بخشی از مقاله
چکیده
تولید علم دینی نیازمند یک سازماندهی است و تولیداتی که نتوانند یک پازل مشخص را تکمیل نمایند نمی توانند علم دینی را بصورت جامعی ارائه نمایند. در این مقاله با معرفی و نقد طبقه بندي هاي موجود علم سعی شده است طبقهبنديهاي معتبر از غیر معتبر شناخته شود.
طبقه بندي هاي رایج علم عبارتند از طبقه بندي بر مبناي موضوع، طبقه بندي بر مبناي روش، طبقه بندي بر مبناي غایت و طبقه بندي بر مبناي منبع. پس از معرفی و ذکر نمونه هایی از این چهار نوع طبقه بندي هر یک از آنها مورد نقد و بررسی قرار می گیرد و در نتیجه گیري مقاله عنوان می شود طبقهبنديهاي معتبر علوم بر مبناي موضوع، منبع و غایت هستند و طبقه بندي بر مبناي روش فاقد اعتبار است. لذا رویکردهاي سازماندهی علم دینی عبارتند از رویکرد موضوع محور، رویکرد منبع محور و رویکرد غایت محور.
-1 مقدمه
براي اینکه بتوان رویکردهاي سازماندهی علم دینی را شناسایی نمود، بهتر است که در ابتدا شیوه هاي تعریف و طبقه بندي علوم را معرفی نمود. مبتنی بر شیوه هاي طبقه بندي علوم می توان دانش سازمانیافتهاي را طرح ریزي نمود.
-2 تعریف و طبقه بندي علوم
دکتر سروش معتقد است می توان علوم را به سه شیوه تعریف و طبقه بندي نمود: بر اساس موضوع، روش و غایت
-1-2 تعریف و طبقه بندي علوم بر مبناي موضوع
کوئن - 1391 - علوم را بر اساس موضوع طبقه بندي می کند و معتقد است علوم یا مادي - غیرارگانیک - هستند، یا حیاتی - ارگانیک - و یا اجتماعی - فوق ارگانیک - . علوم مادي علومی هستند که درباره مواد بیجان مطالعه می کنند. علوم حیاتی علومی هستند که موضوع آن موجودات جاندار می باشند و در نهایت علوم اجتماعی علومی هستند که مخصوص انسان و پدیده هاي وابسته به زندگی اجتماعی انسان هاست. از علوم مادي می توان به زمین شناسی، از علوم حیاتی می توان به زیست شناسی و از علوم اجتماعی می توان به جامعه شناسی اشاره نمود
دیلتاي نیز علوم را برمبناي موضوع به سه دسته علوم تجربی، علوم ریاضی و علوم انسانی طبقه بندي میکند. موضوع علوم تجربی خارج از ذهن انسان هستند. موضوع علوم ریاضی در ذهن انسان است و موضوع علوم انسانی آثار مخلوق انسان می باشد
بولدینگ با در نظر گرفتن ضوابطی عمومی براي سیستم ها آن ها را در نه سطح طبقه بندي می کند. طبقهبندي وي براي شناخت سازمان و رفتار انسان ها در سازمان از اهمیت فوق العاده اي برخوردار است. درتقسیم بندي سیستمها، بولدینگ سطح اول را ساخت یا چارچوب می نامد. این سطح شامل تمام قوانین مربوط به استاتیک است که در تمام سطوح بالاتر نیز صدق می کند. حتی خود انسان که از سطح هفتم سیستم هاست، از نظر ساخت تابع قوانین سطح اول است.
سطح دوم شامل سیستم هاي متحرك یا ساعت گونه هاست. قوانین دینامیک توجیه کننده خصوصیات اصلی این سطح است. سطح سوم سیستم هاي بازخور یا سایبرنتیک است. ترموستات ساده ترین مصداق این سطح است. سطح چهارم تک یاخته است که به عنوان اولین سطح سیستم هاي باز - سیستم هایی که با محیط بیرون از خود تعامل دارند - توسط پدیده حیات از سطوح قبلی متمایز می گردد.
سطح پنجم سطح گیاه و سطح ششم دنیاي حیوانات است که ویژگی آن حرکت و احساس از طریق گیرنده هاي طبیعی است. سطح هفتم انسان است که ویژگی عمده آن خودآگاهی اوست. گیرنده هاي اطلاعاتی در این سطح به حد تکامل خود میرسند و با درك بعد زمان و قدرت تشخیص و تحلیل علامات و اطلاعات و ربط آن ها به یکدیگر انسان تصویري از محیط براي خود می سازد و جهان پیرامونش را ادراك می کند. انسان نه تنها می داند، بلکه از دانایی خود نیز آگاه است. سطح هشتم سازمان هاي اجتماعی است، این سطح دربرگیرنده انسان هاست ولی این نقش انسان است که به سیستم اجتماعی شکل میدهد، در سازمان اجتماعی یکی نقش رهبر و دیگري نقش پیرو را ایفا می کند و در این رابطه است که سازمان معنی پیدا میکند.
سطح نهم شامل دنیاي ناشناخته ها و سیستم هاي متعالی است، که در حال حاضر ما از درك آن ها عاجزیم. با توجه به سطوح نه گانه بولدینگ براي درك هر سطح باید از روش و شیوه متناسب با آن استفاده کرد، بدین ترتیب براي درك انسان و سازمان باید شیوه اي متفاوت با روش درك سطح ساختار و ساعت گونهها ابداع و مورد استفاده قرار گیرد
متناسب با تقسیم بندي بولدینگ می توان علوم متناظر با آنها را طبقه بندي نمود
-2-2 تعریف و طبقه بندي علوم بر مبناي روش
هابرماس علوم را بر اساس روش طبقه بندي می کند و معتقد است که علوم یا تجربی تحلیلی هستند، یا تاریخی و هرمنوتیک و یا انتقادي - جدول . - 4 هر یک از این علوم بر اساس علائق انسان ایجاد شده اند. علوم تجربی تحلیلی مبتنی بر علاقه انسان به مهار کردن، علوم تاریخی و هرمنوتیک بر اساس علاقه انسان به فهمیدن و علوم انتقادي بر اساس علاقه انسان به رهایی شکل گرفته اند. هدف از علوم تجربی تحلیلی، کنترل طبیعت، محیط، جوامع و افراد است. هدف از علوم تاریخی و هرمنوتیک، درك و فهم انسان، جامعه و جهان است و هدف علوم انتقادي افزایش خودآگاهی توده ها و رهایی از طریق خوداندیشی است