بخشی از مقاله

چکیده

درطول چندین دهه که بعدانسانی دربرنامه ریزی شهری نادیده گرفته شده وگاهی به طور اتفاقی به آن اشاره می شود.افزایش توجه به مقیاس انسانی بیانگر یک تقاضای روشن و قوی برای سطح کیفیت زندگی است و هر جا که نیاز به آرامش و آسایش و استقبال گرم برای کاربران مهم است تمام تلاش بر این است که ابعاد و طراحی ساختمان و مصالح به کار رفته و ایجاد لبه های نرم در جداره و فواصل فشرده و غیره در هماهنگی با مقیاس انسانی باشد.

بنابرین هدف از انجام این پژوهش بررسی کاربرد مقیاس انسانی و تناسب در ارتقاء سطح زندگی کاربران می باشد که در نهایت بر این اساس نتیجه گیری و پیشنهاداتی ارائه شده است. در ادامه این پژوهش با مرور منابع مختلف و معتبر در زمینه مقیاس انسانی،کیفیت زندگی و ویژگیهای برنامههای جامع در آن،مورد توجه محققان و تحلیل گران استخراج شده است و داده های مورد نیاز در این پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گرداوری شده است.

مقدمه

کیفیت زندگی مفهوم محتوایی، فراگیر و چندبعدی است و پژوهشگران با ارائه تئوری و رویکردهای مختلف به بررسی جنبههای گوناگون آن پرداختهاند. این اندیشه به طور فراگیر در پسزمینه ذهنی پژوهشگران وجود دارد که کیفیت زندگی به رابطه مردم با زندگی هر روزه آنها سروکار دارد .[1] از اواخر دهه 1970 علاقه به مفهوم کیفیت زندگی به شکل معناداری افزایش یافت.

از این تاریخ به بعد بحثهای کیفیت زندگی بیشتر در سه حوزه پزشکی، روانشناسی و علوم اجتماعی متمرکز شد. از نیمه دهه 1960 تعداد کارهای منتشر شده با این موضوع رشد تصاعدی داشته است. در سال 1966، 0/002 درصد از کل کارهای منتشر شده در پامبد با موضوعیت کیفیت زندگی بوده در حالیکه همین مقدار در سال 2005 به 1/36 درصد رسیده است.[2]

امروزه مسائلی چون افزایش ساختمان های بلند مرتبه قوی مورد توجه قرار گرفته است و نیروهای بازار و جریان های معماری مرتبط با آن به تدریج تمرکز خود را از روابط متقابل و فضاهای مشترک شهری به بناهای منفرد تغییر داده اند و بناهای منفرد در طول زمان بیش از پبش منزوی،درون گرا و طرد کننده شده اند آرمان های معماری تمرکز خود را از ساختمانهایی با جزئیات بسیار که در یک زمینه شهر افراشته می شدند به آثار تماشایی و انفرادی تغییر داده که اغلب با این تعبیر طراحی ساخته شده اند که در یک لحظه از فاصله بسیار دور دیده شوند چشم اندازها و تفکرات بزرگ اند دقیقا مانند مقیاس، مقایس انسانی یکی از مهم ترین ویژگی های فضای معماری است که نقش مهمی در ایجاد ارتباطی مطلوب بین انسان و فضا دارد.

وجود این ویژگی در فضای شهری فضا را انسانی تر کرده و ادراک آن را آسان تر می نماید فقدان درک و احترام به مقیاس انسانی بر اغلب شهر و ساختمان تاثیر می گذارد ساختمان و فضای شهری بطور تصاعدی بزرگ تر می شود در حالی که مردمی که قرار است از آنها استفاده کنند مانند همیشه کوچک هستند. منظوراین تحقیق این است با توجه به رشد روزافزون جمعیت شهر ها و الزام به زندگی آپارتمان نشینی،مجتمع هایی طراحی شوند که دارای مقیاس انسانی و تناسبات باشند،تناسبات یک عامل تعیین کننده برای هماهنگی است و نبود هماهنگی در هرکاری باعث بی نظمی و به نتیجه نرسیدن آن می شود و عدم توجه به مقیاس انسانی، باعث میشود در جریان زندگی روزمره مان اختلال ایجاد شود وعملکردها به درستی انجام نشود.

مقیاس انسانی

مقیاس انسانی در معماری توصیف کننده ساختمان هایی است که با حواس انسان ها مطابق است. هرچند مهم است توجه داشته باشیم که ادراک انسان ها در مقایسه با ابعاد فیزیکی انسان ها کم تر قابل پیش بینی و اندازه گیری شده است. مقایس انسانی یکی از مهم ترین ویژگی های فضای معماری است که نقش مهمی در ایجاد ارتباطی مطلوب بین انسان و فضا دارد وجود این ویژگی در فضای شهری فضا را انسانی تر کرده و ادراک آن را آسان تر می نماید. فقدان درک و احترام به مقیاس انسانی بر اغلب شهر و ساختمان تاثیر می گذارد ساختمان و فضای شهری بطور تصاعدی بزرگ تر می شود در حالی که مردمی که قرار است از آنها استفاده کنند مانند همیشه کوچک هستند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید