بخشی از مقاله
چکیده:
امروزه منابع انسانی در سازمان ها به عنوان مهم ترین دارایی و تلاش برای بهسازی آن در اولویت های کلیدی مدیریت سازمان می باشد. آموزش و یادگیری کارکنان سازمان ابزار مهمی در تحقق این هدف می باشد. فرهنگ یادگیری سازمانی، فرهنگی است که یادگیری مستمر را تقویت و از آن حمایت می کند و آن را برای بهبود و پیشرفت سازمانی و بهسازی منابع انسانی به کار می گیرد. یک سازمان با یک فرهنگ یادگیری، آموزش مداوم را تشویق می کند و معتقد است که سیستم ها بر یکدیگر تاثیر می گذارند و فرصت هایی برای بهبود مداوم ایجاد می کند.
سازمان های موثر دارای کارکنانی هستند که متعهد بوده و به موفقیت سازمان کمک می کنند. متخصصان توسعه منابع انسانی باید از یادگیری سازمانی برای ایجاد انتظارات عملکرد، مهارت های حل مسئله در سطوح بالاتر و به دست آوردن نتایج اجتماعی مطلوب بین کارکنان استفاده کنند. بنابراین، متخصصان بهسازی منابع انسانی مسئول ایجاد فرهنگ یادگیری در سازمان هستند که باعث یادگیری مداوم کارکنان و تشکیل سازمان یادگیرنده می شود.
مقدمه:
امروزه سازمان های بزرگ با ساختارهای سنتی، توان و انعطاف لازم جهت همسویی با تغییرات محیط پیرامونی را ندارند و برای بقای خود ناچارند یا تغییر ساختار دهند یا خود را به ابزارهایی مجهز کنند تا توان مقابله با تغییرات جهانی را بدست آورند. یکی از این ابزارها نهادینه کردن یادگیری درسازمان ها است. به عبارت دیگر، با تمرکز بر رویکرد سیستمی باز می توان تاکید داشت که بقای سازمان ها بستگی به یادگیری و محیط سازمانی دارد که گام اصلی تطبیق و واکنش سازمانی محسوب می شود. بطور معمول، یادگیری در فرهنگ و ساختار هر سازمانی رخنه می کند و طبق نظر آرجریس و شون - 1978 - ساختار و فرهنگ از ابعاد مهم یک سازمان یادگیرنده محسوب می شوند
این که اغلب سازمان ها دچار فقر وضعف در یادگیری هستند امری تصادفی نیست. روشی که آنها طراحی شده و مدیریت می شوند طریقی است که در مشاغل کارکنان تعریف شده است و مهم تر از همه راهی که به همه آموخته شده که چگونه فکر کنند و چگونه ارتباط برقرار نمایند، به وجود آورنده محدودیت های اساسی در زمینه یادگیری هستند. توجه به محدودیت ها به این دلیل است که اولاً درک نادرست کارکنان را از مدیریت یادگیری تصحیح نموده و ثانیاً آنها را در فهم مزایای اشکال دانش در سازمان یاری رساند. مهم ترین مانع در توزیع و بکارگیری اثربخش یادگیری، فقدان فرهنگ یادگیری، اشتراک دانش و عدم درک مزایای آن در سازمان می باشد.
ماهیت یادگیری و شیوهای که براساس آن یادگیری در سازمان رخ می دهد به شدت بوسیله ی فرهنگ سازمانی تعیین می شود .تعداد زیادی از پژوهشگران مانند کامینز و ورلی - 2005 - به این عقیده هستند که فرهنگ به عنوان یک موضوع با اهمیت یادگیری سازمانی را ارتقا بخشیده و یک سازمان را به سازمان یادگیرنده انتقال می دهد. برای بررسی نقش فرهنگ در سازمان یادگیرنده نویسندگان بسیاری واژه فرهنگ یادگیری سازمانی را مورد استفاده قرارداده اند . سازمان های موفق آینده سازمان هایی هستند که وجود فرهنگ یادگیری سازمانی را در خود تقویت کنند .فرهنگ یادگیری سازمانی می تواند یادگیری فردی، گروهی و سازمانی را بهبود بخشد .بنابراین نبود آن موجب عملکرد ضعیف سازمان ها می شود
از آنجا که یادگیری نوعی تغییر در رفتار است، باید به استعدادها، انگیزه ها، علایق و توانایی های منابع انسانی پی برد
فرهنگ، مجموعه ای از پیش فرض هاست که توسط مؤسسین در سازمان نهادینه شده است . این پیش فرض ها به اعضای جدید به واسطه آموزش و جو سازمانی منتقل می شود. فرهنگ سازمان موجب می شود رفتار و طرز تفکر اعضای سازمان شکل خاصی داشته باشد و بر تصمیم گیری آن ها تأثیر می گذارد. تعاریف زیادی برای فرهنگ سازمانی مطرح شده است که تمامی آنها، ارزش های مشترک اعضای سازمان را عنصر اصلی تشکیل دهند فرهنگ سازمانی میدانند
فرهنگ یادگیری سازمانی:
فرهنگ سازمان یادگیرنده به طور معمول یاد می گیرد و کار می کند تا پروسه ها را در تمام کارکردهای سازمانی ادغام کند. در واقع، فرهنگ یک سازمان یادگیرنده به طور مداوم در حال رشد است و در یک محیط بی نظم در محیط یادگیری هماهنگ حرکت می کند. در نهایت، هدف تبادل دانش مفید است که منجر به نوآوری، بهبود عملکرد و رقابت پایدار می شود