بخشی از مقاله

چکیده

سند تحول بنیادین نقشه راهی است که جهت گیری نظام تعلیم و تربیت کشورمان را تعیین و مسیر رسیدن به آن را مشخص نموده است. این سند جامع به کلیه حوزه های آموزش و پرورش از جمله مشکلات دانش آموزان غیرفارسی زبان پرداخته و راهکارهایی ارائه داده است . کودکان غیرفارسی زبان، بخش بزرگی از دانش آموزان کشور ماهستند.

تفاوت بین زبان رسمی و زبان مادری ، مشکلات بسیاری را برای این کودکان به وجود آورده است ؛ اینان هنگام ورود به مدرسه ، آشنایی چندانی با زبان فارسی ندارند و زبان فارسی برای آنان در حکم زبان دوم می باشد که باید به صورت علمی فراگرفته شود، اما این موضوع در مدرسه نادیده گرفته شده و یادگیری زبان فارسی به شانس و تصادف واگذار می شود . گسترش دوره های پیش دبستانی و توجه ویژه به آموزش زبان فارسی در مناطق غیر فارسی زبان ، راهکاری است که سند تحول به صورت کلی معرفی نموده است. اما طراحی برنامه زبان آموزی ویژه این کودکان و عملیاتی نمودن آن ، رسالت سنگینی است که برعهده آموزش و پرورش می باشد .

در این مقاله ابتدا به بررسی وضع موجود دوره های پیش دبستانی در مناطق غیرفارسی زبان پرداخته شده ، سپس برنامه زبان آموزی ویژه این دوره معرفی و زیرنظام محتوا به صورت مفصل مورد بررسی قرار گرفته ودرنهایت ملاک های تدوین محتوای آموزش زبان فارسی در دوره پیش دبستانی در مناطق غیر فارسی زبان ایران از منظر علم زبان شناسی ، شناسایی و معرفی شده است.

مقدمه

سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ، جامع ترین سندی است که نظام تعلیم و تربیت ما تاکنون به خود دیده است . این سند همانند نقشه راهی نحوه طی مسیر ،منابع و امکانات لازم ،تقسیم کار در سطح ملی و الزامات در این مسیررا به صورت شفاف و دقیق مشخص نموده است. مسئله دانش آموزان غیرفارسی زبان و مشکلات آموزشی متعدد آن ها که گریبانگیر بسیاری از دانش آموزان کشور ماست از نگاه تیزبین سند تحول دور نمانده و اشارات متعددی به آن گردیده است.

گسترش دوره های پیش دبستانی در مناطق غیرفارسی زبان و آموزش زبان فارسی به صورت علمی برای کودکان این مناطق ، مهمترین راهکاری است که سند تحول پیشنهاد کرده است اما به چند و چون برنامه این دوره ها اشاره ای نشده است این مهم بر عهده برنامه ریزان آموزش و پرورش نهاده شده است . بسیاری از دانش آموزان کشور ما غیرفارسی زبان بوده و به زبان هایی مانند ترکی،کردی، بلوچی و غیره سخن می گویند.

صرف نظر ازمشکلات دیگر که برای این دانش آموزان در دوران تحصیل و اشتغال پیش خواهد آمد ، مواجهه با زبان فارسی؛ به عنوان زبان رسمی آموزش؛ که این کودکان تسلط چندانی بر آن ندارند، بزرگ ترین مشکل آن ها در نظام آموزشی به شمار می آید ؛ چرا که تمامی متون و فعالیت های نظام آموزشی براساس زبان فارسی تنظیم شده است .

اکثر صاحب نظران معتقدند که باید در تمام طول تحصیل ، با کودکان غیر فارسی زبان به صورتی متفاوت برخورد نموده و برنامه های ویژه ای در جهت آموزش علمی زبان فارسی ، قبل از ورود به دبستان برای آن ها طراحی و اجرا کرد . نظر به این که آموزش و پرورش رسمی برای همه کودکان ایرانی با شکل و محتوای یکسانی شروع می شود، فرصت چندانی برای آموزش زبان فارسی در این نظام رسمی وجود ندارد .

دوره ی پیش دبستانی به دلیل انعطاف پذیری اش، مناسب ترین دوره برای آموزش زبان فارسی قبل از ورود کودکان به نظام رسمی آموزشی می باشد؛ در مناطق غیر فارسی زبان ایران به دلیل فاصله میان زبان مادری و زبان مدرسه در همان روزهای اولیه ی ورود به مدرسه ، مشکلاتی برای کودکان غیر فارسی زبان به وجود می آید که یکی از آن ها عدم برقراری ارتباط کودک با کتاب های درسی است و این در حالی است که آموزش و پرورش فرآیندی ارتباطی است و محور هر ارتباطی نیز بر پایه ی زبان است و بدون زبان نه ارتباطی صورت می پذیرد و نه آموزش و پرورشی . پژوهش های متعدد نشان می دهند که مهم ترین علت افت پنهان و ترک تحصیل در مناطق غیر فارسی زبان کشور ، عدم تسلط به زبان فارسی است.

تحقیقات بسیاری نیز بیانگر ارتباطی معنی دار بین گذراندن دوره های پیش دبستانی و موفقیت های تحصیلی در مقاطع بالاتر می باشند. شورای عالی آموزش و پرورش نیز در جلسه شماره 777بر وجود این مشکلات صحه گذاشته و برنامه ی زبان آموزی کودکان پیش دبستانی در مناطق دوزبانه را تصویب نموده است. با این توصیف ، اهمیت دوره های پیش دبستانی در مناطق غیر فارسی زبان کشور آشکار تر می شود .

در صورت طراحی برنامه ی آموزش زبان فارسی در دوره ی پیش دبستانی در مناطق غیرفارسی زبان کشور و تدوین محتوای مناسب برای آموزش علمی زبان فارسی طبق یافته های زبان شناسی و روان شناسی می توان نسبت به یادگیری علمی زبان فارسی و به تبع آن کاهش مشکلات دانش آموزان غیر فارسی زبان اقدام نمود.

اما نگاهی به وضعیت موجود دوره های پیش دبستانی در مناطق غبرفارسی زبان نشان میدهد که این مراکز از نظر کمی و در بخش غیر دولتی گسترش فوق العاده ای داشته اند اما از نظر کیفی و رسالتی که سند تحول بر عهده اینها نهاده است و یا هدفی که سند تحول پیش بینی نموده است بسیار ضعیف عمل نموده اند و هیچ برنامه منسجمی برای آموزش کودکان در این دوره وجود ندارد در این دوره ها به هرچیزی غیر از آموزش زبان فارسی توجه می شود .

در صورتی که محوریت برنامه های دوره پیش دبستانی در مناطق غیر فارسی زبلان باید زبان آموزی باشدتا این کودکان قبل از ورود این کودکان به نظام رسمی تعلیم و تربیت زبان فارسی را بر مبنای موازین زبان شناسی و به عنوان زبان دوم یاد بگیرند. در این پژوهش تلاش خواهد شد تا برنامه آموزش زبان فارسی در دوره پیش دبستانی در مناطق غیر فارسی زبان تشریح گردد همچنین تمرکز ویژه ای روی بخش محتوای این برنامه و نحوه گزینش واژگان صورت خواهد گرفت چرا که اهمیت ویژه ای در برنامه دارند.

سندتحول و دانش آموزان غیرفارسی زبان

گفتیم که در جای جای سند تحول به گسترش دوره های پیش دبستانی به عنوان راهکاری برای کاستن از مشکلات آموزشی دانش آموزان غیرفارسی زبان اشاره شده است .در اینجا به این موارد اشاره کوتاهی می شود: فصل اول سند تحول به بیانیه ی ارزش ها اختصاص یافته است ؛ بیانیه ی ارزش ها در واقع بایدها و نبایدهای اساسی است که باید تمامی ارکان و اجزای نظام تعلیم و تربیت با آن هماهنگ بوده و برنامه ریزان و تصمیم گیران ، در کلیه مراحل به آن ها پای بند باشند.

درفصل اول گزاره های ارزشی متعددی به صورت مستقیم یا تلویحی به آموزش زبان فارسی و تقویت دوره های پیش دبستانی اشاره نموده است؛ در بند - 16 عدالت تربیتی در ابعاد کمی، همگانی و الزامی و عدالت کیفی با رعایت تفاوت های فردی، جنسیتی، فرهنگی و جغرافیایی - ، در بند - 19صیانت از وحدت ملی و انسجام اجتماعی با محوریت هویت مشترک اسلامی ایرانی - و در بند - 21تقویت گرایش به زبان و ادبیات فارسی به عنوان زبان مشترک - ؛ مطرح گردیده است.بدیهی است لازمه تحقق این گزاره های ارزشی ، طراحی ساز و کاری منسجم و نظام مند می باشد که در فصل های دیگر ، در خود سند تحول به آن اشاره گردیده است که همان گسترش دوره های پیش دبستانی در مناطق غیر فارسی زبان و توجه ویژه به آموزش زبان فارسی در این دوره می باشد.

در فصل پنجم سند تحول که به هدف های کلان اختصاص یافته است در هدف کلان سوم - گسترش و تأمین همهجانبه عدالت آموزشی و تربیتی - نیز به این مسئله پرداخته شده است. در فصل ششم سند تحول بنیادین در بند - 4توسعه و نهادینه کردن عدالت آموزشی و تربیتی در مناطق مختلف کشور و تقویت آموزش و پرورش مناطق مرزی با تأکید بر توانمندسازی معلمان و دانش آموزان این مناطق با تمرکز بر کیفیت فرصتهای تربیتی هماهنگ با نظام معیار اسلامی - بر نیازهای ویژه دانش آموزان غیر فارسی زبان تاکید شده است.

برای تحقق گزاره های ارزشی و هدف های کلان ،هدف های عملیاتی و راهکارهایی در فصل هفتم پیش بینی شده است که در این قسمت به آن ها اشاره می شود. در هدف عملیاتی شماره - 5تأمین و بسط عدالت در برخورداری از فرصتهای تعلیم و تربیت با کیفیت مناسب با توجه به تفاوت ها و ویژگی های دختران و پسران و مناطق مختلف کشور - مد نظر می باشد که برای تحقق این هدف راهکار - - 5-1 تعمیم دوره پیشدبستانی به ویژه در مناطق محروم و نیازمند حتیالامکان با مشارکت بخش غیردولتی با تأکید بر آموزشهای قرآنی و تربیت بدنی و اجتماعی - وراهکار - -5-3 توانمندسازی دانش آموزان ساکن در مناطق محروم، روستاها، حاشیه شهرها، عشایر کوچنشین و همچنین مناطق دوزبانه با نیازهای ویژه، با تأکید بر ایجاد فرصتهای آموزشی متنوع و با کیفیت - پیش بینی شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید