بخشی از مقاله
چکیده
امروزه یکی از مباحث مهم حقوق عمومی بحث از کرامت انسانی به عنوان مبنای حقوق بشر است. کرامت انسانی و مرادف لاتین آن، human dignity، با وجود شباهتهای لفظی و ترجمهای، دارای تفاوتهایی در معنا و خاستگاه هستند. این مقاله درصدد است با بررسی دو سند رسمی »اعلامیه جهانی حقوق بشر« و » قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران«، به این سؤال پاسخ دهد که تفاوت دو مفهوم کرامت انسانی و human dignity در دو سند مذکور، چیست؟
لذا با استفاده از روش »تفسیر روشی متنمحور«، به بررسی این دو مفهوم در دو سند مذکور پرداخته و نشان داده است که گرچه شباهت هایی در مصادیق کرامت انسانی در دو سند وجود دارد، لکن مبانی متفاوت توحیدی و اومانیستی در نگاه به انسان، دو دیدگاه متفاوت را رقم زده و درنتیجه منشأ بروز اختلافاتی در متن دو سند شده است.
همچنین علیرغم وجود مصادیق مشترک در »قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« و »اعلامیه جهانی حقوق بشر«، مانند عدم تبعیض نژادی و زبانی، برابری در مقابل قانون، ممنوعیت تفتیش عقاید، آزادی مطبوعات و امثال آن که محتوای ظاهری مشابهی را پیش رو قرار میدهد اما بهجهت تفاوت در مبانی دو مفهوم مورد اشاره، میبایست دو سند مذکور دو سند متفاوت قلمداد شوند.
.1 مقدمه
در پاسخ به این سوال که آیا در جمهوری اسلامی ایران قوانین حقوق بشری رعایت میشود یا خیر بحثها و مجادلات بسیاری صورت پذیرفته است. جمهوری اسلامی ایران بارها با اتهام عدم رعایت و توجه به حقوق بشر در موارد متعددی از سوی مجامع بینالمللی و کشورهای غربی متهم به نقض این حقوق شده است. طی دوران حکومت جمهوری اسلامی ایران مجمع عمومی سازمان ملل بهجز 2 یا 3 سال همه ساله قطعنامه ای در مورد نقض حقوق بشر در مواردی مانند انتخابات آزاد، آزادی بیان، حقوق زنان، حق فعالیت گروهها، اقلیت های قومی و مذهبی، اعدام، حقوق کودک، همجنسگرایان و رعایت حریم شخصی علیه حکومت جمهوری اسلامی ایران صادر کرده است.
در حالی که تاریخ ایران از دوران باستان و نیز دین اسلام از دوران پیامبر اکرم صلی االله علیه و آله، نمایانگر به اجرا نهادن بسیاری از اصول حقوق بشر در قواعد و ضوابط مخصوص خوداست . قانون حمورابی - بادامچی، - 12 :1393 یا قانون ده مادهای کوروش - رزمجو، - 15 :1389 نمونههای باستانی این ضوابطاند و بسیاری از آیات قرآن کریم نظیر آیه شریفه »و بهراستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم2« - سوره مبارکه اسراء، آیه شریفه - 70 نشان از وجود چنین مفاهیمی است . اما آنچه سبب تفاوت امروزین در اعلامیه حقوق بشر غربی و حقوق بشر واقعی رخ داده است تشابه در الفاظ و تفارق در مبناست.
به این معنا که بسیاری از مفاهیم محوری »اعلامیه حقوق بشر« نظیر کرامت انسانی، آزادی، برابری، عدالت و.. در ادبیات دین اسلام و » قانون اساسی جمهوری اسلامی ایراننیز« عیناً بهکار رفته و محترم است، ولی مبنای نظری این الفاظ در »اعلامیه حقوق بشر«، اومانیسم است که با مبنای نظری »قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« متفاوت است. چراکه اومانیسم فلسفه ای است که بنیان آن بر اساس انسان محوری بریده از مبدأ و معاد استوار است؛ در حالیکه در اندیشه دینی انسان دارای نفخای الهی و سائر به سوی حق است. - نصرت پناه و دیگران، - 1391
با عنایت به این مقدمه می توان سؤال این مقاله را نیز به اینصورت طرح کرد : باتوجه به محوریت مفهوم »کرامت انسانی« در دو سند »اعلامیه حقوق بشر« و »قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« تفاوت مفهوم »کرامت انسانی«، میان دو سند مذکور در چیست؟ به نظر میرسد برای پاسخ به این سؤال به صورت مستدل و مستند، ابتدا نیاز به طرح پرسش ها و پرداختن به مقدماتی است؛ از قبیل: مبنا و پایه قانون اساسی ایران و به تبع آن حکومت ایران چیست؟ آیا کرامت انسانی مبنایی متفاوت از ترجمه غربی آن - Human dignity - دارد؟ حقوق بشر تنها با انسان بماهو انسان معنا میشود یا در نگاهی کلان در مسیر کمال به سوی خدا باید تفسیر شود؟
3 نتیجه استفاده از روش تحقیق »تفسیر روشی متنمحور« منجربه محوریت قصد مؤلف در تفسیر و تأکید بر این نکته است که هر متنی دارای معنای اصلی و واقعی است؛ یعنی معنایی که با قصد و نیت مؤلف »متعین« می شود. این محدوده معنایی تعینیافته قلمرو معنای واقعی متن است که در باب موضوع مورد اشاره مقاله و علیالخصوص با تأکید بر مقایسه میان دو سند »قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران« و »اعلامیه جهانی حقوق بشر« از حیث مبانی آندو، مقاله یا کتاب مستقلی یافت نشد.
اندک پژوهشهایی هم که در این زمینه بهچشم می خورد، بررسی برخی مصادیق خاص مانند حقوق مردم، یا بررسی تطبیقی برخی از اصول خاص قانون اساسی یا اعلامیه در دیگری است . البته در باب بررسی موضوع حقوق بشر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مقالاتی وجود دارد که با موضوع و رویکرد مقایسهای این مقاله تناسب خاصی ندارد. چراکه این مقاله درصدد بررسی دو اعلامیه با یکدیگر از دریچه مبانی آندو است و این امر درحقیقت نوآوری مقاله محسوب می شود.
.2 مفهوم کرامت انسانی
کرامت از ریشه عربیکَرُم« » و اسم مصدر باب »تکریم« یا »اکرام« و بهمعنای ارزشمندی و ارجمندی در مقابل »لوم « به معنای پستی است. عرب هر چیز باارزشی را با ماده کرم و مشتقات آن می ستاید و فرد خوش صورت را »القاری الکریم« و انسان خوشمنظر را »وجه کریم« مینامد.راغب اصفهانی مینویسد: »کل شیء شرف فی بابه فانه یوصف بالکرم« کریم در قرآن در وصف پروردگار - سوره مبارکه نمل، آیه شریفه 440؛ سوره مبارکه انفطار، آیه شریفه - 56، فرشته وحی - سوره مبارکه باید بهعنوان هدف اصلی رویارویی تفسیری با متن به رسمیت شناخته شود؛ زیرا انکار پیوند میان معنای اصلی و واقعی متن با قصد مؤلف، درحقیقت به معنای نبودن چیزی بهنام معنای اصلی و واقعی برای متن و میداندادن به معانی محتمل و ممکن و تفسیر به رأی به جای معنای »متعین« است.
پس روش تحقیق »تفسیر روشی متنمحور« درحقیقت دانشی هرمنوتیکی است که نسبی نبوده و به اصالت متن معتقد است. به همین دلیل در این مقاله نیز از این روش به منظور تحلیل داده ها و استنباط نتایج استفاده شده است. استفاده از روش تحقیق »تفسیر روشی متنمحور« ازآن جا که به نامعلومی معنا اعتقادی نداشته و از نسبیتگرایی هرمنوتیک فلسفی نیز پرهیز میکند، می تواند در مطالعات اسلامی مورد پذیرش باشد. ویژگیهای روش تحقیق »تفسیر روشی متنمحور« را میتوان به صورت زیر فهرست کرد:
الف- لزوم تمایزگذاری میان انحای مختلف تعامل با متن؛ درک معنای متن و آن چه متن درصدد بیان آنست، اصلیترین هدف از مراجعهی به متن است. تفسیر بهمعنای ایضاح آن چیزی است که مقصود مؤلف از چینش الفاظ متن و القای کلام را شکل میدهد.
ب لزوم محوریت قصد مؤلف در تمامی انتسابات معنا به متن؛
ج- پرهیز از قرائت آزاد متن و پایبندی به تفسیر روشمند؛
د- لزوم ضابطهمندی تفاوت در فهم؛
ه- ممنوعیت اجتهاد در برابر نص؛
و- لزوم ترجیح اظهر بر ظاهر؛
ز- لزوم متابعت از قرائت معتبر؛
ح- پرهیز از تأویلگرایی و تمثیلگرایی متن؛
ط- لزوم تمسک به محکمات و حمل معنای متشابهات با توجه به محکمات.