بخشی از مقاله
خلاصه
تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر در موفقیت استراتژی کسب و کار بین المللی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسلسه مراتبی فازی انجام شد. در این پژوهش شرکت های منتخب صادر کننده در استان بوشهر به عنوان مورد مطالعه پژوهش در نظر گرفته شدهاند. جامعه آماری این تحقیق کلیه مدیران ارشد شرکت های منتخب بازرگانی صادر کننده در استان بوشهر بود که تعداد آنها در زمان انجام پژوهش برابر با 14 نفر بود. در این پژوهش جهت شناسایی عوامل موثر بر استراتژی های کسب و کار بین المللی از روش کتابخانه ای استفاده شد. همچنین برای اولویت بندی این عوامل از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه مقایسه زوجی تحلیل سلسه مراتبی فازی بود. پس از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مرتبی فازی، نتایج نشان دادند - - فشار رقبا - - به عنوان اولویت اول توسط پاسخ دهندگان انتخاب شده است.
کلمات کلیدی: استراتژی، کسب و کار بین المللی، تحلیل سلسله مراتبی فازی.
.1 مقدمه
دنیای تجارت در حال حاضر دچار تغییرات بزرگی شده است. تولید کنندگان در تلاش هستند محصولات و کالاهای خود را به بیرون از مرزهای کشور خود صادر کنند. فروشندگان نیز به دنبال گسترش بازارهای خود و افزایش تعداد مشتریان و افزایش میزان فروش و درآمد خود می باشند. در همین راستا لازم است شرکت و سازمان هایی که قصد ورود به بازارهای جهانی را دارند، با مطالعه دقیقتر و افزایش توانایی ها و قابلیت های خود امکان گسترش فعالت های خود را ایجاد نمایند.[1] باید توجه داشت امروزه هیچ کشوری بدون تبادل با دیگر کشورها نمی تواند تمامی مسائل اقتصادی خود را حل نماید. منابع اقتصادی، تکنولوژی و سطح زندگی افراد یک کشور، بستگی نسبی به اقتصاد کشورهای دیگر دارد که به وسیله جریان پیچیده ای از کالاها، خدمات، سرمایه و تکنولوژی، به هم مربوط می شوند.
کشورها از طریق مبادلات بین المللی، سطح تولید خود را بالا برده و سود بیشتری کسب می کنند.[2]آنها از طریق واردات، کالاهایی را که قادر به تولید آنها نیستند، به دست آورده و از طریق صادرات، کالاهای تولیدی مازاد برمصرف خود را به کشورهای دیگر می فرستند. عمده ترین هدف شرکت ها از ورود به بازاریابی بین المللی، ایجاد فرصت های مناسب برای کسب سود است. باید توجه داشت حضور در بازارهای دیگر کشورها و انجام تبادلات مالی و تجاری بادیگر کشورها نیازمند بررسی های دقیق بازار هدف و در نظر گرفتن ظرفیت های داخلی و کشش بازارها می باشد. در همین راستا لازم است شرکت ها با بررسی و مطالعه استراتژی های متفاوت تأثیرگذار بر موفقیت کسب و کار بین المللی، نسبت به شناخت و بهره گیری درست از این استراتژی ها اقدامات لازم را در دستور کار خود قرار دهند.[3]
این تصمیمات با عنایت به جو کشور و توانایی های سازمان و موقعیت رقابتی صنعت اتخاذ می شوند. هدف اصلی استراتژی، ارائه طرحی است برای ایجاد تمایز با رقبا. بدین شکل که با شناسایی نقاط قوت و ضعف شرکت، بتوان برنامه ای برای پیشی گرفتن از رقبا ارائه نمود تا قدرت شرکت برای حضور و فعالت در بازارهای بین المللی افزایش پیدا کند. استراتژی های بین الملل، شرکت ها را به سمت و سوی مشتری ها و بازارها و کالاها و خدمات برگزیده در بازار جهانی و نه لزوما در یک بازار بین المللی خاص سوق می دهد.[4] یک استراتژی بین المللی کارا با توسعه یک محصول استاندارد آغاز می شود به نحوی که بتوان آن را در چندین کشور به یک شیوه تولید کرده و به فروش رساند. از این رو مدیران باید یک سیستم تولید یا توزیع قوی در سطح جهانی تشکیل داده و از فرصت های موجود دربازارهای موفق برای تامین هزینه های توسعه دیگر محصولات و بازارها استفاده کنند.[5]
یکی از پیش نیازهای مهم برای برقراری تجارت با دیگر کشورها، برخورداری از زنجیره تأمین قابل اعتماد می باشد. زنجیره های تأمین جهانی در این حوزه کمک های شایانی می توانند به شرکت های صادر کننده ارائه کنند. در همین راستا لازم است شرکت هایی که قصد حضور در بازارهای بین المللی را دارند، با بررسی دقیق، تأمین کنندگانی را انتخاب نمایند که ضمن داشتن قابلیت اعتماد، قدرت فعالیت در سطح منطقه و جهان را داشته باشند.[6] شرکت هایی که استراتژی جهانی را دنبال می کنند از استراتژی هزینه پایین پیروی می کنند.آنها فعالیت های تولیدی بازاریابی و تحقیق و توسعه خود را در چند مکان مناسب متمرکز می سازند و در ارائه کالا و فعالیت بازاریابی خود از روش انطباق استفاده نمی کنند. آنها ترجیح می دهند که یک کالای استاندارد را در سطح جهانی وارد بازار سازند تا منافع حاصل از صرفه جویی های مقیاس خود را به حداکثر برسانند.
کسب و کارهای چند ملیتی که دارای زنجیره های ارزش چندگانه در سراسر دنیا هستند باید توجه خاصی به چگونگی سازماندهی فعالیت های تحقیق و توسعه، تولید، منابع یابی محصول، بازاریابی، و خدمات به مشتری داشته باشند.[7]در نتیجه هر شرکت بسته به اهداف و منابع و امکانات موجود و از طرفی با درنظر گرفتن محیط و سایر مسائل مربوط به کسب و کار می تواند بمنظور گسترش فعالیت خود نسبت به انتخاب استراتژی مناسب جهت ورود به بازارهای بین المللی اقدام نماید.[8]این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که اولویت بندی استراتژی های کسب و کار بین المللی چگونه است؟ و چه عواملی در مسیر حرکت آنها به سوی موفقیت در کسب و کارهای فرا مرزی بیشترین تاثیر را دارند؟
.2 پیشینه تحقیق
شکیب و همکاران - 1396 - در مقاله خود با عنوان "شناسایی عوامل موثر بر انتخاب استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی" بیان می کنند که تصمیمات اولیه در مورد نحوه و ورود به یک بازار، تصمیمات استراتژیک تلقی می شوند. این تصمیمات با عنایت به جو کشور و توانایی های سازمان و موقعیت رقابتی صنعت اتخاذ می شوند. نحوه ورود به کشور هدف نه فقط با ملاحظه مرزهای قانونی کشور، بلکه با درک نقاط قوت و ضعف شرکت و شناخت قابلیت های آن صورت می گیرد. هریک از روش های ورود، ویژگیهای خاص خود را دارد، لذا با عنایت به دو عامل کلی فوق، روشی انتخاب می شود که، بتواند موفقیت رقابتی شرکت را تقویت کند.
روش اتخاذ شده می تواند خود عاملی به عنوان مزیت رقابتی پایدار تلقی گرددمعمولاً. تصمیمات مذکور برای مدتی طولانی اتخاذ می شوند و تغییر سریع آن مقدور به صلاح شرکت نیست. نوع استراتژی ها ورود، با توفیق آتی شرکت ارتباط دارد، لذا بررسی عمیق اولیه، قبل از هر اقدام ضروری است. شرکت ها جهت ورود به بازار کشورهای میزبان می توانند از استراتژی های متفاوتی استفاده نمایند. مقاله حاضر نتیجه مطالعات کتابخانه ای است که با بررسی استراتژی و راهکارهای مختلف موثر جهت ورود و حضور در بازار های بین المللی اقدام به شرح و بسط متداول ترین استراتژی های حضور و رقابت در عرصه بین المللی، فشار رقبا در به دست آوردن بازار بین الملل، عوامل موثر بر استراتژی بازاریابی بین الملل، استراتژی های ورود به بازار بین المللی، عوامل حضور در بازارهای بین المللی، پیشنهادهایی جهت افزایش عملکرد در بازارهای خارجی، مزایای بازاریابی بین المللی، مزایای ورود به بازار جهانی و انواع استراتژی های بازاریابی بین الملل می پردازد.
نتایج مشخص کردند فشار رقبا در به دست آوردن بازار بین الملل دارای بالاترین رتبه می باشد.[9]حسین پور گللو و همکاران - 1396 - در پژوهشی تحت عنوان "استراتژی های ورود به بازار های جهانی از طریق بازاریابی بین المللی به شیوه بسته بندی محصولات و ارزش تجاری برند" بیان کرده اند که: ورود به بازار بین المللی یکی از تصمیمات مهمی است که در شرکت اتخاذ می گردد. این که شرکت در چه زمانی میتواند وارد بازار بین المللی شود، موضوع مهمی است که می بایست با دقت مورد توجه قرار گیرد. در جهان امروز محصولات بسته بندی شده ویژگی های کاملا شناخته شده، کمیت، کیفیت، بهداشت و... دارد.
اما متاسف انه هنوز نقش اقتصادی و اجتماعی بسته بندی توسط بسیاری از تولیدکنندگان به درستی درک نشده است و آگاهی استفاده مناسب از آن به عنوان ابزاری برای بازاریابی در بازارهای داخلی و خارجی وجود ندارد. با توجه به سیاست و تلاش دولتمردان برای رهایی اقتصاد از درآمدهای نفتی و فشارهای متفاوت بیرونی، که برای حذف محدودیتهای صادرات کالا و یکپارچه شدن بازار جهانی تجارت وجود دارد، تاکید بر ویژگی های محصول، با توجه به نیازهای بازار، برای مطرح شدن در بازارهای جهانی حایز اهمیت است. پس باید دید که چگونه میتوان از فرصتهای بازار استفاده کرد.طراحی و ساخت بسته بندی میتواند متاثر از تغییر و تحول عوامل محیطی باشد. این مساله یکی از ابزارهایی است که امروزه در بازاریابی توسط تولیدکنندگان کشورهای صنعتی برای افزایش قدرت رقابت مورد توجه قرار گرفته است.
البته باید اذعان کرد که تنها بسته بندی مناسب برای گسترش بازار و افزایش قدرت رقابت کافی نیست، بلکه اتخاذ استراتژی ها، تاکتیک های مناسب بازاریابی از جمله تقسیم بازار، قیمتگذاری مناسب و ...نیز لازم است که خود بر انتخاب طرح بستهبندی مناسب تاثیر دارند؛ که در این مقاله سعی شده تشریح شود.[10] کاسون - 2018 - * در مقاله ای تحت عنوان "تئوری کسب و کار بین الملل: نقش مدل های اقتصادی" بیان نموده است که: این پژوهش در حیطه نقش همسویی بین استراتژی های بازاریابی بین الملل در ارتقاء عملکرد مالی سازمان با توجه به نظریه های مطرح شده آن پرداخته شده و این پژوهش سعی می کند.
می باشد این پژوهش جامعه آماری 200 نفر از کارکنان یک شرکت تولیدی بود که براساس نظریه مورگان 120 نفر به عنوان نمونه بصورت تصادفی ساده نسبتی جمع آوری شد. از پرسشنامه محقق ساخته استراتژی بازاریابی بین الملل و پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مالی: با 5 سوال از پرسشنامه استاندارد از - قرانفله و همکاران ، - 2014 استفاده شده است همه فرضیات پژوهش تایید شد و مشخص شد که استراتژی بازاریابی بین الملل با عملکرد مالی رابطه مثبت و معنی داری دارد.
بالدی و بودمر - 2017 - در پژوهشی تحت عنوان "سرمایه گذاری های غیرمستقیم و چرخه های تجاری بین المللی" بیان نموده اند که: هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر کارآفرینی بین المللی و استفاده از شبکه بر سازگاری عناصر آمیخته بازاریابی از طریق نقش میانجی عدم قطعیت در استراتژی بازاریابی در شرکتهای کوچک و متوسط است. روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی و جامعه آماری آن، کلیه کارشناسان، مدیران ارشد، میانی، عملیاتی، بازاریابان و اعضای هییت مدیره شرکت های کوچک و متوسط هستند؛ نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه برداری تصادفی ساده 169