بخشی از مقاله

چکیده:

یکی از رویکردهای داستان نویسی نوین ورود فرهنگ عامه شامل گویش ؛ آداب ورسوم محلی ؛ اصطلاحات ؛ ضرب المثلها و باورها واعتقادات در ادبیات داستانی است و این اتفاق را می توان به دلیل ورود ادبیات داستانی به زندگی مردم عادی و برخاستن از بطن جامعه ودغدغه های مردم عامی دانست که به ناچار ادبیات داستانی را با فرهنگ عامیانه عجین می کند ؛ یکی از داستان نویسان معاصر که در آثار داستانی خود به این مقوله پرداخته است ابوالقاسم پاینده نجف آبادی است .

در این مقاله ضمن معرفی ابوالقاسم پاینده ی نجف آبادی به بررسی یکی از شاخصه ها ی برجسته ی آثار داستانی او یعنی فرهنگ عامه می پردازیم که به حق داستان های او را آئینه ی تمام نمای فرهنگ مردم محل و زمان او کرده است و باعث شده آداب و رسوم ؛ باورها و اعتقادات ها ؛ ضرب المثلها و زبان محلی و کلیه مطالبی که فرهنگ یک منطقه را به نمایش م یگذارد در آثار داستانی پاینده درخشش پیدا کند و ضمن معرفی فرهنگ شهرک نون بر ملی و ایرانی بودن داستان های پاینده تاکید کند و بر دست مایه طنز داستان های او بیفزاید و باعث شود خواننده بهتر با قلم پاینده انس بگیرد.

مقدمه:

آمیختگی آثار داستانی با فرهنگ عامه ضمن آشنایی با فرهنگ منطقه ی اقلیمی نویسنده باعث نزدیکی و صمیمیت خواننده با قلم نویسنده می شود . و استفاده پاینده از این سبک و وارد کردن فرهنگ اقلیم خود در داستان هایش رنگ و بوی ملی و ایرانی بودن را به آثار داستانی پاینده داده است و از طرفی باعث پر رنگ شدن جنبهرئالیستی داستان های پاینده شده است و از سویی خواننده را در شناخت باورها و اعتقادات و آداب ورسوم و در کل فرهنگ مکان و زمان خود یاری داده است .

در این زمینه یعنی استفاده از فرهنگ عامه در داستان می توان پاینده را پیرو جمالزاده آغاز کننده مکتب داستان نویسی اصفهان دانست : »از نویسندگانی که شیوه نویسندگی جمال زاده را تقلید کردند میتوان رسول پرویزی؛ ابوالقاسم پاینده و ابوالقاسم پرتو اعظم را نام برد -

گاهی نثر پاینده از لحاظ آمیختگی با اصطلاحات و کلمات عامیانه؛ نثر جمال زاده را در روزگار طراوت ادبی او به یاد میآورد: » پشه را در هوا نعل کردن و از آب کرهی قالبی گرفتن و صفات توصیفی از قبیل ارقه و جلت و شندر پندره همه از نوع اصطلاحات و کلمات عامیانه یی است که نخستین بار دهخدا و جمال زاده در زبان داستان به کار زدند ولی سبک نگارش آنان سبک ساده و اصولا قرین زبان عامیانه و صحبت روزانه است در حالیکه زبان پاینده در داستان؛ زبان دقیق و فصیح ادبی است و با این همه؛ به هنگام ضرورت داستانی؛ گنجایش این کلمات و اصطلاحات عامیانه را نیز داراست و از این روست که زبان داستانهای پاینده زبانی خاص خود؛ نه متاثر از زبان کسی و نه قابل تقلید در زبان دیگری است. -

معرفی پاینده: ابوالقاسم پاینده نجفآبادی نویسنده؛ مترجم و محقق توانای معاصردر سال 1287 در خانوادهای متدین و نه چندان متمکن در شهرستان نجفآباد اصفهان که خود در مجموعه داستانهایش از آن به عنوان قصبه نون نام می برد و در محله حکیم این شهر پا به عرصه وجود نهاد. ابوالقاسم پاینده از نویسندگان و مترجمان و روزنامهنگاران خوشقریحه و توانمندی بود که آثار ماندگارش او را در زمره قلم داران ادب معاصر جاودانه کرد. از مرحوم پاینده بیش از 40 ترجمه و تألیف اعم از کتاب و مقاله وجود دارد.

بیشتر ترجمه های پاینده از عربی به فارسی و از کتابهای اسلامی و تاریخی و بی نظیر است از جمله ترجمه رآنق کریم ؛ تاریخ سیاسی اسلام؛ زندگانی محمّد ؛ تاریخ عرب ؛ تاریخ طبری ؛ تاریخ نوشته های جغرافیایی در اسلام؛ مروج الذهب ؛ التنبیه و الاشراف و همچنین گردآوری و ترجمه احادیث معتبر پیامبر اسلام در مجموعه ای ارزشمند تحت عنوان نهج الفصاحه . از تالیفات اسلامی او نیز می توان به کلید گنج قرآ ن ؛ علی ابر مرد تاریخ و سه نامه از پیمبر نام برد. پاینده تسلط خود بر زبان عربی و ترجمه ها و تالیفات اسلامی خود را مرهون تحصیلات حوزوی خویش است . او در علوم حوزوی سرآمد هم دوره ای های خویش بود به طوری که در وصف او گفته اند: "اگر ابوالقاسم پاینده در کسوت طلبگی و روحانیت باقی مانده بود از نوابغ میشد.

آثار داستانی پاینده را به ترتیب تاریخ چاپ به این شرح می توان نام برد: - 1 در گوشه دارالمجانین -2 - 1311 - در سینمای زندگی - 1336 - که بعدها به مرده کشان جوزان تغییر نام داد. -3 دفاع از ملا نصرالدین - -4 - 1348 جناب آقای دکتر ریش -5 - 1349 - داستانهای برگزیده - - 1350 که البته این کتاب دوازده داستان برگزیده از بین داستانهای دو مجموعه ی در سینمای زندگی و دفاع از ملانصرالدین می باشد-6 ظلمات عدالت - 1354 - و اما اخیرا از بین یادداشت های پراکنده ی پاینده کتاب دیگری با نام قدمگاه شهرک نون منتشر شده است . ابوالقاسم پاینده نجفآبادی در حالی که سالهای آخر حیات پر بار خویش را در انزوا و تمام وقتش را به تحقیق؛ تألیف و ترجمه میگذراند و پس از گذراندن عمری پر فراز و نشیب در روز 18 مرداد 1363 شمسی پس از مدتی نقاهت و از پس آن ده روز اغماء در اثر عارضه قلبی در بیمارستان ساسان تهران از این جهان فانی رخت بر کشید و در ضلع شرقی امامزاده ابنبابویه در جوار آرامگاه جهانپهلوان تختی و شیخ صدوق در تکیه محمدی به خاک سپرده شد. روانش شاد.

تاریخچهپژوهش در فولکلور: » فولکلور ؛ که کلمه ای انگلیسی است در سال 1848 میلادی برای اولین بار به وسیله " آمبروز موتن" عنوان مقاله ای قرار گرفت که موضوع آن بحث در باره ی دانش و آداب و رسوم سنتی بود
. رواج این اصطلاح در زبان فارسی در حدود یک قرن سابقه دارد . صادق هدایت آن را در فواید گیاه خواری 1306 - هجری شمسی - و نیرنگستان - 1312 هجری شمسی - به کار برده است و کمی بعد اصطلاح فولکلور عنوان مقاله ای است از رشید یاسمی در مجله تعلیم و تربیت قرار گرفت ؛ از آن به بعد به تدریج اصطلاح فولکلور به معنی دانش عامیانه و دانستنی های توده مردم رواج یافته است -

» در ایران جمع آوری و تحقیق در فولکلور به طور منظم و علمی به وسیله زنده یاد صادق هدایت شروع گردید -

تعریف فولکلور: »فرهنگ مردم ترجمه کلمه فولکلور است. این کلمه را نخستین بار ویلیام جی تامس باستان شناس انگلیسی - در گذشته به سال 1885 م - وضع کرد. وی در توضیح این اصطلاح تاکید داشت که مطالب و موضوعاتی از قبیل عادات و آداب و مشاهدات و خرافات و ترانه ها و اصطلاحات و غیر از این ها باید از ادوار قدیم تدوین شود تا هم در آینده پژوهش گران بتوانند از این طریق به اطلاعات مورد علاقه خود دست یابند و همچنین بدینوسیله بتوان از زوال و فنای آثار و اندیشه ها در ادبیات عامه جلوگیری شود

»کلمه فولکلور مرکب است از دو جزء فولک folkو لر loreکه جزء اول را در فارسی به مردم؛ توده؛ عامه؛ خلق و عوام ترجمه کرده اند و بخش دوم را به دانش؛ آگاهی؛ دانستنی؛ معلومات؛ حکمت و کلماتی از این گونه برگرداندهاند. روی هم رفته مترجمان پارسی زبان در برابر فولکلور اصطلاحات فرهنگ مردم؛ فرهنگ توده؛ دانش عوام؛ حکمت عامیانه؛ فلسفه عوام؛ معرفت عامه؛ دانستنیهای عوام؛ فرهنگ عامه؛ فرهنگ قومی؛ آداب و رسوم؛ اعتقادات عامه؛ اخلاق عامیانه؛ توده شناسی و عباراتی از این قبیل آوردهاند. در فولکلور امید و خوش بینی موج میزند؛ در داستانهای عامیانه وقتی که قهرمان داستان دستش از هرجا کوتاه میشود؛ نگاهش متوجه غیب و جادو و ا نجام کارهای خارق العاده میگردد و به این ترتیب پیروزی را برای خود مسلم میسازد

» فولکلور یعنی مجموعه دانش مردم ؛ فرهنگ مردم ؛ سواد توده مردم ؛ معلومات عامه و معلومات عوامانه ؛ چون همانطور که ما ادبیات رسمی داریم ؛ ادبیات عوامانه هم داریم همان طور که طب و حکمت رسمی داریم طب عوامانه هم داریم مجموعه اینها را در اصطلاح بین الملل فولکلور می گویند و در ایران گفته ایم فرهنگ مردم

قلمرو فولکلور: » فولکلور در ابتدا محدود به ادبیات شفاهی بود معمولا از قصه ها ؛ افسانه ها ؛ آوازهای محلی ؛ ضرب المثل ها و چیستان ها تجاوز نمی کرد . مطالعه کنندگان فولکلور به تدریج دامنه ی کنجکاوی علمی خود را توسعه دادند و آداب و رسوم و معتقدات عامیانه را نیز به قلمرو فولکلور افزودند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید