بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر اعتبار و اثربخشی چهار صلاحیت یادگیری، آموزشی، اجتماعی و آشنایی با فناوری را، بر قابلیت اجرای روش تدریس خلاقانه توسط معلمان، بررسی کرده است. جامعه آماری 484 نفر و نمونه 301 نفر از معلمان مدارس پسرانه هر سه مقطع تحصیلی در منطقه 2 تهران میباشد که به صورت تصادفی انتخاب شدهاند. ابزار تحقیق از نوع پرسشنامه خود ارزیابی بوده، با استفاده از روش آلفای کرونباخ نمره اعتبار کل ابزار 80، محاسبه شده و از آزمونهای آماری تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج نشان میدهد که هر چهار صلاحیت مذکور موثر بوده و ترتیب اهمیتشان به صورت صلاحیت اجتماعی، صلاحیتهای آموزشی و یادگیری به یک میزان، و در آخر صلاحیت فناوری آموزشی است. همچنین یافتههای تکمیلی با گروهی در دسترس از معلمانی که به پرسشنامه اول پاسخ دادند، شامل 10 نفر، بوسیله پرسشنامه ساختارنیافته و با یک سوال و با استفاده از روش تجزیه و تحلیل کلایزی نشان داد که مولفههای دیگری مانند انگیزه-های مالی، بهروزرسانی دانش علمی-آموزشی، مهارت در مدیریت زمان و محتوا، و آشنایی با اصول اخلاق حرفهای را نیز در خصوص موضوع مورد پژوهش، موثر دانستهاند.
واژگان کلیدی: تدریس خلاقانه ، صلاحیتهای حرفه ای، معلمان، مدارس پسرانه.
مقدمه
تدریس یک شغل توانمند، یک فعالیت با ارزش و حرفهای است شامل تعداد زیادی از فعالیتها جهت آسانسازی فرآیند آموزش. یادگیری که تغییری پایدار در رفتار بشمار میرود، در طی فرآیند آموزش رخ میدهد. باید توجه داشت که در تدریس موثر، معلم هم تکیه گاهی از دانش و هم کلیدی برای باز شدن درهای بسته آن است. بنابراین در جهان امروز معلم باید برای ایفای وظیفه خطیر خود آماده باشد. از معلمی در این موقعیت، انتظار میرود شخصی حرفهای، آگاه و با تامل بوده و با به کار گیری گنج تجربیات خود، مهارتهای تدریس، صلاحیت داشتن نگرشهای درسی، علایق و محتوای مناسب، فرآیند یادگیری را برای افراد کم تجربه آسان کند.
زیرا محصول تدریس آموختن است - مودبلوٌ و دوویٍ، . - 2032 اما این انتظار غیر واقعی به نظر میرسد که نسلهای مختلف از یک روش تدریس و یک محتوا سود برند. یکی از وظایف معلمی اینست که به روشهای مختلف، توجه دانشآموزان را برای یادگیری بیشتر جلب کند، بنابراین در اینجاست که رویکردهای تدریس خلاق نمایان میشوند. زیرا تدریس خلاق میتواند کمک موثری به دانشآموزان جهت دستیابی به پتانسیل کامل خود باشد - چانگ زوَ، دی وانگُ، یانگومگ کایِ و نادین اینجلز ّ، . - 2031امروزه جامعه ما بیش از هر زمان دیگری به تحول و پیشرفت احتیاج دارد و این کار تنها به دست افراد خلاق و آفرینندهای امکانپذیر است که بدون در نظر گرفتن محدودیتها و با کنار نهادن تفکر غالبی، بتوانند دست به خلاقیت زنند.
اما تربیت چنین افرادی با وجود روشهای تدریس کلیشهای و از پیش تعیین شده که عمر آنها به درازای سالها و نسلهاست، امکان پذیر نیست. در جامعه کنونی توانایی پیدا کردن اطلاعات لازم، از میان انبوهی از آنها و از منابع مختلف، همچنین استفاده موثر از آنها جهت حل مشکلات برای معلمان بسیار مهم است - سگرزْ و ورهوونَ، . - 2000 تدریس تفکر خلاق، خود نیازمند معلمی است خلاق و جسور، که با جدیدترین متدهای آموزشی و نظریههای یادگیری آشناست، اما باید این را نیز در نظر گرفت که استفاده از روشهای تدریس خلاق، به نیاز یادگیرنده، آموزشمحور بودن، فردی بودن یادگیری و همچنین اجازه اظهار نظر به دانشآموزان در برنامهریزی و اجرای آن وابسته است - کرفتُ،2002، به نقل از ویلیامسونًٌ و پیتونٌٌ، . - 2000
لذا در این جریان لازم است معلم رکود و ایستایی کلیشهای در تدریس را شکسته و از آموزش مشارکتی، اکتشافی و مطالعه مستقل، برای کمک به دانشآموزان جهت تفکر فعالانه و ساخت و سازمان دانش شخصی در فعالیتهای دانش آموزان استفاده کند. بهره-گیری از این روشها میتواند خلاقیت را در دانشآموزان بهبود بخشیده و موفقیتهای تحصیلی آنها را افزایش دهد - فلهوسنٌٍ و کولوفتٌَ ، 3080 ، به نقل از چانگ زو و همکاران، . - 2031 آموزش و یادگیری مبتنی بر خلاقیت ، یکی از شیوههای نوین یادگیری است که توانسته سطح دانایی و دانش را در جامعه بالا برد و جامعهای که در آن گردش امور مبتنی بر دستآوردها، اطلاعات و شاخصهای علمی باشد، جامعهای است دانشمحور که نمود آن در بسیاری از جوامع امروزی آشکار است.
تقریبًا بیش از نیم قرن قبل از کاترین پاتریکٌُ،والانس آموزش و یادگیری مبتنی بر خلاقیت را مورد آزمایش تجربی قرار داد. لمانٌِ نیز در تحقیقات خود سعی در کشف ارتباط بین جنبههای کیفی و کمی رفتار خلاق داشت. این فعالیتها در ایالات متحدهآمریکا موجب شد تا مراکز مختلفی برای تحقیق پیرامون این مقوله به وجود آیند . سپس پاول تورنس ٌّ تحقیقات خود را بر بررسی محیط و خلاقیت متمرکز نمود. بیش از 40 سال قبل، از اوایل دهه 20، بزرگترین و معروفترین مرکز دست اندرکار اینگونه تحقیقات، توسط محققی بنام الکس اسبورنٌْ به نام بنیاد تفکر خلاق در بوفالو ایالت نیویورک تأسیس شد، این بنیاد تا پایان دهه 50 بیش از 1000 دوره آموزشی خلاقیت را در کشور آمریکا اجرا نمود. در روسیه هم آموزش خلاقیت توسط مدرسه نوآوران صورت میگرفت. کشور ژاپن نیز از این قافله عقب نمانده و توسط مرکز آموزش خلاقیت، کار پرورش خلاقیت را آغاز کرد.
میتوان خلاقیت را فرآیندی ذهنی برای کشف ایدهها و مفاهیمی دانست که توسط بینش خودآگاه تحریک میشود. در واقع خلاقیت به معنی به کارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یا تبلور یک فکر جدید است - حسینی، . - 3181 الگوهای آموزش تفکر خلاق از نظر فلسفی، بر اساس نظریههای فرایند شناختی، ساختگرایی، زمینهگرایی و نسبیتگرایی بنا نهاده شدهاند. رویکرد فرایند شناختی معتقد است برنامههای درسی باید با هدف تقویت مهارتهای ذهنی دانشآموزان - مانند تفکر، استنباط، تحلیل، پیشبینی، قضاوت و حل مسأله - و آماده ساختن آنان برای برخورد با مسائل و موضوعات مختلف، طراحی و اجرا شوند. از نظر ساختگرایان، موقعیتی که در آن عمل یادگیری صورت میگیرد در فرایند یادگیری بسیار تأثیرگذار است. آنان عقیده دارند اگر هدف، پرورش تفکر خلاق است، مجریان برنامه-های درسی باید موقعیتی را فراهم کنند که در آن، دانشآموزان به گفتمان استدلالی که عمل تعامل و تحلیل را تسریع و تسهیل میکند بپردازند.
در زمینهگرایی، پیدایش تفکر خلاق همزمان با ساختهای معناداری از مهارتهای فکری صورت میگیرد که اولویت بروز این ساختهای معنادار را زمینه و شرایط تعیین میکند. در این رویکرد تنها تعیین کنندهی ارزش مهارتهای ذکر شده، زمینه است. نسبیت-گرایی نیز بر این باور است که افراد مختلف، یک موقعیت منحصربفرد را به صورتهای گوناگون میبینند - صابری، 3181، به نقل از حسینی پنجکی، صفر نواده و محمدی فارسانی، 3101،ص . - 10 مفهوم خلاقیت و روش تدریس خلاق با نظریههای سازندهگرایی به ویژه سازندهگرایی برونزا نیز ارتباط دارد. رویکرد سازندهگرایی برونزا بر این فرض استوار است که کسب دانش عبارتست از بازسازی جهان خارج از ذهن توسط یادگیرنده. به سخن دیگر بر طبق این رویکرد دانش از محیط مشتق میشود.
لذا یادگیرنده دانش را از راه بازنمایی ساخت-های موجود در محیط میسازد - سیف، . - 3100 رویکرد سازندهگرایی به یادگیری به عنوان یک فرآیند اجتماعی نگاه میکند و یادگیرندگان را در مرکز فعالیتهای یادگیری قرار میدهد. یادگیرندگان به وسیله ساخت دانش از طریق تلفیق اطلاعات جدید با ساخت شناختی فعلی، فعالانه در فرآیند یادگیری شرکت میکنند - کالویستٌَ، . - 2000جان دیویی نیز اظهار داشت که تنها روش مستقیم برای بهبود کیفیت روشهای تدریس و یادگیری، تمرکز بر شرایط و موقعیتهایی است که ایجاد تفکر کرده و یافتهها را آزمون میکند - خدادادی، 3188، به نقل از حسینی پنجکی و همکاران، . - 3101
ولی خلاقیت فردی بر اساس دیدگاه سنتی به عنوان یک ویژگی، نه یک صلاحیت قابل یادگیری تعریف شدهاست، به همین علت در گذشته تنها افرادی که استعداد طبیعی در تفکر خلاق یا ریسک کردن داشتند به عنوان افراد خلاق شناخته میشدند - کلوچٌُ، بوردووًٍ و سمودرزٌٍ،. - 2014به باور بسیاری از صاحبنظران انتقال دانش توسط معلمان با داشتن صلاحیتهایی برای این امر خطیر رابطه مستقیم دارد. یک تعریف عمومی از صلاحیتهای معلمان در روش تدریس خلاق متعلق است به تیگلارٍٍ، دولمانسٍَ، وولفهاگنٍُ و وندرٍِ - 2004، به نقل از چانگ زو و همکاران، - 2031 و عبارتست از سطحی از یکپارچه سازی دانشها، مهارتها و رویکردها. رانکوٍّ - 2001، به نقل از کاسترٍْ،