بخشی از مقاله
چکیده
شهر از شار به معنی پادشاه است. جمع متراکم، کشور یا دولتشهر را هم شار گویند. شهروند کسی است که به کشور یا دولتشهری، دلبستگی و همسرنوشتی دارد. چگونگی تعامل انسان با محیط زندگی شهروندی برآمده از بستر فرهنگی جامعه است. در جامعه اسلامی، روابط انسانها با محیط پیرامون، برخواسته از اندیشه خلیفه اللهی است. به جهانشمولی اندیشه اسلامی، حقوق گوناگون انسان، از جمله حقوق شهروندی؛ پیوسته، همساز، همگن، جهانی و مشروط است.
آمیخته نگارههای سعادتساز فردگرایی و جامعهگرایی است. جنسیت، نژاد و طبقهپذیر نیست. و مقهور نظامهای بشری؛ سرمایهداری، صنعتی-شدن، مدرنیسم و.... نمیگردد. رسالتش فرازمانی و فرامکانی است. دستاوردهای بشری، در کاربست و کارکرد آموزهایش را نه تنها میپذیرد، که با بهادهی فراوان به آن، پیوسته خود را بروز میسازد. خاستگاه شهروندی اسلامی، کرامت ذاتی تکوینی است که با دمیدن روح الهی، قداست یافت. و او را به خلیفه اللهی در عالم خلقت رساند. از تراوشهای کرامت ذاتی بشر؛ آزادی و امنیت خدادای است.
آزادی، خواست درونی و همزاد بشر است. با گونههای آزادی؛ شخصی، آزادی بیان، آزادیهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و.... آزادی، با امنیت کامل میشود. امنیت دغدغه همگانی و همیشگی نسل آدم است که همگان با قدرمتیق کرامت انسانی، خواهان آنند. با بازخوانی داشتههای کرامت انسانی و خلیفه اللهی خدادادی، بدون منافع شخصی یا گروهی و خودحق پنداری، مدینه فاضله بنا میگردد. که همگان، خادمان مخدوم و مخدومان خادم به پادشاهی منزلت دارند.