بخشی از مقاله
چکیده:
به منظور ارتقای کیفیت روش های آموزشی، بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در بسیاری از کشورها موردتوجه قرار گرفته است. چرا که فناوری ساختاری را به وجود می آورد که از طریق آن کیفیت آموزش افزایش یافته و معلمان می توانند با استفاده از این فناوری انگیزه یادگیری را در دانش آموزان افزایش دهند. لذا پژوهش با هدف بررسی بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش دینی و قرآن ابتدایی انجام شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق پرسش نامه می باشد.
جامعه آماری شامل معلمان زن پایه ابتدایی شهر تهران می باشد. نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 192 نمونه انتخاب شده و با شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده پرسش نامه ها در میان معلمان توزیع گردید. داده های بدست آمده نیز با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین سن، تحصیلات و سابقه شغلی معلمان با میزان علاقه به کاربرد فاوا در دروس دینی و قرآن ابتدایی ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد.
مقدمه:
آنچه مسلم است، دنیای کنونی در واقع دنیای استیلای فناوری نوین اطلاعات و دنیای شتاب زدگی تاریخ به لحاظ تغییرات مختلف می باشد. سیستم های آموزشی در یک جامعه قادر نخواهند بود هم چون جزیره ای خود را منفک از دیگر نهادهای اجتماعی، ملی و فعل و انفعالات گسترده ی بین المللی در دهکده ی جهانی بدانند، زیرا جامعه آموزشی هم به لحاظ تجربه گرایی تاریخی و هم به لحاظ شرایط ویژه ای که قرن حاضر را احاطه کرده است، مطمئنا مرکز ثقل این تغییرات و تحولات خواهد بود.
در عین حال از آنجا که فرایند تغییر و تحول در ماهیت نهادهای اجتماعی بشری قرار دارد، سیستم های آموزشی نیز در آینده نزدیک دستخوش تغییر و تحولات و یا حتی چالش های احتمالی خواهند شد. اما مسئله اساسی این است که استراتژی هایی را باید اتخاذ کرد که نظام های آموزشی در قرن حاضر دنباله روی صرف نباشند، بلکه همگام با رشد و پیشرفت بشری به بازسازی و بازآفرینی خود بپردازند.
با تحول سریع علوم و فنون، جوامع معاصر به سرعت در حال تنوع، پیچیده شدن و تحول اند. همگام با چنین تحولی، فرایند آماده سازی نسل جوان برای زندگی، به عنوان متفکران مستقل، شهروندان مفید و مولد و رهبران آینده باید متحول شود. اما تحول در فعالیت های تربیتی، نیازمند تحول در علاقه و بینش معلمان، طراحان و مجریان برنامه درسی بازنگری و بازآمازمایی سازه های برنامه های آموزشی است
از معضلات امروز در عرصه آموزش و پرورش، فقدان علاقه ی دانش آموزان به یادگیری به ویژه در دروسی چون قرآن و علوم دینی است. علی رغم اهمیت تمامی دوره های تحصیلی، از آنجا که دوره ی ابتدایی زیر بنا و پایه ی ساخت شخصیت دینی و علمی دانش آموزان و زمینه ساز ایجاد علاقه مثبت یا منفی در آنان نسبت به دروس، به ویژه علوم دینی و قرآن است باید با روشی نوین علاقمندی به این درس و آموزش را به ویژه در این پایه تحصیلی و در این درس خاص ایجاد کرد.
یکی از روش های نوین آموزشی استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات است. کاربرد این روش در دروس دینی و قرآن باعث علاقمندی دانش آموزان به درس می گردد، چرا که در این روش، چون دانش آموز در یادگیری نقش دارد باعث علاقه و تعمیق یادگیری وی می گردد. بنابراین در این پژوهش به بررسی بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش دینی و قرآن ابتدایی خواهیم پرداخت.
ادبیات تحقیق
پیشینه پژوهش
ذوالقدری و منصوری - - 1394 در پژوهشی به بررسی نگرش معلمان در راستای کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش پرداختند. جامعه آماری شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه شهر کرج بود که 300 نفر با توجه به جدول کرجسی مورگان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که نگرش معلمان نسبت به بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند آموزش، مثبت است.
شیخی و غلامی - - 1393 در پژوهشی به بررسی نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش پرداختند.نتایج پژوهش ایشان نشان داد که فناوری اطلاعات و ارتباطات را می توان به عنوان ابزاری نیرومند برای ارتقای کیفیت و کارایی آموزش و یادگیری مورد استفاده قرار داد.
ضامنی و کاردان - - 1389 در پژوهشی به بررسی تاثیر کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در یادگیری دروس پرداختند. رو ش پژوهش پیمایشی و جامعه آماری آن متشکل از کلیه معلمان شاغل به تدریس در شهرستان محمود آباد به تعداد 171 نفر بود. نتایج نشان داد که کاربرد فناوری اطلاعات و ارتبطات در تغییر نگرش، تثبیت و پایداری مطالب درسی، مهارت استدلال و قدرت خلاقیت و در نهایت یادگیری فعال دروس تاثیر دارد.
فرج الهی و صنایعی - 1388 - در پزوهشی به بررسی آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش عالی پرداختند. نتایج تحقیق نشان داد که فناوری اطلاعات و ارتباطات الگوی فکری آموزش را دگرگون و مدل اهی موجود آموزشی را غنی تر کرده و شیوه های جدیدی نیز ایجاد می کند. این مدل ویژگی های مبتنی بر فناوری را به اشتراک می گذارند و شیوه های جدید آموزش و یادگیری را پیشنهاد می کنند که در آن، یادگیرنده نقش فعالی داشته و بر یادگیری خود راهبر، مستقلف انعطاف پذیر و تعامل کننده تاکید دارد.