگی سیاسی و مقوله ی حکمرانی داشته است آنجا که می فرماید: ففهمناها سلیمان و کلا ءاتینا حکما و علما و سخرنا مع داود الجبال یسبحن والطیر و کنا فاعلین - انبیاء" - 79و این شیوه داوری را به سلیمان آموختیم و همه را حکم و علم دادیم و کوهها رامسخّر داود گردانیدیم که آنها و پرندگان با او تسبیح میگفتند و این همه ما کردیم"ما قضاوت را بسلیمان بوحی آموختیم و بهر یک از داود و سلیمان مقام حکم رانی و دانش عطا کردیم.
بنابراین آیه و آیات بسیاری دیگر که در مورد این موضوع آمده است ،قران کریم تشکیل حکومت را به عنوان یک ضرورت تلقی کرده است. و از جمله کسانی که حکمرانی اودر قران به عنوان فردی مومن مورد توجه قرار گرفته است ذوالقرنین است براساس آیه شریفه که می فرماید:انا مکنا له فی الارض وءاتیناء من کل شیء سببا - کهف" - 84 ما برای ذو القرنین در زمین، تمکن و قدرتی قرار دادیم، وسائل و اسباب هر چیزی را در اختیارش نهادیم"ما در روی زمین به او قدرت دادیم و به او حکومت بخشیدیم و او به اصلاح زمین پرداخت و به او دانشی دادیم که بتواند هر چیزی را از راه سبب آن انجام دهد و بمقصود خود برسد.
طبرسی1360،ج15،ص. - 119 با توجه به این آیه شریفه وآیات دیگر در می یابیم ذوالقرنین که خداوند در زمین به او تمکین داده بود به عنوان پادشاهی مومن و نیکوکار برای نجات مردم قومش آمده بود و خالصانه و مومنانه برآنان حکومت کرد و ما در این پژوهش حکمرانی او را به عنوان الگوی حکمرانی مومن مورد بررسی قرار میدهیم،که حکمرانیش دارای چه شاخصهای بوده است؟وچگونه؟ .امام علی - ع - در خطبه 40 نهج البلاغه می فرماید: مردم نسبت به داشتن حاکم ناچارند حاکمی نیکوکار یا حاکمی بدکار. بنابراین هدف از این پژوهش آن است که با بازشناسی و دست یابی به شاخصهای حکمرانی مومنانه در بینش و نگرش قرآنی تحلیلی درست از وضعیت آن ارائه دهد.
مفاهیم و اصطلاحات:
حکمرانی:حکمران درلغت انکه امر و فرمان او مجری شود، فرمانده، فرمانفرما - هخدا، 1373، ج6، ص. - 8048 سلطه ، استیلا، اقتدار، حق حاکمیت، قضاوت - آذرنوش، 1382، ص. - 136در فرهنگ لغت انگلیسی - اکسفورد - 2010حکمرانی فعالیت یا روش حکمراندن اعمال نظارت یا قدرت بر فعالیتهای تحت سیطره و حاکمیت مبتنی برقوانین و مقررات تعریف شده است.
حکومت مصدر اصلی فعل حکم است لغویان ریشه حکم را از حکمه دابه - لگام و داهنه اسب - میدانند بدین معنا که خاصیت لگام بازداشت حیوان از رفتار خودسرانه و نیزدر کنترل در آوردن اوست همچنین نکته قابل توجه در این تعاریف آن است که در همه مشتقات این لفظ نوعی ممانعت و محرومیت وجود دارد به گونه ای که حکم به معنای ممانعت از ظلم است.
حکمرانی عبارت است از اعمال حاکمیت بر نهادهای مختلف سیاسی، اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی به منظور ارایه خدمات بهتر به شهروندان برای این منظور نهادهای مدنی تاثیرگذار بر فرایند رشد و توسعه باید تقویت و گسترش یابد - قلی پور، . - 1385 حکمرانی یعنی قدرت تنظیم دهنده امور داخلی کشور و پاسداری از تمامیت ارضی و منافع ملی در برابر قدرتهای خارجی که در نهادهای سیاسی و اجرایی قضایی،نظامی و انتظامی و بالاتر از همه وضع قوانین و مقررات روزمره و مورد نیاز تحقق پیدا میکند - موسوی خلخالی، 1377، ص. - 8 بنابرین با توجه به مجموع تعاریف بالا میتوان به این نتیجه رسد که حکمرانی عبارت است از عمل ،روش اداره یا قدرت حکومت کردن و توانایی تشکیل دادن به سیاست ها و انجام آنها و همچنین ترتیباتی ست که حاکم از طریق آنها فعالیت میکند.
حکمرانی از منظر قرآن و احادیث:
مفهوم حکمرانی در آموزهای قرآنی معنا و مفهومی فراتر ازآن چیزی است که در علوم سیاسی متعارف از آن سخن به میان می آید. حکمرانی در آموزهای قرآنی خلافت و ولایت از سوی خداوند برای بسترسازی و کمالیابی بشر است ودر این معنا همه چیز بر محور توحید و تکامل انسان معنا و مفهوم میابد .لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمومنین رءوف رحیم - توبه" - 128 هر آینه پیامبری از خود شما بر شما مبعوث شد هر آنچه شما را رنج میدهد بر او گران میآید سخت به شما دلبسته است و با مؤمنان رئوف و مهربان است".
در تفسیر این آیه آمده است هان ای مردم! پیغمبری از جنس خود شما مردم بیامده که از اوصافش یکی این است که از خسارت دیدن شما و از نابود شدنتان ناراحت میشود و دیگر اینکه او در خیرخواهی و نجات شما چه مؤمن و چه غیر مؤمن حریص است و اینکه او نسبت به خصوص مؤمنین رؤوف و رحیم است و با اینکه اوصافش چنین است آیا باز هم جا دارد که از او سرپیچی کنید نه بلکه سزاوار است که از او اطاعت کنید، چون او رسولی است که قیام نکرده مگر با امر خدا اطاعت کردن از او اطاعت خدا است آری، جا دارد به او نزدیک شوید و با او انس بگیرید چون او هم مثل خود شما بشر است پس بهر چه دعوت کرد بپذیرید و هر خیرخواهی که نمود بکار ببندید - طباطبایی1374،ج9،ص. - 560
شاخص عبارت است از سازوکارهای مناسب برای معرفی و سنجش یک پدیده است به همین منظور در شناسایی حکمرانی مومنانه از منظر قرآن کریم و احادیث به بیان شاخص ها ی آن پرداخته که با مطالعه آنها میتوان ویژگیهای حکمرانی مومنانه را استنباط کرد از آیات قرآن به دست میاید مواردی ازجمله:عدالت ،آزادی ،امنیت و مهار فساد ،ساده زیستی و بی اعتنایی به دنیا ،مدیریت فراگیر ،دانش و آگاهی ،قانونگرایی....،که ما در ذیل به توضیح هر کدام از آنها پرداختهایم
عدالت:
ابتدا این سوال پیش میاید که عدالت چیست ؟ و چه لزومی دارد که یک حکمران عدالت را درحکومتش رعایت کند؟ در کتاب العین عدل حکم به حق معنا شده است - فراهیدی،410 ق، ج2، ص. - 38 علامه طباطبایی معتقد است عدالت به پا داشتن مساوات و برقراری موازنه بین امور به طوری که هر چیزی سهم مورد استحقاق خویش را داشتهباشد - طباطبایی،1364،ج2،ص. - 252 هردولت و ملتی برای داوری در اختلافات طبیعی بشر نیازمند دستگاهی است که کارایی و امکانات لازم از قبیل قانون ،نیروی انسانی ،وعوامل اجرایی... دارا بوده ورفع اختلافات مردم نمیاد.
این دستگاه هر اندازه محکم و استوار باشد و با قاطیعت عدالت ورزد به آن میزان بخشهای دیگر جامعه سالمتر خواهد بود و مردم راحتتر زندگی کرده و از دست افراد قانون شکن راحت تر میشوند - صفایی1385، ص. - 92 در واقع مفهوم عدالت این است که فرصتهای مادی در عرصههای مختلف ایجاد گردد تا همه استعدادهای فردی و اجتماعی شکوفا شود و پیشرفت و تعالی جامعه و مردم در گروعدالت است.از این رو از مهمترین مباحث موجود در فلسفه سیاسی اصل عدالت است.
عدل همان قانونی است که تمام نظام هستی برمحور آن می گردد. خداوند در قرآن کریم یکی از راههای رسیدن به عدالت اجتماعی را - عدالت در حکم - این گونه بیان میکند:اذا حکمتم بین الناس ان تحکمو بالعدل - نساء: - 58 "و چون حاکم بین مردم شوید به عدالت داوری کنید" به زمامداران امرمیکند که در میان مردم به عدالت حکم کنید - طبرسی،1360، ج5، ص. - 200 از این رو یکی از بالاترین اهداف حاکمان حق اجرای عدالت است و این نیز بدون تشکیل حکومت محقق نمیشود. براین اساس ذوالقرنین نیز که در پیامبر بودن او شک است و در قرآن به صراحت از او به عنوان پادشاهی عدالت پیشه یاد کرد است.
در روایتی از امام علی - ع - امده است :ذوالقرنین بنده ی صالحی بود که محبوب و دوستدار خدا بود و مردم را به تقوا امر میکرد - طبرسی 1360، ج15، ص. - 118 خداوند اور ا در مجازت و پاداش مردم اختیار داد واوبا انها برخورد عادلانه ای داشت بر اساس ایات شریفه ذیل که می فرماید : قال اما من ظلم فسوف نعذبه ثم یردالی ربه فیعذبه عذابا نکرا - کهف:87 - "گفت اما هر کسی که ستم کند او را به کیفر خواهیم رساند سپس بعد از مرگ او به سوی پرودگارش بازگردد و او به عذابی سخت کیفرش خواهد کرد" کلمه نکر به معنای منکر و غیراشناو غیر معهود است یعنی خدا ایشان را عذابی بی سابقه کند که هیچ گمانش را نمیکردن و انتظارش را نداشتند مفسرین ظلم را در این ایه به ارتکاب شرک تفسیر کرده اند تعذیب را عبارت از کشتن دانستنه اند.
بنابراین معنای جمله چنین میشود اما کسی که ظلم کند یعنی به خدا شرک بورزد و از شرکش توبه نکند به زودی او را میکشیم - 1374طباطبایی، ج13، ص. - 501 و اما من ءامن و عمل صالحا فله جزاءالحسنی و سنقول له من امرنا یسرا - کهف:" - 88اما هر کسی که ایمان اورد و کار های شایسته کند نیکوترین اجر برای او باشد و کار را برای او اسان میگریم "کسی که ایمان اورد و کار نیکو کند برای اوست پاداش نیکو و با او به نیکی سخن میگویم و به او دستورهای اسان میدهم و او را بخاطر گذشته مواخذه نمیکنیم - طبرسی1360، ج15، ص. - 121
امام علی - ع - در نامش به مالک اشتر می نویسید:هرگز نیکوکار و بدکار در نظرت یکسان نباشد زیرا نیکوکاران در نیکوکاری بی رغبت و بدکاران در بدکاری تشویق می گردند پس هر کدام انان را بر اساس کردارشان پاداش ده در روایتی از پیامبر - ص - امده است :ذوالقرنین بنده ای شایسته بود بدانیدکه در میان شما کسی همانند او وجود دارد خداوند متعال در زمین به او قدرت بخشیده و علت و سبب و رمز هر چیز را در اختیار او قرار داده است و به مغرب و مشرق دست میابد خداوند متعال این سنت در در مورد قائم - ازفرزندان من - جاری خواهد ساخت و او را بر مشرق و مغرب عالم مسلط خواهدساخت به گونه ای که هر دشت وکوهی که ذوالقرنین در انجا گام نهاد او نیز گام خواهد گذاشت و خداوند گنجها و معادن زمین را برای او اشکار خواهد ساخت و او را یاری خواهد کرد و پس از انکه زمین پر از ظلم شده پراز عدل و داد خواهد کرد.