بخشی از مقاله

چکیده

پیادهسازی موفق مدیریت دانش در سازمانها، مستلزم شناسایی عوامل مؤثر بر موفقیت اجرای آن می باشد؛ زیرا شناخت این عوامل میتواند به سازمانها در طراحی، آمادگیسنجی، برنامهریزی و پیادهسازی مدیریت دانش یاری دهد؛ اما این عوامل اولویت یکسانی ندارند. ازطرفی حوزه صنعت نیز بهعنوان یکی از سازمانهای دانشمحور، نیازمندبه پیادهسازی مدیریت دانش هستند. بنابراین، هدف این پژوهش، شناسایی واولویت بندی عوامل اساسی موفقیت درپیاده سازی مدیریت دانش درمجتمع کشتی سازی وصنایع فراساحل ایران با رویکرد تصمیمگیری چندمعیاره فازی است. بدین منظورپس از تعیین عوامل مؤثر در پیاده سازی مدیریت دانش، پرسشنامه ای طراحی و در اختیارمدیران مجموعه کشتی سازی قرار گرفت، و پس از تجزیه و تحلیل داده ها و اولویت بندی با استفاده از روش تاپسیس فازی وقانون پاره تو، مهم ترین عوامل موفقیت در سازمان به شرح "اطلاع رسانی ابتکارات، نوآوری و آثار کارکنان "،" تشویق و حمایت مدیران ارشد از نوآوری و خلق ایده های جدید"،" برنامه ریزی برای جذب نخبگان در سازمان و افزایش سرمایه دانشی"،"وجود چشم انداز و نقشه دانشی و راهبرد شفاف در سازمان" و "حمایت مدیران ارشد از طریق تیم سازی و توانمند سازی کارکنان"تعیین گردیدند.

واژه های کلیدی: مدیریت دانش، تکنیکهای تصمیم گیری چندمعیاری فازی، مجتمع کشتی سازی و صنایع فراساحل ایران

مقدمه

همگام با چرخش از سوی اقتصاد مبتنی بر صنعت به اقتصاد دانشی، سازمان ها نیز خود را برآن داشته اند تا بر تکیه بر دانش و اطلاعات و استفاده در فرایند کسب وکار توان رقابتی خود را افزایش دهند. مدیریت دانش مجموعه ای از فرایندها و عملکردهاست که درسازمان توانایی خلق، اخذ، تسخیر، ذخیره سازی، نگهداری و انتشار دانش سازمانی رادارا می باشد - ابطحی وصلواتی، . - 1385مدیریت دانش به سازمان کمک می کند تا اطلاعات و مهارتهای مهم را که به عنوان حافظه سازمانی محسوب می شود و به طور معمول به صورت سازماندهی نشده وجود دارند، شناسایی، انتخاب، سازماندهی و منتشر نمایند. این امر مدیریت سازمان ها را برای حل مسائل یادگیری، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری های پویا به صورت کارا و موثر قادر می سازد.

به طور کلی سازمان ها به دو دسته دارایی ها - سرمایه - تکیه می کنند: دارایی ملموس و دارایی ناملموس. آنچه تا چندی پیش مورد توجه سازمان ها بود کسب و بهینه سازی دارایی های ملموس مانند ماشین آلات و تجهیزات بود. اما امروزه سازمان ها دریافته اند که دارایی ناملموس مانند سرمایه فکری، تجربیات، دانش سازمانی و اطلاعات موجب موفقیت و بقای آنها می شود. به طور کلی می توان گفت سازمانهای آینده سازمانهای دانش محور خواهند بود. سرمایه دانشی دارایی نهفته و پنهانی سازمانها است که با مدیریت و اداره آن می توان به مزیتهای رقابتی دست یافت. در واقع دانش به عنوان منبعی برای بقای سازمان ها ضروری به نظر می رسد.

و شرط موفقیت سازمان ها را در قرن بیست و یکم مدیریت دانش می داند. از خلق ارزش اقتصادی و مزیت رقابتی به عنوان نتیجه اجرای موفق مدیریت دانش نام برده می شود. برای اجرای موفق و اثر بخش مدیریت دانش درسازمانها، ابتدا مدیران می بایست با توجه به دانش های آشکار و پنهان موجود در سازمان، استراتژی مدیریت دانش خود را انتخاب نمایند تا جهت گیری اصلی سازمان برای سرمایه گذاری در زمینه مدیریت دانش تعیین شود. بر همین اساس سازمان ها پیش از هر اقدامی در جهت استقرار مدیریت دانش، بایستی با توجه به ماهیت کاری و دانش های موجود و مرتبط با کسب و کار خود، نحوه بهره برداری مطلوب از سرمایه های دانشی آشکار و پنهان در بلند مدت را با تدوین استراتژی مدیریت دانش مشخص و تبیین نمایند.

در گام بعد سازمان ها برای رقابت موفقیت آمیز و پایدار بر اساس دانش، نیازمند همسوسازی استراتژی کسب و کار با آنچه سازمان می داند یا توسعه دانش و قابلیت های فکری مورد نیاز برای حمایت از استراتژی مطلوب کسب و کار خود می باشند. سازمان ها باید به لحاظ استراتژیک، منابع و قابلیت های دانشی خود را ارزیابی و به طور وسیع استراتژی دانش خود را به منظور تمرکز بر شکاف های میان آنچه که سازمان می داند و آنچه که سازمان باید بداند، مشخص کنند. در نتیجه استراتژی دانش سازمان ها بایستی از طریق فرایندهای خلق، تسهیم و کاربرد دانش برای پر کردن آن شکاف و پشتیبانی از استراتژی رقابتی سازمان بهره گیرد - زاک، . - 1378

همچنین می توان اشاره نمود که موانع مختلفی برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمانها، بخش های دولتی وکسب وکارهای کوچک درایران به چشم می خورد که می توان به عدم آشنایی مدیران با مدیریت دانش، طبیعت منزوی سازمان های دولتی، نبود فرهنگ مشارکت در سازمان، واینکه کارمندان به دانش به عنوان منبع کسب قدرت نگاه می کنند و حاضر به اشتراک گذاشتن دانش خود در سازمان نخواهند بود و سعی در حفظ آن دارند، اشاره نمود - خراسانی طرقی، . - 1392 باتوجه به موارد فوق بدنبال آن هستیم که بررسی کنیم چه عواملی باعث موفقیت هرچه بیشتر اجرا و بکارگیری مدیریت دانش دراین مجتمع فراساحل ایران شده است و عوامل اساسی موفقیت در پیاده سازی مدیریت دانش در این سازمان کدامند؟

از آنجایی که در زمینه پیاده سازی مدیریت دانش درسازمانهای مختلف تحقیقاتی صورت گرفته که بیشتراین تحقیقات درمراحل پژوهش خود از تحلیلهای آماری و تکنیک های کیفی مانند دلفی، طوفان مغزی وغیره بهره گرفته اند. و پایش اطلاعات تنها به روشهای ذکرشده در زمینه مدیریت دانش با توجه به محدودیتهایی که دارند نمی تواند روش مناسبی باشد، لذا این موضوع ما را بر آن داشت که در پژوهش حاضر از متدهای مشخص وکمی همچون تکنیکهای تصمیم گیری چند معیاره فازی جهت تجزیه و تحلیل استفاده نماییم

مدیریت دانش

دیرزمانی است که مدیریت دانش موجودیت یافته و مورد استفاده قرارگرفته است، با این وجود فقط در چند سال اخیر با این عنوان شناخته شده است - داونپورت، - 1998 مدیریت دانش ایجاد فرایندهای لازم برای شناسایی وجذب داده، اطلاعات و دانش های موردنیازسازمان ازمحیط درونی وبیرونی وانتقال آنها به تصمیمات واقدامات سازمان وافراد می باشد، با بهره برداری کارآمد از منابع ناملموس مرتبط با دانش، درهمه بخشهای اقتصادی برای ارتقاء بهره وری وکیفیت همه عوامل سنتی تولید تعریف می شود. هدف نهایی مدیریت دانش عمومیت بخشیدن به دانش است به گونه ای که مورد استفاده عموم قراربگیرد و سازمان به عنوان یک کلیت، دانش را برای استفاده اعضای خود به اشتراک بگذارد. دیدگاههای سازمانی جدید دانایی محور، چنین نشان می دهند که این دانش است که سازمانها را درکنار یکدیگر نگه می دارد - برون،. - 1998

امروزه دانش هرچه بیشتر، به عنوان مهمترین دارایی یک سازمان به شمارمی آید - کانیرو، . - 2000 شناسایی، مدیریت و انتقال دانش مهمترین اقداماتی هستند که برای برخی ازشرکتها بسیار کار سازند وگاهی به معنای واقعی، میلیون ها دلار را عاید آنها می کند، ماهیت و پیچیدگی مدیریت دانش آن را به موضوع و مساله ای دشوار تبدیل نموده است، که این مساله ناشی از ناملموس بودن مقوله دانش می باشد، جهت درک بهتر مدیریت دانش باید روشی که افراد بر اساس آن با یکدیگر کار می کنند - جامعه شناسی - ، روشی که افراد در مواجهه با موقعیتهای خاص ازخود واکنش نشان می دهند و تغییراتی را در محیط ایجاد می نمایند - روان شناسی - و اسباب و ابزار آلات فنی که می توانند برای خلق یا استفاده از دانش مفید باشند - فناوری اطلاعات - را مورد توجه قرارداد - کوزا، . - 1387

کاربرد مدیریت دانش در ادارات

سازمان ها برای بقا و رقابت در جامعه دانش، بایستی مدیریت دارایی فکری خویش را بیاموزند. دانش تنها منبعی است که با به کارگیری، افزایش می یابد. مدیران حرفه ای دانش، به خاطر رشد انفجاری دانش، طول عمر کوتاه آن و ماهیت روز افزون و دانش محور همه فرایندهای مدیریتی، با تقاضای فوق العاده مواجه اند.از لحاظ کمی، دانش بشر به شکل تصاعدی افزایش یافته است. افزایش حجم کلی دانش در رشته های علمی منجر به تخصص گرایی شده است و گرایش مداوم به اقتصاد جهانی منجر به جهانی شدن دانش شده است. امروزه فرصتهای ارزش آفرینی سازمان، به مدیریت استراتژیهای دانش پایه ای منوط شده، که هدف آنها به کارگیری دارائی های نامشهود سازمان است و این امر سبب تحولات قابل ملاحظه ای در برنامه ها، ساختارها و سیستمهای مختلف موجود در سازمان شده است و الزاماتی را به لحاظ ایجاد سیستمهای جدید به همراه داشته است.

لذا توجه به مقوله دانش و مدیریت آن در سازمانها، دراولویت قرار گرفته است.همچنین کسب وکار در دنیای امروزی دارای شرایط ویژه ای است. رقابت بین بنگاههای اقتصادی هر روز فشرده تر شده و نرخ نوآوری رو به افزایش است. در این شرایط سازمانها براساس میزان دانش خود با یکدیگر به رقابت می پردازند. محصولات و خدمات هر روز پیچیده تر شده و سهم دانش واطلاعات در آنها بیشتر می شود. مدیریت دانش با در اختیار داشتن ابزارهای لازم، فرصت مناسبی را برای ایجاد بهبود در عملکرد کارکنان و همچنین مزایای رقابتی دارد. مهمترین اهداف یک سازمان در زمینه مدیریت مطلوب تر دانش، شامل حفظ و نگهداری اعضاء کلیدی سازمان، ارتقاء سیستم انگیزشی، شناخت محیط و بهبود خدمات دهی به ارباب رجوع می باشد.

در نهایت می توان اشاره نمود که مدیریت موثر دانش از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد و برای سازمانها منافع بسیاری را به همراه خواهد داشت. سازمانها می توانند با اداره صحیح منابع دانشی که در درون و بیرون از سازمان در اختیار دارند به برتری در حوزه رقابت دست یابند. در ضمن بیشترین موارد بهره گیری سازمانها و موسسات از مدیریت دانش شامل کسب و تسهیم دانش، مهارت آموزی و یادگیری سازمانی، ارتباط بهینه با مشتریان، ایجاد مزیت رقابتی می باشد.

پیشینه پژوهش

تحقیقاتی داخلی که در این زمینه صورت گرفته می توان به مقاله ای تحت عنوان "امکان سنجی استقرار مدیریت دانش در صنعت فولاد کشور - مورد مطالعه: شرکت ذوب آهن اصفهان - " اشاره نمود، که به این نتیجه دست یافته اند که متغیر های جمع آوری اطلاعات، ذخیره اطلاعات، سازماندهی دانش، توزیع دانش، پالایش دائمی دانش موجود و استفاده از دانش، عوامل زمینه ای استقرار مدیریت دانش هستند ، لذا کلیه زمینه ها جهت استقرار مدیریت دانش در شرکت مربوطه کمتر از سطح متوسط هستند - ابزری و همکاران، - 1384، هم چنین در مقاله ای دیگر تحت عنوان "مدل پیاده سازی مدیریت دانش در ایران خودرو بر مبنای یادگیری و نگاه منبع محوری به شرکت در بستر فناوری اطلاعات" اشاره نمود که به این نتیجه دست یافته اند که با الگوبرداری از مدل پنج

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید