بخشی از مقاله

چکیده

عدالت فضایی و حق بهره مندی از حقوق شهری از موضوعات مورد بحث و علاقه میان جغرافیدانان، طراحان شهری، متخصصان علوم اجتماعی، گروه های فعال اجتماعی و نهادهای غیردولتی همچنین حکومتهای ملی است. همکاری میان رشته ای این گروهها موجب انسجام اجتماعی، تنوع فرهنگی شهری، همبستگی و آموزش حقوق شهروندی، اداره دمکراتیک شهری و نهایتا توسعه پایدار شهری برای همه ساکنین شهر خواهد بود.

از آنجایی که نیمی از شهروندان هر شهر را زنان تشکیل می دهند که در بسیاری از فعالیتهای شهری همسان مردان مشارکت دارند و با توجه به گوناگونی نقش زنان و تفاوتهای میان این نقشها نسبت به نقش مردان حمایت ازحقوق زنان در شرایط عمومی حاکی از اعمال عدالت فضایی در شهرخواهد بود.
این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم حق بهره مندی ازحقوق شهری و با تاکید بر مشارکت و یا نقض مشارکت زنان در زندگی روزمره شهر به لایه های متفاوت زندگی زنان به عنوان شهروندان، عدالت فضایی شهر را به چالش کشیده و به بررسی وضعیت مشارکت زنان در قدرت و سیاست های شهری در منطقه خاورمیانه می پردازد.

سوال آیا عدالت فضایی شهر در مفهوم غایی خود حقوق زنان و امنیت حضور آنان را در سطوح مختلف شهری پوشش خواهد داد و وضعیت زنان در منطقه خاورمیانه به لحاظ مشارکت در سیاستهای شهری چگونه است؟ بنظر می رسد با توجه به گزارش های سالانه سازمان ملل در رابطه با حضور زنان در پارلمانها و یا سطح وزارتی و شهرداری ها هنوز در بسیاری از شهرهای بزرگ حتی آنها که مدعی برقراری عدالت فضایی و اعمال صحیح سیاستهای شهری هستند، برابری حقوق زنان با مردان در دستیابی به موقعیت های متفاوت شهری دچار تردید است و مشارکت زنان در سیاستهای شهری در منطقه خاورمیانه روند افزایشی بسیار کندی را دنبال می کند.

مقدمه

عدالت فضایی و حق بهره مندی از حقوق شهری از موضوعات مورد بحث و علاقه میان جغرافیدانان، طراحان شهری، متخصصان علوم اجتماعی، گروه های فعال اجتماعی و نهادهای غیردولتی همچنین حکومتهای ملی است. همکاری میان رشته ای این گروهها موجب انسجام اجتماعی، تنوع فرهنگی شهری، همبستگی و آموزش حقوق شهروندی، اداره دمکراتیک شهری و نهایتا توسعه پایدار شهری برای همه ساکنین شهر خواهد بود.

از آنجایی که نیمی از شهروندان هر شهر را زنان تشکیل می دهند که در بسیاری از فعالیتهای شهری همسان مردان مشارکت دارند و با توجه به گوناگونی نقش زنان و تفاوتهای میان این نقشها نسبت به نقش مردان حمایت ازحقوق زنان در شرایط عمومی حاکی از اعمال عدالت فضایی در شهرخواهد بود. این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم حق بهره مندی ازحقوق شهری و با تاکید بر مشارکت و یا نقض مشارکت زنان در زندگی روزمره شهر به لایه های متفاوت زندگی زنان به عنوان شهروندان، عدالت فضایی شهر را به چالش کشیده و به بررسی وضعیت مشارکت زنان در قدرت و سیاست های شهری در منطقه خاورمیانه می پردازد.

سوال آیا عدالت فضایی شهر در مفهوم غایی خود حقوق زنان و امنیت حضور آنان را در سطوح مختلف شهری پوشش خواهد داد و وضعیت زنان در منطقه خاورمیانه به لحاظ مشارکت در سیاستهای شهری چگونه است؟ بنظر می رسد با توجه به گزارش های سالانه سازمان ملل در رابطه با حضور زنان در پارلمانها و یا سطح وزارتی و شهرداری ها هنوز در بسیاری از شهرهای بزرگ حتی آنها که مدعی برقراری عدالت فضایی و اعمال صحیح سیاستهای شهری هستند، برابری حقوق زنان با مردان در دستیابی به موقعیت های متفاوت شهری دچار تردید است و مشارکت زنان در سیاستهای شهری در منطقه خاورمیانه روند افزایشی بسیار کندی را دنبال می کند.

ازمحدودیت های اجتماعی، اقتصادی و یا سنی، جنسی و قومی که از حقوق اولیه شهری شان است در رنجند. سیاستهای عمومی که منجر به این محدودیت ها می شود مشارکت در ساختار شهری شهر نشینان را نادیده می گیرد. جنسیت و توسعه شهری دو مقوله کاملا مرتبط به هم بوده و سیاستهای شهری هرگز به دور از این چشم انداز نخواهند بود. شناخت فضا و محیط به لحاظ حضور زنان مدت زیادی است که در تجزیه و تحلیل های فضاهای شهری مطرح شده است و نظر بسیاری از طراحان شهری، پژوهشگران علوم اجتماعی وجغرافیدانان را به خود جلب نموده است.

مقاله حاضر می تواند به آمادگی سیاستگذاران برای تساوی قابل ملاحظه نقش زنان و مردان در فضای شهری کمک نموده و پارامترهای کلیدی از فضای جنسیتی در آینده شهری را مورد بررسی قرار دهد. زیرا شهرهای آینده برای اینکه از دستاوردهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی عقب نمانند به احتمال زیاد توسط زنها نیز اداره خواهند شد.

براستی در حالی که یک مرحله گذار شهری در کشورهای در حال توسعه مانند کشورهای منطقه خاورمیانه، دامنه را برای برابری جنسیتی در حضور مشترک شهرنشینی بازتر می نماید و با توجه به فرصت های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بیشتر برای زنان، همچنان سدهای قدرت جنسیتی در میان طبقه فقیر شهری باقی مانده است.

مقدمه: نیمی از جمعیت دنیا در شهرها زندگی می کنند و کارشناسان پیش بینی می کنند که در سال 2050 این میزان به %65 افزایش یابد. شهرها سرزمینهایی با پتانسیل های گسترده اقتصادی، محیطی، سیاسی و ارزشها و تفاوتهای فرهنگی بوده که زندگی شهری را با همنوعان و سرزمین پیوند می دهد. زنان یکی از ارکان اصلی توسعه شهری بوده و بسیاری از مشاغل و مناصب شهری را برعهده دارند.

درعین حال در سراسر جهان هنوز تفاوتهایی در میزان و تعداد سهم زنان نسبت به مردان از مشارکت های شهری به چشم می خورد. این امر در میان کشورهای در حال توسعه بیشتر بوده و نابرابری های بسیاری را میان مردان و زنان در حضور فعال در سطوح تصمیم گیری و حکومتی و بهره مندی برابر زنان از این مناصب نشان می دهد. حق بهره مندی در شهر که اولین بار توسط هنری لوبور عنوان شد سوای حقوق شهروندی برابر برای همه اعم از زنان و مردان، برشاخص قدرت یابی زنان و حضور آنان در همه عرصه های شهری بخصوص در سطوح تصمیم گیری تاکید داشته و عدالت فضایی شهر را منوط به دستیابی به این شاخص می پندارد.

حضور زنان در جریان اصلی امور اداری و بوروکراسی بخش حیاتی مشارکت در حاکمیت شهری است اما این حضور در مناصب دولتی به تنهایی نمی تواند در حکم مشارکت آنها در جریان تصمیم گیری ها باشد. باورهای سیاسی - ایدئولوژیکی و گاها رقابت با ادعای جنسیت در نتیجه پیچیدگی ارتباط میان زنان در قدرت و حوزه نفوذ آنان، مشارکت فعال زنان را در سطوح تصمیم گیری های شهری متاثر می سازد. با اینحال این مسایل نتوانسته ارزش مهم و نهادین و عملی افزایش زنان را در کسب پست های دولتی کاهش دهد.

زنان بخش قابل توجه و گاها یک اکثریت شهری را تشکیل می دهند و در شهرهایی که روندهای دمکراتیک حاکم است، حضور زنان در پست های دولتی به معنای حضور دمکراسی و نهادینه کردن مشروعیت صدای زنان در جایگاه قدرت است. آمارهای سازمان ملل متحد در رابطه با نابرابری های جنسیتی نشان می دهد که زنان در منطقه خاورمیانه از حقوق بهره مندی شهری کمتری به نسبت دیگر مناطق دنیا برخوردارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید