بخشی از مقاله

چکیده

ابعاد گوناگون علمی وعملی در کلام امام خمینی - ره - و الفاظ، اصطلاحات جدیدی برگرفته از ادبیات عصر حاضرمشاهده می شود. زیبایی مضامین، بعضی الفاظ و کلمات ادبیات فارسی را به سمت و سوی جدیدی سوق داده است. امام خمینی - ره - در آثار منظوم خویش از سبک عراقی استفاده نموده است، اشعار امام - ره - که در دیوان اشعارایشان چاپ شده، در شش فصل غزلیات، رباعیات، قصاید، مسمط، ترجیع بند و اشعار پراکنده پس از رحلت ایشان منتشر شده است.

علاوه بر مقدمه و شرح پاره ای از اصطلاحات و واژگان بکار رفته در اشعار، حاوی صدوچهل ونه غزل، یکصدوهفده رباعی، سه قصیده، دو مسمط، یک ترجیع بند و سی و یک مورد قطعه و اشعار پراکنده است، در میان این اشعار پراکنده، به صورت غزل، دو بیتی، تک بیت - مفرد - و حتی بعضی به صورت مصراع است. آثار دیگر ایشان نیز دربیست و دو جلد تحت عنوان صحیفه نور به چاپ رسیده است. به نظرمی رسد،آثار منظوم آن حضرت را وجوهی است، نمادها، تعابیر و اصطلاحات، سبک، شیوه و نوآوری و ظرافت، تأثیر شاعران پیشین، عارفان متقدم و نظایر این بحث تفصیلی را ازکثرت به وحدت در هر یک مجالی گسترده می طلبد.

مشتاقان و پیروان راستین خط و شیوه نگارش ایشان، رهپویانی بزرگ درعرصه و روزگار هستندکه به تداوم این افکار اهتمام دارند. شعرامام - ره - نوعی طبع آزمایی محدود به آرایه های زبانی و صنایع معنایی نیست، زبان تجربه های ژرف عشق است فراتر از رهیافت های فلسفی و عرفانی، با چشم عاشقانه،حقایق هستی را بی واسطه شهود می کند، برای بیان حقیقت برتری که در تجارب ژرف او حاصل آمده و چشم نافذ این سالک واصل به شهود آن مشرف شده است.

تجربه های ناب درشعرامام - ره - فراوان است. اگرشناخت مکتب تربیتی درشعر امام خمینی نیز، کاوش در مبانی انسان شناختی و جهان شناختی ایشان آغاز گردد؛ آنگاه با آگاهی از این مبانی، جایگاه و اهمیت دیدگاه ها و توصیههای اخلاقی و تربیتی دردیدگاه ایشان آشکار میشود.

مقدمه

دراین نوشتارکوشش آن است که از دریای معرفت حضرت امام خمینی - ره - روح را سیراب وقطره ای ازاین دریای بیکران بهره رهپویان گردد. چون دل از مهر و گوش از طنین گفتار دلنشین حضرت و چشم از رفتار با صلابت وی جزباالفاظ سیراب کننده روح جا وراهی ندارد، بایستی دربخشی ازاشعار امام - ره - سیر نمود تا به فیض دست یافت و عطش جانسوز را با جرعه هایی از چشمه وجود با برکتش التیام بخشید وتجربه عمیق ازهستی به یک معنا زبان راگنگ می سازد وانتقال سخن همانند زبان تجارت سطحی انتظار بیهوده ای است.

شعر امام - ره - زبان عاشق است که گفته های فیلسوف وصوفی ودرویش وشیخ فراتررفته وقصه مستی ورمز بیخودی وبیهشی سر می دهد. زیبایی صوراندیشه وجانمایه ناب شعردردوبخش ساختار زبانی ومعنایی نزدامام - ره - وسیله ای است که در مقاله ای علمی پژوهشی باجنبه توصیفی، کاربردی آمیخته با عشق ارمغانی آموزنده برای دانش پژوهان جاری ساخت.

شعرامام خمینی - ره - - نمادها

واژه جدید که به فضای متون ادبیات انقلابی راه یافت و رواج پیدا کرد نماد نیست، بلکه نماد باید در ساختار و تصویرآفرینی های آثار یک دوره یا شخص اثر بگذارد. بعد از دوران طلایی ادبیات عرفانی در طول چندین قرن گذشته یعنی به طور تقریبی از اواخر قرن نهم تا روزگار ما جلوه ها و زیبایی آفرینی های ادبیات نمادین درکشورماروبه افول نهاده بود تا به برکت انقلاب جمهوری اسلامی وانفاس قدسی حضرت امام - ره - درآثار و تعابیر ادیبانه و شعر آن بزرگوار که حاصل بهره مندی وی از سرچشمه فیاض قرآن و طی طریق در دریای بیکران عرفانی است شاهد شکوفایی نمادگرایی در ادبیات معاصرهستیم.

جایگاه نماد و قابلیت طبقه بندی آن در آثار امام خمینی - ره - بیشتر وجود دارند، پاره ای از نمادهای بکار رفته در آثار حضرت امام - ره - از جمله کوثر، نور، صبح، قدس، شهید را می توان برشمرد. اثرپذیری شعرای معاصر از طرز بیان امام - ره - و تصویرآفرینی با خواندن ابیاتی از شعرای معاصر مطرح والگوپذیری شاعران را درپی دارد. درسبک خاص امام شعر امام - ره - از نظر شیوه همان سبک عراقی است و آن حضرت به همان سیاق سخن گفته و به پیروی سخنوران سبک عراقی پرداخته است.

اشعار حضرت امام - ره - چندوجه دارد؛ ایشان از غزلسرایان بزرگ ایران، به ویژه حضرت حافظ الهام گرفته اند و انس و الفتی هم با آثار حضرت مولانا وسعدی داشته است.در این باره یعنی انس و الفت با آثار معنوی پیشینیان می توان نمونه هایی را ذکر کرد. به عنوان مثال مولانا جلال الدین محمد بلخی می گوید: آن یوسف خوش عذار آمد وان عیسی روزگار آمد و در همین حال و هوا حضرت امام - ره - می گوید: کوتاه سخن که یار آمد با گیسوی مشکبار آمد - « خمینی، غزل57 ، ب - 1 پرتو حسنت بجان افتاد و آن را نیست کرد عشق آمد دردها را هر چه بد درمان نمود

استاد سخن سعدی هم یکی دیگر از شاعرانی است که در بیتی می گوید:

شادی به روزگار گدایان کوی دوست // بر خاک ره نشسته به امید روی دوست

امام - ره - هم می گوید:

عمری گذشت و راه نبردم به کوی دوست مجلس تمام گشت و ندیدم روی دوست - « دیوان، غزل 26 ، ب - 4 در این نمونه رویکرد عرفانی جلوه ای ویژه به کلمات و واژه ها بخشیده است.شعر و رویکرد عرفانی امام - ره - به نوعی گزارش تجربه های عارفانه ایشان است وشاید بتوان گفت گزارشی از سفردرونی به سمت محبوب است. خداوند از سیر و سلوک به عنوان یک سفر صعودی و عمودی یاد می کند و در سوره مجادله می فرماید: یرفع االله الذین امنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات؛ خدا ]رتبه[ کسانی از شما را که گرویده وکسانی را که دانشمندند ]بر حسب[ درجات بلند گرداند. -

« مجادله - 11/ کسی که سیر صعودی کند، مرتفع می شود و ذات اقدس اله از این سیر به رفع یاد می کند، چنانکه در سوره فاطر از این سیر به صعود تعبیر شده است. الیه یصعد الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه؛ سخنان پاکیزه به سوی او بالا می رود و کار شایسته به آن رفعت می بخشد. - « فاطر - 10 / ایشان کشف و شهودهای عارفانه خود را با بیانی شاعرانه ارائه کرده اند.

شاید برای این نکته این بیت شاهد مثال خوبی باشد هنگامی که امام تأکید می کند نباید فریب ظاهر دوست و امور دنیوی را خورد، معناومفهوم درلایه های عمیق تری خودش را در این بیت این گونه نشان می دهد. با عاقلان بگو که رخ یارظاهر اوست. گویی، میان این همه تأمل از نظر تخصصی باید میان محتوا و فرم و سبک، ارتباطی منطقی برقرار باشد تا بتوان بر تأثیرگذاری بیشتر سخن افزود.

نوآوری وظرافت درشعرامام - ره -

رهپویی عرفانی درکلام وزبان امام - ره - عین واژه هاست.گویااین پیروی، دلیل و مانعی برای نوآوری مضمونی و زبانی ایشان نبوده و در شعر امام - ره - برخی کلمات و واژه ها وجود دارند که متأثر از زبان امروز و ادبیات معاصر است. اندیشمندان دیرینه ادبیات ایران، جریان و شاخه ای سترگ از شعر فارسی را به خود اختصاص داده اند و به طور معمول آثاری که آفریده اند در گروه بهترین و قوی ترین اشعار ادبیات فارسی قرار دارد. وارستگان به دوست پناهنده گشته اند وابسته ای چو من به جهان بی پناه شد نوبهار آید و گلزار شکوفا گردد بی گمان کوتهی عمر خزان خواهی دید - « دیوان، رباعی55 ، ب - 2 بیت، شکوفایی بهار وگلریزان جان را ارج می نهد.برخی اشعارایشان بیانگر عمق معرفت و شناخت آنها از علوم دینی بوده است. در همین رابطه امام - ره - در غزلیات خود می فرماید:

همه جا منزل عشق است که یارم همه جاست  // کوردل آن که نیابدبه جهان جای تورا

در این بیت آیه شریفهفاینما - تولّوا فثمّ وجه االله - - سوره بقره - 115 /

به صورت تلمیحی مورد اشاره حضرت امام - ره - قرار گرفته است و در شعر ایشان تجلی یافته و با ظرافتی شاعرانه به نوعی می توان گفت امام - ره - تفسیری از این آیه ارائه می کنند.ایشان در جای دیگر اشاره دارند: من به یک دانه به دام تو به خود افتادم چه گمان بود که در ملک جهان دامم نیست - « دیوان، غزل 30،ب - 3 که این بیت هم ارجاعی ظریفانه به داستان آدم و حوا دارد که از درخت ممنوعه تناول می کنندومحروم ازنعمات خاص ربوبی می گردند. نمونه هایی از این دست در شعر حضرت امام - ره - فراوان وجود دارد. می توان گفت امام - ره - ازطرفی هرگز سر مویی از مرز آیین و حدود و احکام شریعت و بیان شاعرانه آنها کوتاه نمی آید

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید