بخشی از مقاله
برای تحقق مشارکت و نهادینه کردن آن در جامعه، باید به آموزش و پرورش نقش کلیدی واگذار شود، تا ضمن ایجاد احساس نیاز در نوجوانان و جوانان نسبت به همکاری و تعاون، زمینه های رشد ذهنی و آمادگیهای روانی برای اقدام به فعالیتهای مشارکت جویانه را در آنان تقویت کنند. در این صورت است که جامعه می تواند مملو از افراد مشارکت جو، منتقد و تاثیر گذار شود - نوابخش و اسمی جوشقانی، - 1391 و این امر خود زمانی محقق خواهد شد که اداره امور مدارس مبتنی بر تصمیمگیری مشارکتی، استقلال نسبی، انعطافپذیری، روشهای غیرمتمرکز و مشارکتجویانه باشد.
مقدمه
استفاده مؤثر و بهینه از این نیروهای بالقوه و انسانی، موفقیت و اثربخشی سازمان را تضمین می کند و لازمه تحقق این هدف، اتخاذ سبک مدیریتی مناسب است. سبکی که بر اساس آن بتوان از اندیشههای کارکنان برای مسأله یابی، چاره اندیشی و حل مسأله و مشکلات سازمان بهره گرفت. سبکی که در آن زیردستان در قدرت تصمیم گیری به میزان قابل توجهی با مدیران خود شریک شوند و مدیران با تکیه بر تخصص جمعی، تجربه و عقل کارکنان خود تصمیم گیری کنند.
چنین سبکی، سبک مدیریت مبتنی بر مشارکت است. نظام مدیریت مشارکتی، نظام همکاری فکری و عملی کلیه اعضای یک سازمان با سطوح مختلف مدیریتی آن سازمان است. در این نظام، کلیه افراد سازمان، درباره روش های حل مسائل و ارتقاء بهره وری سازمان، فعالانه اندیشه کرده و حاصل آنرا در قالب طرحها و پیشنهادها به سازمان ارائه می کنند.
بدین طریق سازمان از یک نظام هم فکری و هم اندیشی برای رسیدن به اهداف سازمان بهره می جوید. نظام مدیریت مشارکتی به تعبیری در واقع نوعی نظام مدیریت شورایی با شکل خاص خود است. در این نظام برای افکار و خلاقیتهای کلیه اعضای سازمان ارزش شایسته قائل شده و در تصمیم گیری از آنها استفاده می شود. از این رو بکارگیری آن در نظامهای آموزشی توصیه میشود.
کاربست رویکرد مشارکتی در مدیریت سازمانهای آموزشی سازمانی بسیار حیاتی است. با این وجود، مشارکت سازمانی در مدارس باید هدفمند و برنامه ریزی شده باشد - ناستیزایی، . - 1393 امروزه استفاده از رویکرد مشارکتی در مدیریت مدارس ضروری به نظر می آید زیرا پیچیدگی مسائل و مشکلات امروزی سازمانهای آموزشی نیازمند ترکیب تجارب و تخصص همه اعضای آن می باشد و در دنیای پویای امروزی، مدیران مدارس به تنهایی از دانش کافی جهت حل و فصل موضوعات مربوط به مدرسه برخوردار نیستند و نیاز به خرد جمعی در مدیریت مدارس به چشم می خورد.
هم چنین امروزه مهمترین منابع هر سازمان از جمله سازمانهای آموزشی منابع انسانی توانمند و متعهد می باشد که مشارکت دادن آنها در امور سازمان افزایش کیفیت کار، افزایش روحیه وفاداری، بهبود پیوند بین زیردستان و بالادستان و همکاران، افزایش انگیزه و علاقه به کار، کاهش تعارض، دشمنی و رقابت کوبنده و ناسالم، کم شدن ضرورت تنبیه و مجازات، کاهش ضایعات، کاهش ترک خدمت، غیبت و تاخیر در کار و کاهش ناخشنودی مشتریان را به دنبال دارد - فقهی فرهمند،
در آیین نامه اجرایی مدارس آمده است که اداره امور مدارس باید مبتنی بر افزایش قدرت تصمیم گیری، استقلال نسبی، انعطاف پذیری و روشهای غیر متمرکز و مشارکت جویانه باشد تا بتواند فضای عمومی مدرسه را پویا، پرنشاط و فعال نموده و توانمندی ها مشارکت؛ رویکرد مشارکتی، مدیران، نظامهای و خلاقیت های مدیران، معلمان و دانش آموزان را به خوبی شکوفا و متجلی سازد. فصل دوم آن، به شوراهای مدرسه اختصاص یافته است و ارکان جدید تصمیم گیری را شامل مدیر، شورای معلمان، انجمن اولیاء و مربیان، شوراهای مدرسه و شورای دانش آموزی دانسته است - شورای عالی آموزش و پرورش، - 1379 که بیانگر اهمیت مشارکت ذینفعان در مؤسسات آموزشی می باشد.
اما وضعیت مطلوب مشارکت در مدارس با وضعیت موجود آن تفاوت بارزی دارد. ایده آل آن است که معلمان، در طراحی، اجرا و ارزشیابی کلیه برنامه های آموزشی، پژوهشی، تربیتی، اداری و مالی، انضباطی و مشاوره ای مدرسه خود مشارکت داشته باشند. با وجودی که معلمان، فرایند مشارکت را مهم دانسته، نسبت به آن خوشبین هستند، به مشارکت فعال در طراحی، اجرا و ارزشیابی کلیه برنامه های آموزشی، پژوهشی، تربیتی، اداری و مالی، انضباطی و مشاوره ای مدرسه خود تمایل نشان می دهند، معتقدند که از لحاظ فرهنگی-اجتماعی آمادگی لازم برای پذیرش مدیریت مشارکتی وجود دارد، بهبود نحوه ارزشیابی مشاغل و تغییر راهکارهای مربوط به آن و ارتقاء شغلی و رشد امور کیفی در وزارت آموزش و پرورش را مستلزم مشارکت می دانند.
اما مطالعات نشان می دهد میزان مشارکت معلمان در مدیریت امور مدرسه یعنی امور آموزشی، پرورشی، انضباطی و اداری مالی مطلوب نیست و نگرش نامناسب مسئولان رده های برنامه ریزی کشور نسبت به معلمان، کاهش محسوس جایگاه حرفه ای معلمان در جامعه و کاهش رضایت شغلی، بی توجهی نسبی به مشارکت معلمان در امور آموزشی و اداری مدرسه و منطقه است با وجود اهمیت مشارکت نکته قابل توجه این است که موضوع مشارکت در مدارس را نمیتوان فقط بر عهده آداب و رسوم مشارکت جویانه خودجوش - مثل مشارکت در مراسم عروسی و عزاداری - واگذاشت، بلکه مدیران مدارس موظفند سه موضوع مهم در مشارکت برنامه ریزی شده و هدفمند یعنی عوامل تاثیرگذار بر مشارکت، حوزه های مشارکت و ارتباط آن با پیامدهای شغلی را مورد توجه قرار دهند.
تعریف مدیریت مشارکتی
تعاریف متعددی از مدیریت مشارکتی وجود دارد. به عنوان نمونه چوپانی - 1389 - به موارد زیر اشاره می کند: مدیریت مشارکتی نوعی سبک مدیریت می باشد که مشخصه اصلی آن کاربری فراوان روش تصمیم گیری گروهی است، این سبک کاملاً در نقطه مقابل مدیریت خودمدار است - جعفری و کیمیایی، - 1386، رهبری یا مدیریت مشارکتی سبکی است که در آن تصمیمات با مشارکت کارکنان اتخاذ می گردد - تدبیری و گیوریان، - 1384، مدیریت مشارکتی نظام همکاری فکری و عملی کارکنان یک سازمان با سطوح مختلف مدیریتی آن سازمان است.
در این نظام کلیه افراد سازمان درباره روشهای حل مسائل و ارتقای بهره وری سازمان، فعالانه اندیشه حاضر آن را در قالب طرحها و پیشنهادها به سازمان ارائه می کنند. بدین طریق یک نظام همفکری و هم اندیشی برای رسیدن به اهداف سازمان وجود دارد و مدیریت سازمان از گنجینه غنی طرح ها برخوردار شده و برای نیل به اهداف سازمانی از آنها بهره می جوید.
مدیریت مشارکتی به ایجاد فضا و نظامی توسط مدیران در سازمان اشاره دارد که در آن تمام کارکنان، مشتریان و پیمانکاران در روند تصمیم سازی سازمان، تصمیم گیری و حل مسائل و مشکلات سازمان با مدیریت همکاری و مشارکت نمایند - شیخ محمدی و تولیت زواره، . - 1380 بنابراین میتوان گفت مدیریت مشارکتی در مدارس عبارت است از عملیاتی که طی آن کارکنان مدرسه را در روند تصمیم گیریها دخالت و شرکت می دهند، تاکید این شیوه مدیریتی بر همکاری و مشارکت داوطلبانه کارکنان استوار است و میخواهد از اندیشه ها، نظرات و ابتکارات آنها در حل مسائل و مشکلات سازمان استفاده کند - ناستیزایی، . - 1393
درجه مشارکت
درجه مشارکت عبارت است از میزان نفوذ و کنترلی که کارکنان در تصمیم گیریهای سازمان اعمال می کنند و عموما به روش رهبری مدیر وابسته است. میتوان مشارکت را به پنج درجه کلی تقسیم نمود:
الف - حالت غیرمشارکتی: به وضعیتی اشاره دارد که روش های دستوری یا تشویقی استفاده می کند.
ب - مشارکت بر پایه پیشنهاد: حالتی را نشان می دهد که مدیر قبل از تصمیم گیری میتواند با ساز و کارهایی مانند سامانه پیشنهادها و حلقه های بهبود کیفیت، نظر افراد را گردآوری کند.
ج - مشارکت بر پایه مشورت: به وضعیتی اشاره دارد که مدیر به وسیله نشست های مشترک با زیردستان، به گونه ای انفرادی یا گروهی، نظر آنها را درباره مسائل گوناگون میگیرد و سپس به تصمیم گیری می پردازد.
د - تصمیم گیری دو جانبه: به درجه ای از مشارکت اشاره دارد که نمایندگان کارکنان و مدیریت ارشد، درباره مسائل سازمانی به تصمیم گیری می پردازند.
ه - گروههای کاری: درجه کامل مشارکت، گروههای کاری است که در آنها، کارکنان در گروههای کوچک و در چارچوب تعیین شده به تصمیم گیری می پردازند. گروههای کاری نیمه مستقل و گروههای خودگردان، نمونههایی از این درجه مشارکت به شمار میآیند - رهنورد، . - 151 : 1381
اهمیت و ضرورت مدیریت مشارکتی
عدم مشارکت شایسته مدیران و معلمان در تصمیمات مربوط به نحوه اداره مدرسه و چگونگی بر طرف نمودن مشکلات و محدودیتهای آن و به تبع آن پایین بودن اثربخشی مدارس، سالهاست که بر نظام آموزش و پرورش کشور سایه افکنده است و سازمان آموزش و پرورش زاهدان نیز به عنوان زیر مجموعه ای از این نظام از این قاعده مستثنی نیست.
از این رو، الگوی مشارکت پژوهش حاضر در راستای سیاست مدرسه محوری و تفویض اختیار به مدارس و به منظور توسعهی مشارکت همه جانبه ذینفعان در ادارهی مدرسه، بهبود فرایند تصمیم گیری، ارتقای کیفی فعالیت های آموزشی، پرورشی و اداری مدارس طراحی می گردد و بنابراین برای تمامی ذینفعان نظام آموزشی - مدیران، معلمان، دانش آموزان، اولیاء و جامعه - نتایج مثبتی را به دنبال خواهد داشت.
غیرممکن است که یک مدیر آموزشی تمام صفات برجسته و عالی را دارا باشد و به همین خاطر نظام تصمیمگیری در سازمانهایی که به شیوهی سنتی عمل میکنند در حال فروپاشی است. در نتیجه دیگر نمیتوان تنها به توانمندی مدیران برای اداره مدارس خصوصا در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته از جمله شهر زاهدان اکتفا نمود و یک خرد جمعی که بسیار بزرگتر از مجموع عقول فردی است برای خدمت به نظام تصمیم گیری سازمانهای آموزشی مؤثرتر به نظر می آید.
هم چنین با گستردگی حوزه های تصمیم گیری در سازمانهای آموزشی - به علت گسترده تر شدن محیط آموزشی - دیگر توانمندی فردی نمیتواند کار ساز باشد و باید به سمت توانمندی جمعی در حرکت بود. سازمان آموزش و پرورش به منظور افزایش اثربخشی و کارایی مدارس خود میتواند به تقویت نظام مدیریت مدیران منطقه بپردازد یا از فرصت جمعی که نتیجه و تأثیرات مثبت تری دارد بهره بگیرد.
هم چنین اگر آن سازمان خواهان مدیریت کیفیت فراگیر، برقراری روابط صمیمانه بین تمامی ذینفعان نظام آموزشی، افزایش مسؤلیت پذیری، رضایت شغلی و تعهد سازمانی کارکنان، کاهش تنش ها، اختلافات و مقاومت در برابر تغییرات و تحولات درون و برون سازمانی می باشد الگوی نظام مشارکتی کمک مؤثری در این زمینه خواهد بود. با وجودی که معلمان می توانند جایگاه مهمی در امر مشارکت داشته باشند اما به دلایل گوناگون از جمله ناآگاهی از مفهوم و اهمیت مشارکت، نداشتن انگیزه کافی، اهمیت نداشتن تخصص و شایستهسالاری در مدارس، این گروه تمایل چندانی به مشارکت ندارند - ناستیزایی، . - 1393
تجارب بین المللی
کشورهای گوناگون روش ها و رویکردهای متفاوتی را برای مشارکت ذینفعان آموزشی در مدارس به کار برده اند که در این بخش به برخی از آنها - کشورهای پیشرفته و درحال توسعه - اشاره می شود. مشارکت ذینفعان آموزش و پرورش در ایالات متحده آمریکا از ویژگی بارز نظام آموزشی ایالات متحده آمریکا تمرکززدایی و تفویض اختیار به مدارس می باشد.
به عنوان نمونه ایالت کنتاکی عملا هر مدرسه را به داشتن یک شورای مدرسه محور شامل سه تن از معلمان دو تن از والدین و مدیر ملزم می نماید و اختیارات سیاسی و مالی قابل ملاحظه ای را به شورا اعطا می نماید. ایالت های مریلند و تگزاس مدارس را ملزم به داشتن گروههای تصمیم گیر مدرسه محور می نمایند اما در مقایسه با ایالت کنتاکی ترکیب آنها با انتقال قانونی اختیار از ناحیه به مدرسه را تصریح نمی نمایند - ابوضحی، . - 49 :1385
ارتباطات دو طرفه در اتیوپی
در اتیوپی وقتی معلمان درک می کنند که ارتباطات دوسویه بسیار خوبی بین آنها و جامعه محلی وجود دارد، احساس ارزشمندی و تحت حمایت بودن می کنند و در نتیجه روحیه وعملکرد بهتری دارند. مشارکت تنگاتنگ این دو گروه سبب بهبود فرایند یاددهی-یادگیری در مدرسه می شود. با وجودی که معلمان تمایل به آزادی عمل بیشتری دارند اما پذیرفته اند که وزارت آموزش و پرورش میتواند با توانمند سازی آنها، تصمیماتشان را تحت تأثیر قرار دهد. - VSO 1 Ethiopia, 2002 -