بخشی از مقاله
چکیده
یکی از معانی مهم و موثر در ارتباط انسان و محیط که مورد توجه طراحان بوده است، حس تعلق می باشد. حس تعلق به مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات آنها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد .
در حقیقت احساس تعلق به مکان شاخصی است که از طریق آن می توان میزان متمایز بودن آن مکان را برای مردم، نسبت به دیگر مکان ها سنجید حس مکان علاوه بر این که موجب احساس راحتی از یک محیط می شود، از مفاهیم فرهنگی مورد نظر مردم، روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه در یک مکان مشخص حمایت کرده و باعث یادآوری تجارب گذشته و دست یابی به هویت برای افراد می شود. این مقاله در ابتدا به معنای حس مکان و مفهوم آن پرداخته و در ادامه سطوح مختلف و عوامل شکل دهنده آن ر ا بیان می کند و در نهایت نتیجه کلی از تأثیرات این عوامل ارا ئه می شود.
مقدمه
محیط مصنوع، شبکه ای پیچیده از روابط متنوعی است که نه تنها بین افراد با همدیگر بلکه بین افراد و محیط نیز رخ می دهد .زمانی که ارتباط انسان و محیط مبتنی بر تجربه ای برای انسان باشد، محیط به مکان تبدیل می شود .این ارتباط بدین معنی است که مکان یعنی یک بخش از تجربه محیطی، همراه با همگرایی شناختها ، تأثیرات و رفتارهای افرادی که با آنها زندگی می کنند - pretty - ,2003 ارتباط با مکان را می توان از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار داد .
برای نمونه از لحاظ مقیاس می تواند بسیار بزرگ باشد - کشور - شهر - ، اندازه متوسط - محله - داشته باشد یا حتی کوچکتر - خانه - باشد - پرتوی،. - 1388 آنها می توانند ملموس یا سمبولیک، تجربه شده یا تجربه نشده، شناخته یا ناشناخته باشد .در افراد مختلف، روابط حاصل از ارتباط با مکا نهای متنوع حسهای متفاوت از هم ایجاد می کند .که به ویژگیهای فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی آن مکان مرتبط است .
مکان ها دارای مقیاس متفاوت هستند. مکانی که ما حس تعلق بیشتری به آن داریم ممکن است اتاقمان ،خانه مان ،آپارتمانمان،محله ،شهر یا کشورمان باشد احساس تعلق مفهومی است که در مرحله توصیف، به ابعاد وعوامل تشکیل دهنده آن قابل تجزیه است، اما در مرحله ادراک، درکی کلی از محبت و عاطفه نسبت به مکان است که شاید حتی برای شخص قابل وصف و بیان نباشد با این اوصاف در تفکیک ابعاد مختلف تشکیل دهنده حس تعلق، با توجه به آنچه که در ادبیات محققین این حوزه آمده است، ابعاد متفاوتی از محیط فیزیکی و معماری محیط گرفته تا عوامل روانشناسانه شخص و اجتماع، در ایجاد حس تعلق به مکان سهیم اند.
تعلق مکان، پیوندی است بین یک فرد یا گروه و مکان، که بر اساس سطح فضایی، درجه اختصاصی بودن، و ویژگی های اجتماعی یا کالبدی مکان، متغیر است و از طریق احساس، شناخت، و فرایندهای روانشناسانه رفتاری، آشکار می گردد. در گفتار حاضر با تأکید بر ابعاد کالبدی، اجتماعی و بعد روانشناسانه ادراک و شناخت شخص، این ابعاد را در دو دسته عوامل درون فردی و برون فردی ایجاد کننده حس تعلق، تقسیم بندی می کنیم. لذا روشن است که عامل های درون فردی عواملی هستند که از درون شخص حس تعلق را کنترل کرده و به بعد روانشناسانه ادراک و شناخت مربوط اند. همچنین عامل برون فردی نیز از محیط خارج بر شخص تأثیر می گذارند مانند بعد کالبدی، اجتماعی و فرهنگی.
ابعاد حس تعلق:
آنچه که در پژوهش ها در مورد ابعاد حس تعلق به مکان ارائه می شود، عمدتا مبتنی بر تعریف مکان به عنوان محیط اجتماعی است. از این رو تعلق به مکان نیز عمدتا تعلق به محیط های اجتماعی تعبیر و تفسیر می شود. برخی از محققین نظیر آلتمن با تاکید بر نقش اجتماعی مکان ، به تعاملات و ارتباطات فرهنگی- اجتماعی در مکان اشاره و تعلق به مکان را از منظر تعلق اجتماعی - یعنی گونه ای از تعلق به خاطر مردم - استفاده کنندگان - - تعبیر و تفسیر نموده اند . با این حال ،محققین دیگری نیز بر نقش عناصر کالبدی به عنوان عوامل مهم دیگر در شکل گیری حس تعلق تاکید داشته و ضرورت توجه به ابعاد کالبدی را در فرایند ایجاد حس تعلق ضروری می دانند. به طور کلی می توان دو دسته بندی را برای حس تعلق به مکان اشاره کرد:
الف - تعلق اجتماعی:
این گونه تعلق که عمدتا بر پایه تعاملات و کنش های اجتماعی در محیط صورت می گیرد ، بر اساس نظریه محیط اجتماعی شکل گرفته و محیط از این منظر گونه ای از تعلق ،ترکیبی از عناصر اجتماعی را دارا می باشد که فرد در آن به جستجوی تعلق خاطر خود می پردازد - کاشانی جو،. - 1389 لاوسون در کتاب معروف خود با عنوان زبان فضا با اشاره به قوانین نا نوشته یاد برده که از هنجار های ارزشی جوامع منبعث از فرهنگ و تعاملات اجتماعی اشاره می کند.
گیفورد در پژوهش ارزشمند خود با هدف شناسایی تفاوتهای مد نظر معماران و مردم استفاده کننده از محیط، یکی از مهمترین عوامل موجود در محیط را عدم توجه به بعد اجتماعی محیط از سوی طراحان و توجه صرف به عناصرکالبدی و شاخص های فرمی ، فارغ از عوامل معنایی اشاره و با شفاف نمودن این اختلاف ، بر ضرورت تجدید نظر و شناسایی تفاوت معنایی بین طراحان و استفاده کنندگان در محیط های شهری تاکید می کند.
ب - تعلق کالبدی به مکان :
این نوع از تعلق ، برگرفته از عناصر و اجزا کالبدی مکان به عنوان بخشی از فرایند شناخت و هویت انسانی می باشد. پروشانسکی بر ضرورت توجه به عناصر کالبدی در محیط انسانی و نقش آن در شکل گیری و تداوم هویت فردی انسان اشاره می نماید. وی با تاکید بر نقش حس تعلق کالبدی در محیط انسانی و نقش آن در شکل گیری و تداوم هویت فردی انسان اشاره می نماید.وی با تاکید بر نقش حس تعلق کالبدی در محیط به عنوان بخشی از هویت مکانی،آنرا جزئی از هویت فردی و نهایتا هویت اجتماعی افراد در محیط های مختلف می داند. - Proshansky,1983 -
عوامل تشکیل دهنده حس تعلق :
با توجه به بررسی به عمل آمده و از رویکرد نگرش های مختلف بر اساس مدل معنایی محیط، حس تعلق در معماری برآیند 3 عامل فرد ، دیگران و محیط می باشد که در یک فرایند 3 قطبی معنای محیطی حس تعلق را ایجاد می نمایند. بر این اساس و با توجه به تشریح عناصر مختلف حس تعلق از رویکرد های معرفت شناسی، هستی شناسی و ابعاد مختلف آن ، عوامل تشکیل دهنده حس تعلق در طراحی به صورت زیر ارائه می گردد:
:1 عوامل ادراکیB شناختی فردی:
همانطور که اشاره شد حس تعلق ترکیبی پیچیده از معانی ،نماد ها و کیفیت های محیطی است که شخص یا گروه به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه از یک مکان خاص ادراک میکنند. این معنا که عمدتا بر پایه ارتباط عاطفی فرد با محیط قرار دارد، در طراحی به صورت نمود کالبدی خود را نمایان می سازد. شناخت و ادراک فرد از یک مکان از شروط اولیه برای ایجاد حس تعلق به مکان می باشد، بدین منظور محیط هایی با خوانایی و تمایز کالبدی برای استفاده کنندگان جزء محیط های مطلوب بوده و ادراک و شناخت بهتری از سوی افراد در آن صورت می گیرد . عوامل کالبدی همچون مشخص نمودن حرایم،حدود مالکیت و همسایگی ها از مهمترین عوامل ادراک مناسب انسانی از محیط می باشدکه فرد بر اساس شایستگیها و انگیزش های خود به کنکاش و تجربه از محیط می پردازد.
-2 عوامل اجتماعی:
به همان نسبت که عوامل ادراکیBشناختی فردی در شکلگیری حس تعلق به عنوان گام اولیه در این مسیر می باشد ، نقش متغیر های اجتماعی نظیر فرهنگ ،نمادها و نشانه های اجتماعی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است،به طوریکه تا قبل از سال 1978 عمده تحقیقات صورت گرفته بر نقش عوامل اجتماعی در شکل گیری این حس پرداخته بوده و متغیر های کالبدی جایگاهی در تحقیق نداشتند. محققین معتقد هستند که آنچه محیط کالبدی را به عنوان نماد بستر تعامل اجتماعی بیان می کند، در اصل نمادها وسمبل های محیطی مشترک اجتماعی از یک طرف و از طرف دیگر قابلیت محیط در تامین و گسترش این بعد از نیاز های انسانی است.
در اصل همه انسان ها دارای نیاز اجتماعی هستند ودر هرم نیاز های انسانی درجستجوی تعلق به خویشاوندان و دوستان می باشند. در این مرتبه از حس تعلق، محیط به عنوان بستر فعالیت های اجتماعی و فرهنگی است که افراد ،عناصر کالبدی را بر اساس ادراک و نظام ساختار شناختی خود کشف و تفسیر میکنند. در این دسته از عوامل ،عناصر کالبدی نظیر فرم ها شامل اشکال ، بافت و رنگ منبعث از لایه های اجتماعی محیط نقش ارتباطی با استفاده کنندگان ایفا می نمایند که هریک بر اساس داده های فرهنگی در طول تاریخ معماری محیط، به دست آمده و حاوی معنای خاص خود می باشند.
- 3 عوامل محیطی B کالبدی:
این دسته از عوامل بر اساس نظریه مکان B رفتار در روانشناسی محیطی، به دسته بندی محیط به دو عامل مهم فعالیت و کالبد می پردازند. فعالیت های حاکم در یک محیط را بر اساس عوامل اجتماعی ،کنش ها و تعاملات عمومی انسان ها تعریف می کنند و کالبد را به همراه متغییر های فرم و ساماندهی اجزا، به عنوان مهم ترین عوامل در شکل گیری حس تعلق محیط ارزیابی می نماید.
عناصر کالبدی از طریق ایجاد تمایز محیطی، ارتباط درون و بیرون در فضاها به ایجاد حس تعلق می پردازند. شکل،اندازه ،رنگ ، بافت و مقیاس به عنوان ویژگی های فرم هر یک نقش موثر در شکل گیری حس تعلق داشته و نوع ساماندهی و چیدمان اجزا کالبدی نیز عامل موثر دیگر می باشد. از سوی دیگر عناصر کالبدی از طریق هم سازی و قابلیت تامین نیازهای انسان در مکان در ایجاد حس تعلق موثر می باشند. در طراحی، هریک از متغیر ها ی رنگ ، شکل،بافت ،مقیاس و نوع ساماندهی بر اساس نیازهای انسانی و تامین نوع فعالیت مورد نظر در فضا ها از اهمیت خاص برخوردار می شوند که بیانگر قابلیت محیطی است که فرم عملکرد را شکوفا می کند - مطلبی،. - 1385
مدل عوامل تاثیر گذار در شکلگیری حس تعلق:
حس تعلق برایند تعامل سه قطب فرد ، دیگران و محیط می باشد. در طراحی محیطی فعالیت ها و عناصر کالبدی در هم ساختاری بایکدیگر و با در نظر گرفتن سطوح مختلف نیازهای انسانی نقش اساسی محیطی را دارند. پیش بینی فعالیت هایی با مراودت اجتماعی در محیط و تامین کالبدی آن از طریق ویژگی های شکل ،ابعاد،رنگ مقیاس و روابط بین اجزاء کالبدی در مکان از عوامل اساسی تاثیرگذار در حس تعلق می باشند. مدل ارائه شده بیانگر وجوه پیچیده و چند وجهی حس تعلق در مکان بوده و عناصر کالبدی محیط از طریق تامین فعالیت ها و ایجاد تمایز و ارتباط بین درون و بیرون شکلگیری آن موثر می باشند.
نتیجه گیری:
بعد از بررسی میکانیسم ها وفرآیند های متفاوت ارتباط انسان با محیط و تمرکز بر حس مکان ،مطالعات نشان می دهد که درک روابط انسانی و مکان مستلزم تجسم کردن زمینه های فیزیکی و اجتماعی -فرهنگی است و مکان،جایی است که احساسات می تواند ابزار شود و این احساس با برقراری پیوند بین انسان و مکان،زمینه ای برای تفاوت ها ،جهت یابی و درک فضایی پدید می آورد. حس مکان ،دارای دو بعد است :یکی ریشه در باورها و اعمال فرهنگی دارد و فرد را با مکان ارتباط می دهد که شامل عناصر غیر فیزیکی و دارای کیفیت ذهنی است. دیگری متاثر از زمینه های بیرونی و کالبدی است که بیشتر بر جنبه های فیزیکی تاکید دارد و طراح می تواند بر آن تاثیر داشته باشد.
برای ایجاد حس مکان ،محیط باید دارای کارکترها وساختاری ویژه باشد. بدین منظور تمام محیط مصنوع به صورت یک کل یکپارچه می بایست در طراحی مد نظر قرار گیرد. مشخصات کالبدی مانند پیوستگی بصری ، محصوریت بصری،تضاد و تنوع،دید،خروجی و ورودی ،منظر سازی و نام گذاری از عناصر عینی هستند که حس مکان را افزایش و تقویت کرده، باعث ایجاد حسی قوی از فضا در ساکنین آن محیط برای زندگی در آینده آن مکان می شود . و محصول آن ارزیابی مثبت ساکنین از محیط زندگی خواهد بود.
نتایج نشان می دهد نمود کالبدی در محیط و در طراحی منبعث از 3 مقوله و ویژگی انسانی در رشته های طراحی محیطی شامل: ادراک،شناخت و احساس افراد می باشد. بر این اساس،ویژگی های کالبدی نظیر - فرم ، شکل،رنگ و اندازه ،بافت و مقیاس - به همراه نوع ساماندهی و روابط بین اجزا اهمیت پیدا میکند. در بعد ادراکی و شناخت ،عناصر کالبدی از طریق تعریف محدوده و قلمرو،محصوریت فضا،تمایز کالبدی بین مکان ها ،ارتباط بین درون و بیرون در یک مکان،خوانایی و انطباق با الگو های رفتاری ،نقش خود را ایفا می نماید. در بعد احساسی نیز با نمود کالبدی سمبلها،نمادهای فرهنگی،خاطره ها و تصاویر ذهنی انسان ها خود را نشان می دهند.