بخشی از مقاله

چکیده

برنامه راهبرد توسعه شهری که در چند سال اخیر توجه بسیاری از محافل علمی- حرفهای ایران را به خود معطوف کرده است، ابزاری است که بهبود شرایط زندگی شهروندان را بهعنوان هدف اصلی انتخاب کرده و مستقیماً مقوله کاهش فقر شهری را نشانه میرود. هدف اصلی این رویکرد تأمین توسعه پایدار شهری از طریق ایجاد پتانسیل اجتماعی برای افزایش چشمانداز مشارکتی و اقدام همگانی است.

بر این اساس در مقاله حاضر، با استفاده از روش تطبیقی مورد محور، موضوع استفاده از رویکرد راهبردی در برنامهریزی شهر مشهد در قالب فرایند تهیه " طرح توسعه و عمران شهر مشهد" و "برنامه راهبرد توسعه شهری مشهد" با هدف شناسایی مشابهتها با تکیهبر24واحد تحلیل مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار جمعآوری اطلاعات در تحقیق پیشرو مطالعه کتابخانهای بوده و نتایج حاصل بر پایه مشاهده مشارکتی محققین مورد راستی آزمایی قرار گرفته است.

نتیجه بررسیها مبین شباهت در فرایند تهیه برنامه راهبرد توسعه شهری و اقدامات انجامشده در قالب فرایند تهیه طرح توسعه و عمران شهر مشهد با رویکرد
راهبردی است. درحالیکه تجربه تهیه طرح توسعه و عمران شهر مشهد نشان داد که رویکرد عمده در نظام مدیریت و برنامهریزی شهری ایران متأثر از مکتب برنامهریزی کلاسیک بوده و در آنغالباً ابعاد توسعه فیزیکی بر ابعاد اجتماعی و اقتصادی شهروندی تقدم دارد. لذا به نظر میرسد هرگونه اقدام برنامهریزی بهمنظور دستیابی به یافتههای جدید و کارآمد در حوزههای فقر شهری و جلب مشارکت مردمی، نیازمند اصلاح در فرایندها و روششناسی انجام طرح خواهد بود.

-1 مقدمه

از اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20، به دنبال حاد شدن مسائل ناشی از توسعه صنعتی و گسترش سریع شهرنشینی در غرب، مجموعهای از نظریه ها و راه حل ها برای نظم بخشی و ساماندهی توسعه شهری مطرح گردید که در نهایت به پیدایش دانش برنامه ریزی شهری و منطقه ای در دهه سوم قرن 20 منجر شد. در شرایط حاکم بر آن دوران برنامه ریزی شهر به سمت برنامه ریزی کالبدی گرایش پیدا کرد و در نتیجه محورهای اصلی توجه آن پاسخگویی به نیازهای توسعه کالبدی، به ویژه توسعه صنایع و وسایل حمل و نقل ماشینی معطوف گردید.

با مشخص شدن ناکارآمدی روش های سنتی برنامه ریزی شهری و پس از عقب نشینی های دهه 1980 از برنامه ریزی راهبردی در اروپا به واسطه دیدگاه های نومحافظه کارانه ، از دهه 1990 در پی رشد سریع و خودبه خودی شهرها و بروز برخی از پیچیدگی ها خصوصاً در حوزه مسائل زیست محیطی، استفاده از رویکرد استراتژیک به منظور سازماندهی فضایی در مقیاس های مختلف برنامه ریزی رواج یافت - . - Healey, 1997a در رویکردهای نوین، برنامه ریزی استراتژیک صرفاً یک شیوه برنامه ریزی نیست بلکه مجموعه ای از مفاهیم، روش ها و ابزارها است که می تواند با توجه به اهداف و شرایط مختلف انتخاب گردیده و به طور خاص بر ادغام چشم اندازهای استراتژیک و اقدامات عملی کوتاه مدت تاکید دارد.

در این بین راهبرد توسعه شهری - - CDS از جدیدترین این روش ها محسوب می شود که در انتهای قرت بیستم شکل گرفته است. فلسفه تدوین و اجرای اسناد راهبرد توسعه شهری برطرف نمودن و به حداقل رساندن مشکلات و بحران های مسائل شهری کشورهای در حال توسعه به طور عام و کاستن از سطح فقر شهری و تامین توسعه پایدار به طور خاص است. نکته ویژه در ارتباط با روش راهبرد توسعه شهری توجه و تاکید بر اجرا از طریق ایجاد فرایندهای تصمیم سازی مشارکتی در فرایند برنامه ریزی شهری و نه تدوین سند به عنوان هدف غایی است.

از این رو با توجه به اینکه از یک سو اجرا از موضوعات کلیدی مورد توجه در این برنامه است، و از سوی دیگر در نگاه برنامه ریزی فرایندی، خروجی طرح حاصل فرایند طی شده در مسیر برنامه ریزی است، مقاله پیش رو به بررسی وجوه مشترک راهبرد توسعه شهری و طرح توسعه و عمران شهر مشهد با رویکرد راهبردی بر پایه رویکرد تطبیقی مورد محور می پردازد.

با توجه به اینکه تهیه طرح های توسعه شهری با رویکرد راهبردی در بستر فعلی نظام شهرسازی کشور با چالش ها و موانع متعددی رو به رو است. به نظر می رسد استفاده از راهبرد توسعه شهری با فرایند برنامه ریزی مشابه نتیجه متفاوتی را در بر نداشته و دستیابی به اهداف برنامه راهبرد توسعه شهری در گرو نگاهی متفاوت به زمینه ها، ساختار و فرایند انجام طرح خواهد بود.

-2 مبانی نظری:

-1-2 بررسی و معرفی برنامه ریزی راهبردی:

تعریف نظری واحدی برای راهبرد و برنامه ریزی راهبردی وجود ندارد. محققین و مجریان مختلف از این مفهوم استفاده های متفاوتی می کنند - Albrechts, 2004:746 ؛ . - Fridmann,2004 دیکشنری وبستر - Webster,1970:867 - راهبرد را اینگونه تعریف می کند:"علم و هنر به کارگیری نیروهای سیاسی، اقتصادی، روانشناسی و نظامی یک ملت و یا یک گروه از ملت به منظور ایجاد حداکثر توان پشتیبانی از سیاست های اتخاذ شده در صلح و یا جنگ". به نظر می رسد برداشت های متفاوت از برنامه ریزی راهبردیکه تلویحاٌ توسط نظریه پردازان برنامه ریزی تصدیق شده، ریشه در فرهنگ های متفاوت اروپایی دارد.

در نتیجه ممکن است برنامه ریزی راهبردی در زمینه های متفاوت فرهنگی معانی مختلفی داشته باشد. به طور کلی برنامه ریزی راهبردی فرایندی است که در آن برپایه سند چشم انداز و یا سایر چارچوب های مرجع، توجیهی برای اقدامات منسجم و معنایی برای اقدامات عملی به دست می آید" - . - Albrechts,2011:8 امروزه این روش از برنامه ریزی از یک طرف، به عنوان یک اصطلاح جمعی طیف وسیعی از فعالیت های برنامه ریزی در حال وقوع در سراسر اروپا از آغاز دهه1990 در مقیاس های بالاتر از سطح حکومت های محلی را توصیف می کند و از سوی دیگر، در نظریه های برنامه ریزی برای ترویج یک مجموعه جدید از نظریه های هنجاری به منزله معرفی روش "برنامه ریزی خوب" استفاده می شود.

به نظر برخی از افراد ممکن است این نوع دیدگاه به برنامه ریزی راهبردی بسیار گسترده باشد. با این حال، بسیاری از نظریه پردازان برنامه ریزی Albrechts et al, 2001 - ؛ - Healey et al,1997 از این دیدگاه گسترده حمایت می کنند.  در این دیدگاه، برنامه ریزی راهبردی، یک ایده، فرایند و یا ابزار واحد نیست. بلکه مجموعه ای از مفاهیم، فرایندها و ابزارها است که می بایست با توجه به شرایط، از مناسب ترین آن ها استفاده نمود تا به بهترین نتیجه ممکن دست یافت اشاره به این نکته ضروری استکه هدف برنامه ریزی راهبردی الزاماً تولید برنامه راهبردی نیست، بلکه کمک به تولید تصمیمات و اقداماتی است که نحوه ی فعالیت سازمان ها و نهادها را شکل می دهد - Fridmann, 2004 - همچنین برنامه ریزی راهبردی با توجه به هدف و زمینه ای مورد استفاده، اشکال مختلفی به خود می گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید