بخشی از مقاله
چکیده:
این مقاله، سعی دارد تاعوامل موثر بر سرمایه گذاری ومشارکت بخش خصوصی درکشورهای منتخب اسلامی را با استفاده از اقتصادسنجی فضایی مورد آزمون قراردهد. برای این منظور از آمار مشارکت وسرمایه گذاری بخش خصوصی کشورهای منتخب، درقالب داده های تابلویی در فاصله سال های2001تا2014استفاده شده است. معادله سرمایه گذاری با استفاده از روش ایستا - اثرات ثابت وتصادفی - وپویا - گشتاورهای تعمیم یافتهGMM - در داده های تابلویی و در دو حالت اقتصادسنجی معمولی و فضایی تخمین زده است.
نتایج مدل تخمین زده نشان از وجود همبستگی فضایی بین کشورها بوده واز این رو، استفاده از این نوع تخمین توجیه پذیر است. از طرف دیگر، متغیرهای تولید ناخالص داخلی، نرخ رشدجمعیت، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، درجه باز بودن اقتصاد کلان و مجاورت کشورها بر روی سرمایه گذاری اثر مثبت وسرمایه گذاری باوقفه و نرخ بهره، اثر منفی بر روی آن دارد. براساس یافته های مقاله، پیشنهاد می گردد که در تخمین این معادلات می باید مجاورت بین کشورها را درنظر گرفت وبا افزایش تولید ناخالص داخلی و سرمایه گذاری مستقیم خارجی وبا کاهش نرخ بهره داخلی، مبانی لازم در جهت افزایش سرمایه گذاری بخش خصوصی در کشورهای اسلامی را فراهم آورد.
-1 مقدمه
در حال حاضر با گسترش ارتباطات جهانی و کاهش فاصلهها و به عبارت دیگر جهانی شدن اقتصاد، تحرک پذیری منابع بیش از هر زمان دیگری شده است. از میان این منابع، علاقه به جذب و انتقال سرمایه بیش از هر نهاده دیگری مورد توجه و استقبال دولتمردان و اهالی کسب و کار میباشد. به همین خاطر است که این موضوع توجه بسیاری از سیاستگذاران و دانشمندان اقتصاد را به خود جلب نموده است. در نتیجه حجم قابل توجهای از مطالعات به این موضوع پرداخته و به شناسایی عوامل مؤثر بر جریان سرمایهگذاری توجه کردهاند.
در بین این مطالعات، یافتههای اقتصادی با کمّی سازی روابط موجود، نقش قابل توجهای در توجیه و توضیح تحولات دنیای سرمایه داشتهاند، این که کدام متغیر بر جذب سرمایه تأثیر مثبت و کدام تأثیر منفی یا اثری ندارد به اندازهای با اهمیت میباشد که پایه اصلی برنامههای توسعه و جذب سرمایه را تشکیل میدهند. در حال حاضر سرمایه عامل محدود کننده تولید بوده و در شرایط فعلی اقتصاد جهانی، کمبود آن باعث بیکاری سایر عوامل تولد از قبیل نیروی کار میباشد، در نتیجه بررسی و شناسایی عوامل مؤثر بر جذب آن از نکات کلیدی در مطالعات اقتصادی میباشد.
امروزه با افزایش ارتباط میان کشورها و ایجاد ابزارهای مالی جدید، شرایط نقل و انتقال سریع سرمایه در سطح کره زمین بیش از هر زمان دیگری فراهم شده است. بیشتر مطالعات تأثیر مثبت و معنیدار حجم سرمایهگذاری بر رشد اقتصادی را نشان دادهاند، بنابراین تلاش بر جذب سرمایهای که در هر زمان مقدار آن محدود میباشد، رقابتی هرچند پنهان را میان کشورهای جهان ایجاد کرده است. در حال حاضر و بر اساس مطالعات انجام یافته، تعدادی از اقتصاددانان معتقدند که جریان سرمایهگذاری بخشی از تجارت بینالملل بوده و از این دیدگاه باید به آن در چارچوب تئوری دانینگ1 توجه کرد.
تئوری که سرمایهگذاری را تابعی از شرایط مکانی در نظر میگیرد. همچنین بر اساس مطالعات انجام یافته، سرمایهگذاری قابلیت ایجاد اشتغال، صادرات و تولید بیشتر را داشته و با انتقال فناوری میتواند به رشد اقتصادی بیشتر یاری رساند. همچنین جریان سرمایه، امکان دسترسی به مدیریت، نیروی کار ماهر، شبکههای بینالمللی تولید و خلق نامهای تجاری را نیز فراهم میآورد. به همین علت است که در مطالعات از سرمایهگذاری به عنوان موتور رشد اقتصادی نام برده میشود - بهرامی و پهلوانی، . - 1393 با توجه به شرایط اقتصادی موجود و ضرورت خروج از رکود و توسعه رونق اقتصادی لازم است به عوامل مؤثر بر تابع سرمایهگذاری توجه بیشتری گردد.
لذا، دراین تحقیق درنظر داریم، بااستفاده ازمدل پیشنهادی ارائه شده به بررسی عوامل موثر برسرمایه گذاری ومشارکت بخش خصوصی پرداخته وبه سوال پاسخ دهیم ازبین عوامل موثر بر تابع سرمایهگذاری در کشورهای مسلمان، کدامیک تاثیر بیشتری دارد؟برای همین منظور طی دوره 2001-2014 با استفاده از رهیافت اقتصادسنجی فضایی به بررسی عوامل تأثیرگذار بر تابع سرمایهگذاری در کشورهای مسلمان می پردازیم.
برهمین اساس ادامه مقاله، به صورت زیر سازماندهی شده است:دربخش دوم مقاله، به مبانی نظری تحقیق پرداخته شده، ودربخش سوم پیشینه تحقیق ودر بخش چهارم، مدل مورد استفاده، آورده شده است. بخش پنجم به معرفی داده، ویژگیهای آن ونتایج تجربی حاصل از برآورد الگو وتفسیر آن اختصاص یافته است. دربخش پایانی مقاله نیز نتیجه گیری آورده شده است.
-2مبانی نظری وپیشینه تحقیق
- 2-1 مبانی نظری
درموردسرمایه گذاری، نظریه های مختلفی وجود دارد که هریک به طریقی کوشیده اند تا عوامل تعیین کننده سرمایه گذاری وتشکیل سرمایه را معرفی نمایند. در واقع هر نظریه سرمایه گذاری تلاش می کند تا جواب مشخصی به این دو موضوع بدهد؛ -1 مقدار مطلوب موجودی سرمایه چگونه تعیین می شود، عوامل موثر برآن کدامند و مقدار آن چقدر است؟-2 بنگاه چه سرعت تعدیلی را در رسیدن به موجودی مطلوب سرمایه اتخاذ می کند وچه عواملی این سرعت تعدیل را تعیین می کنند؟ نظریه های سرمایه گذاری مطرح شده مانند؛ نظریه شتاب، مدل نئوکلاسیک ونظریه qتوبین،... بیشتر برای کشورهای پیشرفته طراحی شده اند که نمی توان آنها را برای کشورهای در حال توسعه به کار برد.
پژوهشهای متعددی که در زمینه نظریه ها و الگوهای سرمایه گذاری از سوی پژوهشگران و متخصصان اقتصادی صورت گرفته است، به طور عمده مربوط به اقتصادهای پیشرفته ای است که اتکاء آنها با اقتصاد بازار، از ویژگی های بارز آنهاست. این در حالی است که اقتصاد کشورهای در حال توسعه واسلامی دارای ویژگی هایی است که آن را از اقتصاد های پیشرفته متمایز می کند. کشورهای در حال توسعه، عمدتاً دارای مشکلات ساختاری اقتصادی بوده که این امر کاربرد نظریه های کلاسیک اقتصادی را در این کشورها با مشکل روبرو می کند - بلجر وخان، .2 - 1984 ولی میتوان ازعوامل موثر بر سرمایه گذاری جهت مدلسازی برای تابع سرمایه گذاری دراین کشورها، ازنمودار - - 1استفاده کرد:
درنمودار - - 1عوامل متعددی از قبیل متغیرهای پولی ومالی، سیاسی وساختاری بر فرآیند سرمایه گذاری ودر نهایت، رشد اقتصادی کشور تاثیر دارند. تاکنون مطالعات متعددی در زمینه تعیین رفتار سرمایه گذار بخش خصوصی ومشخص نمودن عوامل موثر برآن درکشورهای مختلف صورت گرفته است که نتیجه آن نمایان شده متغیرهای موثر بر رفتار سرمایه گذاری بخش خصوصی از قبیل تولید ناخالص داخلی، سرمایه گذاری بخش دولتی، اعتبارات اعطایی بانک ها به بخش خصوصی، ریسک ونا اطمینانی، ... است - دفتر مطالعات اقتصادی، . - 1387