بخشی از مقاله

چکیده

باتوجه به اینکه نیمی از جمعیت کشور، زنان هستند برای دستیابی به توسعه ضروری است زنان مانند مردان در فرایند توسعه مشارکت کرده و به طور کامل از نتایج آن بهره جویند. ولی متاسفانه از بسیاری جهات در فرایند توسعه، زنان مورد غفلت قرار گرفته اند. از آنجا که پنجاه درصد دارئی های انسانی جامعه نزد زنان می باشد، برنامه ریزان برای حصول هرچه بیشتر به امکانات توسعه لازم است، امکانات را به گونه ای فراهم نمایند که این دارایی پنجاه درصدی فعال شده و به سرمایه های انسانی جامعه افزوده گردد.

بدیهی است در این حالت منافع جامعه از جهات گوناگون تأمین می گردد، در حقیقت ضرورت توجه به تمامی عوامل توسعه موجب می شود که به مسائل زنان در توسعه نیز پرداخته گردد. در نظریه های توسعه، انسان نقطه شروع تغییرات اجتماعی محسوب می شود. این باور توسط آن گروه از اندیشمندان که دستیابی به توسعه پایدار را در گرو توسعه انسانی می دانند، مطرح شده است. توسعه پایدار به عنوان یکی از بسترهای تعالی و رشد انسان، آنگاه می توا ند موفقیت آمیز باشد که با یاری و مشارکت همه گروه های اجتماعی و برای همه آنان صورت پذیرد.

در میان گروههای اجتماعی زنان نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و بدلیل ارتباط مستقیم آنان با گروه های سنی جوانان، نوجوانان کودکان و نیز تاثیر نیم دیگر جمعیت ، یعنی مردان از مهمترین و موثرترین گروههای اجتماعی به شمار می آیند، و این واقعیتی است که در جوامع در حال توسعه کمتر مورد توجه قرار گرفته است به همین جهت علیرغم برنامه ریزی ها و حمایت های انجام یافته هنوز زنان در بعضی کشورها نتوانستند به جایگاه و نقش مناسب خود در اداره امور کشور و در تصمیم گیری ها دست یابند.

گرچه زنان نیمی از نیروی فعال جامعه محسوب می شوند و باید در برنامه های توسعه از سهم مادی و معنوی هم سنگ با نقش شان برخوردار باشند، اما از نظر اشتغال،کسب درآمد، برخورداری از تحصیلات و احراز مقام های اجتماعی هنوز در سطوح پایینی قرار دارند. انسان ها مهم ترین عامل توسعه اند.در این میان زنان نیمی از منابع انسانی هر جامعه ای را تشکیل می دهند .

بنابراین برنامه ریزی اصولی برای آن ها باید از بنیادهای مهم هر جامعه ای باشد، به ویژه اینکه درنظر گرفتن این جمعیت، چه به عنوان تولیدکننده، چه به عنوان خدمت رسان و یا حتی مصرف کننده،در تعادل و توازن توسعه نقش اساسی دارد - علی بیگی، . - 1386 زنان باید به منظور دستیابی هرچه بیشتر به توان و پتانسیل موجود در خود باید بر اساس سیاست ها و برنامه هایی به شناسایی محدودیتهای مختلفی که در مقابل توانمندی هایشان وجود دارد، بپردازند. روش تحقیق در مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. هدف تحقیق بررسی نقش مشارکت زنان روستایی شهرستان جوانرود درتوسعه پایدار روستایی می باشد.

-1 مقدمه

در طول تاریخ ایران، زنان همواره به عنوان نیمی از جامعه انسانی با بهره مندی از جایگاه اجتماعی، اقتصادی متفاوت، ایفاگر نقش هایی متعدد و متنوع بوده اند.در این بین و در فرایند توسعه پایدار، جایگاه اجتماعی اقتصادی زنان روستایی بیش از دیگر زنان این سرزمین مرهون شرایط محیطی بوده است.در مواقعی استیلای شاخص های ناپایداری - عقب ماندگی - در فضای روستایی باعث شده است که آنها علیرغم گستردگی مشارکت خود در فعالیتهای روزانه، همواره به عنوان اقشار آسیب پذیر، در تله ای از محرومیت شامل بی قدرتی، ضعف جسمانی و فقر گرفتار آیند.

براساس گزارش بانک جهانی پنجاه درصد نیروی کار کشاورزی جهان در اختیار زنان قرار دارد و آنان مسئول آماده کردن غذای دوسوم جمعیت جهان هستند و این در حالی است که به دلایل فرهنگی و حقوقی ،زنان دسترسی و کنترل محدودی بر منابع دارند و تنها 5 درصد از زنان روستایی از خدمات ارائه شده در سطح روستا استفاده می کنند - اعظمی و همکاران . - 1389

محرومیتی که بالطبع جایگاه زنان را در فرایند توسعه پایدار به شدت تنزل بخشیده است.در شرایط رجحان شاخصهای توسعه پایدار بر مکان و فضای جغرافیایی روستا و زدایش برخی باورهای نادرست عامیانه در تعریف جایگاه زنان روستایی، بستری مناسب تر جهت ارتقاء شان ومنزلت این زنان و رهایی از محرومیت های مذکور فراهم شده است .

صاحب نظران توسعه روستایی براین باورند که شناخت توانمندی ها و مهارت های زنان، به خصوص زنان روستایی وهدایت استعدادهای آنان می تواند در بهره برداری از ظرفیت های این قشرعظیم اجتماعی موثر واقع شود، به عبارتی شناخت الزامات گوناگون زنان روستایی،تدابیر و امکان مناسبی را برای برنامه ریزی درجهت به کارگیری مهارت های کارآفرینی شاغلین پنهان جامعه روستایی فراهم خواهد ساخت.

به عقیده هیستریچ، زنان، بزرگترین گروه محرومان جهان هستند، برنامه ریزان وکارشناسان بایدتلاش های خود را به سمت کاهش محدودیت ها و محرومیت ها سوق دهند و زنان روستایی را به سمت برابری اقتصادی و اجتماعی هدایت نمایند این امر میسر نمیشود مگر با توسعه مهارت های کارآفرینی زن روستایی وظایف و نقش های مختلف و متعددی به عهده دارد ؛ همسر، مادر، تولید کننده محصولات زراعی و باغی، شرکت در فعالیتهای دامداری، کاشت، داشت، برداشت، فنآوری، بازاریابی، و تهیه خوراک و غذا، و...زنان روستایی در حین کشت محصولات معیشتی برای تأمین مواد غذایی مورد نیاز خانواده ممکن است به کشت فرآورده های نقدی - تجارتی - نیز مبادرت ورزند و یا در صورتی که خود فاقد زمین زراعی باشند و صرفا در قبال اخذ دستمزد، به کار کردن برای دیگران تن در دهند .

چنین زنانی را می توان در عین حال مروج کشاورزی، کارشناس تولید و حتی در پاره ای از موارد، سیاستگذار نیز به شمار آورد .جدای از فعالیت در زمینه کشاورزی، مشارکت زنان در توسعه روستایی امری بس حیاتی و با اهمیت، در جهت تأمین مواد غذایی کافی مورد نیاز محسوب می شود - صالح نسب، . - 1374 اگرچه در چند دهه اخیر به دلیل اجرای برنامه های توسعه، سطح سواد و تحصیلات و مهارت های حرفه ای و تخصصی زنان در جامعه ایران بالا رفته است،اما شواهد ومدارک نشان می دهد که متناسب با ارتقای سطح تحصیلات ومهارت های زنان، مشارکت آنان در حوزه های مختلف رشد چندانی نداشته است - قادرزاده و همکاران، - 1391 واین موضوع درخصوص زنان روستایی مصداق بیشتری می یابد زیرا توسعه پایدار روستایی مستلزم وجود انسا نهای مشارکت جو و مسئولیت پذیراست.

ارزش کار زنان روستایی چه در کشورهای توسعه یافته و چه در حال توسعه همواره از بعد تاریخی مورد غفلت قرار گرفته است. در این راستا فعالیت هایی که از سوی زنان روستایی در کشاورزی معیشتی، بازارهای کار محلی و مزارع ودامداری و همچنین در تولید صنایع دستی و خانه داری انجام می گیرد، در اندازه گیری فعالیتهای اقتصادی کشور نادیده گرفته می شود.

این گرایش همانگونه که راجرز ابراز کرده است، بخصوص درارزشیابی کار زنان روستایی، جایی که محدوده میان فعالیتهای اقتصادی و غیر اقتصادی از جنبه آماری به صورت قراردادی تعیین می شوند مشاهده می شوند و بطور کلی اطلاعات آماری و جمعیتی زنان روستایی را طبقه بندی غیر شفاف و به عنوان کار افراد خانواده بدون دستمزد قرار داده است و در نتیجه میزان مشارکت آنها در کار کشاورزی و همچنین فعالیت های تولیدی دیگر چون صنایع دستی، قالیبافی، گلیم بافی، دامداری و موارد دیگر بسیار ناچیز شمرده می شود.

اگر منابع توسعه را به سه دسته اصلی دارائیهای اجتماعی - مجموعه هنجارهای حاکم بر اجتماع وکنشها و برهم کنشهای حاصله - دارائیهای طبیعی - مجموعه سرمایه مالی، فیزیکی، طبیعی و ... - دارائی های انسانی - مجموعه دانش، مهارت و توانائی های جامعه - تقسیم نمائیم. مورد سوم به طور مستقیم وغیرمستقیم در بهبود موارد اول و دوم نیز دخیل میباشد. از اینرو دارایی انسانی مهمترین منبع توسعه تلقی می گردد، منبعی که تنها در صورت به کارگیری و بازدهی است که تبدیل به سرمایه می شود - شجاعی، . - 1381

بنابراین یکی از ابعاد توسعه روستایی، توسعه انسانی است که دارای دو جنبه می باشد: جنبه نخست شامل شکل گیری و توانمند یهای انسانی مانند سلامتی، دانش، و جنبه ی دوم کاربردی است که مردم می توانند از این قبیل توانمندی ها برای اوقات فراغت، دنبال کردن اهداف سازنده، فعالیت در امور اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی داشته باشد - علیائی ونیستانکی، . - 1391

-2 بیان مساله

زنان در اغلب کشورهای در حال توسعه سهم درخور توجهی از نیروی کار کشاورزی را تشکیل می دهند .چنانکه در بسیاری از کشورها، 60 تا 70 درصد از نیروهای کار کشاورزی را به صورت آشکار و پنهان به خود اختصاص داده اند - مؤسسه پژوهشهای برنامه ریزی و اقتصاد کشاورزی، . - 1376 چنانکه از مجموعه نظریات و نتایج پژوهشهای متفاوت بخوبی مشخص است، اینکه زنان روستایی گذشته از نقش خانه داری و نقش تعیین کنند ه ای که همزمان با کمک در فعالیتهای اقتصادی خانواده ایفا می کنند، نیروهای نامرئی هستند کهمعمولاً نه تنها حقوق و دستمزد دریافت نمی کنند، بلکه فعالیت اقتصادی آنان به رسمیت شناخته نمی شود و یااصلاً به حساب نمی آید .

این وضعیت در جوامع مبتنی بر دامداری، زراعت و باغداری بشدت با سطح توسعه جامعه ارتباط دارد - نوری و علی محمدی، . - 1387 تجارب به دست آمده از رویکردهای مختلف توسعه در دهه های گذشته بیانگر آن است، که درون زا بودن توسعه، اتکا به منابع خودی، استفاده بهینه از منابع مختلف، توازن وتعادل در توسعه از عوامل اصلی دوام آن به شمار می آیند.

توسعه روستایی به عنوان هدف توسعه و یا راهبرد دستیابی به آن در بسیاری از کشورها به ویژه در کشورهای درحال توسعه که بخش زیادی از جمعیت آن ها در روستاها زندگی می کنند، مورد تاکید برنامه ریزان این کشورها قرار گرفته است.البته این نوع از توسعه نیازمند روش شناسی ویژه ای است که از کشوری با کشور دیگر تفاوت دارد و باید در چارچوب نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هر کشور تعیین شود - کولایی و طاهری،

-3 پیشینه تحقیق

صفری شالی در تحقیقی با عنوان عوامل فرهنگی و اجتماعی مرتبط با میزان مشارکت زنان روستایی در امور و مسائل خانوادگی و اجتماعی به این نتیجه دست یافته است که پایگاه اجتماعی-اقتصادی زنان از جمله مهمترین متغیرهای کلیدی است که می تواند بر میزان مشارکت آنان تاثیر داشته باشد - صفری شالی، . - 1387 عنابستانی و همکاران در بررسی رابطه ویژگی های فردی زنان و مشارکت آنان در فرایند توسعه روستایی دهستان درزآب شهرستان مشهد به این نتیجه رسیدند که بین سن زنان و درآمد ماهیانه آنان با انواع مشارکت رابطه معناداری وجود دارد - عنابستانی و همکاران، . - 1391

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید