بخشی از مقاله
چکیده
استفاده بهینه از منابع یکی از مهمترین عوامل در راه رشد و توسعه اقتصادي و اجتماعی بشري است. در بین منابع در دسترس سازمان ها دو عامل نیروي انسانی و زمان از اهمیت ویژه اي برخوردارند. مهارت و تخصص نیروي انسانی، دانش، تجربه و آگاهی او در تلفیق، ترکیب و هماهنگی منابع در جهت اهداف توسعه از عوامل کلیدي پیشرفت جوامع بوده است و زمان نیز به علت محدود بودن آن از جایگاه ویژه اي برخوردار است. درکنار علوم انسانی و فنی بکار گرفته شده در درون سازمان ها، علم مطالعه کار با هدف افزایش بهره وري منابع انسانی و ایجاد بهبود در روش هاي انجام کار توانسته است کمک شایانی به استفاده بهینه از دو رکن مهم منابع و زمان در سازمان نماید.
این مقاله با هدف انتخاب روش مناسب براي اجرا و پیاده سازي سیستم اطلاعات مدیریت کار و زمان که یکی از مهم ترین مباحث مورد طرح در سطح حوزه هاي ارائه دهنده خدمات است طرح گردیده که در آن با شناسایی جریان گردش اطلاعات مرتبط با مدیریت کار و بهره گیري و بکارگیري تکنیک هاي مطالعه کار به پیاده سازي سیستم اطلاعات مدیریت کار و زمان در سطح سازمان ها پرداخته است. لذا در راستاي تحقق این مهم، محقق با استفاده ترکیبی از تکنیک هاي کارسنجی و زمان سنجی در سطح حوزه پایلوت و مصاحبه و مشاهده فعالیت ها به منظور جمع آوري داده هاي اولیه و جمع بندي نتایج حاصله، در جهت طراحی سیستم اطلاعاتی مدیریت کار و زمان مبادرت ورزیده است.
واژههاي کلیدي: سیستم اطلاعاتی مدیریت، مطالعه کار، روش سنجی، کارسنجی، زمان سنجی
مقدمه
علم مطالعه کار به علت نیاز به رقابت و افزایش بهره وري و توجه به زمان، در جوامع پیشرفته امروزي نسبت به جوامع سنتی توسعه یافته، ابزاري بسیار مهم براي استفاده کارآمد و بهینه از منابع و افزایش بهره وري در کنار ایمنی و حفاظت نیروي انسانی گردیده است.امروزه سازمان هاي مدرن با استفاده از نظرات و مشاوره هاي متخصصین روش سنجی و کارسنجی در بهسازي روشها، کوتاهتر کردن زمان انجام کارها و طراحی بهینه مکان هاي کاري، منافع زیادي را کسب نموده اند .امروزه می توان مشاهده نمود که بسیاري از پروژه ها هنوز شکست می خورند و توسعه کارها با هدر رفتن منابع همراه است، بازتاب این موضوع در بسیاري از مطالعات مرتبط با چالش هاي موجود درگزارش هاي متنوع است که دلایل آن را می توان در عدم موفقیت در توسعه سیستم هاي اندازه گیري جستجو کرد - پویستر و استریب1، 1999، ویسنیوسکی و استیوارت2، 2004، رانتانن3 و همکاران، . - 2007
سیستم هاي فنی کامل اگر نتوانند یکپارچگی مناسبی را در میان مدیریت و ساختار سازمانی برقرار نمایند غیرقابل استفاده خواهند بود، با وجود پیاده سازي اندازه گیري هاي گسترده در سازمان ها ، فرهنگ اندازه گیري در سازمان هاي عمومی هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد - فرایر4 و همکاران، . - 2009براي پیاده سازي اندازه گیري عملکرد به کسب اطلاعات در مورد بهترین روش هاي اندازه گیري ، دانش هاي ویژه و تجارب خاص نیاز است. سیستم هاي اندازه گیري عملکرد در بخش عمومی اغلب بطور خاص به مسائل مربوط به بهره وري می پردازد - هاجکینگسون5،. - 1999بهره وري در سازمان ها به عنوان یک مفهوم مسئله ساز است که سازمان از تصویر بوجود آمده از آن در اذهان کارکنان خویش رنج می برد.
کارکنان معمولأ واژه بهره وري را با کاهش هزینه ها و حذف نیرو هاي انسانی هم راستا می دانند، هرچند که بهره وري در اصل می تواند باعث بهبود خروجی ها و فرآیند هاي انجام کار در سازمان باشد - گرونروس و اویاسالو6، . - 2004اندازه گیري بهره وري در بخش عمومی می تواند در خصوص عدم در نظر گرفتن ویژگیهاي منحصر به فرد سرویس ها و خدمات مورد انتقاد قرار بگیرد. مدل هاي بهره وري خدمات به جنبه هاي کیفیت خدمات در کنار دیدگاه کارایی محور موجود در تفکر سنتی توجه می نماید - گرونروس و اویاسالو، . - 2004توسعه اندازه گیري با هدف بهبود بهره وري میتواند به خواستگاه ویژه اي از نقطه نظر پیاده سازي بدل شود - آکی جا آسکلااینن و سیلانپاآ7، . - 2012از سال 1990، سیستم هاي اندازه گیري عملکرد، ابزار مدیریتی قدرتمند بودند که از طریق ارائه پیشنهادات کمی و اطلاعات فشرده از تصمیم سازي در سازمان ها پشتیبانی می نمودند و شواهدي از اجراي موفقیت آمیز آن سیستم ها را می توان در سازمان هاي موفق مشاهده نمود - ویسنیوسکی و اولافسون8، . - 2004
براي همگام سازي اهداف بهره وري حاصل از زمان سنجی در تصمیمات سازمانی می بایست سازمان ها به سوي بهره گیري از سیستم هاي اطلاعاتی مدیریت در مدیریت نتایج حاصل از پیاده سازي اندازه گیري مدیریت زمان گام بردارند.تا دهه 1960، نقش اغلب سیستم هاي اطلاعاتی ساده بوده و فعالیت هاي پردازش مبادلات، بایگانی، حسابداري و دیگر کاربردهاي پردازش الکترونیکی داده ها را پشتیبانی می نمودند. سپس نقش دیگري به عنوان پردازش تمامی این داده ها به اطلاعات مفید به آن افزوده شده و سیستم هاي اطلاعاتی مدیریت متولد شدند. این نقش جدید به توسعه کاربرد هاي جدید در کسب و کار می پردازد و براي کاربران نهایی مدیریت، گزارش هاي مدیریتی از پیش تعیین شده اي فراهم می نماید که این گزارش ها، اطلاعات مورد نیاز براي تصمیم گیري مدیران را فراهم می سازند. - جیمز.ا.ابراین و جورج مارکاس9، - 1391