بخشی از مقاله
چکیده:
زمین لغزش لنج آباد به مساحت 25 هکتار بخشی از پهنه زمین لغزش پشت قلعه دورود به مساحت 27 کیلومتر مربع می باشد. نقطه مرکزی این لغزش دارای مختصات جغرافیایی 49° 1′ طول شرقی و 35° 26′ عرض شمالی می باشد. منطقه مورد نظر از لحاظ زمین شناسی بخشی از کمر بند زاگرس مرتفع می باشد که به لحاظ تکتونیکی در یک منطقه فعال لرزه خیزی قرار دارد .
گسل های دورود و قارون و راندگی رازان- بابا هر 3سیستم گسله مهم منطقه می باشند که این منطقه را از گذشته به شدت تحت تاثیر خود قرار داده اند که بارزترین نمونه این تنش های محلی خرد شدگی توده های سنگی منطقه ایجاد خطواره از جمله دره های گسله در منطقه می باشد. بررسی های میدانی و مطالعات لرزه خیزی انجام گرفته نشان دهنده آن است که احتمالا بر اثر وقوع یک زلزله با بزرگای بیش از 7 ریشتر باعث بروز این پهنه 2700 هکتاری شده است.
از طرفی انجام فر آیند رفتار سنجی بر روی این منطقه و مناطق اطراف با استفاده از داده های رادار و سنجده های Invisat و Terrasar-x برای 2 سال متمادی نشان داده است که توده دارای جابجایی های حداکثر 30 میلی متر در سال می باشد، که بیش ترین این جابجایی ها در دامنه های شمالی مشرف به ایستگاه تقویت برق فشار قوی در مسیر جاده دورود – خرم آباد و در دامنه شرقی در مجاورت روستای لنج آباد می باشد. بررسی های ژئوتکنیکی و تحلیل پایداری شیب در محدوده مورد مطالعه نشان داده است که دامنه فوق تحت بار های استاتیکی پایدار اما با وجود بارهای دینامیکی از جمله زلزله به شدت ناپایدار می باشد.
از سویی سازوکار توده لغزشی را می توان یک پهنه با رفتار مرکب و متشکل از انواع حرکات از جمله لغزش چرخشی ، ریزش سنگ و خزش در نظر گرفت. در شرایط فعلی غالبا" رفتار توده مورد نظر به شکل خزش با جابجایی حداکثر 30 میلی متر در سال می باشد. به منظور ارزیابی عمق لغزش از فن آوری ژئورادار1 استفاده شده است. نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده نشان دهنده آن است که روش فوق به ویژه در مناطقی با شرایط محل مورد نظر بسیار نتایج قابل قبولی ارائه می دهد. نتایج روش فوق با انجام عملیات حفاری در 4 نقطه از سطح لغزش لنج آباد تایید کننده تحلیل ها و نتایج کاربرد روش ژئورادار در منطقه مورد مطالعه است.
مقدمه :
زمین لغزش2 عبارت است از حرکت مواد تشکیل دهنده پوسته بیرونی زمین شامل سنگ و خاک، تحت نیروی جاذبه زمین و در امتداد شیب طبیعی زمین.[3] از آنجا که پیش بینی زمان وقوع زمین لغزش ها از توان علمی امروز بشر خارج می باشد شناسایی مناطق حساس به زمین لغزش و کنترل رفتار آن ها از لحاظ مقدار ، جهت و نحوه حرکت و ارائه راه کار های مناسب به منظور شناسایی برخی پارامترهای فیزیکی توده های لغزشی و تحلیل پایداری آن ها اهمیت دارد. حرکات توده ای نقش موثری در تخریب جاده های ارتباطی، راه آهن، تخریب مراتع و مناطق مسکونی ، فرسایش و ایجاد رسوب در حوضه آبریز سدها دارند.
امروزه پیش رفت دانش بشر به ویژه در تکنیک های مدرن سنجش و اندازه گیری دقیق می تواند در ارزیابی و رفتار سنجی 3 توده های لغزشی و اندازه گیری برخی پارامترهای فیزیکی مانند سطح لغزش کمک زیادی به محقیقن علم زمین لغزش بنماید. ژئورادار یکی از روشهای ژئوفیزیکی غیر مخرب است که از آن، برای تصویرنگاری زیرسطحی به وسیله امواج رادار - امواج الکترومغناطیس در محدوده فرکانسی ریزموج - 4 استفاده می شود.
در این روش ابتدا امواج رادار برای شناسایی اهداف در هوا، روی سطح زمین و در زیر دریا مورد استفاده قرار گرفت. از جمله بارزترین ویژگیهای این روش، غیر مخرب بودن - بی نیازی به منبع موج مخرب همانند انفجار یا ضربه در روشهای لرزه نگاری - ، قدرت تمایز زیاد - در محدوده چند ده سانتیمتری به ویژه در عمق های کم - ، سرعت بسیار بالا در برداشت و تفسیر دادهها و هزینه بسیار پایین آن میباشد. استفاده از امواج رادار برای اکتشافات زیرسطحی برای نخستین بار در سال 1926 گزارش شده است. چشم گیرترین پیشرفتهای مربوط به بهرهگیری از ژئورادار در 15 سال گذشته به دست آمده است.
این روش در زمینههای عمرانی، کشاورزی، مهندسی شهری و همچنین رفتارسنجی5، کاربردهای قابل توجهی دارد. یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این روش، قابلیت تشخیص هر دو نوع نابهنجاری های - آنومالی - فلزی و غیر فلزی، با دقت بالا است. در این روش پالسهای الکترومغناطیسی به وسیله یک منبع موج ایجاد شده و پس از انتشار در درون زمین و بازتاب آن از روی ناهمگونیهای زیرسطحی، به وسیله آنتنی که در نزدیکیمنبع قرار دارد، ثبت میشود.
بطور معمول در روشهای پیمایش GPR از موجکهای الکترومغناطیس6 با فرکانس بسیار بالا استفاده میشود. بدین ترتیب، این روش امکان تشخیص دقیق ناپیوستگیها و ناهمگونیهای دی الکتریکی7 لایههای سطحی را فراهم می کند. آنچه که باعث بازتاب امواج الکترومغناطیس تولید شده به وسیله فرستنده GPR میشود، تباین میان ضریب گذردهی دی الکتریکی8 زمین و جسم ناهمگون - لوله، کابل، کانال مدفون، قنات و ... - میباشد. هر چقدر که این تفاوت بیشتر باشد ضریب بازتاب امواج بزرگتر خواهد بود - Conyers and Goodman,
.1997 - یکی از عوامل مهم در انتشار و بازتاب امواج الکترومغناطیس تولید شده توسط GPR، حضور آب میباشد. حضور آب تأثیر بسیاری بر کاهندگی این امواج دارد. کاربرد GPR، محدودیتهای دیگری هم دارد که مهمترین آنها جذب شدید امواج الکترومغناطیسی در محیطهای دارای هدایت الکتریکی بالا - مقاومت ویژه پایین - است. اصولاً ژئورادار در موادی که مقاومت ویژه آنها خیلی پایین است کارآیی چندانی ندارد. در نتیجه اگر سطح زمین از موادی نظیر نمک، آب شور یا رس اشباع از آب پوشیده شده باشد، از کارایی این روش کاسته می گردد.