بخشی از مقاله

چکیده

تشویق و تنبیه دو روش تربیتی در آموزش است که به کارگیری آنها موجب رعایت مقررات و نظم و بالا بردن سطح انگیزه در یادگیری دانشآموز میشود. تنبیه برای کنترل رفتار نامطلوب دانشآموز است و تشویق موجب ایجاد انگیزه بیشتر در او میشود به شرطی که هر دوی این اصول به طور صحیح و در جای مناسب به کار گرفته شود.

هدف از پژوهش حاضر بررسی ضرورت و اهمیت تشویق و تنبیه در امر آموزش میباشد که بررسی آموزه های دینی و قرآنی و همچنین نظر روانشناسان به ما نشان میدهد که هر کدام از این دو مقوله در جایگاه خود اهمیت ویژه ای در آموزش دارند که اعمال آنها باید با توجه به شرایط سنی و جنسی و روحی دانشآموز در نظر گرفته شود. نوع تحقیق حاضر کاربردی، روش تحقیق زمینه ای میباشد که در قالب پژوهش روایی بیان شده است. شیوهی گردآوری اطلاعات کتابخانهای و مصاحبه ای میباشد.

مقدمه

من دانشجوی ترم 4 علوم تربیتی ورودی 92 دانشگاه فرهنگیان کرمان هستم. در راه بازگشت از مشهد و در کوپه ی قطار با خانمی همسفر شدم و بعد از گپ و گفتی کوتاه وقتی متوجه شد که من دانشجومعلم هستم شروع به درد و دل کرد و گفت که از اسم معلم بیزارم.در تمام طول مدتی که آن خانم داشت برایم تعریف میکرد به فکر فرو رفته بودم که آن معلم چگونه توانسته بود معلمی که به گفته پیامبر شغل انبیا است را به این راحتی زیر سوال ببرد و با تنبیه بی جا و ناشایست کاری کند آن خانم به راحتی از معلمان بد بگویدو اینکه من چقدر به عنوان یک معلم میتوانم نقش تاثیر گذاری در مسیر زندگی و آینده ی یک فرد داشته باشم و چقدر باید حواسم به همه چیز باشد،به تفاوتهای دانش آموزانم و تفاوت هایی که یکی و دوتا نیستند و روحیه ی هر کدام با هم کاملا متفاوت است.

یاد این نظریه ی داروین افتادم که افراد یک نوع جاندار خصوصیات فردی متفاوتی دارند.باید به این نکته توجه کنم که نباید به خاطر موقعیت خانوادگی دانش آموزانم رفتار متفاوتی با آنها داشته باشمزیرا انسان اشرف مخلوقات است و استعداد رسیدن به کمال در وجود او قرار داده شده است، این استعداد در اثر تعلیم و تربیت صحیح به اوج شکوفایی می رسد و تربیت غلط مانع رشد او می گردد.

بیان مسئله

وقتی با تعجب دلیل آن همه نفرت را پرسیدم او، استخوان بر آمده ی دست راستش را نشان داد و گفت زمانی که کلاس چهارم دبستان بودم دختر مدیر مدرسه همکلاس من بود. با اینکه من خیلی از او باهوش تر بودم ولی همیشه توجه معلم به سمت او بود. هر وقت تکلیفی داده می شد با این که من بهتر از او مینوشتم او را تشویق و به من بی توجهی می کرد.

این بی توجهی باعث دل سردی و بی انگیزگی من شده بود. یک روز که تکلیفم را به دلیل مریضی و شاید کمی هم بی انگیزگی که در من ایجاد شده بود ننوشته بودم معلم جریمه ی سخت تری داد و گفت باید 10 بار از روی تکلیفی که انجام نداده بودم بنویسم تلاش خودم را کردم ولی خیلی خسته شدم و 7 بار بیشتر نتوانستم بنویسم. روز بعد معلم وقتی دید ننوشتم خودکار لای انگشتانم گذاشت و با تمام قدرت و شدت زیاد فشار داد.

بی انگیزگی من زیادتر شد و باعث شد اصلا به درسم توجه نکنم و در مقابل هر جلسه این تنبیه تکرار شد و باعث شد استخوان دست من نیاز به جراحی پیدا کند و عمل جراحی موفقیت آمیز نبود. من هم همان سال ترک تحصیل کردم و دیگر به مدرسه نرفتم با وجود اینکه خواهرو برادرانم همه ادامه تحصیل دادند. دختر آن معلم با این که زیاد باهوش نبود و برتری خاصی نسبت به من نداشت ادامه تحصیل داد و دیپلم گرفت. اوج نفرت اورا وقتی فهمیدم که گفت پسرم سال پیش علاقه داشت که شغل معلمی را انتخاب کند و من با قاطعیت تمام مانع کار او شدم.

آن خانم می گفت کاش معلم من اینقدر با رفتار و کارهایش باعث بی انگیزگی من در بچگی ام نشده بود. شاید اگر او حتی یک بار به من آفرین گفته بود هیچوقت ترک تحصیل نمیکردم و درسم را ادامه میدادم. خیلی ناراحت شده بودم و چندین روز این مسئله فکرم را مشغول کرده بود. با پدرم که فرهنگی بازنشسته است صحبت کردم او نیز خیلی متعجب شده بود و میگفت این اتفاق را در پسرها زیاد مشاهده کردم و گفت حالا که میخواهی وارد این شغل شوی دنبال این مسئله برو تا تو هم اشتباه آنها را تکرار نکنی و باعث خراب کردن آینده ی آینده سازان این مملکت نشوی و همین مورد های کوچک و به ظاهر کم است که موجب میشود آمار بیسوادی در جامعه افزایش پیدا کند.

مرحوم شهید ثانی می فرماید، آنکس که جاهل منشان را دانشی بیاموزد بهای دانش را نادیده گرفته و ضایعش کرده است و برعکس آنکس که شایستگان و کسانی را که سزاوار کسب دانشند منع کند به آن ها ستم کرده است. - ×قائمی، - 1365 فرشته 20 ساله دانشجوی ترم چهارم علوم تربیتی درباره خود چنین می گوید که فردی با احساس و بسیار با ذوق هستم و به کارهای هنری علاقه بسیاری دارم و همیشه زنگ هنر یکی از بهترین زنگ های من بوده است. متاسفانه در کلاس اول راهنمایی معلمی داشتم که بعد از آن دیگر به سمت نقاشی نرفتم.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید