بخشی از مقاله
چکیده
سیستم های برنامه ریزی منابع سازمانی یکی از مهمترین دستاوردهای توسعه فناوری اطلاعات در دهه های گذشته می باشد.از زمانیکه سیستم های ERP پتانسیل بالای خود را در دستیابی سازمان ها به منافع پایدار نشان داده اند ، پیاده سازی و اجرای آنها روز به روز در سازمان های تجاری جهت رقابت در بازار شدیداً رقابتی امروز افزایش یافته است.پیاده سازی این سیستم ها هزینه بر بوده و بنا بر اعلام موسسه پانوراما در سال 2016 ، سازمان ها % 6/5 از درآمد سالیانه خود را در خصوص صرف کرده اند .
از طرفی زمان اجرایی این پروژه ها بین 18 تا 24 ماه تخمین زده شده است.لذا این پروژه ها چه به لحاظ هزینه و چه به لحاظ زمان ، سازمان ها را باچالش جدی در انتخاب و پیاده سازی آن مواجه می کند اما چاره ای جز انتخاب آن ندارند.آنچه به مراتب برای سازمان ها خطر آفرین و جبران ناپذیر خواهد بود ، شکست در پیاده سازی و اجرای این سیستم ها بوده که در مواردی تا پنج برابر هزینه پیاده سازی ضرر و زیان متوجه سازمان ها شده است.
از همین رو شناسائی عوامل کلیدی و بحرانی شکست این پروژه ها بسیار حیاتی و ضروری است تا با استفاده از تجربیات گذشته و پیش بینی شرایط آینده بازار رقابتی ، سازمان ها چه به لحاظ سرمایه های فنی و چه به لحاظ سرمایه های انسانی ، آماده پذیرش پیاده سازی این سیستم ها باشند.در این مقاله سعی شده است با مرور ادبیات گذشته دلائل کلیدی شکست در پروژه های ERP طبقه بندی و رتبه بندی گردد. نکته قابل توجه این است که در بیشتر تحقیقات انجام شده چه در ایران و چه در خارج از ایران ، دلائل مرتبط با سرمایه های انسانی اعم از مدیران ، کاربران و کارکنان بسیار تاثیرگذارتر از دلائل سرمایه های فنی از قبیل زیرساخت ها ، مشاوران ، فروشندگان و ... بوده است.
-1 مقدمه
با توسعه فن آوری امکان مدیریت زمان به صورت بهتر و موثرتر فراهم شده است. فن آوری کلیه عادات و رفتارهای ما را در طول شبانه روز کنترل و در برخی مواقع هدایت میکند. یکی از عمدهترین و مهمترین فرآیندهای تحت تاثیر قرار گرفته ، تجارت و کسب کار میباشد. تجار و کسبه اگر میخواهند در بازار رقابتی امروز ادامه حیات دهند بایستی خود را با پیشرفتهای فنآوری ، همگام و بروز نمایند. در همین راستا فنآوری، راهکارهایی را به شرکتها جهت برنامهریزی بهتر منابع و بهبود خدمات با رویکرد بالا بردن منافع سازمانی ارائه مینماید.
با افزایش رقابت و بالا رفتن چالشهای کسب و کار که همواره همراه با تغییرات تقاضا میباشد، سازمانها نیازمند تغییرات بنیادین در زیرساختهای کنونی خود که در امور کسب و کار تاثیرگذار هستند، میباشند. در همین راستا امروزه تعداد زیادی شرکتها از راهکارهای بسیار شناخته شده تحت عنوان برنامهریزی منابع سازمانی بهره میگیرند[1]در طول دو دهه اخیر بسیاری از سازمانها سیستمهای برنامهریزی منابع سازمانی رادر صنایع خود به دلایل و انگیزههای مختلف و با نگاه مهندسی مجدد فرآیندهای تجاری در سطوح عملیاتی سازمان، به اجرا گذاشتهاند.
با توجه به پیچیدگی این سیستمها و نیاز به سرمایهگذاری مالی و زمانی مناسب، پذیرش و ایجاد یک سیستم برنامهریزی منابع سازمانی بسیار مهم تر و حیاتی تر از گذشته محرز شده است. هر چند پیاده سازی این سیستمها شکستهایی را در سالهای اخیر تجربه کرده و حتی در مواردی این شکستها متوجه کلیه مراحل پیادهسازی بوده است. بنابراین به نظر میرسد میبایست از تجربیات و آموزههای کنونی اجرایی این سیستمها جهت بهبود و بالا بردن ضریب موفقیت آن حداکثر استفاده را انجام دهیم. [2]
مطابق با گزارش اخیر موسسه پانوراما در سال 2016 تنها 57% از پیادهکنندگان سیستمهای برنامهریزی منابع سازمانی، موفقیت در اجرا و پیادهسازی آن را اعلام کردند که نسبت به سال 1% 2015 کاهش نشان میدهد. این در حالی است که 43% از 215 شرکت ارزیابی شده به شکست این سیستمها و یا بی طرفی و سردرگمی از موفقیت آن اظهار نظر کردهاند که از این میزان 7% به شکست قطعی آن اذعان داشتهاند. [3]
لذا میبایست تلاش بیشتری توسط محققان و متخصصان این حوزه علمی صورت پذیرد تا از هزینههای هنگفت پرهیز شده و از طرف دیگر به سازمانها جهت استفاده بهتر از منابعشان کمکرسانی گردد. شاخصهای زیر در موفقیت یا عدم موفقیت پروژههای پیادهسازی و اجرای برنامهریزی منابع سازمانی نقشآفرینی میکنند اما بخش جزئی از آنها مربوط به شاخصهای فنآوری میباشند. بسیاری از آنها به حوزههای دیگری از جمله منابع انسانی، استراتژی سازمان، مدیریت پروژه، مدیریت ارشد، ساختار سازمانی، ارتباطات و مسائل مالی برمیگردد.
اگرچه تعداد زیاد و متنوعی شاخص موفقیت یا عدم موفقیت روی پیادهسازی سیستمهای برنامهریزی منابع سازمانی اثر گذار است. اما بسیاری از محققین تمایل بیشتری به بررسی و پژوهش روی عوامل مهم و بحرانی موفقیت دارند که گویای آن مرور ادبیات این واژه در تحقیقات اخیر محققین در این حوزه به عنوان یکی از پرکاربردترین واژههای مربوطه میباشد ودر مقابل توجه کمتری به عوامل مهم و بحرانی شکست شده است.[4] برای اینکه قدم در مسیر روشن پیادهسازی یک سیستم برنامهریزی منابع سازمانی موفق بگذاریم ، ضروری است بررسی و تجزیه و تحلیل این شاخصهای مهم و حیاتی که میتوانند تاثیرات بسزائی در پیادهسازی برنامهریزی منابع سازمانی داشته باشند، انجام دهیم.[5]
-2 برنامهریزی منابع سازمانی
برنامهریزی منابع سازمانی سیستمی است که تمام تلاش خود را جهت یکپارچگی فرآیندهای درون یک سازمان با استفاده از یک خط مشی واحد معطوف میسازد تا دسترسی سازمان به فرآیندها و اطلاعات درون سازمانی به طور موثر و آسان صورت پذیرد.[6] هسته اصلی و مرکزی تمامی سیستمهای برنامهریزی منابع سازمانی یک پایگاه داده مشترک میباشد که تمامی عملیات ممکن در واحدهای تجاری مختلف سازمان را پشتیبانی میکند فرایندهای تجاری متنوعی از قبیل مدیریت سفارشات موجودی، مدیریت روابط مشتری، مدیریت زنجیره تامین که همگی بر روی یک بستر مشترک و یکپارچه قرار گرفتهاند تا سازمان را قادر به دسترسی ساده، موثر و سریع اطلاعات فرآیندهای درون سازمانی کنند. [7]