بخشی از مقاله
چکیده
امروزه یکی از ابزارهای حفظ محیطزیست، همراه با افزایش عملکرد شرکتها، مدیریت زنجیره تأمین سبز است. امروزه مدیران زنجیره تأمین سبز در شرکت های پیشرواز طریق ایجاد مطلوبیت و رضایت مندی از منظرزیست محیطی در سراسر زنجیره تأمین می کوشند تا از لجستیک سبز و بهبود عملکرد محیطی خود ، از زنجیره تأمین به عنوان یک سلاح استراتژی جهت کسب مزیت رقابتی پایدار سود ببرند.از این رو،در تحقیق حاضربه شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر پیاده سازی مدیریت زنجیره تأمین سبز در شرکت پارس خودرو با استفاده از رویکرد تصمیم گیری های چند معیاره پرداخته شده است.جامعه آماری این تحقیق شرکت پارس خودرو می باشد که ازطریق نمونه گیری قضاوتی دردسترس سازمان به تعداد 30 نفر افراد صاحب نظر، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.روش تحقیق این پژوهش ازنوع تحلیلی که ازانواع تحقیقات توصیفی-پیمایشی است.ازسوی دیگراین تحقیق دارای ماهیت میدانی می باشد.
بدین منظور ابتدا با مطالعه و بررسی متون علمی،معیارها شناسایی شده وسپس با اساتیددانشگاهی روایی آن تأییدگردید. همچنین در این پژوهش با استفاده از غربالگری - دلفی فازی - تعداد40 عامل دارای اهمیت و تاثیرگذاربر مدیریت زنجیره تأمین سبز شناسایی شده است.در ادامه،با استفاده ازتکنیک دیمتل میزان تاثیرگذاری وتاثیرپذیری هریک ازعوامل مشخص وبا کمک تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی اولویت بندی شدند.نتایج پژوهش نشان میدهد که در بینمعیارهای اصلی - تکنولوژی - تأثیرگذار ترین و - تحویل - تأثیرپذیرترین عامل می باشد.هم چنین بیشترین وزن،مربوط به زیرمعیار - سیاست های زیست محیطی - است کهاز زیرعوامل - مدیریت محیط زیست - می باشد و اولویت اول را کسب کرده است.در نهایت براساس نتایج به دست آمده پیشنهادهایی برای مدیران و کارشناسان صنعت خودرو سازی ارائه شده است.
واژه های کلیدی: زنجیرهتامینسبز ، مدیریت زنجیره تامین سبز ، زنجیره تامین ، دیمتل فازی و فرآیندتحلیلسلسلهمراتبیفازی.
مقدمه
در سدههای اخیر توسعه صنعتی جایخودرا به توسعه پایداردادهاست. دراین میان مدیران صنایع به ویژه درکشورهای پیشرفته، به دنبال روشهایی هستندکه ضمن حمایت ازمحیط زیست، عملکرد سازمان خود را افزایش دهند. استراتژی هماهنگ برای تحقق افزایش بهرهوری به همراه مدیریت سبز، بهرهوری سبز است که به عنوان کلید توسعه پایدار مطرح شدهاست. یکی از ابزارهای این رویکرد، زنجیره تأمین سبز است.امروزه تضمین توسعه پایدار هر کشور منوط به حفظ و استفاده بهینه از منابع محدود غیرقابل جایگزین در آن کشورشدهاست و اقدامات گوناگونی برای مواجهه با این مسئله توسط دولتها انجام گرفتهاست،که ازجمله آنها اعمال قوانین و اصول سبز مانند: استفاده از موادخام سازگار با محیطزیست در مراکز تولیدی وصنعتی، کاهش استفاده از منابع انرژی فسیلی و نفتی، بازیابی کاغذها و استفاده مجدد ضایعات بر شرکتها و سازمانهای بخش دولتی وخصوصی است.
تسری مقررات دولتی جهت اخذ استانداردهای زیست محیطی و تقاضای روبهرشد مصرف کنندگان برای عرضه محصولات سبز به زنجیره تأمین که تمام فعالیتهای مرتبط باجریان کالا از مرحله ماده خام تا تحویل کالا به مصرفکنندگان نهایی، به انضمام جریان اطلاعات در سرتاسر زنجیره رادر برمیگیرد. موجب ظهورمفهوم جدید" مدیریت زنجیره تأمین سبز" یا GSCM1 شده است که دربرگیرنده مراحل چرخه عمر محصول ازطراحی تا بازیافت است. اتخاذ استراتژی سرمایهگذاری در زمینه بهبودعملکرد زیستمحیطی زنجیره تأمین مزایا و منافع زیادی را مانند صرفه جویی درمنابع انرژی، کاهش آلایندهها، حذف یاکاهش ضایعات، ایجاد ارزش برای مشتریان و در نهایت، ارتقای بهرهوری رابرای شرکتها وسازمانها به همراه خواهدداشت[13]
ادبیات پژوهش
تعریف مدیریت زنجیره تأمین:2
اصطلاحی که در تولید و تجارت به کار میرود و به توصیف محدوده وسیعی از اقدامات و فعالیتهای اساسی میپردازد که از انتهای خط تولید کالاهای ساخته شده تا مصرفکننده را در بر میگیرند و در بعضی موارد فعالیتها و اقداماتی که مربوط به تأمین مواد خام تا شروع خط تولید میباشند را نیز شامل میشود[16]
اهداف زنجیره تأمین
هدف اصلی زنجیره تأمین، حداکثر نمودن مجموع ارزش3ایجاد شده است. این ارزش را می توان تفاوت بین ارزش محصول نهایی که به دست مشتری میرسد، از هزینهی صرف شده است در زنجیره تأمین به منظور تهیه و تحویل محصول در نظر گرفت، به عبارتی:از این ارزش تحت عنوان سودآوری زنجیره تأمین یا مازاد زنجیره تأمین4نیز یاد میشود. این سود یا مازاد، مجموع سودی است که میبایست بین تمامی عناصر، بخشها با سطوح زنجیره توزیع گردد. موفقیت یک زنجیره تأمین در سود آوری کلی آن مطرح است، نه در سود آوری تنها یک یا چند بخش از آن. زیرا تمرکز بر سودآوری 5یک بخش منجر به کاهش سودآوری کل زنجیره تأمین میگردد. گام منطقی بعدی در موفقیت یک زنجیره تأمین، یافتن منابع درآمد و هزینه است. در زنجیره تأمین تنها منبع کسب درآمد، مشتری می باشد و سایر جریانهای مالی، مرتبط با مبادلات بین واحدها و بخشهای مختلف است[15]
زنجیره تأمین سبز
پول، مواد اولیه، فرآیندها و جریان اطلاعات به صورت همزمان در سیستم مدیریت زنجیره تأمین، قابل جمع است اما به طور همزمان به خاطر فشارهای قوانینی دولتی و افزایش آگاهی عمومی افراد در زمینه حفظ محیط زیست، شرکت ها اگر بخواهند در رقابت جهانی حضور داشته باشند، نمی توانند مسائل زیست محیطی را نادیده بگیرند. بنابراین مدیریت زنجیره تأمین سبز یا به اختصار GSCM جایگزین مدیریت زنجیره تأمین سنتی شده است[1]
مدیریت زنجیره تأمین سبز
مدیریت زنجیره تأمین سبز، یکپارچه کننده مدیریت زنجیره تأمین با الزامات زیست محیطی در تمام مراحل طراحی محصول، انتخاب و تأمین مواد اولیه، تولید و ساخت، فرآیند های توزیع و انتقال، تحویل به مشتری و بالاخره پس از مصرف، مدیریت بازیافت و مصرف مجدد به منظور پیشینه کردن میزان بهره وری مصرف انرژی و منابع همراه با بهبود عملکرد کل زنجیره تأمین است.[14] در بررسی اثرات زیست محیطی فعالیت های زنجیره تأمین به تحلیل اثرات محصولات بر محیط زیست به کمک رویکردی کلی نگر - شامل تحلیل دوره عمر محصول از آغاز تا پایان عمر آن - پرداخته می شود.
اهداف اصلی تحقیق
هدف اصلی این پژوهش شناسایی و رتبهبندی عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت زنجیره تأمین سبز در شرکت پارس خودرو است. در این راستا اهداف کلی زیر مد نظر می باشد:
-1 شناسایی عوامل و شاخصهای مؤثر بر پیادهسازی مدیریت زنجیره تأمین سبز در شرکت پارس خودرو.
-2 بررسی ارتباط بین عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت زنجیره تأمین سبز در شرکت پارس خودرو با استفاده از تکنیک دیمتل.
-3 اولویتبندی عوامل و شاخصها عوامل مؤثر بر پیادهسازی مدیریت زنجیره تأمین سبز در شرکت پارس خودرو با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی.
فرآیند تحقیق - مراحل انجام تحقیق -
فرآیند تحقیق علمی به مجموعه مراحل منظم و پیوستهای گفته میشود که امر تحقیق علمی را از آغاز تا پایان امکانپذیر مینماید.در پژوهش حاضر، جهت شناسایی عوامل و شاخصهای مؤثر بر پیادهسازی مدیریت زنجیره تأمین سبز از ادبیات موضوع و تجمیع نظر خبرگان - اساتید دانشگاه، مدیران و کارشناسان شرکت پارس خودرو که بیش از 10 سال سابقه - استفاده گردید، همچنین به منظور بررسی ارتباط بین عوامل - تاثیرگذاری و تاثیرپذیری - و تعیین وزن عوامل و شاخصها از رویکرد ترکیبی دیمتل و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی براساس پرسشنامههای محقق ساخته استفاده گردید. قلمرو زمانی تحقیق از نظر زمانی این تحقیق در سال 94-95 به طول انجامیده است. که طی این مدت محقق به مطالعات کتابخانهای، اینترنتی و ... جهت جمعآوری موضوعات تئوریک تحقیق، جمعآوری دادههای مورد نیاز، مصاحبه با مدیران و کارشناسان شرکت مورد نظر، تحلیل و تفسیر داده ها پرداختهاست.
قلمرو مکانی تحقیق
از نظر مکانی این تحقیق در شرکت پارس خودرو به انجام رسیدهاست.
روایی پرسشنامه تحقیق
مقصود از روایی آن است که وسیله اندازهگیری، بتواند خصیصه و ویژگی مورد نظر را اندازه بگیرد. در این پژوهش برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی محتوی استفاده میشود. بدین منظور، پرسشنامهها به چند نفر از اساتید دانشگاه و متخصصان شرکت پارسخودرو - حوزه بازرگانی با بیشاز 10 سال سابقه - داده شده و از آنها در مورد سوالات نظرخواهی گردید، نهایتاً روائی پرسشنامهها تایید گردید.
پایایی ابزار جمعآوری دادهها
قابلیت پایایی یکی از ویژگیهای فنی ابزار اندازهگیری است، که نشان دهنده این است که ابزار اندازهگیری تا چه اندازه نتایج یکسانی در شرایط مشابه به دست میدهد. در این پژوهش برای بررسی پایایی پرسنامهها از آزمون آلفای کرونباخ استفاده میگردد. براساس اطلاعات مندرج، پرسش نامه از قابلیت اعتماد و به عبارت دیگر از پایایی لازم برخوردار است.
روش تجزیه و تحلیل دادهها
در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای مختلف آمار توصیفی - جداول، نمودار و ... - ، تکنیک دیمتل و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به کمک نرمافزارهای اکسل استفاده شده است.
ضریب آلفای کرونباخ6
یکی از روشهای تعیین پایایی پرسشنامه با تاکید بر همسانی درونی، روش ضریب آلفا نام دارد که به آن ضریب آلفای کرونباخ یا حتی آلفا نیز گفته میشود. آلفای کرونباخ مطابق با رابطه زیر محاسبه میگردد. - 1 - در این روابط k تعداد سوالات، Si2 واریانس سوال i ام، 2 واریانس مجموع کلی سوالات، C میانگین کواریانس بین سوالات، و
V واریانس میانگین سوالات میباشند.
تکنیک دیمتل7
تکنیک دیمتل توسط برنامه علوم و بشر انستیتو باتل مموریال8 ژنو، بین سالهای 1972 و 1976 ایجاد شد و برای مطالعه و حل مسائل پیچیده و در هم تنیده مورد استفاده قرار گرفت. روش دیمتل مبتنی بر گرافهای جهتداری - دیاگرافهایی - است که میتوانند عوامل دخیل در یک مسئله را به دو گروه علت و معلول تفکیک نمایند. این دیاگرافها، رابطه وابستگی میان عناصر یک سیستم را به تصویر می کشند، بطوریکه اعداد روی هر دیاگراف، بیانگر شدت تأثیر یک عنصر بر عنصر دیگر است. از این رو، روش دیمتل میتواند رابطه میان علتها و معلولهای عوامل را به یک ساختار سلسله مراتبی قابل درک از سیستم تبدیل نماید. فرآیند دیمتل شامل مراحل ذیل میباشد:
-1 تعیین معیارهای موجود در عامل مورد بررسی.
-2 تعیین روابط حاکم بین معیارها بر اساس مقایسات زوجی آنها - میزان تاثیرگذاری و تاثیرپذیری -
-3 تعیین روابط نهایی بین معیارها با توجه به توافق جمعی خبرگان - میانگین هندسی - .
-4 تشکیل ماتریس شدت روابط.
-5 تشکیل ماتریس شدت نسبی حاکم بر روابط مستقیم، ماتریس شدت نسبی حاکم از روابط غیرمستقیم و ماتریس شدت نسبی حاکم از روابط مستقیم و غیرمستقیم
-6 مشخص نمودن سلسله مراتب یا ساختار ممکن معیارها.
شرح تفصیلی این روش قدری طولانی است، اما شرح چگونگی مشخص نمودن سلسله مراتب، لازم بنظر میرسد. در ماتریس S ،جمع سطری دارایهها - - Rk و جمع ستونی درایهها - - J k و مجموع - Rk J k - و تفاضل - - Rk J k به ازای معیار kاُم محاسبه میگردد. مجموع - - Rk J k برای هر یک از معیارهای تشکیل دهنده سیستم، اهمیت - وزن - آن معیار در سیستم را نشان میدهد.مقدار - - Rk برای هر معیار نشانگر میزان تأثیرگذاری آن معیار برسایر معیارهای سیستم و - - J k مقدار متناظر با آن بیان کننده شدت تأثیر پذیری معیار مذکور از سایر معیارهای سیستم است.بنابراین - - Rk J k مشخص کننده مجموع تأثیر گذاری و تأثیر پذیری معیار مورد نظر در سیستم میباشد. بعبارتی معیاری کهبیشترین مقدار - - Rk J k را داراست، بیشترین تعامل را با سایر معیارهای سیستم دارد. مقدار نهایی اثرگذاری هر معیار بر مجموعهمعیارهای دیگر سیستم نیز از تفاضل - - Rk J k حاصل میشود. اگر مقدار - - Rk J k مثبت باشد، آن معیار متعلق به گروه علت