بخشی از مقاله

چکیده

عصری که با تحولات شگرف و شتابنده و ظهور نیازهای جدید، با ازدیاد جمعیت، بیکاری، فقر و ناتوانی دولتها در رفع مشکلات اقتصادی مواجه است؛ پس از تجربه الگوهای مختلف در راستای اشتغالزایی، تولید ثروت، آخرین الگوی توسعه را مبتنی بر کارآفرینی قرار داده است. کارآفرینی به عنوان موتور رشد و توسعه اقتصادی، نه تنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت انکار ناپذیر برای موفقیت در کسب وکار و تداوم پیشرفت آن است. کارآفرینی یک فرآیند است که برای محقق شدن آن عوامل متعددی موثر است.

عوامل فردی - روانی، محیطی - اجتماعی، فرهنگی- سیاسی - اقتصادی و عوامل ارزشی - اعتقادی. مهم-ترین مؤلفههای کارآفرینی عبارتند از:

انگیزه و هدف، تغییر، نوآوری، فرصت، دانش، تجربه، مدیریت، اشتغالزایی، سرمایه، سود، ارزشآفرینی، مخاطرهپذیری، ابهام، خدمت. کارآفرینی پیشنیاز حیات طیبه است و میتواند به تحقق جامعه آرمانی اسلامی سرعت بخشد. در اسلام، نه تنها ساختارکلی و مؤلفههای مؤثر در فرآیند کارآفرینی در اقتصاد متعارف مورد عنایت است، بلکه خلأهایی که در این میان وجود دارد نیز به بهترین شکل برطرف شده است؛ مانند احساس مسئولیت دینی کارکنان و وجدان کاری، حفظ کرامت در محیط کار، افزایش بهرهوری، توکل، خوشبینی و آینده نگری.

این مقاله ابتدا به مفهوم کارآفرینی در اقتصاد متعارف اشاره میکند و سپس با بررسی آیات قرآنکریم و روایات و آموزههای اسلامی، با روش تحلیلی، به تبیین کار و کارآفرینی در اسلام می پردازد و در آخر وجه تمایز رویکرد اسلامی به مقوله کارآفرینی در سه بخش ریسک، سرمایه و ثروت و نمود برتری اهتمام به کارآفرینی، با بررسی مؤلفه توکل تبیین میشود.

.1 مقدمه

کارآفرینی در نگاه اول، موضوعی مختص به دنیای اقتصاد است ولی تأثیر اموری مانند دین و اخلاق در اقتصاد قابل انکار نیست. کار و کارآفرینی یکی از مسائلی است که به صورت روزمره جامعه انسانی را با خود همراه میکند. کارآفرینی در سطح جامعه تا حد بسیار زیادی به عناصر فرهنگی جامعه بستگی دارد. یکی از عواملی که باعث موفقیت اقتصادی در هر جامعه میشود هماهنگی نظام اقتصادی با نظام اعتقادی آن جامعه است. وضعیت اقتصادی جامعه نتیجه ارزشها، عواطف، انگیزهها و باورهای مردم و مسؤولین جامعه است.

جامعه اسلامی هر چیز را که رنگ و بوی ارزشی بیابد بیشتر میپذیرد به خصوص اگر هدفی والا چون برآوردن رضایت الهی داشته باشد. قطعا آنچه در دنیای غرب به عنوان مهد پیدایش این علم پس از سالها آزمون و خطا از مفهوم کارآفرینی به دست آمده است راه-گشای افراد زیادی در سراسر دنیا شد اما آنچیزی که غرب و جامعه اسلامی را با هم متفاوت میکند جهان بینی متضاد آنهاست. درست است که کارآفرینی یک علم است اما اسلام بین علم و دین، گرهای ناگسستنی قائل است و به اصل تعاضد در اقتصاد ایمان دارد.

آشنایی با دیدگاهها و آموزههای اقتصادی قرآن در پرتو بررسی دقیق و فهم صحیح از آیات آن میسر میشود. بدیهی است که در قرآن مؤلفههای هر علمی واضح و مشخص به چشم نیاید، اما آنچه از آن به عنوان کتاب هدایت بشر در تمام عرصهها انتظار میرود، ارائه ارزشها و چارچوبهای کلی برای علوم روزمره بشری است. بنابراین قرآن به بیان بایدها و نبایدها، اصول و چارچوبها و روش زندگی پرداخته است. آموزههای دینی هم مبانی و اصول حاکم بر کار و کارآفرینی را ارائه می کند؛ و هم نتایج و اهدافی خاص برای آن تعریف مینماید.

این مقاله میکوشد تا با استفاده از آموزههای اسلام و رهنمودهای قرآنکریم و روایات ائمه معصومین علیهم السلام، عوامل و مؤلفههای مؤثر در تحقق کارآفرینی را با رویکرد ارزشی و اعتقادی بررسی کرده و به این پرسشها پاسخ دهد که دیدگاه اسلام درباره کارآفرینی چیست؟

قصد این پژوهش، مقایسه تطبیقی کارآفرینی در اقتصاد متعارف و قرآن نیست؛ هرچند در بسیاری از موارد هم مقایسه و هم تطبیق صورت گرفته است؛ اما شاید تطبیق عین به عین کارآفرینی و آموزههای اسلامی اهمیت چندانی نداشته باشد، آنچه شایان توجه است نشان دادن ظرفیت بالای دین برای استفاده معتقدانه از علوم جدید است.

آموزههای اسلامی در عین تأیید و تشویق، درتمامی بخشهای مقدمات، اهداف و نتایج کارآفرینی، دورنما و رهنمودهایی ارائه کرده است. تأکید اسلام به مردمگرایی و سفارش به مشورت و پرهیز از گوشه نشینی و انزوا، ایجاد عدالت به عنوان یکی از اهداف نهایی و تلاشهای حکومت اسلامی، پرهیز از پذیرش ریسکهای قمارگونه و استقبال از ریسکهای منطقی و حساب شده، تشویق بهگرایش افراد برای اهداف و برنامههای بلند مدت - آثار ماتأخر، باقیات صالحات، نگاه آخرتگرایانه در عمل - همگی نشان از تطابق جامعه اسلامی با شاخصهفرهنگِ پذیرای کارآفرینی است.

.2 تعریف کارآفرینی

کارآفرینی مفهومی است که رد پای آن را در خیلی از رشتهها میتوان یافت. از رشتههای علوم اقتصادی، مدیریت، جامعه شناسی تا روانشناسی. بنابراین دور از انتظار نخواهد بود اگر بگوییم که کارآفرینی رگههایی از هر علم را با خود در تعاریف و مؤلفهها به همراه دارد. کارآفرینی یک فرآیند است که برای محقق شدن آن عوامل متعدد و متنوعی - مستقیم یا غیر مستقیم - موثر است. عوامل فردی - روانی، محیطی - اجتماعی، فرهنگی-سیاسی - اقتصادی و عوامل ارزشی - اعتقادی. بعد از مطالعه و بررسی آراء و نظرات گوناگون شاید بتوان گفت تعریف ذیل، خلاصه تعاریف موجود است:

»کارآفرینی یک فرایند مدیریتی هدفمند و پویا است که فراتر از شغل و حرفه است و با استفاده از هوشیاری و دوراندیشی به شناسایی و بهرهبرداری از فرصتهای موجود میپردازد؛ سرمایه لازم را از منابع رسمی و غیر رسمی تأمین میکند و با درهم شکستن وضعیت موجود و مخاطره پذیری، میان ریسک قابل پیشبینی و غیرقابل پیشبینی تمایز قائل میشود و با تحمل ابهامهای پیشرو به پرورش ایده و فعالیت مستمر برای محقق کردن آن میپردازد و به ایجاد، توسعه یا حفظ یک واحد اقتصادی تا مرحله سود دهی اقدام میکند.

.3 کارآفرینی از منظر دین

از وظایف نظام اقتصادی در هر جامعهای، ایجاد زمینه کار و اشتغال و فراهم نمودن بستر تولید و در نتیجه کسب درآمد و ثروت است. قرآن کریم و آموزههای اسلامی، نه تنها انسان را به کار و تلاش توصیه و تشویق میکند بلکه کار را یک تکلیف الهی برای او شمرده شده است و از طرفی از انسان میخواهد که دیگران را نیز از تلاش خود بهرهمند سازد و این یعنی اسلام غیرمستقیم انسان را به کارآفرینی تشویق کرده است.

همانگونه که گذشت کارآفرینی یک فرآیند است. مؤلفهها، ویژگیها، قوانین، بایدها و نبایدها، توصیهها و رهنمودهای فراوانی در محقق شدن کارآفرینی دخالت دارند. شاید بتوان ادعا کرد که تمامی مؤلفههای کارآفرینی در اسلام وآموزههای دین وجود دارد؛ نشانههایی از این مؤلفهها را در اسلام جستجو میکنیم:

.4 انگیزه و حمایت

اولین و مهمترین مؤلفه برای اقدام به هرکاری انگیزه است. کارآفرینی چیزی جز انگیزه و عمل نیست. انگیزه کارآفرین در نظام ارزشی چیست؟ فردکارآفرین تلاش اقتصادی را برای خود یک تکلیف عبادی میداند که وعده پاداش دنیوی و اخروی دارد. در روایات محبوبترین و با فضیلتترین انسانها، مفیدترین آنها برای مردم دانسته شده است.

کارآفرین مسلمان نسبت به جامعه خود بیتوجه و بیتفاوت نبوده بلکه با تلاش برای بهبود اوضاع فرهنگی- اقتصادی جامعه، قصد دارد فرد سودمندی باشد. مطالعاتی در همین زمینه درکشورهای اسلامی انجام شده است:

اودرچ،بواِ نت و تاموادا در یک پژوهش میدانی درکشور هند به بررسی تأثیرادیان بر افراد با موضوع تصمیمسازی در توسعه اقتصادی پرداختند. براساس این تحقیق مشخص شد ادیان توحیدی مثل اسلام و مسیحیت بستر مساعد و نقش مثبت برای گسترش فعالیتهای کارآفرینی فراهم میکنند و نقش بازدارنده ادیانی مثل هندو و بودائی در این مطالعه به اثبات رسید. پژوهشی درکشورهای غنا، هند و مالزی توسط نولند در سال 2005 انجام شده است با هدف بررسی فرضیه »خنثی بودن اثرگذاری دین در تغییر عملکرد اقتصادی.« نولند برخلاف انتظارش به وجود یک رابطه مثبت بین نگرش اسلامی و افزایش عملکرد اقتصادی در همه کشورهای هدفش دست یافت.

.5 کارآفرینی اجتماعی – مذهبی

دغدغه اصلی دین، تشویق به تلاش همه جانبه برای ساختن جامعهای دور از فقر و همراه با رفاه و رضایتمندی انسانها و تحقق عدالت اجتماعی است به طوری که فراغت ذهنی حاصل برای بشر، سبب تعالی روح معنوی وی شده تا هدف واقعی زندگی در دنیا را دریابد. روشن است که دولتها، سازمانها، شرکتها و... به تنهایی نمیتوانند این سطح از فراگیری رفاه نسبی انسانهای جامعه را محققکنند. دلایل مختلفی هم برای این ناتوانی وجود دارد؛ انگیزههای کسب سود و منفعتطلبی شخصی و عدم درک ضرورت توجه به محرومیت زدایی از مهمترین دلایل آن است. حلقه گمشده در این میان، وجود کارآفرینی اجتماعی- مذهبی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید