بخشی از مقاله
چکیده
امروزه در کشورهای درحال توسعه هر ساله 1/5 میلیون کودک زیر پنج سال از عوارض بیماری های ناشی از بقایای ترکیبات سمی و شیمیایی مواد غذایی رنج برده و بیش از 3 میلیون نفر جان خود را از دست می دهند. این مسأله اهمیت بررسی عوامل مؤثر بر مصرف محصولات ارگانیک را انکارناپذیر می کند. از این رو در این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای محصولات ارگانیک در ایران با مطالعه موردی شهر مشهد پرداخته شد.
تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی می باشد. نمونه مورد بررسی طبق روش نمونه گیری تصادفی و فرمول کوکران تعداد 532 نفر از مصرف کنندگان محصولات ارگانیک در سطح شهر مشهد بوده و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه گردآوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل نتایج نیز، از روش رگرسیون تک متغیره استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای سطح درآمد ماهیانه خانوار، سطح تحصیلات، میزان آگاهی مصرف کنندگان، نگرش مصرف کنندگان، میزان اطلاع رسانی و تبلیغات و میزان حمایت های دولتی از اثر مستقیم و قوی بر تقاضای محصولات ارگانیک در سطح شهر مشهد برخوردار می باشند.
همچنین، متغیرهای وضعیت تأهل و میزان دسترسی به بازار از اثر مستقیم و متوسطی بر تقاضای محصولات ارگانیک برخوردار بوده و تعداد فرزندان دارای تأثیر عکس و متوسطی بر تقاضای محصولات ارگانیک می باشد. علاوه براین یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای سن و جنسیت از اثر معنی داری بر تقاضای محصولات ارگانیک در سطح شهر مشهد برخوردار نمی باشند.
در نهایت به مسئولین مربوطه توصیه شد که ضمن نظارت بر تولیدکنندگان مواد غذایی و کشاورزی به منظور جلوگیری از مصرف بی رویه کودها و سموم شیمیایی، حمایت های لازم را از تولیدکنندگان محصولات ارگانیک در جهت کاهش قیمت تمام شده این محصولات و در نتیجه امکان مصرف آن توسط تمامی اقشار جامعه و نهایتاً افزایش سلامت جامعه به عمل آورند.
-1 مقدمه
برای این که محصول یا فرآیندی سبز تلقی شود باید کمترین ضرر را به محیط زیست وارد آورد؛ باید توجه داشت که محیط زیست به مسئله ای حیاتی و بسیار مهم برای همه اقشار مردم چه در جایگاه مشتری و چه در جایگاه تولیدکننده تبدیل شده و از آنجاکه بازاریابی سنتی بیش از حد بر خواسته های مشتریان تأکید کرده و رفاه اجتماعی و مسایل زیست محیطی را در نظر نمی گیرد، این مسئله در تمام ابعاد سازمان ها وارد شده و بازاریابی را نیز تحت تأثیر قرارداده و به پیدایش مفهوم بازاریابی سبز منجر شده است.
به عبارت دیگر، به گفته پولونسکی 1 - 2002 - بازاریابی سبز شامل تمام فعالیت هایی است که برای ایجاد و تسهیل مبادلات به منظور ارضای نیازها و خواسته های بشری طراحی می شود. به طوری که این ارضای نیازها و خواسته ها، حداقل آثار مضر و مخرب روی محیط زیست را داشته باشند. از طرف دیگر، در قرن های اخیر به علت رشد روزافزون جمعیت، نگرش اولیه انسان به طبیعت که نگرشی دوستانه بود جای خود را به تعاملی یک جانبه و بر علیه طبیعت داد.
بدین صورت که کودهای شیمیایی، سموم دفع آفات نباتی، فراورده های هورمونی و غیره به بخش کشاورزی وارد شدند و به مدد بهره گیری از ارقام اصلاح شده، جهش های بزرگی در افزایش تولید محصولات کشاورزی بوجود آمد تا به تقاضای روبه رشد موادغذایی پاسخ داده شود. اما این افزایش تولید، مشکلات زیست محیطی و بهداشتی برای تولیدکنندگان و مصرف کنندگان را نیز در پی داشت که قابل تأمل است
کاهش شدید تنوع زیستی و رو به انقراض رفتن بسیاری از گونه های گیاهی و جانوری، انباشت مواد خطرناک در محیط، و ابتلا افراد به بیماری های مختلف نمونه هایی از اثرات منفی مصرف مواد شیمیایی می باشد. به طوریکه با گذشت زمان به دلیل نگرانی از مشکلات زیست محیطی، نظام های کشاورزی مدرن مورد انتقاد شدید قرار گرفت و یک اجماع جهانی در حمایت از محیط زیست طبیعی به وجود آمد تا نوعی کشاورزی را توسعه دهد که بتواند ضمن افزایش بهره وری، کمترین آسیب را به محیط زیست وارد سازد. از این رو، بشر با ارایه تدابیری مانند کشاورزی ارگانیک، سعی در جلوگیری از این روند فاجعه آمیز نمود.
کشاورزی ارگانیک سیستمی از تولیدات کشاورزی است که در آن کودهای شیمیایی، آفت کش ها، هورمون ها و افزودنی های شیمیایی مصنوعی بکار گرفته نشده و برای تقویت حاصلخیزی خاک، کنترل آفات، بیماری ها و علف های هرز از روش های غیرشیمیایی از قبیل تناوب زراعی، کود سبز، مبارزه بیولوژیک - و سایر روش های کنترل غیرشیمیایی آفات و بیماری ها و علف های هرز - ، کمپوست و مانند آن استفاده می شود
تولید مواد غذایی با کیفیت مطلوب و به میزان کافی، همگام با طبیعت و محیط زیست، صیانت از تنوع ژنتیکی در سامانه تولید و پیرامون آن، تقویت چرخه های زیست محیطی، و توسعه بلندمدت حاصلخیزی خاک از اهداف کلی کشاورزی ارگانیک می باشد. بر این اساس می توان گفت که محصول ارگانیک محصولی است که بدون استفاده از مواد شیمیایی، آفت کش ها، افزودنی های غذایی و طعم دهنده ها تولید شده باشد. بنابراین، ضروری است که از مصرف بی رویه مواد شیمیایی که اثرات زیانباری را به محیط های کشاورزی و سلامت انسان به همراه دارند جلوگیری کرده و به سمت استفاده بیشتر از محصولات ارگانیک حرکت نمود
از طرف دیگر در ایران به دلایل متعدد تقاضا برای محصولات ارگانیک از جانب مصرف کنندگان بسیار پایین بوده و از این رو، تولیدکنندگان نیز تمایلی به تولید این نوع محصولات ندارند. از اینرو اصلاح بازار محصولات ارگانیک به منظور ارتقاء سلامت جامعه، در وهله اول نیازمند تغییر الگوی مصرف بوده که خود مستلزم شناخت عوامل مؤثر بر تقاضا و پذیرش محصولات ارگانیک از جانب مصرف کنندگان می باشد. لذا در این مطالعه به بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای محصولات ارگانیک در ایران با مطالعه موردی شهر مشهد پرداخته می شود.
-2 مبانی نظری و پیشینه تحقیق
-1-2 بازاریابی سبز و اهمیت آن
اصطلاح سبز هنگامی به یک محصول اطلاق می شود که عملکرد زیست محیطی و اجتماعی آن در تولید، استفاده و دفع در مقایسه با سایر کالاهای رقیب به طرز قابل توجهی بهبود یافته باشد - دانگلایک و پانتراندالفو، .3 - 2009 به عبارتی محصول سبز محصولی است که به محیط زیست زیان نرسانده و همچنین حاوی عناصری است که به طور بالقوه برای محیط زیست مضر نیستند
طبق تعریفی دیگر محصول سبز، محصولی است که دارای چنین معیارهایی باشد: به گونه ای طراحی شده که قابلیت استفاده، مونتاژ و تولید مجدد را داشته باشد و همچنین در تولید آن از موادی استفاده شده که بتوان آن را مورد بازیافت قرار داد. از لحاظ مصرف انرژی کارایی داشته و آلودگی محیطی کمتری را نسبت به کالاهای دیگر ایجاد نماید.
در بیانی کلی می توان آن را محصولی تعریف نمود که زیان های زیست محیطی کمتری ایجاد نماید - براین و همکاران، . - 2011 چگلمیلچ و همکارانش 1 - 1996 - نیز در مطالعات خود کالاهای سبز را به چند طبقه تقسیم نمود از جمله، کالاهای سبز عمومی، محصولات کاغذی قابل بازیافت، محصولاتی که روی حیوانات تست نشده، محصولات سازگار با محیط زیست، گازهای سازگار با لایه ی اوزون و محصولاتی که از نظر مصرف انرژی کارائی دارند.
از طرف دیگر، مصرف سبز تلاش افراد در محافظت از خود و محیط اطرافشان از طریق تصمیمات خرید بوده و نشانگر توجه و نگرانی مصرف کنندگان به محیط زیست به عنوان نوعی مسؤولیت اجتماعی و نه الزام قانونی از جانب دولت و اجتماع می باشد. این بینش جدید منجر به تغییراتی در انتخاب نوع محصولات مصرفی و تولیدکنندگان این قبیل کالاها از سوی مصرف کنندگان شده است
در مطالعه ای در سال 1993 که به روی 50 سازمان برتر بریتانیا صورت گرفت، 78 درصد مدیران اجرایی اظهار داشتند، مسایل زیست محیطی از دغدغه های اصلی مصرف کنندگان می باشد و در رفتار خرید آن ها اثر می گذارد، همچنین 82 درصد از آن ها بیان داشتند این رویکرد در دهه های آینده اثرات بیشتری روی فلسفه و استراتژی های سازمان ها خواهد گذاشت
نظرسنجی های صورت گرفته در آمریکا نیز در سال های 1990 نشان داده که 37 تا 96 درصد شهروندان آمریکایی نسبت به محیط زیست علاقه مند و دلواپس شده اند و نظرسنجی های اخیر نیز حاکی از آن است که 50 درصد مصرف کنندگان در انتخاب کالاهای مصرفی خود به دنبال محصولات دوست دار محیط زیست هستند
توجه مصرف کنندگان به محصولات سبز منجر به ظهور بازاریابی سبز شد. بازاریابی سبز اولین بار در اواخر سال 1970 توسط انجمن بازاریابی آمریکا 4 - AMA - ، معرفی شد. اولین کارگاه در ارتباط با بازاریابی زیست محیطی در سال 1975 برگزار شد، که منجر به نگارش کتابی برای اولین بار در مورد این موضوع با عنوان "بازاریابی اکولوژیک" توسط کینر هینون در سال 1976 شد. آلمان نیز اولین کشور عضو اکو بوده است که اقدام به زدن برچسب بر روی محصولات سازگار با محیط زیست در سال 1978 نموده است . همچنین، بازاریابی سبز را به صورت گسترده در اواخر 1980 و اوایل 1990 بر سر زبان ها افتاد. از آن به بعد، تعریف تصفیه شده و تقسیم به سه بخش اصلی به شرح زیر بوده است:
- بازاریابی محصولات همراه با ایجاد محیط زیستی امن
- توسعه بازاریابی محصولات طراحی شده برای به حداقل رساندن اثرات منفی بر محیط فیزیکی و یا برای بهبود کیفیت آن
- تلاش های سازمان برای تولید، ترویج، بسته بندی، و اصلاح محصولات به گونه ای که به نگرانی های زیست محیطی پاسخ دهد