بخشی از مقاله
چکیده
یکی از مهمترین ابزارهای تخصیص بهینه منابع آب، ارزشگذاری اقتصادی آن است که در راهبردهای توسعه بلندمدت آب کشور نیز بر آن تاکید شده است. بنابراین این مطالعه با هدف برآورد ارزش اقتصادی آب در محصولات کشاورزی استان کرمان انجام می شود. داده های مورد نیاز از اطلاعات موجود در سازمان جهاد کشاورزی استان کرمان بدست آمده است.
در این راستا فرم های مختلف تابعی مورد برازش قرار گرفت و با استفاده از معیارهای اقتصاد سنجی برای محصول گندم و ذرت آبی تابع تولید ترنسلوگ و برای محصول سیب زمینی آبی تابع لئونتیف تعمیم یافته به عنوان بهترین فرم های تابعی شناخته شد و با استفاده از آنها، ارزش اقتصادی آب در تولید این محصولات به ترتیب 771، 1496 و 4660 ریال بر مترمکعب بدست آمد. همچنین نتایج نشان داد متوسط وزنی ارزش اقتصادی آب در مصارف کشاورزی استان کرمان 1187 ریال بر مترمکعب است. بنابراین هر واحد اضافی آب، ارزشهای متفاوتی در محصولات کشاورزی استان کرمان ایجاد می کند که لزوم توجه سیاستگذاران به الگوی کشت مناسب در منطقه را نشان میدهد.
مقدمه
منابع آبی با توجه به تقاضای رو به افزایش حجم و استفاده های متفاوت از آن به شدت تحت فشار است و تخصیص آن میان ذی نفعان مختلف که از وظایف مدیریت منابع آب به شمار می رود، روز به روز پیچیده تر میگردد. بر اساس اجماع جهانی بهترین ابزار تخصیص آب میان ذی نفعان، تخصیص بر اساس ارزش آن است که در راهبردهای توسعه بلندمدت آب کشور نیز بر آن تاکید شده است. در قانون برنامه چهارم توسعه - بند ج ماده - 17 به طور ویژهای بر ارزشگذاری آب تاکید شده و در واقع سیاستگذار، دولت را مکلف به لحاظ کردن ارزش اقتصادی آب - در هر یک از حوضههای آبریز - در تصمیمگیریهای خود در تامین و تخصیص کرده است. از آنجا که بیش از 90 درصد از آب در کشور به مصارف کشاورزی می رسد، توجه به ارزش آب در مصارف کشاورزی نسبت به سایر مصارف از اهمیت بیشتری برخوردار است.
در خصوص برآورد ارزش اقتصادی آب در مصارف کشاورزی مطالعات زیادی صورت گرفته است و در اغلب آنها نیز از روش تابع تولید استفاده شده است. اما محدوده انجام این مطالعات به ویژه مطالعات داخلی غالباً در یک مزرعه یا اراضی تحت پوشش یک سد صورت گرفته است. مطالعات قابل توجهی در برآورد ارزش در ابعاد استانی یا حوضهای وجود ندارد. حسین و یونگ - 1985 - در طرحی برای برآورد ارزش اقتصادی آب از طریق تابع تولید، از حدود 400 شبکه آبیاری بطور تصادفی،2000 کشاورز را انتخاب و با توجه به اطلاعات محصول سالهای 1976-77 در سه استان مورد مصاحبه قرار دادند.
با استفاده از این اطلاعات توابع تولید مختلف شامل کاب- داگلاس، ترانسندنتال و کاب-داگلاس تعمیم یافته برازش شدند. تابع تولید کاب-داگلاس بهتر از بقیه مدلها اطلاعات را برازش نمود. علاوه بر آن می توان به مطالعه چاراوراتی و روماست - 1991 - در استفاده از روش تابع تولید جهت تعیین ارزش تولید نهایی آب اشاره کرد. مطالعه تامسون - 1973 - به برآورد ارزش آب با استفاده از چند نوع فرم تابعی اختصاص دارد. مطالعه هی و تینر - - 2004 نیز به ارزشگذاری آب به منظور تخصیص بهینه آن پرداخته است.
از مطالعات داخلی می توان به مطالعه حسین زاده فیروزی و سلامی - 1378 - در برآورد ارزش اقتصادی نهاده آب در تولید چغندر قند در استان خراسان و مطالعه چیذری و میرزایی - 1378 - در محاسبه ارزش تولید نهایی آب در تولید پسته شهرستان رفسنجان اشاره کرد. در این مطالعه ارزش اقتصادی یک متر مکعب آب در تولید چغندر قند و پسته به ترتیب 1200 و 398 ریال به ازای هر متر مکعب بدست آمده است. همچنین محمدی نژاد - 1380 - با استفاده از رویکرد تابع تولید ارزش اقتصادی آب را برای محصولات منطقه زیر سد ساوه شامل گندم، پنبه، جالیز و باغات به ترتیب 73/9، 125/8، 128/7، 87/9 ریال به ازای هر متر مکعب محاسبه نموده است.
مواد و روشها
در یک تقسیم بندی کلی روشهای برآورد ارزش آب - به عنوان نهاده تولید - را می توان به دو دسته روشهای پارامتری و ناپارامتری دسته بندی کرد. از پر استفاده ترین روشهای ناپارامتری در تعیین ارزش اقتصادی آب، برنامه ریزی خطی و از مهمترین روشهای پارامتری تابع تولید است. - دکلر و همکاران،. - 2004 در این مطالعه با توجه به اطلاعات موجود از روش تابع تولید استفاده شده است.
تابع تولید عبارت است از یک رابطه فنی بین عوامل تولید و محصول که معرف حداکثر محصولی است که می توان با فرض ثابت بودن سایر شرایط از مجموعه نهاده ها بدست آورد . در این روش تابع تولیدی که نهاده آب بعنوان متغیر مستقل در آن به کار رفته است تخمین زده می شود و ارزش تولید نهایی نهاده آب بعنوان ارزش اقتصادی آن تعیین می گردد:
که در این رابطه y و wat به ترتیب نمایانگر تولید و نهاده آب، p y قیمت محصول، MPwat تولید نهایی و VMPwat ارزش تولید نهایی یا ارزش اقتصادی آب، می باشد. برای اینکه یک تابع تولید بتواند نظریه تولید نئوکلاسیکها را نشان دهد باید از مجموعه ویژگی هایی برخوردار باشد. از جمله این ویژگیها یکنواختی، تقعر، ضرورت، محدوده غیرمنفی بودن، پیوستگی، دوبار قابل مشتقگیری بودن است
بنابراین کلیه اشکال تابعی را که تأمین کننده مجموعه خصوصیات ذکر شده باشد میتوان یک فرم تابع برای بیان روابط تولید به حساب آورد و برای برآورد پارامترهای الگو و انتخاب فرم برتر مورد آزمونهای اقتصادسنجی قرار داد.
در یک تقسیم بندی می توان فرم های تابعی را به دو دسته فرم های انعطاف پذیر1 و انعطاف ناپذیر2 تقسیم بندی کرد. فرم های تابعی درجه دوم تعمیم یافته3، ترانسلوگ4 و لئونتیف تعمیم یافته5 از جمله فرم های انعطاف پذیر هستند. فرم های تابعی انعطاف پذیر به دلیل ویژگی های خود، بر فرمهای تابعی انعطاف ناپذیر ترجیح دارند و به عنوان فرمهای برتر تلقی می شوند.
شکلهای تابعی انعطاف پذیر در بسیاری از موارد خصوصیات مشترک دارند و از لحاظ نظری قابل قبولند، و نمی توان به شکل قطعی هیچ یک از آنها را توصیه کرد. بدین منظور لازم است با برازش مدل و با استفاده از پارامترهای اقتصاد سنجی فرمی انتخاب شود که به مناسبترین شکل روابط تولیدی را نشان دهد. به اعتقاد گجراتی تعداد پارامترهای کمتر، سادگی تفسیر، سادگی محاسباتی، خوبی برازش، قدرت تعمیمدهی و پیش بینی از جمله معیارهای دیگری هستند که در تعیین الگوی اقتصادسنجی برای کارهای تجربی مفیدند
مطابقت با نظریه های اقتصادی نیز از معیارهای دیگر در شناسائی الگوی برتر از دیدگاه تامپسون - 1988 - است. علاوه بر این، براساس نظر تامپسون، در کنار معیارهای مذکور، مطالعات تجربی نیز احتمالاً راهنمای خوبی برای انتخاب الگوی برترند. آزمونها و معیارهای اقتصادسنجی مناسبی نیز وجود دارد که به انتخاب الگوی مناسب کمک می کند که از جمله آنها می توان به آزمون باکس - کاکس، آزمون متداخل1 - گرین، - 1993 و آزمون نرمال بودن جملات اخلال اشاره کرد. به طور کلی هر قدر در انتخاب الگوی تابع تولید بیشتر دقت گردد و الگوی مناسبتر برگزیده شود، روابط تولیدی به طور واقعی تر منعکس و از بروز خطا در بیان روابط بین نهادهها و ستاندهها کاسته خواهد شد
با توجه به مباحث گفته شده، در این مطالعه از بین فرم های تابعی مختلف، سه فرم درجه دوم تعمیم یافته2، ترانسلوگ3 و لئونتیف تعمیم یافته4 مورد برازش قرار می گیرد. داده های مورد نیاز در این مطالعه از پرسشنامه های موجود در سازمان جهاد کشاورزی استان کرمان در سال 1386 بدست آمده است. از بین محصولات زراعی استان با توجه به سطح زیر کشت آبی و داده های در دسترس برای آنها، محصولات گندم آبی، ذرت آبی و سیب زمینی آبی به ترتیب با تعداد نمونه 149، 77 و 69 پرسشنامه انتخاب گردید. این سه محصول بر اساس آمارنامه های وزارت جهاد کشاورزی حدود 49 درصد از اراضی آبی زیرکشت استان را پوشش می دهد. متغیرهای مورد استفاده عبارتند از مقدار تولید بر حسب کیلوگرم - y - ، مصرف آب بر حسب مترمکعب - wat - ، مقدار بذر بر حسب کیلوگرم - sed - ، تعداد نیروی کار بر حسب نفرروز - lab - ، مقدار مصرف سموم شیمیایی بر حسب لیتر - - pes و مقدار مصرف کودشیمیایی بر حسب کیلوگرم - - fer می باشد.
با توجه به متغیرهای تعریف شده، روابط ریاضی سه فرم تابعی درجه دوم تعمیم یافته5، ترانسلوگ6 و لئونتیف تعمیم یافته7 به صورت زیر تعریف می شوند. همچنین در روابط زیر نحوه محاسبه ارزش تولید نهایی آب نیز ارائه شده است.