بخشی از مقاله

چکیده

از آنجا که سیاست اقتصاد مقاومتی بر درون زا نمودن اقتصاد کشور تاکید دارد، خلق و توسعه شرکتها بر مبناي دانش و تکنولوژيهاي نوین - شرکتهاي دانش بنیان - اهمیت فوقالعادهاي پیدا میکند. هدف از این مقاله برداشت درسهایی است از مطالعه سیاستها و برنامه کشورهایی که این روند را در سالهاي گذشته طی کردهاند. روش تحقیق مرور گزارشهاي سازمانی و مقالههاي معتبر در ارتباط با دو کشور کره جنوبی و مکزیک و مطالعه موردي این دو کشور میباشد.

مقالههایی که در گذشته در ارتباط با شرکتهاي دانش بنیان در کشور تدوین شده است بیشتر بر حمایتهاي سرمایهگذاري اشاره دارد، اما در مقاله حاضر نهادها و سازمانهاي مختلف که در این سیاستها و برنامهها ایفاي نقش میکنند، معرفی شده و برنامههاي حمایتی در مراحل مختلف توسعه این شرکتها بررسی شده و در پایان پیشنهادهایی ارایه شده است.

نتیجه این تحقیق نشان میدهد رشد و توسعه شرکتهاي دانش بنیان، در قالب وظایف یک نهاد یا سازمان نمیگنجد، بلکه یک برنامه منسجم و یکپارچه است که دانشگاهها، وزارتخانهها، موسسات واسطهاي و مراکز رشد، بازیگران و پیشرانهاي اصلی در این زمینه هستند.

-1 مقدمه

با آغاز دهه نود میلادي، مبناي متفاوتی براي توسعه کشورها ارائه شد و تلاش شد رشد بلندمدت با تاکید بر نقش عوامل دانشی بازنگري شود و این به تولد مفهومی انجامید که امروزه اقتصاد دانش بنیان - KBE - نامیده می شود. چهار کارکرد اصلی اقتصاد دانش بنیان عبارتند از تولید دانش، کسب دانش، انتشار دانش و به کارگیري دانش

تولید دانش: بخش نخست یک اقتصاد دانش بنیان، قسمت تولید دانش و فرایندهاي آن است. در این مرحله مراکز تحقیقاتی، دانشگاهها دانش را تولید می کنند. محصول این قسمت اغلب در چارچوب مقالات علمی، امتیازهاي ناشی از ثبت اختراعات و نظایر آن می باشد.

کسب دانش: در قسمت دوم دانش توسط منابع داخلی مانند سازمانها و بنگاههاي اقتصادي، عمدتا از منابع خارج از کشور کسب می شوند.

انتشار دانش: این قسمت عمدتا به مدد فناوري اطلاعات و ارتباطات صورت می گیرد.

به کارگیري دانش: گسترش آموزش و تحقیقات علمی محض، به تنهایی براي ارتقاي سطح توسعه یافتگی کافی نبوده و پیشرفت علمی و اقتصادي، مستلزم کاربردي شدن دانش پیشرفته در متن زندگی اقتصادي، به ویژه در فرایند جهانی شدن، تولید و تجارت است

دانش بایستی در شرکتها به طور موثر جذب شود و در فرایند تولید سازمانی به کار گرفته شود

صنایع دانش بنیان به بنگاههایی اطلاق می شود که بافت اصلی آن را متخصصین تشکیل می دهد و عامل اصلی ایجاد درآمد در آنها، دانش است تا منابع طبیعی، سرمایه و یا نیروي کار غیرماهر. مزیت رقابتی این شرکتها نوآوري در فناوري است

در اقتصادهاي کمتر توسعه یافته، بنگاههاي تازه تاسیس دانش بنیان داراي اهمیت زیادي هستند. این بنگاهها نیروي کار بالایی را جذب کرده و قسمت بزرگی از بخش خصوصی را تشکیل می دهند. موسسات تازه تاسیس دانش بنیان زمینه جذب و تقویت استعداد کارآفرینی را فراهم می کنند و در مقابل، گسترش کارآفرینی نیز نقش حیاتی در بهبود و رقابتی کردن کسب و کارهاي کوچک ایفا می نماید. یکی از موثرترین راهکارهاي مبارزه با افزایش نرخ بیکاري توسعه و حمایت از کسب و کارهاي تازه تاسیس دانش بنیان و همچنین کمک به آنها براي موفقیت و تداوم حیات در دوران آسیب پذیر آغازین فعالیت است

با توجه به اتخاذ سیاست اقتصاد مقاومتی در کشور، رشد و توسعه شرکتهاي دانش بنیان از اهمیت بالایی برخوردار است. از اینرو در این مقاله پس از ذکر ویژگیهاي شرکتهاي دانش بنیان به مطالعه سیاستهاي دو کشور کره جنوبی و مکزیک در این رابطه پرداخته میشود. هدف از این بررسی، برداشت درسهایی از این دو کشور براي سیاستگذاران کشور میباشد. روش کار بررسی گزارشهاي سازمانی و مقالات معتبر میباشد.

-2  ویژگی هاي شرکتهاي دانش بنیان

دارایی اصلی شرکتهاي دانش بنیان، دانش بوده و در یک روش سیستماتیک و آگاهانه دانش را مدیریت می کنند. این شرکتها دانش مدیریت کرده را توسعه می دهند و از منابع فکري استفاده می کنند. آنها همچنین می توانند به طور موثر به نفع خود و دیگران در چارچوب شبکه هاي خلاقانه همکاري کنند

ویژگیهاي این شرکتها ما را در شناخت بهتر نیازهاي حمایتی آنها کمک می کند. این ویژگی ها عبارتند از:

-1 بر طراحی و استفاده از فناوري، اطلاعات و دانش تمرکز دارند. دانش جدید را خلق می کنند، بر روي آن سرمایه گذاري کرده و در نهایت آن را توزیع می کنند.

-2  به طور مداوم روشهاي عملی خود را مطابق وضعیت جاري تنظیم می کند.

-3  دارایی غالب آنها دانش و منابع فکري است که به طور مداوم توسعه داده شده و بر روي آن سرمایه گذاري می شود.

-4 از تجارب براي خلق دانش جدید استفاده می کنند و مهارتهاي به دست آمده را کنترل می کنند. تجارب به روز و رو به رشد اجازه میدهند تا مفاهیم جدید و تجارب علمی خود را توسعه دهند.

-5 مقاومت بالا در برابر عدم اطمینان داشته، جو بی نظم خلاقانه بر آنها حاکم است. به رویدادها به عنوان منبع الهام نگریسته می شود.

-6 ارزشهاي اصلی سازمانی در این شرکتها عبارت است از: کیفیت، خدمات مشتري، تنوع، نوآور بودن و ارتباطات.

-7 یادگیري جمعی و به اشتراك گذاري دانش، انتقاد پذیر

-8 همکاري نزدیک با شرکا بر اساس اعتماد صورت میگیرد و مشتریان نیز در همکاري مد نظر هستند.

-9 ایجاد مزیت رقابتی بر اساس قابلیتها و توانایی هاي منحصر به فرد

-10      تحول و تحرك بالاي اعضاي شرکت به خاطر چرخش کاري؛ همکاري هماهنگ

-11      ساختاري پویا؛ حامی یادگیري؛ استقلال بالاي کارکنان بر اساس دانش و حرفه اي گرایی

-3  استراتژي سه گانه کره جنوبی براي توسعه شرکتهاي دانش بنیان

شرکتهاي کوچک و متوسط کره با چالشهاي متعدد ناشی از جهانی شدن و همچنین مشکلات ساختاري جدي روبرو بودند.

از آنجا که شرکتهاي کوچک و متوسط نقش حیاتی در اقتصاد این کشور داشتند، یکی از اقداماتی که براي گذر از این بحران اتخاذ شد، توجه به بخش شرکتهاي کوچک و متوسط نوآور بود که می توانست اقتصاد این کشور را به سمت اقتصاد دانش بنیان و با رشد بالا هدایت کند. در واقع اقتصاد این کشور از تولید کننده کالاهاي اساسی به تولید کننده محصولات با فناوري پیشرفته تکامل یافته است. این کشور براي رقابتی ماندن در اقتصاد جهانی نیاز داشت بر انعطاف پذیري و پویایی بخش شرکتهاي کوچک و متوسط SME3  به عنوان منبع نوآوري و محرکی براي ارتقاي اقتصاد خود تکیه کند. بدین ترتیب یک استراتژي سه جانبه اتخاذ شد :

-1  آزادسازي منابع و سرمایه گذاريهاي جدید براي شروع کسب و کارهاي جدید نوآور:

صندوق تضمین اعتباري دولتی - CGFs - 4 همانطور که براي شرکتهاي بزرگ مفید بود، براي اصلاح ساختار در بخش شرکتهاي کوچک و متوسط به کار گرفته شد. دولت علاوه بر کاهش اعتبارات عمومی، آنها را به سمت شرکتهاي فناور محوري که می خواهند کسب و کار خود را راهاندازي کنند، هدایت کرد. این کاهش اعتبار به دو منظور صورت گرفت: تقویت مدیریت ریسک در بانکها و تجزیه و تحلیل ریسک به جاي تکیه بر اعتبارات دولتی و نیز کاهش اعتبارات دولتی براي شرکتهاي موجود، موانع ورود شرکتهاي تازه تاسیس را کاهش داد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید