بخشی از مقاله
چکیده زمینه و مدخل :
امروزه سازمانها به این نتیجه رسیده اند که با پیاده سازی مدیریت دانش می توانند از ظرفیتهای فکری شان در جهت بهبود عملکرد سازمانی استفاده کنند. البته اجرای اثربخش مدیریت دانش مستلزم توجه به زیرساختها یا عوامل کلیدی است که نقش کاتالیزور دارند و موجب تسهیل و توانمندی آن می گردند. بنابراین، سازمانها هنگام طراحی و اجرای مدیریت دانش بایستی از زیرساختهای مورد نیاز آن اطمینان حاصل کنند.
هدف : هدف این پژوهش مطالعه عوامل زیرساختی مدیریت دانش ناجا میباشد.
روش : این پژوهش از بعد هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها پیمایشی است. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده که برای تایید اعتبار آن از روش و برای محاسبه پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده که ضریب پایایی پرسشنامه تحقیق برای عوامل زیرساختی %91 و برای پیاده سازی مدیریت دانش %89 برآورد شد. جامعه مورد مطالعه فرماندهان ،اساتید و مدرسین معاونت تربیت و آموزش ناجا و دانشگاه علوم انتظامی امین بوده که با استفاده از فرمول کوکران ، تعداد نمونه 260 نفر برآورد و بر اساس نمونهگیری طبقهای پرسشنامه بین آنان توزیع گردید..
نتیجه : نتایج پژوهش نشان می دهد که فرهنگ سازمانی با محوریت - - فرهنگ یادگیری، اعتماد و همکاری - - ، ساختار سازمانی با مولفه های - - عدم تمرکز و رسمیت - - ، همچنین حمایت فناوری اطلاعات و انگیزش کارکنان مهمترین زیرساختهای مورد نیاز برای پیاده سازی مدیریت دانش محسوب می گردند.
در همین راستا متغیرهای فرهنگ سازمانی - 74 درصد - ، ساختار سازمانی - 46درصد - ، انگیزش کارکنان 52 - درصد - و فناوری اطلاعات 39 - درصد - بر پیادهسازی مدیریت دانش تاثیر مستقیم دارند ، همچنین فرهنگ یادگیری، دارای بالاترین میزان اثر مثبت و رسمیت سازمانی، دارای کمترین اثر مثبت معنی دار بر پیاده سازی مدیریت دانش بوده و متغیر فرهنگ قدرت معنی دار محسوب نشد.
مقدمه
در عصر حاضر دانش و اطلاعات به یکی از ارکان اصلی رشد و توسعه تبدیل شده و جوامع در عرصه های مختلف، دانش و نوآوری را به عنوان نیروی محرکه موتور رشد و توسعه سازمان موردتوجه قرار می دهند. روند تکامل عوامل کلیدی موفقیت سازمان ها، دانش، نوآوری و برنامه راهبردی مناسب در این خصوص است؛ در همین راستا پیاده سازی صحیح مدیریت دانش در سازمان، ایده پروری را از طریق همکاری، مشارکت، هم فکری و هم اندیشی و نیز ترغیب و تشویق کارکنان به مطالعه، پژوهش و تحقیق، علاقه مند کردن آن ها به موفقیت سازمان در قالب موفقیت خود کارکنان و... رشد می دهد، می پروراند و بدان بال می دهد تا ایده و نوآوری در سازمان به اوج برسد و همراه با آن، خود سازمان را نیز به اوج برساند. البته اجرای اثربخش مدیریت دانش مستلزم توجه به زیرساختها یا عوامل کلیدی است که نقش کاتالیزور دارند و موجب تسهیل و توانمندی آن می گردند. بنابراین، سازمانها هنگام طراحی و اجرای مدیریت دانش بایستی از زیرساختهای مورد نیاز آن اطمینان حاصل کنند.
تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می دهد اولین موج تلاشهای مدیریت دانش بر پایه گذاری فناوری اطلاعات به عنوان زیرساخت فنی متمرکز بوده است و حمایت فناوری اطلاعات پیش نیاز توفیق طرح دانشی در سازمان است. فقدان چنین زیرساختی باعث از بین رفتن بخش عظیمی از اطلاعات و دانشی خواهد شد که میتواند از این طریق کدگذاری شود.
این مسئله باعث شد محققان بعدی به زیرساختهای اجتماعی مؤثر بر پیاده سازی مدیریت دانش توجه نمایند. در این دیدگاه دانش از طریق عوامل اجتماعی و انسان شکل می گیرند. این عوامل شامل فرهنگ، ساختار سازمانی و انگیزش نیروی انسانی است. در رابطه با فرهنگ سازمانی به عنوان یک زیرساخت اجتماعی داونپورت و همکارانش - 2002 - 3 معتقدند سازمان بایستی از هم راستایی پیاده سازی مدیریت دانش و فرهنگ سازمانی اطمینان حاصل نماید. همچنین پیاده سازی مدیریت دانش در صورتی اثربخش است که فرهنگ سازمانی آن را تقویت نماید و چنین فرهنگی بایستی اعتماد، همکاری و یادگیری را در بین کارکنان سازمان تشویق نماید. از طرفی فرهنگ همکاری، زیرساخت مهم تلقی می شود، چون در این فرهنگ افراد با هم تعامل داشته و دانش و ایده خود را به اشتراک می گذارند. اعتماد نیز از جنبههای دیگر فرهنگ سازمانی است که بدون وجود درجه بالایی از اعتماد متقابل، افراد در نیات و رفتار همدیگر مشکوک بوده و نسبت به تسهیم دانش دریغ خواهند کرد. لذا مدیریت دانش با ایجاد رابطه مبتنی بر اعتماد بین افراد در سازمان، تسهیل خواهد شد.
یکی دیگر از الزامات پیاده سازی مدیریت دانش، پرورش فرهنگ یادگیری است که در آن افراد به طور پیوسته در فرایند دانش آفرینی سازمان نقش دارند و به کارکنان سازمان اجازه می دهد در خصوص اقدامات سازمان به پرس و جو بپردازند و تشویق به یادگیری شوند. برخی مطالعات نشان می دهد فرهنگ قدرت و نفوذ افراد صاحب قدرت در سازمانهای دولتی بر اجرای مدیریت دانش تأثیر دارد. زیرا دانش مرتبط با قدرت است و دستیابی به قدرت می تواند برای اجرای مدیریت دانش حائز اهمیت باشد. زیرساخت اجتماعی شامل ابعاد دیگری همانند کارکنان و ساختار سازمان نیز هست.
نقش کارکنان در پیاده سازی مدیریت دانش برجسته است به گونه ای که داونپورت - 2002 - معتقد است، مدیریت دانش، مدیریت افراد است و دادن پاداش و ایجاد انگیزه در کارکنان به تحریک و تقویت رفتار مثبت در جهت اجرای اثربخشی مدیریت دانش منجر خواهد شد. بنابراین سیستمهای انگیزشی باید به باورهایی همانند خلق، انتقال و به کارگیری دانش تمرکز کنند. همچنین نتایج تحقیقات نشان می دهد ساختار سازمانی با ایجاد یک تعادل بین عدم تمرکز و رسمیت موجب تسهیل در فرایند پیاده سازی مدیریت دانش می شود.