بخشی از مقاله
چکیده
گونههاي سنتی منابع انرژي - فسیلی - نقش محوري در تامین انرژي دنیا بازي مینمایند. بااینحال مصرف فزاینده آنها به همراه خسارات جبرانناپذیري که به محیطزیست به عنوان تنها جایگاه زندگی بشري وارد میسازند از یکطرف و عدم امکان دسترسی به منابع مذکور براي همه ملل از طرف دیگر و همچنین نامحدود و پایدار نبودن آنها، کشورهاي دنیا را برآن داشتهاست که از جایگزینهاي پاکتر، پایدارتر و مطمئنتر استفاده نمایند.
این منابع عبارتند از منابع مختلف انرژيهاي تجدیدپذیر از جمله انرژي باد، خورشید، گرماي زمین و زیستتوده. این گزارش در بردارنده اطلاعات جمع آوري شده از طریق پرسشنامههایی است که بوسیله خبرگان انرژي در ایران تکمیل گردیدهاند، که بر اساس مدلهاي مفهومی ارائه شده در فرآیند تشخیصفرصت، به تعریف مفاهیم نظري در تشخیص و ارزیابی فرصت در شناسایی ، تولید و مصرف انرژيهاي تجدیدپذیر پرداخته و ارتباط هرکدام از پارامترهاي مطرح شده را با این سه مفهوم از دیدگاه توسعه کارآفرینی در انرژيهاي تجدیدپذیر به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار داده و در این راستا هرکدام از چهار نوع انرژي تجدیدپذیر را با منابع فسیلی و با هم دیگر مورد مقایسه قرار داده است.
مقدمه:
شوکهاي نفتی دهههاي 70 و 90 و همچنین شرایط بیثبات آن در سالهاي 2008 و 2009، فناپذیري منابع غیرتجدیدپذیر و وقوف جهانیان بر اثرات مخرب زیست محیطی مصرف سوختهاي فسیلی نظیر گرمایش جهانی و آلودگی آب، هوا و خاك، منجر به توسعه بهرهبرداري از منابع تجدیدپذیر گردید. مقاله حاضر در تلاش است با نگاهی علمی به مفاهیم تشخیص فرصت در بستر فناوريهاي مرتبط با منابع تجدیدپذیر انرژي به بیان نکات کلیدي در اکتشاف فرصتهاي نهفته دراین بخش اقدام نماید.
خبرگان بر این باورند منابع فسیلی که به عنوان اصلیترین منابع تامین انرژي قسمت بزرگی از نیاز کنونی را پوشش میدهند، پایانپذیر بوده و شکی نیست که روزي به پایان خواهند رسید. پس لازم است بشر در اندیشه یافتن جایگزینهاي مناسب براي آنها باشد. - - در این راستا توجه به منابعی که علاوه بر نگهداري محیط- زیست و چرخه زندگی، داراي یک ویژگی بسیار مهم دیگر نیز باشند، ضروري است.
این ویژگی بازگشتپذیر بودن آن و به عبارتی پایداري منابع میباشد. لذا بحث "انرژيهاي تجدیدپذیر" به سرعت در بسیاري از کشورهاي جهان در حال گسترش بوده و سرمایهگذاري مناسبی بر روي آن انجام پذیرفته است. - , - Key World Energy Statistic… , 2006 در کنار تمامی این موارد یکی دیگر از مشخصههاي بارزي که منابع انرژيهاي تجدیدپذیر در حوزههاي مورد بحث از آن بهرهمند میباشند، پتانسیل اشتغالزایی این بخش از صنعت است که میتواند به عنوان راهحلی سریع و زودبازده به حساب آید چرا که معضل بیکاري با وجود جمعیت جوان و فاقد شغل دایم در اینگونه مناطق گاهی به مرحله بحرانی میرسد.
- World Bank Aims to …, 2007. در این مقاله که از پایاننامه کارشناسی ارشد با همین عنوان گرفته شده است، هدف نشان دادن چگونگی ایجاد، شناسایی و توسعه فرصتهاي کارآفرینی در زمینه انرژيهاي تجدیدپذیر از طریق فرآیند تشخیص فرصت میباشد. به عبارتی دیگر مسئله اصلی این تحقیق عبارت است از بررسی و شناسایی فرصتهاي کارآفرینی موجود در بخش انرژیهاي تجدیدپذیر به عنوان یکی از راهکارهاي حل مشکلات و کمبودهایی که در تامین انرژي در بخشهاي مختلف صنعتی، خانگی و کشاورزي در کشور وجود دارد.
از سویی دیگر ایران بدلیل دارا بودن یک جمعیت جوان و متقاضی موقعیتهاي شغلی فراوان، نیازمند استفاده از تمامی پتانسیلهاي کارآفرینی و اشتغالزایی در زمینههاي گوناگون میباشد. هسته مرکزي این تحقیق، ارزیابی فرصتهاي کارآفرینی در زمینه انرژيهاي تجدیدپذیر با استفاده از تحلیل اطلاعات و دادههاي گردآوري شده در چهارچوب مفاهیم توسعه یافته یک مدل سنجش فرصت بنام مدل پنج ضلعی میباشد، که در پایان بر پایه اطلاعات گردآوريشده از نخبگان و دستاندرکاران این بخش به پرسشهاي تحقیق پاسخ داده خواهد شد.
روش تحقیق
در چند سال اخیر این بخش از صنعت انرژي به شکل شگفتآوري به موضوعی پرمخاطب تبدیل شده و متخصصین آنرا نیازي پایهاي براي برونرفت از بسیاري از مشکلات تامین انرژي نوع بشر در کنار پایبندي به حفظ محیطزیست میدانند. به همین خاطر پابهپاي انجام این پژوهش، مطالب تازهتري در این زمینه مطرح می گردد. بنابراین تکیه بر کتب و متون ترجمه شده سالهاي گذشته در بدست آوردن اطلاعات روز کافی نبوده و در این مطالعه سعی شده است که علاوه بر منابع چاپ شده، از منابع الکترونیکی از قبیل ایمیل و جستجو در صفحات وب نیز استفاده شود. با اینحال تلاش نگارنده در دسترسی به مطالعات قبلی که در مفهوم و هدف به این پژوهش مشابه باشد به نتیجهاي نرسید و تنها به بررسی آثار پژوهشگران حوزه کارآفرینی و انرژي به صورت مجزا پرداخته شد.
این تحقیق از نظر ماهیت و اهداف، کاربردي است و آگاهیهاي مورد نیاز در ارتباط با انرژيهاي تجدیدپذیر را بررسی کرده و توسعه میدهد. در همان حال از نظرات کارشناسان وزارت نیرو و متخصصین صنعت برق که با کم و کیف مشکلات این صنعت و چشم اندازهاي آن آشنایی دارند، براي بررسی موضوع استفاده شدهاست. از نظر روش گردآوري دادهها براي آزمون فرضیهها، تحقیق توصیفی میباشد زیرا با موقعیتهاي واقعی موجود سروکار دارد و بدون آنکه امکان تغییر واقعیت را داشته باشد، به توصیف شرایط و پدیدههاي مورد بررسی میپردازد و یافتهها را تعمیم می دهد. از این نظر، تحقیق از نوع پیمایشی می باشد و در کنار توصیف واقعیت، به جستجوي زمینهها و روابط میپردازد. - سکاران،ترجمه - 1385
در این مطالعه کوشش گردیده است تا از طریق گردآوري نکته نظرات خبرگان امر و تحلیل آنها، پتانسیلهاي موجود در کشور را براي کشف فرصتهاي بالقوه در این زمینه مورد کنکاش قرار داده و یافتههاي تحقیق را به صورت قابل درك- تر و تا حد ممکن واقعی و قابل استناد ارائه دهد. در راستاي انجام این پژوهش، پژوهشگر بدنبال رسیدن به پاسخ برخی از پرسشهاي مطرح در زمینههاي زیر میباشد: چه فرصتهاي کارآفرینی در زمینه شناسایی منابع انرژيهاي تجدیدپذیر در کشور وجود دارد؟ چه فرصتهاي کارآفرینی در زمینه تولید انرژيهاي تجدیدپذیر در کشور وجود دارد؟ چه فرصتهاي کارآفرینی در زمینه مصرف انرژيهاي تجدیدپذیر در کشور وجود دارد؟
جامعه آماري
با توجه به جدیدبودن مبحث انرژيهاي تجدیدپذیر درجامعه جهانی ، علیرغم عدم اشراف به کلیه جزئیات طرح از جانب کارشناسان صنعت برق ، بهترین و آگاهترین گروه موجود جهت تحقیق آماري اصلی همین کارشناسان و متخصصین صنعت برق بودهاند. لذا جامعه آماري شامل کلیه کارشناسان صنعت برق میباشد.
روش نمونه گیري
با استفاده از روش خوشه اي، اسامی افراد مختلف که بدلیل آشنایی پژوهشگر از جمله اندیشمندان صنعت برق و نیرو بودهاند استخراج و به عنوان خوشهاي از اندیشمندان و صاحب نظران صنعت یادداشت شد. براي بدست آوردن این اسامی روشهاي مختلفی بکار بسته شد که عمدتا مراجعه به مقالهها و همایشهاي مختلف همچنین افرادي که در سازمانهاي ذیربط بود. براي 250 نفر از این افراد پرسشنامه ارسال گردیده و به این ترتیب مجموعه با ارزشی از اسامی و مشخصات، تحصیلات، سوابق و محل کار کارشناسان محترم صنعت برق فراهم آمد. این مجموعه به نوبه خود توانست در مراحل بعدي تحقیق، و کسب اطلاعات موردنیاز، مفید واقع شود.
روش گردآوري دادهها
راي - 2007 - در رابطه با فرصتهاي کارآفرینی به دو بعد اشاره میکند. به عبارت دیگر او معتقد است که عواملی که باعث ایجاد فرصتها میشوند را میتوان به دو دسته تقسیم کرد. یکی از عوامل "طرف عرضه " و یا " فشار" است که از دسترسی به فناوري، منابع، تغییرات اقتصادي و سیاسی که قدرت خلق فرصتهاي جدید را امکانپذیر میسازد، ناشی میشود و دیگري عبارت است از عوامل "طرف تقاضا" یا " کشش" که از نیاز بازار به وجود میآید. در تعبیري دیگر بعد اول، پارامتر متناظر با تولید و بعد دوم با مصرف میباشند. در هردو حالت تغییرات در این عوامل در طول زمان میتواند فضا را براي فرصتهاي جدید فراهم نماید. عوامل " طرف عرضه" یا " فشار":
• پیشرفت فناوري، امکانات جدید و نوآوریها
• محصولات یا فناوریهاي جدید در دسترس
• مقررات، تطابقها و استاندارد سازیها
• افزایش یا کاهش در هزینه و دسترسی به منابع
• افزایش یا کاهش در هزینههاي تعامل و فرآیند
• قابلیتهاي عرضهکننده و توزیعکننده
• دسترسی به افراد متبحر
• عوامل "طرف تقاضا" یا " کشش" :
• تقاضا براي نوآوري یا بدعت
• روندهاي اجتماعی و مصرفکننده، براي مثال انتظارات فزاینده، افزایش درآمد قابل اظهار، و زمان آزاد کمتر
• تقاضا براي ارزش پول
• اثرات رقابت، براي مثال افزایش یا کاهش قیمتها
• مزایاي بالقوه همچون صرفهجویی در زمان یا هزینه، مطلوبیت
• تقاضا از ذخایر تامینکنندگان و توزیعکنندگان
• کاهش در ریسک، عدم قطعیت یا تغییرپذیري