بخشی از مقاله

چکیده

امروزه شهرهای جهانی از اهمیت ویژه ای در سطح بین المللی برخوردار هستند. زیرا این شهرها دارای اهمیت از نظر اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در عرصه بین المللی هستند. با شدت گرفتن فرایند جهانی شدن و تاثیرات آن بر شهرها خصوصیات شهرها نیز متفاوت گردید و شهر جهانی نیز به عنوان بارزترین اثر جهانی شدن توجهات زیادی را به خود جلب نموده است.

از آنجایی که شهرهای جهانی در جذب سرمایه های مالی و انسانی موفق بوده اند و دارای تاثیرگذاری اقتصادی در سطح بین المللی هستند، توجه به موضوع شهرهای جهانی امری ضروری است. امروزه شهرهای جدیدی نیز به جمع شهرهای جهانی پیوسته اند، شهرهای جهانی جدید شهرهای کوچک و متوسطی هستند که از نظر زیرساخت های شهری شرایط مطلوبی دارند و همچنین در تعدادی از بازارهای جهانی دارای تخصص هستند.

مقدمه

لغت شهرجهانی اولین بار توسط پاتریک گدس - - 1915 به عنوان مکان هایی که تجارت جهانی در آنجا انجام می شود بکار برده شد. امروز با آشکارتر شدن جهانی شدن، شهر جهانی به عنوان بارزترین اثر آن توجهات زیادی را به خود جلب نموده است.

شهر جهانی عبارت از شهری است، که تصور می رود نقطه تلاقی در نظام اقتصاد جهانی باشد. این مفهوم از مطالعات شهری و جغرافیایی مشتق شده و بر این ایده تکیه می کند که جهانی شدن می تواند در مناطق استراتژیک جغرافیایی با توجه به اهمیت عملکرد آنها در سلسله مراتب نظام تجاری و مالی جهانی عملکرد داشته باشد . پیچیده ترین این مناطق - - شهر جهانی - - است که ارتباطی نافذ و تاثیری مستقیم و ملموس بر پدیده های جهانی از طریق عامل اجتماعی - اقتصادی دارد.

با آغاز دهه ی 1970 و شدت گرفتن فرایند جهانی شدن و تأثیرات گسترده آن بر شهرها، خصوصیات شهرها نیز متحول شد. به اعتقاد هال "مفهوم شهر جهانی در دهه 1980 متفاوت از قبل است و در مفهوم جدید، شهرهای جهانی نه تنها به عنوان شهرهای برتر سرمایه ای محسوب می شوند، بلکه شهرهایی هستند که به طور روزافزونی توسط شرکت های فراملی با عملکرد فراتر از چارچوب دولت-ملت، کنترل می شوند"

شهرهای جهانی ایجاد شده در جذب سرمایه ها در املاک و مستغلات بسیار موفق بوده اند. بخش املاک و مستغلات نقش مهمی در کمک به هویت شهر، منحصر به فرد بودن و رفاه اجتماعی ایفا می کند. از آنجایی که بعضی از این شهرها با اکوسیستم در معرض محیط زیست جهان هستند، املاک و مستغلات یک راننده کلیدی از مدل های پایدارتر شهری خواهد بود. پیشرفت در شفافیت املاک و مستغلات، نه تنها برای جذب سرمایه جدید، بلکه برای ارتقاء محیط کاری، تجاری و کیفیت زندگی شهروندان نیاز به سرعت بیشتری دارد. "شهرهای جهانی جدید" شهرهای کوچک یا متوسط هستند که زیرساخت های مطلوبی دارند و عمدتا در تعدادی از بازارهای جهانی تخصص دارند. بریزبن، ملبورن و بوستون شهرهای جدید جهانی هستند و ویژگی های واضح این رده را نمایش می دهند. املاک و مستغلات نقش مهمی در ایجاد اتحاد بین کسب و کار، دانشگاه ها و جامعه مدنی ایفا خواهد کرد. 

مبانی نظری

جهانی شدن اصطلاحی است که برای تفسیر دنیای چندبعدی و پیچیده، به کار می رود، که شامل تغییر در روندهای جاری در جریانات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فناوری است. منظور از جهانی شدن فرایند فشردگی زمان و فضا است که به واسطه آن مردم به صورت نسبتاً آگاهانه در جامعه جهانی واحد ادغام می شوند. - نجارزاده، - 166 :139 ساسن ظهور شهرهای جهانی و اهمیت یابی اقتصادی آن ها در سه دهه اخیر را ناشی از ظهور سرمایه های سیال شرکتهای چند ملیتی و سازماندهی تولیدات آن ها در مقیاس جهانی به مدد فتپیشرهای فن اوری اطلاعات عنوان کرده است . او یک روند معطوف به »سازمان اقتصادی یکپارچه ولی پراکنده جهانی« را شناسایی می کند که پیامد آن »نقش استراتژیک نوین برای مادرشهرها به عنوان سمت های فرمانده ی بسیار متمرکز اقتصاد جهانی« بوده است.

جهانی شدن

روند تحولات در قرن بیستم در دهه 1970 میلادی وارد مرحله جدیدی شد و در اواسط دهه 1980تقریباً در تمامی زمینه ها آثار خود را بر جای گذاشت. در دهه 1980برای اشاره به این دگرگونی ها مفاهیمی چون جامعه صنعتی و فرامدرن - پست مدرن - به کار میرفت، اما در دهه 1990 میلادی مفهوم جهانی شدن رایج گردید و به مفهوم مسلط در دوران معاصر تبدیل شد. به گونهای که امروزه همه چیز با رجوع به این مفهوم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. در ظاهر امر، جهانی شدن یعنی ره سپردن تمامی جوامع به سوی جهانی وحدت یافته که در آن همه چیز در سطح جهانی مطرح و نگریسته می شود.

اما در واقع، جهانی شدن به معنای آزادی مطلق نفوذ آن در تمامی عرصه ها و حرکت روان اطلاعات، امور مالیه، خدمات و بالاخره تداخل فرهنگها آن هم به سوی یکسان شدگی و یکدستی است که تمامی این امور در مقیاسی جهانی رخ می دهد. جهانی شدن، مرزها و هویتها را کمرنگ تر میکند، به مردم، کالاها، اطلاعات، عادتها، هنجارها و نهادها توجه میکند و به مرزها اجازه جابه جایی میدهد.

از آنجا که نمیتوان مرزهای نفوذ ناپذیری در مقابل اشاعه اندیشه ها و کالاها ایجاد کرد، بنابر این جهانی شدن در بلند مدت به هر حال استیلا خواهد یافت، پویشهای مرزگشای جهانی شدن دقیقا به این دلیل بارزتر می شود که طی دهه های گذشته گسترش فراوان امکانات، منافع و بازارها زمینه بالقوه رواج عالمگیر آنها را فراهم ساخته است. انقلاب کشاورزی و بعد از آن دگرگونی های عصر صنعتی و فرا صنعتی در شمار منابع اصلی تقویت کننده فرایند جهانی شدن هستند. شکی نیست که وجه اصلی جهانی شدن و آنچه مایه موافقت ومخالفت ها است وجه اقتصادی آن است و از این رو به جاست که ابتدا با سرچشمه های اقتصادی آن آشنا شویم.

جهانی شدن در واقع بخشی از فرایند تاریخی تکامل اجتماعی است و به رعم وعدهای ناشی از ماهیت و ذات رشد سرمایه، تلاش برای بقاء و کسب بازارهای جدید و سودآور و نیاز به صدور سرمایه از بازارهای اشباع شده به بازارهای بکر و بالقوه می باشد که این انتقال سرمایه تبعات مثبت و منفی بسیاری برای کشورهای عقب مانده و در حال توسعه دارد، به طور کلی می توان گفت مبنای اقتصادی جهانی شدن نئولیبرالیسم اقتصادی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید