بخشی از مقاله
چکیده
مطالعه نگرشی که فرد در مورد خود دارد از موضوعات اساسی و مهم در دانش روان شناختی محسوب می گردد. نگرش هر فرد درباره خود می تواند زمینه موفقیت تحصیلی و اجتماعی او را فراهم کند و همزمان نیز از آن متاثر شود . همچنین بین نگرش و یادگیری تعامل وجود دارد . یادگیری می تواند بر نگرش ها و نگرش ها می تواند بر یادگیری اثر گذار باشد . مجموعه باورهایی که فرد نسبت به خود دارد تمام سیستم رفتارهایش را تحت تاثیر قرار می دهد . باورها باعث می شود که افراد در شرایط یکسان متفاوت عمل کنند .
دانش آموزانی که اعتقاد دارند هوش کیفیتی انعطاف پذیر و قابل افزایش است اهداف تبحری را انتخاب می کنند و برای رسیدن به اهداف خود تلاش زیادی به خرج می دهند و عمدتا از راهبردهای پردازش عمیق و سطح بالا استفاده می کنند و در نتیجه این افراد از عملکرد تحصیلی بالایی برخوردارند و دانش آموزانی که اعتقاد به ذاتی بودن هوش دارند غالبا از اهداف رویکرد-عملکرد را انتخاب کرده و برای رسیدن به اهداف خود دارای حداقل تلاش هستند. پژوهش حاضر به منظور بررسی و کاربرد نظریه اسناد و باورهای هوشی در تعلیم و تربیت مدرسه ای می باشد.
روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی کتابخانه ای است. که با مرور متون مرتبط و با روش کتابخانه ای و با ابزار فیش برداری انجام پذیرفته است. لذا در این راستا، مقاله حاضر به بررسی باورهای هوشی، باورهای هوشی ذاتی – افزایشی و به ارتباط آن با عزت نفس،خودکارامدی، انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی پرداخته است. همچنین نظریه اسناد را در ارتباط با باورهای هوشی مورد بررسی قرار داده است.
مقدمه
سالهای متمادی است که پژوهشگران تعلیم و تربیت و روان شناسان اجتماعی ، مطالعات فراوانی در مورد عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان انجام داده اند. پیشرفت تحصیلی موضوعی است که به خصوص در حال حاضر نیز مورد توجه کشورهای جهان بوده است - رضایی نصب،. - 1386 باورهای هوشی1 به عنوان یک مقوله انگیزشی که زیر ساخت انگیزه های فرد برای رسیدن به موفقیت در سطح بالاتری است دارای اهمیت اساسی است و زیر بنای قضاوت فرد درباره خود و دنیا و افرادی که در آن زندگی می کنند که از نظر آن ها باورهای هوشی به عنوان واسطه درونی است که ساختارهای برجسته ذهنی را برای شناخت، عاطفه و رفتار فراهم می آورد.
با ارائه مدلی مبتنی بر پژوهش، دو نوع باورهوشی ذاتی4وباورهوشی افزایشی5را مطرح کرده اند . افرادی که باور هوشی ذاتی دارند معتقدند که صفات شخصی آن ها از قبیل هوش، ثابت و تغییر ناپذیر است، این افراد اعتقاد دارند که توانایی آنها ذاتی ، فطری و ثابت است در مقابل افرادی که باورهوشی افزایشی دارند عقیده دارند که هوش جوهر ثابت و تغییر ناپذیر نیست. بلکه از طریق تلاش و تجربه می توان آن را افزایش داد . این افراد معتقدند که توانایی هوشی آن ها انعطاف پذیر و فزاینده است .
نظریه های ضمنی هوش نیز چارچوب شناختی انگیزشی متفاوتی برای یادگیرندگان ایجاد می کند و زمانی که یادگیرنده یکی از انواع باورهای هوشی را می پذیرد ، این باور بر نحوه چگونگی و مواجه شدن با تکالیف ، یادگیری ونحوه پاسخ دهی و تفسیر آنها تاثیر دارد - دوئک و مولدن. - 2005 3 فلسفه وجودی همه مدارس این است که همه دانش آموزان یاد بگیرند . اما آیا واقعا این یادگیری برای همه دانش آموزان با توجه به نیازها ، علایق و توانایی های متفاوت آن ها صورت می گیرد؟ نظام باورها در انسان ها از یک سو سبب بهبود رفتار ، کسب سلامتی ، رضایت خاطر از زندگی و خشنودی می گردد و کیفیت زندگی انسان ها را ارتقا می دهند و از سوی دیگر به نظر می رسد بسیاری از مشکلات و مسائلی که افراد در زندگی با آن مواجه می شوند و تجربه می کنند منتج از این باورهاست.
دوئک - 1999 - می گوید باورهای ما هستند که به دنیای اطرافمان سازمان می دهند و به تجربیاتمان معنا می دهند و به طور کلی سیستم رفتاری و معنایی هر فرد را تشکیل می دهند . یکی از این باورها ، باورهای هوشی است . دوئک باورهای هوشی را باورهای هوشی ذاتی و باورهای هوشی افزایشی می داند - ذبیحی ، . - 1393 باور هوشی متغیری است که با عملکرد فراگیران مرتبط است .
باورهای هوشی نظام های معنایی هستند که به رفتار فرد جهت می دهند ، پیش بینی رفتار او را برای دیگران ممکن می سازد - حجازی و همکاران . - 1383 باور هوشی افزایشی به این موضوع اشاره دارد که هوش کیفیتی انعطاف پذیر است و قابل افزایش است در مقابل باور ذاتی در مورد هوش بیان می کند که هوش کیفیتی ثابت و غیر قابل افزایش است .
باورهای هوشی چهارچوب شناختی انگیزشی متفاوتی را برای فراگیران ایجاد می کند. بنابراین زمانی که فراگیر یکی از انواع باورهای هوشی را می پذیرد در این باور بر چگونگی روبه رو شدن با تکالیف یادگیری اثر می گذارد فراگیرانی که دارای باور افزایشی در مورد هوش هستند بر بهبود شایستگی هایشان واکتساب دانش جدید تاکید دارند و فراگیران با باورهای هوشی ذاتی برای غلبه بر مشکلات حداقل تلاش را به خرج می دهند و در هنگام مواجهه با چالش ها به راحتی تسلیم می شوند - دوئک ، . - 2000 این نظریه های ضمنی درباره ی هوش ، چگونگی روی آوردن دانش آموزان به موقعیت های یادگیری ، پیشرفت تحصیلی آنان و هدف های تحصیلی که برای خود تعیین می کنند و از طریق میزان تلاش ، پایداری و پافشاری آنان در مواجهه با تکالیف ، یادگیری را تحت تاثیر قرار می دهد.
روش تحقیق
روش این پژوهش توصیفی از نوع مروری و از گونه ی تحلیلی می باشد و با ابزار فیش برداری داده های لازم گرد آوری میشود و سپس به تفسیر داده ها پرداخته می شود. بر این اساس،کلیه ی کتابها، مدارک، اسناد، پایگاه ها، مقاله ها و پژوهش های در دسترس پژوهشگر که به بررسی موضوع پژوهش پرداخته اند ، مورد مطالعه قرار گرفته و از آنها فیش برداری می شود و نهایتا مورد سازماندهی و تفسیر و تبیین قرار می گیرد.
باورهای هوشی
از دیگر رویکردهای » شناختی- اجتماعی« مطرح شده در حوزه انگیزش تحصیلی، »نظریه ضمنی هوش« یا »نظریه باورهای هوشی« است. دوئک و همکاران، 1998 با ارائه مدلی مبتنی بر پژوهش، دو نوع باورهوشی ، ذاتی و افزایشی را مطرح کرده اند . افرادی که باور هوشی ذاتی دارند معتقدند که صفات شخصی آن ها از قبیل هوش، ثابت و تغییر ناپذیر است، این افراد اعتقاد دارند که توانایی آنها ذاتی ، فطری و ثابت است در مقابل افرادی که باورهوشی افزایشی دارند عقیده دارند که هوش جوهر ثابت و تغییر ناپذیر نیست. بلکه از طریق تلاش و تجربه می توان آن را افزایش داد.
این افراد معتقدند که توانایی هوشی آن ها انعطاف پذیر و فزاینده است . از نظر دوئک - 2000 - و استِرنبرگ - 1995 - 8 باورهای هوشی، نظام های معنایی هستند که به رفتارهای فرد جهت داده و پیش بینی رفتار او را برای دیگران ممکن میسازند. به عبارت دیگر، باورهای هوشی زیر بنای قضاوت فرد درباره خود، دنیا و افرادی که در آن زندگی میکنند، میباشند. تحقیقات بلکول9 و همکاران 2007 نشان میدهد که باورهای هوشی، نقش کلیدی در انگیزش و پیشرفت تحصیلی فراگیران بازی میکند. باورهای هوشی متغیر دیگری است که با عملکرد فراگیران مرتبط است.
باورهای هوشی ذاتی- افزایشی
باورهای هوشی نظام معناهایی هستند که به رفتارهای فرد جهت می دهند و پیش بینی رفتار او را برای دیگران ممکن می سازد - دوئک . - 2000 به عبارت دیگر باورهای هوشی زیر بنای قضاوت فرد درباره ی خود است دوئک دو نوع باور هوشی را مقایسه کرده است : الف - »نظریه ذاتی هوش« ب - »نظریه افزایشی هوش.« نظریه افزایشی هوش، اشاره به این دارد که هوش کیفیتی انعطاف پذیر و قابل افزایش بوده و از طریق تلاش و تجربه میتوان آن را افزایش داد.
در مقابل، نظریه ذاتی هوش بیان میکند که هوش کیفیتی ثابت و غیرقابل افزایش است.فراگیرانی که باور افزایشی در مورد هوش دارند، بر بهبود شایستگی و اکتساب دانش جدید تاکید داشته و برای غلبه بر ناکامیها و شکستهای گذشته خود تلاش میکنند. و فراگیران حداقل تلاش را به خرج میدهند - استیپک، گرالینسکی10، . - 2004 مطالعات ایمز و آرچر - 2000 - 11، و دوئک و لگیت - 2002 - 12، نشان داده است که تجارب گذشته دانشجویان از تکالیف درسی، تاریخچه موفقیتها و شکستها، اهداف و عقاید والدین و اساتید و ساختار کلاسی در شکلگیری باورهای هوشی و جهتگیری اهداف یادگیری دانشجویان نقش تعیین کنندهای داشته و طرح وارههایی را جهت تفسیر از علل شکست و موفقیت ایجاد میکنند که ریشه در الگوهای سازگار و ناسازگار انگیزشی دارند.
بطور کلی می توان گفت باورهای هوشیذاتی و افزایشی طرحواره ایی را در جهت تفسیر پیامدهای شناختی، عاطفی و رفتاری ایجاد می کنند. اینکه چرا باورهای افزایشی و ذاتی هوش منجر به پاسخ های سازش یافته و نایافته می شود ؟ در پاسخ باید گفت ، یکی از دلایل مهم این است که باورهای هوشی، پیش بینی کننده مناسب جهت گیری هدفی افراد است - دوئگ و لگیت ، . - 2002
اهداف پیشرفت
از آن جا که در هر نظام آموزشی ، پیشرفت تحصیلی به عنوان مهمترین شاخص توفیق فعالیتهای علمی و آموزشی محسوب می شود ، بررسی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از اهمیت خاصی نزد پژوهشگران علوم تربیتی و روانشناسی برخوردار است.