بخشی از مقاله

چکیده:

مدیریت فرآیندهاي کسب و کار در دهههاي اخیر به عنوان ابزاري در جهت مدیریت هر چه بهتر یک سازمان معرفی شده بگونهاي که جایگزین رویکردهاي مدیریتی کلاسیک شده است. در بحث مدیریت فرآیندهاي کسب و کار، علاوه بر شناخت فرآیندها، داشتن نگرش فرآیندي به بخشهاي مختلف سازمان از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راهکارهایی که در ادبیات به منظور کاهش هزینههاي سازمان پیشنهاد شده است، چیدمان بهینه بخشهاي داخلی مربوط به سازمان میباشد

در این مقاله ابتدا مسئلهي چیدمان بخشهاي داخلی سازمان تعریف شده و سپس ارتباط آن با نگرش فرآیندي نشان داده میشود. در ادامه نحوه پیادهسازي الگوریتم شبیهسازي تبرید در مسئلهي مذکور ارائه میشود. سپس نتایج الگوریتم براي یک شرکت واقعی نشان داده شده است. بدین ترتیب خروجیهاي حاصل از مدل پیشنهادي، نشان دهندهي کارایی الگوریتم در بهبود هزینههاي سازمان با کوتاهتر نمودن زمان اجراي فرآیندها با استفاده از بهینهسازي چیدمان بخشهاي مختلف یک سازمان میباشد.

.1 مقدمه

یکی از رویکردهاي مدیریتی نوین معرفی شده در دهههاي اخیر، مدیریت فرآیندهاي سب و کار میباشد. مدیرت فرآیندهاي کسب و کار به عنوان یک پارادایم مدیریتی زمانی مطرح شد که سازمانها نگرش وظیفه مداري خود را کنار گذاشته و عملکرد بخشهاي مختلف سازمان را با نگرش فرآیندي مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. فرآیند در واقع عبارت است از تعدادي از وظایفی که با یکدیگر، ارزش مورد نظر مشتري را فراهم میکند. در تعریفی دیگر فرآیند به مجموعهاي از مراحل و فعالیتهاي هدفمند و مرتبط باهم که با استفاده از زیرساختها و روشهاي خاص و ضمن مصرف منابع تعریفشده یک یا چند ورودي را به یک یا چند خروجی هدفمند تبدیل میکنند، گفته میشود

فرآیندها هنگامیکه بر مبناي اهدافشان تجزیه و تحلیل میشوند، میتوانند بهعنوان یک ابزار براي توضیح چگونگی استفاده از منابع سازمان براي دستیابی به مزیت رقابتی پایدار عمل کنند

با توجه به بررسی دلویت5 از سال 1995 تا 1999، حدود هفتاد درصد از عمدهفروشی در آمریکاي شمالی و اروپا عمداً یا ناخواسته از طریق مهندسی مجدد فرآیندهاي کسبوکار رشد کرده اند. ازجمله مزیتهاي پرداختن به رویکرد فرآیندي در سازمانها کاهش شکایت مشتریان، زمان واکنش، خطاهاي پاسخ و زمان تولید و سرویسدهی میباشد

از دیگر مزایاي آن این است که درك روشنی از وضعیت فعلی سازمان ایجاد میشود و همچنین فرهنگ تغییر و بهبود فرآیند بهطور کامل جذب میشود .[4] اگر نگرش فرآیندي در سازمان حاکم شود بهراحتی میتوان گلوگاهها در ایستگاههاي کاري را شناسایی نمود و همچنین فرآیندهاي فاقد ارزشافزوده را میتوان بدینوسیله حذف نمود

یکی از راهکارهایی که در ادبیات به منظور کاهش هزینههاي سازمان پیشنهاد شده است، چیدمان بهینه بخشها و تسهیلات داخلی مربوط به شرکت یا سازمان میباشد. در صورتیکه با استفاده از نگرش فرآیندي، ترتیب انجام فرایندهاي کسب و کار یک سازمان معلوم شود، میتوان با استفاده از چیدمان بخشهاي مختلف سازمان در یک ساختمان یک طبقه و حتی چندطبقه، هزینههاي رفت و مد را کاهش داده و یا بخشهایی که نیاز دارند تا به یکدیگر نزدیک باشند را شناسایی کرده و بدین ترتیب هزینههاي کل سازمان را کاهش داد.

مسئله چیدمان تسهیلات در حالت کلیتر به تعیین آرایش تجهیزات کارخانه، دپارتمان یا بخشهاي یک سازمان، تسهیلات اورژانسی در سطح شهر و یا حتی شبکه توزیع نیرو نیز اطلاق میگردد. بدلیل اینکه مسائل چیدمان تسهیلات از جمله مسائل کلاس NP-Hard دسته بندي میگردند بایستی توسط الگوریتمهاي فراابتکاري یا ابتکاري حل گردند تا در زمان معقول به پاسخ قابل قبول دست یابند.

در مقالهي ملر و بوزر6، مسئله چیدمان تسهیلات با استفاده از الگوریتم فرابتکاري شبیهسازي تبرید حل شده است. در این مقاله، مسئله بصورت یک طبقه و چند طبقه مورد حل قرار گرفته است، نتایج حاکی از آن دارد که الگوریتم شبیهسازي تبرید در حل مسئله چیدمان تسهیلات به مانند سایر الگوریتمهاي فراابتکاري کارا میباشد

در مقاله چیف1 و همکاران، مسئله عمومی چیدمان تسهیلات در حالت شکلهاي هندسی مختلف مجاز براي تسهیلات توسط الگوریتم شبیهسازي تبرید حل شده است. نتایج این مقاله نیز براي موارد و مسائل واقعی بکار رفته و کارایی الگوریتم نشان داده است 

در مقاله آزاديور، مسئله چیدمان تسهیلات با در نظر گرفتن زمان واقعی و عدم قطعیت حل شد است. بدلیل اینکه زمان حمل و نقل منابع میان تسهیلات بصورت غیرقطعی میباشد، پس این مقاله با رویکرد شبیهسازي و با الگوریتم ژنتیک اقدام به حل مسئله نموده است، نتایج پایانی دلالت بر کارایی روش شبیهسازي در حل مسائل چدمان تسهیلات دارد .

از دیگر مقالاتی که میتوان به عنوان حل مسئله چیدمان با شبیهسازي تبرید اشاره نمود، مقالهي لنو2 و همکاران میباشد که در آن مسئله چیدمان تسهیلات در حالت دوبعدي و توسط الگوریتم هیبریدي ژنتیک و شبیهسازي تبرید حل شده است

همانطور که از مقالات مروري و گفته شده مشخص است، مسئله چیدمان تسهیلات در حالت کلی و عمومی خود براي کاهش هزینههاي مربتط با حمل و نقل مواد درون کارخانه یا کارگاه بیشتر حل شده است و یکی از روشهاي کاهش هزینهها نیز بهینهسازي چیدمان تسهیلات میباشد. با این حال هدف این مقاله استفاده از چیدمان تسهیلات در جهت کاهش هزینههاي مرتبط با تعاملات میان بخشهاي مختلف یک سازمان میباشد که این تعاملات توسط نگرش فرآیندي و با کمک فرآیندهاي تعریف شده، معلوم میگردد. این نوع کاهش هزینههاي سازمان با نگرش فرآیندي، کمتردر مقالهاي دیگر مشاهده شده است.

.2 تعریف مسئله

تسهیلات در ادبیات میتواند نمایانگر تجهیزات یک کارگاه، دپارتمانهاي یک شرکت، بخشهاي داخلی یک سازمان و حتی راهروها یا مسیرهاي داخل یک کارخانه نیز باشد. در این گزارش منظور از تسهیلات همان بخشهاي داخلی یک سازمان میباشد. بطور مثال یک سازمان ممکن است از بخشهاي مالی، اداري، فروش و بازاریابی و سایر موارد تشکیل شده باشد و ممکن است هر کدام از این بخشها از یک سري زیربخشها نیز تشکیل شده باشد.

در مسئلهي چیدمان تسهیلات، مقصود چیدمان و آرایش بهینه این تسهیلات در کنار یکدیگر است، بطوریکه تابع هدف مسئله ارضاء شده و محدودیتهاي موجود در مسئله نیز رعایت شده باشند. در ادبیات سه حالت براي مدلسازي فضاي چیدمان پیشنهاد شده است. این سه حالت عبارتند از مکانهاي از پیش تعیین شده3، سلولهاي توري4 و مربعی شکل و تخصیص پیوسته.[14] دو حالت اخیر به ترتیب در شکلهاي 1و 2 نشان داده شدهاند. رویکرد این مقاله در مدلسازي مسئله، حالت تخصیص مربعی و توري شکل میباشد. بدین ترتیب که کل فضاي چیدمان و بخشهاي مختلف شرکت بصورت واحدهاي مستطیل شکل در نظر گرفته شدهاند.

شکل :1 نحوه تخصیص بخشها به فضاي چیدمان در حالت سلولی یا توري مربع شکل

شکل :2 نحوه تخصیص بخشها به فضاي چیدمان در حالت پیوسته

همچنین در این مقاله، نحوه تعاملات میان بخشهاي مختلف سازمان در فرآیندهاي کسب و کار بصورت تبادل فرم یا نامه بین بخشهاي داخلی تعریف میشوند. به عبارتی دیگر، تعریف تعاملات در این حالت نه بصورت فعالیتهاي جداگانه، بلکه بصورت جابجایی فرم و نامه از بخشی به بخش دیگر صورت میگیرد. به عنوان نمونه میتوان به فرآیند تعریف شده در شکل 3 - بطور مثال فرآیند انعقاد قرارداد براي طرحهاي توسعهاي - اشاره نمود، بطوریکه نحوه اجراي فرایند مذکور بصورت تعامل و تبادل نامه و فرم میان بخشها و تسهیلات میباشد که در این شکل نشان داده شده است.

همانطور که در شکل 3 مشخص میباشد، در صورتیکه تبادل فرم و نامه یا تعاملات میان دو بخش بطور تکرار بیشتري داشته باشد، نرخ همسایگی آن دو بخش افزایش یافته و بایستی این دو بخش در بهینهسازي به یکدیگر نزدیکتر در نظر گرفته شوند. به عبارت دیگر هرچقدر تبادل فرم و نامه میان دو بخش براساس فرآیندهاي تعریف شده بیشتر باشد، نرخ همسایگی دو بخش نیز بالاتر خواهد بود. بدین ترتیب تابع هدف مسئله در این گزارش بصورت کمینهسازي فاصلهي میان بخشهاي با اهمیت در فضاي سازمان میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید