بخشی از مقاله

چکیده:

سامانه مدیریت ریسک کارآمد در کشاورزی، موجب حفظ استانداردهای زندگی برای کسانی است که به کشاورزی وابسته اند و در آن فعالیت دارند. مدیریت ریسک کشاورزی، از ابزارهای ضروری است که در راستای پیش بینی، پیگیری و واکنش به شوک ها دراختیارکشاورزان قرار می گیرد. فاصله گرفتن سیاستهای جدید کشاورزی از تولید و قیمتها و جذب کشاورزان به جاذبه های بازار نسبت به گذشته، افزایش بی رویه قیمتها و نوسانات شدید در تولید و قیمت را در پی داشته است.

بازارها، ممکن است تحت تاثیر اختلالات اقتصاد کلان، شیوع بیماریها و آفتها و رویدادهای ناسازگاری آب و هوایی مانند سیل و خشکسالی قرار گیرند سیاست گزاران می بایست مزرعه داران را با در اختیار گزاردن اطلاعات و آموزش مفید، آنها را در ارزیابی مدیریت ریسکشان کمک نمایند و به سمت کلی نگری در مدیریت ریسک هدایت نمایند. فراهم سازی امکانات شروع فعالیت از جمله اطلاع رسانی و مقررات و آموزش می بایست اولین گام دولتمردان در توسعه بازار بر پایه ابزارهای مدیریت ریسک مانند آینده نگری، بیمه و قرارداد های تجاری باشد

اگر سیاستهایی بکار گرفته شوند ه به تولید و ریسکهای قیمت متصل باشند، باعث میگردد که کشاورزان و حتی بخش خصوصی هیچ نیازی برای پرورش استراتژی های خود احساس نکنند ومتعاقباَ ابزارهای بازاردرنبود تقاضا، بی رویه توسعه یابند. پاسخ به ریسک کشاورزی در پایدار کردن قیمتها نهفته است درحقیقت با انجام این عمل ممکن است باعث افزایش تنوع دردرآمدگردند و حتی ممکن است اثر عکس داشته باشد

درسیاستهای کشاورزی چه در زمان حال و چه در زمان آینده مدیریت ریسک به عنوان یک کلید راهگشا به شمار می رود. ریسکهای فاجعه آمیز تاثیر بسزائی بر کشاورزی دارند و تا زمانیکه دولت برنامه ای برای بهبود سریع آنان تضمین ننماید، کشاورزان به فعالیت خود ادامه خواهند داد. اعمال این چهارچوب در کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای نوظهور، تغییر ات اقلیمی بیشترین آسیب را به بدنه وارد خواهد آورد و لذا به برنامه ریزی قابل توجی نیاز دارد. هر کشوری مشخصه های خاصی از ریسکها و پروفایل خود را دارند. علاوه بر این، دولتها به طور خوش بینانه اولویتهای مختلفی مانند امنیت غذایی در برنامه های خود قرار می دهند تا اینکه به تثیبت در آمدها بپردازند .

مقدمه

در سالهای اخیر بی نظمی و آشفتگی زیادی دربخش کشاورزی پدیدار شده است که با نوسانات شدید در میزان تولید و سطح قیمتها را در پی داشته است. بازارها ، تحت تاثیر اختلالات اقتصادی کلان، شیوع بیماریها وآفتها و رویدادهای اقلیمی مانند سیل و خشکسالی قرار گرفته است. به نظر می رسد تغییرات آب و هوایی بیشترین تاثیرات را ایجاد نموده است.

سیاستهای جدیدکشاورزی از تولید و قیمتها فاصله گرفته است وکشاورزان نسبت به گذشته بیشتر جذب جاذبه های بازار شده اند. امروزه مدیریت ریسک کشاورزی، از ابزارهای ضروری است که در راستای پیش بینی، پیگیری و واکنش به شوک ها ی بازار در اختیار کشاورزان قرار گرفته است. سامانه مدیریت ریسک کارآمد در کشاورزی، موجب حفظ استانداردهای زندگی برای کسانی که به کشاورزی وابسته اند شده و موجب قوی شدن آنان در مقابله با داد و ستدهای کشاورزی و آماده سازی محیط و حمایت آنها در سرمایه گذاری در بخش کشاورزی خواهد شد.

مواد و روشها:

نقش سازمانها و سیاست گزاران بخش کشاورزی

-    فراهم سازی امکانات، شروع فعالیت، از جمله اطلاع رسانی و مقررات آموزشی که اولین گام دولتمردان در اعتلای توسعه بازار بر پایه ابزارهای مدیریت ریسک مانند آینده نگری، بیمه و قراردادهای تجاری است.

-    سیاست گزاران می بایست با در اختیار گذاردن اطلاعات و آموزش های مفید , مزرعه داران را در ارزیابی مدیریت ریسک یاری نمایند و به سمت کلی نگری در مدیریت ریسک هدایت نموده و ارزیابی تمام ریسکها و ارتباط بین آنها را به انجام رسانند و از تمرکز بر یک منبع ریسک - مانند قیمت - جلوگیری نماید .

-    سیاستهای مدیریت ریسک کشاورزی می بایست بر ریسکهای فاجعه آمیز نادر متمرکز باشند. پس از شناسائی، طرح های منطبق بر اوضاع و فرایندهای مسئولیتها و محدودیت ها را ارائه و از آسیبهای احتمالی که ممکن است در زندگی کشاورزان بوجود آید جلوگیری کرده و جهت حل آنها بر نامه ریزی نمایند.

-    یارانه های مالیاتی یکی از راه های مبارزه با فاجعه های احتمالی است، ولی این راهکار ممکن است در توسعه بازار بیمه های خصوصی هرج و مرج بوجود آورد که البته اجتناب ناپذیر است.

-    سیاستهای دولت باید به گونه ای باشد که از معاملات ریسک معمولی حمایت ننماید. مدیریت یک ریسک سالم و عادی، می بایست به خود کشاورزان واگذار گردد. در مقطعی که قیمتها و یا برگشت سرمایه بسیار پایین باشد و یا کشاورز اقدام به مقابله به مثل نماید و تمایل به استفاده از نوع دیگری از ریسک داشته باشد، دولت می تواند با کمترین سرمایه گزاری یا پرداخت یارانه مالیاتی برای کمک به کشاورزان، وارد میدان شود .

انواع لایه های ریسک پذیری

لایه های مختلفی از ریسک در کشاورزی وجود دارد که هر یک از آنها به پاسخ های متفاوتی نیاز دارد .

-    ناپایداری عادی یا نرمال در تولیدات، قیمتها و آب و هوا به هیچگونه واکنش سیاسی خاصی نیاز ندارد وکشاورزان به عنوان بخشی از استراتژی داد و ستد عادی می توانند به طور مستقیم تمام این موارد را مدیریت نمایند.
 
-    موقعیتهای مخاطره آمیز و مصیبت بار که برخی و یا تمامی کشاورزان ممکن است تحت تاثیر آنها قرار گیرند، مانند خشکسالی طاقت فرسا، ظهور و شیوع و گسترش پیوسته بیماری های نابود کننده در منطقه وسیع که خارج از ظرفیت کشاورز و یا بازار است. در این زمان است که دولت باید حضور فعال خود را نشان دهد .

-    در بین لایه های ریسک فاجعه آمیز و عادی، لایه دیگری از ریسک قابل توزیع در بازار وجود داد که دولت می تواند از طریق ابزارهای بازار مانند، بیمه ، بازارهای نو یا از طریق راه اندازی تعاونی های کشاورزی آنها را کنترل نماید. ریسک بازارهای توزیع شامل ضرر و زیانهای طوفانی ، و حتی ناپایداری در قیمتهای بازار می باشد.

رابطه بین سیاستها و ریسکها در کشاورزی

مطالعاتی که توسط سازمان اقتصاد توسعه و تعاونی - OECD - انجام گرفته نشان می دهد که ریسکها در کشاورزی به یکدیگر مرتبط هستند. بعضی اوقات آمیزه یکدیگرند و در بعضی اوقات، یکدیگر را حذف می کنند. به عنوان مثال اگر قیمتهای درونداد تولید - کودها - و برونداد - کالاهای مصرفی کشاورزی - در یک جهت حرکت داشته باشند، خالص برگشتی - بازده خالص - کاهش خواهد یافت.

زمانیکه بازده محصول پایین باشد ولی قیمتها بالا باشند، ریسک تولید می تواند توسط تغییر در قیمتها جبران گردد و این اثر ریسک خالص بردرآمد است و بی ثباتی درآمد به رزط محسوسی کاهش خواهد یافت و تماماُ به این رابطه فی مابین بستگی خواهد داشت.

در مدیریت ریسک نباید به هیچ عامل ریسکی یا راه حل های آن متمرکز شد. در بیشتر مواقع جهت کاهش ریسک، تنوع بخشیدن بهترین استراتژی خواهد بود و همین امر عدم موفقیت سیاستهای ریسک را کاهش خواهد داد. برای شناخت اینکه چگونه منابع مختلف ریسک، استراتژی های گوناگون و یا بازیگرهای مختلف به یکدیگر عکس العمل نشان می دهند , به یک دیدگاه جامع نیازاست. و با الهام گرفتن از چند دیدگاه سیاسی نا موفق مشخص می شود که چگونه نهادها باید رابطه ها را در ریسک های کشاورزی شناسایی و به یک دیدگاه کامل در مدیریت کشاورزی تمرکز کنند .

دورکردن کشاورزان از استراتژی های مدیریت ریسک

اگر سیاستهایی بکار گرفته شوند که به تولید و ریسکهای قیمت متصل باشند، باعث می گردد که کشاورزان و حتی بخش خصوصی هیچ نیازی به پرورش استراتژی های خود احساس نکنند ومتعاقباً ابزارهای بازار در نبود تقاضا توسعه بی رویه پیدا کنند. پرداختهای دولتی و همچنین تولید و سیاستهای وابسته به قیمت همگی بر شکوفائی و بروز ریسک در کشاورزان اثر خواهد گذاشت و در نهایت تغییر در رفتار مدیریت ریسک کشاورز ان را به دنبال خواهد داشت

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید