بخشی از مقاله
چکیده:
توسعه، واژهای با کاربرد های وسیع در جهان امروز و به عنوان یکی از اهداف اصلی بسیاری از کشور ها به شمار می رود. در چند سال گذشته واژه توسعه در کشور ما با انعطاف پذیری فراوانی مورد استفاده قرار می گیرد، بدون این که مشخص باشد که منظور از توسعه چیست و از چه مفهوم لغوی برخوردار است؟ این مقاله در ابتدا سعی براین دارد تا با مطرح کردن نظریه ها و ادبیات مختلف توسعه به طور کامل معنا و مفهوم واژه توسعه وچیستی آن را مطرح و فلسفه حرکت روبه جلو و تغییر از توسعه به سمت پیشرفت را مورد تشریح قرار دهد.
تا از این طریق بتوان از بار منازعات و اختلاف نظرهایی که ممکن است به دلیل ابهام در الفاظ مورد استفاده ایجاد می شود، کاسته شود. در ادبیات مطالعاتی آیا توسعه را مهندسی ارزش به معنی وضعیت مطلوب دانستهاند. و پیشرفت را حرکت روبه هدف - رفتن - دانستهاند. آیا توسعه وضعیت مطلوب است؟ آیا توسعه با تعالی همراه است؟آیا توسعه درای معانی مختلف است؟ نتایج امر حاکی از این واقعیت است که توسعه امری با وجود خارجی است که دارای تعریف پسینی است و مفهومی ارزشی به شمار نمی آید و همان چیزی است که امروزه وجود دارد.
اما الگوی پیشرفت حد ایده آل و مطلوب 780 است که دارای بار ارزشی بوده و هنوز وجود خارجی ندارد و به عنوان تعریفی از جایگاه تکاملی بشر است. این وضعیت مطلوب را ما باید با توجه به جهان بینی و هستی شناسی نقشه راه طراحی و تدوین الگو ﻭ معرفت شناختی موجود در فلسفه دین مقدس اسلام تعریف کنیم که تعریف ما از این ﻭ ضعیت به صورت پیشینی خواهد بود و یکی از ویژگی های تعاریف پیشینی عدم تفاهم فکری بر روی تعریف است برای کاهش این نوع اختلافات ما نیاز به یک الگو و نقشه راه داریم. الگوی نشان دهنده ایده آل ما که در عین داشتن ثبات و جامعیت از انعطاف کافی برخوردار باشد. و در پایان در اینجا الگوی مغهومی پیشنهادی ارائه داده شده است.
مقدمه
»توسعه«واژهای با کاربرد وسیع، که برای بسیاری از کشورها به عنوان هدف اصلی به حساب آمده است. در این بین کشورهای وجود دارند، که از »توسعه« توقعات بسیاری دارندکه در حرکتهای اعتراضی در کشورهای توسعه یافته به خوبی نمود پیدا کرده است. منظور از این توقع بیشتر چیست؟ آیا این توقع بیشتر منطقی است؟ در اکثر مقالاتی که در زمینه الگوی اسلامی پیشرفت نوشته شده به این امر که توسعه چیست؟ و جایگاه توسعه در مقابل پیشرفت کجاست؟ و آیا این پیشرفت ذکر شده همان توسعه یافتگی نمیباشد؟
پرداخته نشده از آنجا که در هر علمی باید مقاصد را با الفاظی بیان کند که توضیح و تشریح آن آسان باشد. ومعنا را به همان صورت که مد نظر است به ذهن مخاطب منتقل کند. این مقاله سعی بر این دارد. با روشی توصیفی جایگاه پیشرفت ذکر شده در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را در مقابل توسعه به صورت معنا دار و مفهومی مورد بررسی قرار دهد. با این امید که از این طریق بتوان مانع اختلاف نظرهائی شود که به نوع خود میتواند مانع تفاهم فکری و اجتماعی در زمینه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت شود. و بر طرف کننده یکی از موانع اولیه دستیابی به اهداف الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تحت عنوان موانع نگرشی و مدیریتی به شمار میرود.
-1 مفهوم توسعه
کشورهای جهان سوم هرکدام در راستای خروج از حاشیهی نظام جهانی1 استراتژیهای توسعهای متنوعی را اتخاذ کرده و برخی از آنها کنفرانس هایی مهم نظیر کنفرانس باندوگ - 1955 - 2 را تشکیل دادند و در این راستا الگوهای متعددی از جمله:
-1 الگوی توسعه تدریجی و یا تکامل گرایی
-2 الگوی سنت گرایی
-3 الگوی توسعه پیشرفت دیالکتیکی.. . . مطرح شده است - غفوری - ,1389 ودغدغه بیشتر سیاست گذران، ارائه مناسب ترین خط و مشی برای دستیابی به توسعه است. این در 781 حالی است که مفهوم توسعه نزد سیاست گذاران بر خط انتخاباتی آنها تاثیر میگذارد. عدهای توسعه را،مفهومی هنجاری و ارزشی میدانند. - ریاحی وقانعیراد،1389، - و بر همین اساس رویکردهای مختلف نسبت به آن میگیرند. در جامعه علمی ما متاسفانه اختلاف نظرهائی در ارائه تعریف توسعه وجودارد. این امر باعث میشود تفاهم فکری بین آنها برقرار نشود. اختلافات فکری و اجتماعی در زمینه توسعه مانع سیاست گذاری و خط و مشی گذاری در عمل میشود.
بدون این که منظور از توسعه صریح و واضح باشد، نمی توان نظریه،خط مشی یا برنامه عملیاتی برای رسیدن به توسعه واقعی داشت. برای پاسخگویی به این سوال که توسعه چیست؟ ابتدا از این جا شروع میکنیم. علم یکی از معرفتهای بشر است و هرگونه معرفت بشری با زبان و کلماتی که دربردارنده مفاهیم است ادا میشود. و اگر اساس هر علم را قضایا تشکیل میدهد. باید بدانیم اساس قضایا »مفاهیم « است. بنابراین، مفهوم سازی رکنی اساسی در هر علم است. مفاهیم در علم برای نشان دادن واقعیت اند. این مفاهیم واقع نما بر دو قسم اند؛
-1 بعضی از مفاهیم نماینده یا نماد واقعیت عینی و قابل تشخیص و مشاهده اند؛ مانند مفاهیم سیاه پوست و امثال آن.
-2 اما بعضی از مفاهیم بر اساس انتزاع از واقعیت ساخته شده و به سادگی و بدون شاخص، قابل مشاهده و تشخیص نیستند؛ مانند پایگاه اجتماعی، نهاد و امثال آن. - ادیبی،15، - 1358
-2تعریف مفاهیم
برای مفاهیم و پدیدهها با دو نوع تعریف در نظر گرفته میشود. - طالبان، - 1379
-1-2تعریف پیشینی1
تعریف پیشینی،مربوط به مفاهیمی است که هنوز به عالم خارج راه نیافته اند. و به صورت ارزشهایی است که ما قصد داریم به آن برسیم. این نوع تعریف برای مفهوم حدودی را معین میکند و اگر پدیدهای متناسب با آن نباشد، در چارچوب مورد نظر تعریف قرار نمیگیرد و هر مقولهای را باید در قالب این تعریف بازشناسی کرد. این نوع تعریف قرار دادی و دلخواهی است و چون مستقل از عالم خارج و واقع است.
دارای دوام است به طوری که واقعیات نمیتواند آن را تغییر دهد و اگر واقعیتی با این نوع از تعریف در تضاد باشد. به جای رد تعریف واقعیت مورد نظر را در زمره این تعریف نمیدانیم. در مورد کلمه توسعه نیز میتوان تعریفی پیشینی داشت و برای آن یک سری از اوصاف در نظر گرفت. و کشورهای جهان در غالب این اوصاف مورد بررسی قرار دهیم و هر کشوری را که با این تعریف صدق نکرد، توسعه نیافته قلمداد کنیم. این نوع تعریف از توسعه باعث میشود تا به تعداد تعریف کنندگان تعریف وجود داشته باشد.