بخشی از مقاله
چکیده
شرم و گناه، هیجانهاي خودآگاهی منفی هستند که در بروز رفتارهاي اخلاقی نقش دارند. احساس گناه، احساس منفی متمرکز به رفتاراشتباه فرد است، ولی احساس شرم بر احساس منفی فرد از خویشتن در قبال خطاها و شکستها اشاره دارد. هدف این پژوهش، مقایسهي هیجانهاي اخلاقی شرم و گناه در سبکهاي مختلف فرزندپروري و تعیین رابطهي آن با جنسیت بود.
براي انجام این پژوهش توصیفی و علی– مقایسهاي، 140 نفر از دانشجویان جدیدالورود مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز که در نیمسال اول سال تحصیلی - - 1390-91 مشغول به تحصیل بودند، به شیوهي نمونهگیري تصادفی خوشهاي انتخاب شده و به دو پرسشنامهي عاطفهي خودآگاه تانگنی و همکاران - TOSCA-2 - و ادراك از شیوههاي فرزندپروري شیفر پاسخ دادند.
براي تجزیه و تحلیل دادههاي گردآوري شده از نرمافزار آماري SPSS استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ادراك از شیوههاي فرزندپروري والدین و احساس شرم رابطه وجود ندارد، ولی تجربهي احساس گناه در سبک فرندپروري مقتدر بیشتر از تجربهي آن در سبک هاي فرزندپروري مستبدانه و کنارهگیر بوده و نیز، تجربهي احساس گناه در سبک سهلگیرانه بیشتر از سبک کنارهگیر است.
همچنین، بین دختران و پسران در تجربه ي احساس گناه تفاوت وجود دارد؛ ولی این تفاوت در مورد احساس شرم معنیدار نیست. مبتنی بر نتایج، سبک مقتدرانه به عنوان شیوهي سالم فرزندپروري، بیشترین رابطه را با تجربهي احساس گناه دارد؛ احساسی که باعث میشود مردم و بهویژه دختران، بیشتر درصدد اصلاح خطاها و جبران شکستهاي خود برآمده و رفتارهاي اخلاقیتري داشته باشند.
مقدمه
اکثر تحقیقات در مورد هیجانهاي اخلاقی بر دو هیجان خودآگاه منفی شرم و گناه متمرکز شدهاند. این دو هیجان با وجود اشتراکاتی که دارند، از چند نظر متفاوت هستند: تمایز بین منابعی که منجر به تجربه این هیجانها میشود، تمرکز بر ماهیت عمومی و خاص تخلف و تمرکز بر درجهاي که افراد منابع فراخوان این هیجانها را به عنوان نقص خود یا نقص رفتار تعبیر میکنند - تانگنی، استوینگ و ماشک، . - 2007
دو روش مجزا که انسانها درباره خطاها، اشتباهات و شکست هاي خود احساس بدي داشته باشند، وجود دارد. احساس بد در مورد خود تحت عنوان احساس شرم و احساس بد در مورد رفتار تحت عنوان احساس گناه. نظریهها و مشاهدات تجربی دلالت بر آن دارد که احساس گناه درباره یک رفتار خاص باعث میشود که مردم در پی اعتراف، معذرتخواهی و اصلاح رفتار خویش برآیند، آنان با قربانیان رفتار نادرست خود همدلی میکنند و بیشتر احتمال دارد تا مسئولیت رفتار خود را برعهده بگیرند و بیشتر درصدد جبران و اصلاح آن باشند.
اما وقتی مردم بعد از شکست یا خطا از وجود خود احساس شرم کنند، پدیده متفاوتی اتفاق میافتد و مطابق با تحقیقات تجربی، روش هاي مختلفی را در پیش میگیرند. در احساس شرمساري، افراد به لحاظ روانی، فیزیکی و اجتماعی دچار فروپاشی میشوند. این تغییر چشمگیر ادراك و تجربه فرد از "خویشتن" خویش است. فرد شرمسار احساس کهتري، حقارت، کوچکی، بی ارزشی یا حتی احساس طردشدگی دارد.
تحقیقات در مورد منابع منجر به تجربهي شرم و گناه درکودکان و بزرگسالان دلالت بر آن دارد که ادارك از محیط خانواده و تعاملات خانوادگی در بروز این هیجانها نقش دارد - وینکه توتورا و همکاران، . - 2009 محبت و کنترل والدین از عوامل موثر در محیط و تعاملات خانوادگی هستند و ترکیب این دو بعد، چهار سبک فرزندپروري مقتدر، مستبد، سهلگیر و کناره گیر را شکل میدهد.
بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی رابطهي هیجانهاي اخلاقی و سبکهاي فرزندپروري و نیز، مقایسهي آن در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه سال اول دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انجام شد. فرضیههاي تحقیقی عبارتند از: -1 تجربهي احساس شرم در سبکهاي چهارگانه فرزندپروري تفاوت دارد. -2 تجربهي احساس گناه در سبکهاي چهارگانه فرزندپروري تفاوت دارد. -3 تجربهي احساس شرم در میان دانشجویان دختر و پسر متفاوت است -4 تجربهي احساس گناه در میان دانشجویان دختر و پسر متفاوت است.
روش پژوهش
جامعه و نمونهي مورد مطالعه: جامعه آماري پژوهش شامل تمامی دانشجویان جدیدالورود دورهي کارشناسی - سال اول - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز است. از این میان، 140 دانشجو به شیوهي نمونهگیري تصادفی خوشهاي انتخاب شده و وارد پژوهش شدند. 28 دانشجوي زبان و ادبیات فارسی - علوم انسانی - ، 33 دانشجوي زبان انگلیسی - علوم انسانی - ، 39 دانشجوي شیمی - علوم پایه - و 40 دانشجوي مهندسی برق - فنی – مهندسی - . از 140 دانشجوي شرکتکننده در پژوهش - Mage = 19/10، - Sage= 0/88،81 نفر دختر - Mage= 19/04، 0/86 - Sage=، 58 نفر پسر Mage= 19/19 - ، - Sage= 0/93 بود؛ یک نفر نیز جنسیت خود را مشخص نکرده بود.
ابزار گردآوري اطلاعات: علاوه بر اخذ مشخصات مربوط به سن، جنسیت، تحصیلات و وضعیت اشتغال دانشجویان، دو پرسشنامه زیر استفاده شد: -1 آزمون عاطفه خودآگاه تانگنی و همکاران - : - TOSCA-2 این مقیاس توسط تانگنی، واگنر و گرامازو - - 1989 براي سنجش مستعد بودن افراد براي احساس شرم و گناه ساخته شده است و شامل 16 داستان با دو گویه براي هر داستان بوده که آزمودنی احتمال تجربهي آن را بر اساس طیف لیکرت 5 گزینهاي مشخص میکند. در نهایت، براي هر فرد دو نمره بدست میآید که میزان مستعد بودن او را به دو احساس شرم و گناه را نشان میدهد.
مقدار آلفاي کرونباخ براي مقیاسهاي شرم و گناه در جمعیت دانشجویی در مطالعهي تانگنی، واگنر و گرامازو - 1992، به نقل از ي عطريفرد، آزادفلاح و اژهاي، - 1385 به ترتیب 0/69 و 0/74 و در مطالعهي عطريفرد، آزادفلاح و اژهاي - - 1385 به ترتیب 0/79 و 0/63 گزارش شده است. روایی این مقیاس در پژوهش حاضر، به روش تحلیل عاملی تائیدي بررسی و تائید شد، اعتبار آن نیز به شیوهي ضریب آلفاي کرونباخ بررسی شده و براي دو مقیاس شرم و گناه به ترتیب 0/66 و 0/86 و براي کل مقیاس 0/81 محاسبه شد.
-2 پرسشنامهي ادراك از شیوههاي فرزندپروري - : - PPSQ این پرسشنامهي 77 سوالی توسط نقاشیان - - 1358 و براساس کار شیفر - - 1965 تدوین شده و دو بعد کنترل و محبت والدین را بر اساس ادارك فرزندان میسنجد. ترکیب این دو بعد بر اساس نمرات میانگین، چهار سبک فرزندپروري مقتدارنه، مستبدانه، سهلگیرانه و کنارهگیر را بهوجود میآورد. پایایی این پرسشنامه با روش همسانی درونی در کار شیفر 0/83 و در کار نقاشیان 0/87 گزارش شده است - زادهمحمدي و احمدآبادي، . - 1388 در پژوهش حاضر، اعتبار آزمون به روش ضریب آلفاي کرونباخ 0/87 محاسبه شد.
روش اجرا: آزمونگر پس از طی مراحل اداري- اجرایی و هماهنگی با مسئول آموزشی دانشکده در کلاس انتخابی حاضر شده و پس از توجیه و ترغیب دانشجویان براي همکاري، اقدام به اجراي گروهی آزمونها و گردآوري آنها نموده است. در مدت یک هفته، 150 مجموعه بین دانشجویان حاضر در کلاس توزیع شد که بعد از کنارگذاشتن مجموعه هاي ناقص، تعداد آنها به 140 مجموعه کاهش یافت. براي حفظ مسائل اخلاقی، تاکید شد که دانشجویان از نوشتن اسم و سایر علائم مشخصهي دیگر خودداري کنند.
بحث و نتیجه گیري
یافتههاي تحقیقی نشان میدهد که اگرچه کسانی که سبکفرزندپروي والدین خود را مستبدانه ادراك نمودهاند، احساس شرم بیشتري را گزارش نمودهاند. ولی این تفاوت به لحاظ آماري معنیدار نیست. همچنین، نتایج نشان داد که تجربهي احساس گناه در سبک فرندپروري ادارك شدهي مقتدرانه - محبت بالا – کنترل بالا - بیشتر از تجربهي آن در سبکهاي فرزندپروري ادراك شدهي مستبدانه - محبت کم– کنترل بالا - و کنارهگیر - محبت کم – کنترل کم - بوده و در سبک سهلگیرانه - محبت بالا– کنترل کم - بیشتر از سبک کنارهگیر است.
ارتباط والدین با فرزندان در ارزیابی هیجانهاي خودآگاه او نقش دارد، اگر فرزندان توسط والدین و یا اولین مراقبان خود مورد انتقاد، خشونت، سوءاستفاده، بدرفتاري و بدزبانی، طرد و بیتوجهی قرار گیرند، به احتمال زیاد به این باور خواهند رسید که ناخواسته بوده و دوستداشتنی نیستند. یک فرد با چنین باوري از عیب و نقص، در زندگی آیندهي خود دچار مشکلات رفتاري و روانی گوناگونی میشود.
همراستا با نتایج پژوهش حاضر، تحقیقات نشان داده است که شرمساري میتواند متاثر از بدرفتاري والدین و شیوهي فرزندپروي مستبدانه و بیتوجهی باشد، شیوهي فرزندپروري خشن و سرد به کودك احساس خوب نبودن را منتقل میکند. چنین باور فراگیر و منفی در مورد "خود"، زمینههاي برورز شرمساري را در کودك بوجود میآورد - بلسکی و دومیتروویچ،
1997؛ میلز،. - 2003 همچنین، افرادي که از استقلال و حمایت خانوادگی، هماهنگی بین اعضاي خانواده، عاطفه مثبت بین والد – فرزند، عشق، مراقبت و حمایت محدودي برخوردارند، احساس ناشایستگی و عزتنفس پایینتري خواهند داشت که در نهایت، آنان را مستعد تجربهي احساس شرم میکند - احمد و بریسویت، . - 2004 مطابق با نتایج تحقیق حاضر، کسانی که شیوهي فرزندپروي والدین خود را ترکیب از محبت و کنترل بالا - مقتدانه - ادارك نمودهاند، مستعد تجربهي احساس گناهی بیشتري هستند که به عنوان یک احساس اصلاحی و متمرکز بر رفتار در راستاي جبران خطاها و اشتباهات عمل میکند.
همچنین، نتایج تحقیق نشان داد که دختران بیشتر از پسران مستعد تجربهي احساس گناه هستند که با توجه به محوریت فداکاري و روابط در رشد اخلاقی دختران و نیز تفاوتهاي جنسیتی قابل تببین است، اما هیچ تفاوت معنیداري در تجربهي احساس شرم دختران و پسران دیده نشد. قابل تبیین است که تجربهي احساس شرم صرفنظر از جنسیت افراد، میتواند فرد را در قبال خطاها و اشتباهات خود مستعد تجربهي احساس منفی دربارهي "خویشتن" خود نموده و از این طریق او را در جهت اعمال و رفتارهاي خشونت آمیز، جنایتکارانه و غیراخلاقی سوق دهد - تانگنی و همکاران، . - 2011
در دیدگاه اسلامی نیز شرم و گناه احساسهاي اخلاقی هستند که لازمهي رشد و تعالی فرد میباشند. »احساس گناه« ناشی از وقوف فرد به عدم تطابق کردارش با هنجارها و احکام یک نظام اخلاقی مقدس است و مومن با تحمل مجازات یا کیفري که براي آن گناه در نظر گرفته شده،کفاره دادن و استغفار طلبیدن، انتظار رهایی از آن را دارد - قاضی مرادي،1383، نقل از عطريفرد، آزاد فلاح و اژهاي،. - 1385 نمونهي این تحقیق شامل دانشجویان سال اول دانشگاه بوده که شیوههاي فرزندپروري والدین آنها بر اساس ادارك فرزندانشان ارزیابی شده است.
بنابراین، تعمیم نتایج به گروههاي دیگر با محدودیت همراه بوده و اگرچه مبتنی بر تحقیقات، ادارك افراد از این تعاملات بسیار مهمتر از تجربهي عملی چنین تعاملاتی است - بالدري، 2003 به نقل از لی، - 2010؛ اما براي افزودن بر اعتبار درونی تحقیق پیشنهاد میشود که علاوه بر مطالعهي هرچه بیشتر در زمینهي هیجانهاي اخلاقی در گروههاي مختلف، بهطور همزمان از پرسشنامههاي دیگري مثل پرسشنامه ي بامریند براي سنجش شیوههاي فرزندپروري والدین استفاده شود. مبتنی برنتایج تحقیقی،آموزشهاي منظم به والدین در راستاي فرزندپروري مثبت به منظور رشد اخلاقی فرزندان پیشنهاد می گردد. در پایان، از زحمات سرکار خانم پریسا چرتابی در گردآوري دادهها سپاسگزاري میشود.