بخشی از مقاله

چکیده :

مطالعه پگماتیتها دارای اهمیت ویژهای در پژوهشهای زمینشناسی، کانیشناسی و زمینشناسی اقتصادی هستند. کانیشناسی پگماتیتهای جنوب مشهد ساده بوده وعمدتاً از کانیهای اصلی کوارتز، فلدسپات، مسکوویت و در مواردی بیوتیت و کانیهای فرعی گوناگونی مانند بریل، تورمالین و کمی آپاتیت، گارنت - اسپسارتین - آلماندین - ، لپیدولیت و کلمبیت تشکیل شدهاند. پگماتیتهای خواجه مراد با سن مزوزوییک، از نظر کانی شناسی از نوع پگماتیتهای پیچیده هستند. بر اساس شواهد کانیشناسی، این پگماتیتها را میتوان در خانواده پگماتیتهای LCT و گروه پگماتیتهای عناصر نادر لیتیمدار - RE-Li - طبقهبندی کرد.

مقدمه:

منطقه خواجهمراد، شامل یک توده گرانیتوییدی با روند عمومی شمالغرب - جنوبشرقی و با گسترهای در حدود 30 کیلومترمربع است. مجموعه پلوتونیک خواجهمراد متشکل از شبکههای آپلیت - پگماتیت با ترکیب گرانیتی است که سنگهای گرانودیوریتی تا مونزوگرانیتی را در هم شکستهاند. دایکهای موجود در مونزوگرانیت - گرانودیوریتهای منطقه خواجهمراد شامل دایکهای آپلیتی و پگماتیتی هستند که در دو مرحله جداگانه تزریق، در منطقه تشکیل شدهاند. آپلیتها بهصورت دایکهایی با ابعاد متفاوت از چندین میلیمتر تا چندین سانتیمتر هستند، اما دایکهای پگماتیتی از چند سانتیمتر تا بیش از 10 متر نیز میرسند. در جنوب و جنوبغربی مشهد برونزدهای ناپیوستهای از تودههای گرانیتوییدی گسترش یافته است پگماتیتهای خواجه مراد واقع در طول جغرافیایی 59 32' تا 59 46' شرقی و عرض جغرافیایی 36 63' تا 36 13' شمالی و به گستره حدود 30 کیلومتر مربع بهطور تخصصی مورد مطالعه قرار گرفتند،

پگماتیتها بهصورت دایکهایی با پهنایی در حدود چند سانتیمتر تا بیشتر از 10 متر رخنمون دارند و منطقهبندی کانیشناسی و بافتی در آنها دیده میشود - در قسمت مرکزی درشتبلور و در حاشیهها دانهریزتر - . کوارتز، پتاسیم فلدسپات صورتیرنگ، مسکوویت بهصورت صفحهای و پر مانند و در برخی نقاط کانیهای گارنت و تورمالین در رخنمون اصلی این پگماتیتها که در کوه خواجهمراد دیده میشود . اگرچه گارنتها در پگماتیتهای مرحله دوم با فلدسپات فراوان مشاهده میشوند. بهطورکلی، مطالعه پگماتیتها برای پیجویی کانیهای گرانبها مناسب بوده و کلیدی برای یافتن منابع اقتصادی بریل، تورمالین، توپاز و دیگر کانیها است.

شکل - : - 1 موقعیت جغرافیایی و زمین شناسی محدوده مورد مطالعه

بحث و روش تحقیق: در تحقیق حاضر با انجام پیمایشهای متعدد و سامانمند با توجه به ماهیت توده آذرین، تعداد 40 نمونه سنگی از توده پگماتیتی بر پایه اهداف تحقیق برداشت شد.از نمونههای برداشت شده تعداد 35 عدد تیغه نازک تهیه و با استفاده از میکروسکوپ پلاریزان، مطالعات سنگنگاری و کانیشناسی بر روی آنها بهدقت انجام شد. بر پایه نتایج مطالعات میکروسکوپی و تلفیق آن با دادههای صحرایی، تعداد 30 نمونه برای سنگ کل آنالیز شدند. از روش XRF برای مطالعه ترکیب سنگ کل نمونهها استفاده شد؛افزون بر مطالعات سنگنگاری و تعیین نوع سنگ و کانیها، بافت و ساخت موجود در کانیها و سنگها، نتایج و دادههای ژئوشیمیایی توسط روشهای ویژه خود مورد تحلیل و پردازش قرار گرفتند.

شیمی کانیهای دایکهای پگماتیتی:

آپلیتها عمدتاً در حاشیه گرانیتها یافت میشوند. سن نسبی و ترکیب شیمیایی آپلیتها نمایانگر دو مرحله آپلیتزایی است. فاز نهایی شامل دایکهای پگماتیتی با ترکیب گرانیتی و بلورهای درشت شامل کوارتز، فلدسپاتهای آلکالن و کمی تورمالین بوده و از نظر عناصر فرعی و کمیاب غنی هستند. این آذرینتیغههای پگماتیتی در مناطق قشلاق، خواجهمراد، کالچغوکی و رباط خاکستری فراوان هستند

پگماتیتهای گرانیتی از نظر کانیهای اصلی شامل کوارتزهای شکلدار تا نیمهشکلدار درشتدانه با خاموشی موجی، پلاژیوکلاز سرسیتیشده و دارای ادخال مسکوویت و کوارتز، پتاسیم فلدسپات پرتیتی شده - ارتوکلاز و میکروکلین - ، مسکوویت و مقدار کمی گارنت قرمز رنگ، تورمالین و کانیهای کدر - ایلمنیت - بهعنوان کانیهای فرعی هستند و در برخی رخنمونها بریل و کلمبیت نیز در آنها گزارش شده است

این ترکیب کانیشناسی میتواند گویای وجود پگماتیتهای گرانیتی دارای عناصر کمیاب از جمله بریلیم - لیتیم - استرانسیم در منطقه باشد. کانی تورمالین گاه در محدوده خواجهمراد به رنگ سیاه و به طول پنج تا هشت سانتیمتر، دیده میشود که از نظر مطالعات جواهرشناسی دارای اهمیت است.

بر اساس طبقهبندی گیلبرت و پارک - 1986 - ، پگماتیتهای مورد مطالعه در خواجهمراد از نوع پگماتیتهای پیچیده و دارای منطقهبندی هستند و میتوان در آنها مناطق حاشیه، میانی و هسته را مشخص کرد. البته در این تحقیق مطالعات میکروسکوپی و نمونهبرداری گارنت از این پگماتیتها از منطقه حاشیه و میانی صورت گرفته است زیرا منطقه هستهای دایکهای پگماتیتی رخنمون مناسبی برای نمونهبرداری ندارند؛ اما در مقیاس میکروسکوپی، منطقه حاشیهای و میانی دایکها دارای تنوع کانیشناسی بیشتری نسبت به مرکز پگماتیتها - شامل کوارتزها و فلدسپاتهای درشتدانه - هستند

همچنین، به دلیل آنکه پگماتیتها در بخشهای مرکزی دایکها درشتدانه بوده و در ابعاد یک مقطع نازک فاقد تنوع کانیشناسی هستند، مطالعه میکروسکوپی آنها دارای محدودیت است از اینرو مطالعات میکروسکوپی پگماتیتها به مطالعه نمونههای حاشیهایتر دایکها معطوف شده است و نمونهبرداری برای مطالعات ژئوشیمیایی از بخش حاشیه و میانی صورت گرفته است.

منطقهبندی کانیشناسی و بافتی در مرکز و حاشیه دایکهای پگماتیتی بهوضوح دیده میشود، به این ترتیب که بلورهای درشت کوارتز، پتاسیم فلدسپات، پلاژیوکلاز و میکا در قسمت مرکزی دایکهای پگماتیتی قرار گرفتهاند و به سمت حاشیه از درشتی بلورها کاسته میشود. در قسمتهایی که پگماتیتها دانه درشتتر هستند، ورقههای میکا در داخل فلدسپاتها و بین بلورهای دیگر قرار دارند. علاوه بر بافت پگماتیتی کانیها، بافت گرافیکی حاصل از همرشدی کوارتز و فلدسپات آلکالن در مذاب یکی از بافتهای متداول در این سنگها است.

کوارتز: کوارتز بهعنوان آخرین فاز اصلی که متبلور شده، پرکننده فضای بین سایر بلورها و بهصورت بیشکل تا نیمهشکلدار است که فراوانی آنها به 5 تا 30 درصد حجمی میرسد. اندازه آنها در بخشهای حاشیه دایکها که مورد مطالعات میکروسکوپی قرار گرفتند ریزتر 0/1 - تا یک میلیمتر - است، اما در بخشهای مرکزیتر دایک درشتتر و در حد چندین سانتیمتر است. در برخی موارد کوارتز دچار تبلور مجدد شده و میتوان آن را بهصورت ریزبلور در اطراف بلورهای درشتتر کوارتز و فلدسپاتها مشاهده کرد. کوارتز گاه در تشکیل بافت میرمکیتی در مرز مسکوویت و فلدسپات شرکت نموده و گاه دارای خاموشی موجی بوده و برخی نیز ذوب شده و خوردگی خلیجی دارند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید