بخشی از مقاله

چکیده

ارتفاعات اطراف رودخانه ابهررود واقع در دشت ابهر در شرق استان زنجان آثار متعددی از فعالیت های گرمابی مربوط به دوران ائوسن و قبل از آن در محل تلاقی گسل ها نشان می دهد که منجر به تشکیل رگه های معدنی با آثار کانه زایی فلزات پایه مانند:

طلای اپی ترمال، سرب-روی، مس، کائولن و ... در سازندهای مستعد منطقه مانند سازند کرج می باشد که تحت تاثیر دگرسانی های رس و اکسید های آهن قرار گرفته است. با استفاده از تصاویر ماهواره ای سنجنده E TM + و به کارگیری دو روش تحلیل مولفه های اصلی انتخابی - crosta PCA - و نسبت باندی M-ratio می توان آثار رخساره های گرمابی - ماگمایی را شناسایی کرده و مکان هندسی هاله های رسی و اکسیدهای آهن را تشخیص داد.

-1 مقدمه

دشت ابهر با وسعتی بالغ بر 820 کیلومتر مربع در شمال غربی ایران و شرق استان زنجان قرار گرفته است. این دشت کم عرض که با پوشش آبرفتی کواترنری پوشیده شده نوعی فرونشست تکتونیکی می باشد که در حاشیه با توالی ضخیم توف های سازند کرج به سن ائوسن پوشیده شده است. از دیدگاه زمین شناسی این منطقه در پهنه البرز غربی - البرز- آذربایجان - قرار دارد و ساختارهای موجود از روند کلی ساختاری البرز -آذربایجان پیروی می کنند.

سنگهای آذرین ترشیری گسترش وسیعی به ویژه در کوه های طارم داشته، جدا از ردیف های آذرآواری، در این مجموعه همراهانی از گدازه های آندزیتی، آندزی بازالتی، ریوداسیت پورفیری و غیر پورفیری وجود دارد. از ویژگی های بارز ارتفاعات ماگمایی منطقه توده های نفوذی گرانیتی و گرانودیورتی درشت دانه است که در مجموعه های ولکانی کلاستیک ائوسن - سازند کرج - تزریق گردیده و به همین دلیل سنی بعد از ائوسن دارد - شکل . - 1 بخشی از توده نفوذی مربوط به فاز کوهزایی پیرنئن بوده که در امتداد ساختاری و گسل های عمیق و طولی بلندی های طارم تزریق شده است.

از ویژگی های بارز توده های نفوذی بعد از ائوسن ایجاد هاله های دگرسان در ولکانوکلاستیک های ائوسن می باشد که فاز هیدروترمالی آن منجر به تشکیل عناصری همچون کائولن، مس، سرب-روی، طلای اپی ترمال و ... گردیده است. هاله های دگرسانی در منطقه شامل ترکیبات رسی و اکسید -هیدروکسیدآهن می باشد که گسترش زیادی داشته و در تصاویر لندست 7 - سنجنده - ETM+ قابل تشخیص بوده است که برای این منظور از پردازش و تحلیل تصاویر ماهواری منطقه با استفاده از دو روش تحلیل مولفه های اصلی انتخابی - Crosta and Moore, 1989 - و نسبت باندی M-ratio - مهرنیا، - 1394 استفاده گردیده است تا هاله های دگرسانی رس و اکسید-هیدروکسید آهن حاصل از دگرسانی گرمابی را به خوبی آشکار نماید که به شرح زیر می باشد.

شکل : - 1 - نقشه زمین شناسی محدوه مورد مطالعه - برگرفته از - Stoklin and Eftekharnezhad, 1969

-2بحث

در روش کروستا هاله ترکیبی رس و اکسید آن تغییرات طیف مرئی در محدوده رنگ زرد و نارنجی متمایل به زرد را به نمایش می گذارد که معرف دگرسانی گرمابی - هیدروترمال - می باشد.

در این روش با استفاده از انتخاب باندهای 5 - ،4،3، - 1 به عنوان شاخص تمایز طیفی کانی های اکسید و هیدروکسید آهن به نام مولفه F و انتخاب باندهای 7 - ،5،4، - 1 به عنوان شاخص تمایز طیفی کانی های رسی تحت عنوان مولفه H و انجام عملیات جمع جبری به صورت - H+F - می توان به وجود مناطق دارای ترکیبات رنگی زرد و نارنجی که معرف رخساره های دگرسان شده بامنشاً هیدروترمال می باشند پی برد. همانطور در تصویر حاصل از روش کروستا - شکل - 2 مشاهده می گردد که تغییرات طیف مرئی در محدوده زرد و نارنجی معرف همبود کانیایی رس و اکسید های آهن می باشند که نشان دهنده دگرسانی گرمابیا بمنشاً هیدروترمال در منطقه است.

شکل : - 2 - تصویر حاصل از نمایه ترکیبی کروستا در سنجنده ETM+ ماهواره لندست

در روش M-Ratio که برای شناسایی آثار دگرسانی در اقلیم کوهستانی به کار رفته است با توجه به تصویر - شکل - 3 تغییرات طیف کانی های اکسیدی-هیدروکسیدی آهن به رنگ قرمز و کلیه کانیهای رسی به رنگ سبز مشاهده می گردند. تغییرات طیفی آبی روشن تا آبی رنگ پریده در ارتباط مکانی با رخنمون های دگرسانی بوده و با استفاده از ترکیب باندی 742 و واقع شدن هاله های آن بر روی واحدهای آذرین می تواند با اطمینان معرف رخساره های هیدروترمال-اپی ترمال باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید