بخشی از مقاله

چکیده

در دو دهه گذشته توجه بسیاری از پژوهشگران به مفهوم خلاقیت و عوامل موثر بر آن جلب شده است . بویژه در دهه گذشته ارتباط این سازه با شخصیت در مطالعات تربیتی مورد کاوش قرار گرفته است. در این تحقیق نیز سعی شده تا ارتباط عوامل شخصیتی با خلاقیت مورد بررسی قرار گیرد.

بدین منظور پرسشنامه عوامل شخصیت - مشتمل بر شش عامل روان نژندی، برونگرایی، گشودگی به تجربی، توافق پذیری و وظیفه شناسی - و آزمون خلاقیت توسط 63 نفر از مدیران ادارات و موسسات دولتی و خصوصی شهرستان خمین تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که از میان عوامل شخصیتی، دو عامل گشودگی به تجربه و برونگرایی با خلاقیت رابطه معنی دار دارند، اما براساس تحلیل رگرسیون تنها گشودگی به تجربه توان پیش بینی این سازه را دارا بود.

مقدمه

آیا خلاقیت می تواند از طریق شخصیت پیش بینی شود؟ این سوالی است که در طی دهه گذشته تحقیقات مختلفی را موجب شده است - برای مثال، فارنهام و ندرستورم، 2010؛ هریس، . - 2004 ارتباط پنج عامل شخصیت - روان نژندی، برونگرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، و وظیفه شناسی - با مولفه های بسیاری مورد بررسی قرار گرفته است که خلاقیت از جمله این عوامل می باشد.

تورنس - نقل در سیف، - 1389 درباره نقش شخصیت در ارتباط با خلاقیت مطرح می کند که شخصیت هم می تواند خلاقیت را آسان سازد و هم می تواند مانع آن شود. برای مثال ویژگی هایی مانند آمادگی برای خطر کردن، کنجکاوی و جستجوگیری، استقلال اندیشه، پشتکار و پایداری، شهامت، استقلال رأی، خودآغازگری، ابتکار، پرسشگری درباره موقعیت های معما گونه، و درگیر شدن با امور دشوار، از جمله ویژگی های آسان ساز خلاقیت به شمار می روند. گیلفورد - همان - نیز تعدادی از ویژگی ها که از بروز خلاقیت جلوگیری می کنند را مطرح می کند که عبارتند از: سلطه گری، منفی بافی، مقاومت، ترس، عیب جویی از دیگران، سازشکاری، تسلیم در برابر قدرت و کمرویی .

با بررسی مختصر ویژگی های یاد شده می توان به ارتباط عوامل شخصیتی با خلاقیت پی برد. ویژگی های دسته اول مانند کنجکاوی، خطر کردن و استقلال رأی از جمله مشخصات عامل گشودگی به تجربه هستند. در مقابل، عواملی از دسته دوم مانند منفی بافی، ترس و عیب جویی ویژگی های مرتبط با عامل روان نژندی هستند. تعدادی از تحقیقات این روابط را به آزمون گذارده اند:

برای مثال فارنهام و باچیار - 2008 - مطرح می کنند زمانی که نمرات ترکیبی مورد محاسبه قرار می گیرند، افرادی با گشودگی و برونگرایی بالا و روان نژندی پایین بیشترین میزان خلاقیت را دارا هستند. اما با وجود اینکه برونگرایی خلاقیت را به طور کلی پیش بینی می کرد، گشودگی تنها تفکر واگرا را پیش بینی می کرد. آنان به طور کلی قابلیت پیش بینی ویژگی های شخصیتی برای خلاقیت را تنها درمورد تفکر واگرا و مقیاس بیوگرافیک رفتار خلاق پیشنهاد می کنند.

بنابراین از میان ویژگی های مختلف تأثیرگذار در خلاقیت، گشودگی به تجربه از ویژگی های شخصیتی مهمی است که این عامل را تحت تأثیر قرار می دهد - سیلویا و همکاران، 2009؛ - . گشودگی به تجربه ویژگی های مختلفی را در بر می گیرد: هنرمندانه بودن، کنجکاو بودن، داشتن قوه تخیل، بصیرت داشتن، اصالت داشتن، و وسعت علائق. این ویژگی ها تاحد زیادی وجود ارتباط میان دو متغیر مذکور را توجیه می کنند. باتی، چامرو پرومیوزیک و فارنهام - 2009 - طی تحقیقی نقش هوش و شخصیت را در پیش بینی تفکر واگرا بررسی کردند.

نتایج کار آنان نشان داد که رابطه معنی داری میان تفکر واگرا و هوش سیال، برونگرایی و عدم توافق وجود دارد. در تحقیقی دیگر سیلویا و همکاران - 2009 - به بررسی تأثیرات میان گشودگی به تجربه، انعطاف، و خلاقیت را در سطوح مختلف مورد بررسی قرار دادند. نتایج کار آنان نشان داد که گشودگی به تجربه بیشترین تأثیر را روی خلاقیت داراست؛ تا حدی که نقش عوامل دیگر از جمله وظیفه شناسی و برونگرایی را کمرنگ می سازد. برای تفکر و رفتار خلاق- تفکر واگرا و مقیاس های CBI و CAQ- گشودگی تنها فاکتور پیش بینی کننده از میان پنج عامل شخصیت بود . تنها بخش از خلاقیت که از طریق گشودگی به تجربه پیش بینی نمی شد، حوزه ریاضی بود.

هریس - 2004 - نیز به بررسی روابط هوش، پیشرفت ، گشودگی به تجربه و خلاقیت پرداخت. نتایج کار او نشان داد که ویژگی های شخصیتی ، گشودگی به تجربه و پیشرفت نقش کمی در تعدیل رابطه مثبت با هوش - که در آزمون خلاقیت گنجانده شده - دارند، با این پیشنهاد که هوش با این ابعاد شخصیتی در ارتباط است.

در تحقیقی دیگر که توسط فارنهام و دیگران صورت گرفت رابطه خلاقیت با شخصیت و دوعامل دیگر ستجیده شد. نتایج نشان داد که از میان سه عامل بررسی شده، خلاقیت بیشترین ارتباط را با ویژگی های شخصیتی داشت. تحقیق بتی و همکاران - 2010 - نشان داد که هنگامی که خلاقیت با استفاده از ابزار خودگزارش دهی پیشرفت خلاق سنجیده می شود رابطه معنی داری با گشودگی به تجربه دارد. در تحقیقی دیگر که فارنهام و دیگران - 2008 - انجام دادند، ازمیان ویژگی های شخصیتی، تنها برونگرایی با خلاقیت رابطه معنی داری را نشان داد 

یکی از الگوهای اساسی مربوط به شخصیت الگوی پنج عامل شخصیت می باشد. الگوی پنج عاملی ابتدا توسط ... مطرح شد. از ویژگی های مهم این الگو دسته بندی ویژگی ها در پنج دسته اصلی بزرگ یعنی روان نژندی، برونگرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری، وظیفه شناسی می باشد که هرکدام چندین بخش جزئی تر را در بر می گیرند.

به طور کلی روان نژندی به عدم امنیت، بی ثباتی هیجانی، و ناپختگی ارتباط پیدا می کند. برونگرایی با اجتماعی بودن، خود انگیختگی، و ماجراجویی مشخص می شود. گشودگی به تجارب جدید با قابلیت ذهنی، تصویرسازی، و تنوع طلبی مشخص می شود. توافق پذیری با صداقت، ادب و تواضع، و مهربانی در ارتباط است، و وظیفه شناسی به ویژگی هایی چون مسئولیت پذیری، قابلیت اطمینان، و سازمان مند بودن اشاره دارد - حضرتی و همکاران، زیرچاپ - . تاکنون ابزار مختلفی برای سنجش این عوامل طراحی شده است که در تحقیق حاضر ابزار ارائه شده توسط کاستا و مک کرای - 1992 - مورد استفاده قرار گرفته است.

نقطه آغاز مطالعات جدید مربوط به خلاقیت را می توان در سخنرانی گیلفورد در سال 1950 در کنگره مربوط به انجمن روانشناسی آمریکا جستجو کرد. او خلاقیت را به عنوان یک ویژگی جهانی دانست که باید کشف و توسعه یابد. از آن تاریخ مفهوم خلاقیت بارها در تحقیقات مختلف مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. این مفهوم به عنوان یک ویژگی با چند بعد در نظر گرفته می شود که با عوامل مختلفی در ارتباط است. این عوامل عبارتند از توانایی شناختی، عوامل شخصیتی، سبک های شناختی، انگیزش، دانش و محیط.

سانتروک - نقل در سیف، - 1389 آفرینندگی را به این صورت تعریف کرده است: »توانایی اندیشیدن درباره امور به راه های تازه و غیرمعمول و رسیدن به راه حل های منحصربه فرد برای مسائل.« گیلفورد - نقل در سیف، - 1389 در ارتباط با هوش دو مفهوم عمده تفکر همگرا و تفکر واگرا را مطح کرده است. تفکر واگرا ویژگی مهم خلاقیت است. تفکر همگرا همیشه یک جواب درست یا غلط دارد درحالی که تفکر واگرا جواب قطعی نداردو ممکن است تعداد زیادی جواب احتمالی داشته باشد که هریک از آنها از نظر منطقی درست هستند.

از نظر گیلفورد تفکر واگرا از چند عامل مختلف تشکیل شده است که سه بخش مهم آن عبارتند از: سیالی - fluency:تولید تعدادی اندیشه در یک زمان معین - ، انعطاف پذیری - flexibility:تولید اندیشه ها و راه حل های متنوع و غیرمعمول برای یک مسئله - ، و تازگی - originality:استفاده از راه حل های منحصر به فرد . - در این تحقیق از آزمون تفکر واگرا به عنوان ابزار سنجش خلاقیت استفاده شد. تفکر واگرا سازه ای است که قادر است توان تولید دامنه وسیعی از اندیشه ها را منجر شود و مشتمل بر اجزایی مثل سیالی، انعطاف پذیری، اصالت و بسط است

ویژگی های افراد خلاق استایس - 1974، به نقل از سیف، - 1389 ویژگیهای افراد خلاق را به این ترتیب ذکر کرده است:

1-کنجکاوی زیاد - 2 انگیزه پیشرفت سطح بالا -3 پشتکار و انضباط در کارها 4-استقلال -5 طرز فکر انتقادی -6 اشتیاق درونی به انجام کارها -7 قدرت ابراز وجود و خودشکوفایی -8 زیباپسندی و علاقه مندی به آثارهنری

9-تفکر شهودی -10 قدرت تاثیر گذاری بر دیگران -11 انگیزه های زیاد و دانش وسیع -12 علاقه کم به روابط اجتماعی و حمایت زیاد نسبت به مسائل اجتماعی

تراورس 1977 - ، به نقل از سیف، - 1389 می گوید که یک شخص خلاق در یک نظام آموزشگاهی ممکن است مورد علاقه مدیریت آن سازمان نباشد چون مجبورند دائما نوآوری های او را به کار گیرند. حتی معلمان بیشتر از مدیران از ابداعات او ابراز ناخرسندی می کنند چون مجبورند روش های تازه اورا بپذیرند و تصدیق کنند .

ازهمین جا میتوان به این نکته پی برد که نظام آموزش و پرورش با وجودی که داعیه، حمایت از خلاقیت را دارد، ممکن است حتی پرورش افراد خلاق را به مشکل مواجه کند و آنها را مایوس سازد به گونه ای که سعی کنند تا بیشتر همرنگی با جامعه را بیشتر کنند تا اینکه فعالیت تازه و اصیلی را انجام دهند.

تورنس عقیده دارد که خصوصیات و ویژگی های شخصیت هم می تواند خلاقیت را آسان کند و هم آنها را با مشکل و مانع روبرو سازد مثلا ویژگی هایی که از بروز خلاقیت جلوگیری می کند عبارتند از: سلطه گری ، منفی بافی، مقاومت، ترس، عیب جویی و غیره . در مقابل،خصوصیاتی مثل کنجکاوی و جسنجو گری، پشتکار ، پایداری ، پرسشگری و معماگونه، درگیر شدن با امور دشوار، آمادگی برای خطر کردن و غیره تسهیل گر پرورش و توسعه خلاقیت می باشد.

روش تحقیق

تحقیق حاضر از نوع همبستگی بود که به روش پیمایشی انجام پذیرفت. شرکت کنندگان در طرح عبارت بودند از 98 نفر از مدیران ادارات و موسسات دولتی و خصوصی که به صورت داوطلبانه و در دسترس در این مطالعه شرکت کردند. جامعه برابر با 132 نفر بود که با توجه به فرمول کوکران 98 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد به منظور انجام این تحقیق از دو نوع ابزار استفاده شد که ابزار اول عبارت بود از نسخه تجدیدنظر شده پرسشنامه 60 سوالی نئو - - NEO-FFIکه توسط کاستا و مک کرای - - 1992 ارائه شده است.

این پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت شامل روان نژندی، برونگرایی، گشودگی به تجربه، توافق پذیری و وظیفه شناسی را مورد سنجش قرار می دهد. هرکدام از عوامل در این پرسشنامه 12 سوال را شامل می شوندکه با مقیاس پنج بخشی لیکرت مشخص شده اند. برای سنجش خلاقیت نیز، پرسشنامه خلاقیت گیلفورد - 1967 - برای تفکر واگرا مورد استفاده قرار گرفت. که به صورت پاسخ- آزاد طراحی شده است .

نحوه اجرا به این صورت بود که پرسشنامه ها در بین مدیران ادارات توزیع شد و توضیحات لازم - علاوه بر توضیحات موجود در پرسشنامه - به شرکت کنندگان داده شد و پس از تکمیل جمع آوری گردید. از میان پرسشنامه هایی که برگردانده شد به طور کلی 98 مورد قابل استفاده بودند. برای بررسی فرضیه های تحقیق نیز از دو روش تحلیل همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید