بخشی از مقاله
چکیده
هنر خط و کتابت جلوه یی است از ادب و عرفان ایرانی و اسلامی که با ذوق سرشار پیوندی عمیق در صورت و معنی دارد.از این رو میراث مکتوب ما همراه با تحول هنر خوشنویسی تداوم یافته و ماندگار شده است.برای درک این میراث بنظر میایدمقایسه وبررسی نمونه های شاهکارهای خطی مثمر ثمرخواهد بود.
در این مقاله سعی شده به بررسی نمونه خط ثلث از آثار دو استاد بنام ، یکی عبدالله بّطاخ و دیگری یاقوت مستعصمی پرداخته شود. مطالعات این اثر به روش استخراج ازمنابع کتابخانه ای و مصاحبه اکتشافی با اساتید باتجربه در این هنربه روش تحقیقی -توصیفی بوده و در نهایت کار به روش مقایسه ای -تحلیلی انجام گردیده است وبراساس قواعد کلی و مبانی زیبایی شناسانه خطوط بررسی شده است .
برپایه نتایج حاصله ،باقیاس اصول کلی و قواعد خوشنویسی،توازن در ترکیب خط یاقوت یکنواخت تر در کل سطح ترکیب شده ولی در خط طباخ به صورت قرینه ای به چشم می خورد. خط طباخ بازتر و فراختر نگاشته شده است و فضای بیشتری را به نسبت خط یاقوت اشغال کرده است .
اعراب گذاری یاقوت به تنهایی در یک کادر طلایی به عنوان ترکیب بندی به حساب می آید ولی در خط طباخ اعراب فقط در کنار حروف،موزون به نظر می آید. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که یاقوت مستعصمی در این ترکیب ، خطی قوی تر با ترکیب بندی متناسب و متعادل نسبت به نمونه خط طباخ دارد، البته این نتیجه مختص به این دو نمونه بسم االله است.
مقدمه
در نگاهی هنرمندانه به زوایای پنهان و آشکار آثار ماندگارخوشنویسی ، از پیچش ها وچرخش های قلم آن کاتبان عشق،بسی نکته که ناگفته و بسی نقش که ناشناخته مانده است وبیم آن می رود که در عصر تحولات سریع و دگرگونی فرهنگی و بحران هویت ،نسل نو از غنای فرهنگی گذشته خویش بی بهره بماند.
این امر نیازمند بازشناسی پیشینه تاریخی ونقد آگاهانه آثار گذشتگان از یک سو وانتقال تجارب و شیوه های عملی و خلاق هنری از سوی دیگر است. تحقیق ، بر آن است که به بررسی قطعه آثار خوشنویسی بزرگی از اهل قلم ،مولانا استاد عبداالله طباخ پردازد. یکی از علل انتخاب این قیاس که میان این دو استاد بزرگ شد سخنی بود ازمجنون دررساله خط وسواد که در بیان ویژگی ومهارت مولانا عبداالله آورده بود که:"مولانا و استادنا و محذومنا المسمی بعبداالله هروی المشتهر بطباخ طاب ثراه،اصول یاقوت را با صفای خط خواجه عبداالله صیرفی جمع کرده است ونسخ ایشان را بسیاری از استادان بر نسخ خواجه یاقوت ترجیح داده اند".
لذا با مقایسه تطبیقی یک نمونه ساده وپر معنا ، قطعه خط بسم االله از هر دو استاد به گوشه ای از سبک و سیاق وقواعد واصول این استاد پی ببریم، شناخت و اهمیت موارد مذکور سبب می شود تا هنرمند امروزی با روشی درست دست به قلم شود و از ریشه های هنری و تاریخی در این عرصه بهره ببرد ، این مقاله از نظر هدف بنیادی است.
پیشینه تحقیق
تا کنون پژوهش و بررسی مستقلی درباره تطبیق نمونه آثار خوشنویسی با توجه به رجوع به منابع ومتون موجود ، صورت نگرفته است .برخی پژوهشگران به تاریخچه هنر خوشنویسی و شرح حال هنرمندان و همچنین معرفی آثارخوشنویسان پرداخته اند و برخی به قواعد و مبانی خط و تعلیم هنر خوشنویسی و ابزار این هنر آثاری را منتشر کرده اند .
یعقوب آژند - 1388 - در مقاله ای به نام - پژوهشی پیرامون تاریخچه فعالیت های یاقوت مستعصمی آخرین هنرمند مشهور خط و کتاب عصر عباسی - ،آثار بازمانده یاقوت را در جدولی از میان منابع گوناگون شناسایی و در نهایت به میراث هنری و میزان تاثیرگذاری وی در ضرورت تاریخی خطاطی اقلام سته پرداخته است . شیلا بلر - - 1384 مقاله ای با عنوان - یاقوت و پیروانش - که در این مقاله به شرح حال و آثار یاقوت پرداخته است .
مریم فدایی تهرانی - 1383 - در مقاله ای به نام - بررسی آثار قرآنی دوره تیموری معرفی قرآن بزرگ بایسنقر میرزا در موزه خط و کتابت میر عماد - به معرفی آثار قرآنی دوره تیموری وتوضیح مختصری از عبداالله طباخ هروی داده است . ایرج نعیمایی - - 1382 در مقاله - احوال و آثار یاقوت مستعصمی - و امین نعیمایی عالی مقاله ای با عنوان - آشنایی با کاتبان بزرگ ،یاقوت مستعصمی - به آشنایی اجمالی با یاقوت و معرفی آثار و اساتید و شاگردان وی پرداخته اند.
ابوالفضل ذابح - 1364 - مقاله ای با عنوان - خوشنویسی در جهان اسلام - توضیحاتی درباره ی خط ثلث بیان کرده است. بدیع االله دبیری نژاد - 1350 - مقاله ای با عنوان - یاقوت مستعصمی و هنر خوشنویسی - ، به تاریخچه هنر خوشنویسی و همچنین به زندگی یاقوت مستعصمی پرداخته است . حمیدرضا قلیچ خانی - 1392 - در کتاب خود با عنوان - در آمدی بر هنر خوشنویسی ایران - که مرجع مختصری برای مرور تاریخ هنر خوشنویسی ایران به شمار می آید . حبیب االله فضائلی - 1362 - کتابهایی با عناوین - اطلس خط - ، شرح کاملی از تاریخ ،شیوه ها و مشاهیر خوشنویسی و - تعلیم خط - آموزش کامل انواع شیوه های خوشنویسی و ابزارهای لازم برای این هنر را معرفی می کند.
روش تحقیق
مطالعات این اثر به روش استخراج ازمنابع کتابخانه ای و مصاحبه اکتشافی با اساتید باتجربه در این هنربه روش تحقیقی -توصیفی بوده و در نهایت کار به روش مقایسه ای -تحلیلی انجام گردیده است وبراساس قواعد کلی و مبانی زیبایی شناسانه خطوط بررسی شده است. که کل متن در سه بخش تنظیم گردیده است:
الف:تاریخچه خط ثلث
ب:زندگینامه استاد یاقوت مستعصمی و عبداالله الطباخ الهروی
ج: بررسی و مقایسه دو نمونه خط - بسم االله - از استاد طباخ و یاقوت مستعصمی
خط ثلث
ثلث به دلیل صلابت ،استحکام و زیبایی همراه با آزادی بسیار زیاد ترکیب حروف و کلمات یک استثناء است.بر همین اساس است که این خط را ام الخطوط و سیدالخطوط نام نهاده اندوثلث پس از گذر سالیان دراز و تحمل مصائب و مشتقات فراوان همچنان پویا و مقتدر به حیات طیبه خویش ادامه می دهد.در مورد وجه تسمیه ثلث نظریه های گوناگونی ابراز شده اما نظریه ابن مقله از همه نزدیک تر به واقعیت است. او می گوید : - - چون نسبت به قلم طومار،دراین خط ،ثلثی از حروف ،سطح و بقیه دور است ، آن را ثلث نامیده اند. - - 1 انواع خط ثلث:
.1ثقیل
.2 خفیف
.3لؤلؤیی
.4ریحانی
.5 ترک همزمان با رشد و تکامل خط نستعلیق در ایران ،ثلث نیز به دست خوشنویسانی چون :یحیی الجمالی الصوفی،جلال بن محمد بن جعفر - زنده در 848ه.ق - ،شمس بایسنغری، - 850ه.ق - ،عبداالله طباخ هروی - ف873یا885ه.ق - ،کمال الدین حسین حافظ هروی - ف974ه.ق - ،علاءالدین تبریزی - ف1010ه.ق - ،علی رضا عباسی - زنده در 1038ه.ق - ،عبدالباقی تبریزی - زنده در 1039ه.ق - ،خاندان امامی - سده 11و - 12وعبدالرحیم جزایری - زنده در 1121ه.ق - به تکامل واوج شکوفایی رسید. - قلیچ خانی، - 10:1347 فروعات خط ثلث عبارتند از:
.1 توقیع
.2 رقاع
.3 غبار
.4 مسلسل
مولانا استاد یاقوت مستعصمی
جمال الدین یاقوت مستعصمی که بعدها به وی لقب "قبله الکتاب"داده اند مردی ادیب و عالم و فاضل و شاعر بود وپایه خط را بجایی رسانید که قبل از وی کسی بدان جا نرسیده و بعدها نیز کمتر نظیر داشته است.یاقوت از غلامان "المستعصم باالله"آخرین خلیفه عباسی واز دست پروردگان وی بود و بهمین جهت خودرا مستعصمی می خواند و خلیفه وی را می نواخت و از تربیت وی دقیقه ای فرو نمی گذاشت.یاقوت ابتدا نزد"عبدالمومن" و بعد نزد "شیخ حبیب"مشق کرد.یاقوت زمان هلاکو و اوایل دوران غازان خان را نیز دریافت و نزد خاندان جوینی منزلتی پیدا کرد وغالب اکابر بغدادفرزندان خود را برای تعلیم نزد او گذارده بودند.