بخشی از مقاله

چکیده:

امنیت قدمتی به وسعت تاریخ بشر دارد و سابقه آن همزمان با مفهوم اجتماع و جامعه می باشد. مفهوم اصطلاحی امنیت در بعد عینی آن فقدان تهدید علیه ارزش های حاکم در یک جامعه و در بعد ذهنی آن که همان احساس امنیت است. احساس امنیت در امان بودن یا در امان حس کردن جان، مال، هویت و ارزش های خود از تهدید، صدمه، آسیب و نبود دغدغه تامین نیازهای معقول حال و آینده می باشد. وجود امنیت اجتماعی در فضاهای شهری همواره مورد توجه برنامه ریزان وطراحان شهری بوده است .

عوامل مختلفی بر احساس امنیت شهروندان تآثیرگذارند قبیل از عوامل فردی، اجتماعی و کالبدی . عوامل فردی شامل، سن و جنسیت و عوامل کالبدی شامل فضاهای بدون دفاع، مقیاس فضا و نفوذپذیری فضا می شود. وجود امنیت اجتماعی یکی از ضروریات مهم جامعه مدنی محسوب می گردد، و می بایست با استفاده از توانمندی دستگاه های دولتی، نیمه دولتی،خصوصی و از جمله مشارکت مردم و نهادهای اجتماع محور به آن دست یافت.در این پژوهش با توجه به اهمیت موضوع سعی شده عوامل تاثیر گذار بر امنیت اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد.

مقدمه:

امروزه توجه به مفهوم امنیت شهروندان و روشهای ارتقاء آن، به عنوان یکی از اولویت های اساسی حرفه مندان و تئوری پردازان شهری تبدیل شده است .جدای از اثرات اجتماعی و فرهنگی ناشی از برنامه ریزی و طراحی محیط های امن شهری بر الگوهای رفتار شهروندی و بهبود کیفیت محیطی نواحی سکونتی، تبیین ویژگیها و اثراتمترتّب بر نقش کالبدی شهر بر کاهش جرایم شهری و یا کاستن از وقوع جرم، موضوع مستقل و با اهمیتی است که در قالب تئوریهای نوین شهرسازی بدان اشاره می شود. بنابراین توجه به نقش کالبدی شهر - برنامه ریزی و طراحی شهری - در کاهش و پیشگیری از جرایم شهری اهمیت اساسی دارد و بایستی مفاهیم، اصول، پارادایم ها و استراتژیهای مربوط به آن، مورد اشاره قرار می گیرد .

این امر از آن جهت دارای اهمیت است که امروزه در فرایندهای طراحی فضاهای شهری کمتر به پتانسیلهای بالقوه مناطق شهر و ساختمانها در کاهش یا جلوگیری از جرائم توجه می شود. رویکرد حاضر را می توان طراحی کارآمد و بهینه محیط مصنوع در کاهش جرائم شهری قلمداد کرد که در بهبود کیفیت زندگی و افزایش رضایتمندی شهروندی تاثیر بسزایی دارد .با نگاهی به رشد و گسترش روند شهرنشینی، می توان دریافت که شهرنشینی دارای پیامدها و تبعات گوناگونی برای ساکنان است که در این میان امنیت و شکل گیری فضاهای امن شهری، دارای نقش اساسی در رضایتمندی شهروندی و مطلوبیت زندگی در قالب توسعه پایدار انسانی، بشمار می آیند. بدیهی است که بدون ایجاد امنیت، نمی توان انتظار کارایی ساختار شهری به مثابه سیستمی از اجزا و عناصر برای سکنی گزینی شهروندی و زندگی ، احساس امنیت و امنیت واقعی همراه با رفاه و کرامت انسانی، را داشت .

بر این اساس هرگونه راهکار برای برنامه ریزی شهری، تنها با شناخت و بررسی فاکتورهای اساسی سکنی گزینی در آن شهر و بازخوراندهای حاصل ممکن می شود . در این میان مولفه امنیت شهروندان، می بایستی مورد التفات بیشتر قرار گیرد، چراکه امروزه بدون شناخت و بررسی سازوکار این مولفه در ساختار شهری، به مثابه سیستمی شهری متشکل از ورودی و خروجی و پردازش درونی، امکان مداخلات مناسب وکارآمد در شهر میسر نمی شود .

روش تحقیق:

تحقیق حاضر از نوع مقالات کتابخانه ای و اسنادی است که منابع اطلاعاتی با بهره گیری از منابع موجود در ذخایرانتشاراتی تدوین شده و همچنین مبانی اصلی و چارچوب های نظری ارائه شده با برداشتها و تحلیل های کارشناسانه تلفیق و ادغام گردیده است.

مفهوم امنیت:

امنیت به عنوان اصلی ترین نیاز انسان ها پس از نیازهای اولیه مطرح شده و همواره مورد توجه برنامه ریزان شهری بوده است . امنیت از نیازها و انگیزه های اساسی انسان به شمار می رود، به طوری که با زوال آن آرامش خاطر انسان از بین می رود و تشویش،اضطراب و ناآرامی جای آن را می گیرد و مرتفع شدن بسیاری از نیازهای آدمی درگرو تآمین امنیت است، به طوریکه مازلو در سلسله مراتب نیازها، احساس امنیت رابلافاصله پس از ارضای نیازهای اولیه قرار می دهد

به نظرمی رسد که در جوامع امروزی اساسی ترین نیازی که انسان ها دارند، نیاز به امنیت میباشد .مفهوم امنیت به مصونیت از تعرض و تصرف اجباری بودن و رضایت و درمورد افراد به نبودن هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادی های مشروع و به مخاطره نیافتادن این حقوق و آزادی هاست

امنیت در مفهوم عینی آن، اندازه گیری فقدان تهدید علیه ارزش ها و در مفهوم ذهنی به فقدان احساس ترس از اینکه چنین ارزش هایی مورد حمله قرار خواهد گرفت اشاره دارد

بیشتر صاحب نظران برآنند که امنیت مفهومی بیرونی و عینی است .بدون تردید امنیت مقدمه لازم برای حیات هر نظام سیاسی و اجتماعی میباشد و دولت ها هزینه، زمان و امکانات وسیعی را برای تآمین آن صرف می کنند

امنیت فرایندی اجتماعی ارزیابی می گردد که متناسب با تحول متن آن، تغییر می یابد و امنیت را بدون منظر اجتماعی نمی توان درک کرد .همچنین به تبع تحو لها، متن امنیت امری نسبی و پیوسته در حال تحول می باشد .بنابر این، کشف ارتباط موجود بین » فضای اجتماعی « با » رویکرد امنیت« در جامعه شهری مورد تآکید است که سه رویکرد در این زمینه عبارت هستنداز :

اول :رویکرد تقلیل گرا؛ در این رویکرد امنیت تابعی از اوضاع اقتصادی جامعه شهری می باشد .

دوم :رویکرد تعامل غیر متوازن؛ در این رویکرد امنیت اگرچه تابعی از ساختارهای اقتصادی می باشد ولی در عین حال شرایط اقتصادی یک جامعه شهری از رویکرد امنیتی نیز تآثیر میپذیرد .

سوم :رویکرد تعامل همه جانبه؛ معتقدبه ارتباط و جدایی ناپذیری ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و امنیتی از یکدیگر می باشد

امنیت اجتماعی:

امنیت دارای ابعاد مختلفی است؛ امنیت سیاسی، امنیت اقتصادی، امنیت اجتماعی و غیره .بحثی که در این پژوهش مورد بررسی قرار می گیردبُعد سوم امنیت، یعنی امنیت اجتماعی است .امنیت اجتماعی به قلمروهایی از حریم افراد مربوط می شود. که در ارتباط با دیگر افراد جامعه، سازمان ها و دولت می باشد

- چلبی - 2006 استدلال می کند که دربُعد ذهنی، مراد از امنیت، احساس آرامش یا عدم احساس تهدید و ترس ناشی از آن از سوی محیط های دور و نزدیک فرد است .برای بقا و تکامل، نیاز به امنیت اجتماعی محسوس و الزامی می باشد و مهم ترین پدیده اجتماعی برای حفظ امنیت و احساس آن، توسل به روابط اجتماعی و اعتماد در جامعه است و این مهم تحت عنوان سرمایه اجتماعی یا پایداری اجتماعی قابل تآمین است .امنیت اجتماعی از نظر گیدنز مخاطرات به حدقل رسیده ای است که ضامن تعادل و اعتماد می باشد .

امنیت اجتماعی به عنوان مؤلفه اصلی اتحاد و یکپارچگی جامعه در اندیشه گیدنز اهمیت دارد؛ به طوری که وی معتقد است اعتماد و امنیت،خطر کردن و در معرض خطر قرار گرفتن چیزهایی هستند که به مناسبت-های تاریخی مختلف در جامعه متجدد باید وجود داشته باشند .اعتماد و مخاطره، امنیت و خطر این ویژگی دوقطبی و تعارض آمیز مدرنیته در همه جنبه های زندگی تآثیر می گذارند و در واقع تنیدگی خارق العاده موقعیت محلی و جهانی را نشان می دهند. گیدنز تآکید دارد که برای درک ضرورت توجه به امنیت، نخست باید به سیمای مخاطره آمیز خاص مدرنیته نگاهی دقیق تر انداخت؛ همان سیمایی که او جهانی شدن مخاطرات نامیده است

مؤلفه های کالبدی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی:

دو عنصر اصلی در طراحی شهرها، فضا و توده ساختمانی هستند .فضا به اندازه توده ساختمانی، نیروی سازماندهی بااهمیتی در شهرها محسوب می شود و نباید آن را محدوده ای به جای مانده از ساخت و ساز بناها دانست .به عبارت دیگر، فضا مجموعه ای از روابط میان مردم و مردم، اشیا و مردم و اشیا و اشیاست .فضا بر اساس تعام لهای اجتماعی شکل می گیرد و به سه دسته فضاهای عمومی، نیمه عمومی و خصوصی تقسیم بندی می شود .

از این میان، فضاهای عمومی به فضاهایی اطلاق می شوند که دسترسی به آنها برای همه اعضای جامعه امکان پذیر است اما فرد در آن، فضاها آزادی کامل ندارد و هنجارهای جامعه اش را در نظر می گیرد - راپوپورت،197 ،ص - 68 هنگامی که در این فضای عمومی هنجارهای جامعه توسط شهروندان مدنظر قرار نگیرند، ناامنی و احساس عدم امنیت اجتماعی رخ می دهدعموماً. فضای شهر نیز می تواند موجبات عدم امنیت اجتماعی را فراهم سازد .از میان شاخص های کالبدی مؤثر بر احساس امنیت اجتماعی می-توان به موارد زیر اشاره کرد:

-روشنایی:

تحقیق های صورت گرفته نشان داده اند که روشنایی می تواند احساس امنیت بیشتری را ایجاد کند .ترس از تاریکی در شب ها و عدم روشنایی از عواملی هستند که موجب ناامنی در فضاهای شهری می شوند .زیرا مهم ترین ویژگی شرایط آلودگی رفتاری و جرم خیزی در زمان شب، تاریکی و کم نوری و توزیع نامناسب روشنایی هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید