بخشی از مقاله
چکیده
تربیت دینی به عنوان یکی ازمهمترین زیرمجموعه های تربیت، در روند تحقق کمال اکتسابی متربیان نقش اساسی دارد و این امر در سند تحول بنیادین بسیار مشهود است و از طرفی مسئله اساسی این مطالعه این است که نوجوانان پسر شهرستان بهشهر برقراری رابطه با جنس مخالف را چگونه بازنمایی میکنند؟ بدینمنظور، از روش مصاحبه بهرهگرفتهشد.
باکمک روش نمونهگیری هدفمند با 20 نفر از مشارکت کنندگان مصاحبه شد و نهایتاً داده های گردآوری شده در قالب 13 مقوله محوری و یک مقوله هسته، تحلیل شدند. نتایج پژوهش مبین آن است که نوجوانان مورد مطالعه، بهدلیل تماشای فیلمها و سریالهای ماهواره ای، الگوپذیری از دوستان و استفاده نابجا از موبایل، تلگرام، واتسآپ ...به رابطه با جنس مخالف رویآوردهاند؛ البته مشکلات عاطفی و شدت یافتن امیال جنسی نیز تاثیر زیاد دارد.
براساس مقاله حاضر، تجربه رابطه با جنس مخالف، پیامدهای ناخوشایندی همچون درگیریهای ذهنی درگیریهای فیزیکی- مشکلات تحصیلی- خودکشی - وابستگی به ارضای جنسی و تنوع طلبی را درپی خواهد داشت.
مقدمه
امروزه در بیشتر کشورهای جهان - حتی کشورهای اسلامی - رابطه با جنس مخالف خارج از چهارچوب قواعد پذیرفته شده فرهنگی گسترش یافته و نگرانی خانواده ها و مسئولان دولتی در پی آورده است. پیامدهای آن از قبیل افزایش شدید فرزندان نامشروع، والدین مجرد،فرزندان بیسرپرست و تکسرپرست و خط ابتلا به بیماری ایدز موجب نگرانی این جوامع شده است.
در ایران نیز، در سده اخیر، بهدلیل تحولات فرهنگی و اجتماعی ناشی از فرایند وسازی اجتماعی، رابطه با جنس مخالف خارچ از چهارچوب قواعد پذیرفته شده فرهنگی شکل گرفته است. چنین پدیدهای در دهههای گذشته - قبل از انقلاب - غالباً میان طبقات بالای شهر، آن هم در شهرهای بزرگ و بهطور محدود، دیده میشد، اما با شکلگیری انقلاب اسلامی و تأکید بر ارزشهای اسلامی، چنین روابطی نفی شد. در اوایل دهه 70 ، همراه با دگرگونیهای ساختی مانند گسترش شهرنشینی، صنعتی شدن، افزایش میزان سواد،مشارکت زنان در اجتماع ، گسترش کمی و کیفی وسائل ارتباط جمعی، این پدیده به شکلی نو از بطن تعامل اجتماعی جوانان مجدداً پدید آمد
این شکل روابط اجتماعی در ایران برخلاف ارزشها و هنجارهای دینی - دین اسلام - و فرهنگی است و حتی از نظر قانونی نیز منع شده است، اما برخی از شواهد در سالهای اخیر بر افزایش اینگونه روابط در بین جوانان دلالت دارد. شواهد و نتایج پژوهشهایی، که در این زمینه انجام شده است، نشان میدهد که بیش از نیمی از دختران دانشجو در تهران تجربه دوستی با جنس مخالف را پیش از ازدواج داشتهاند و حدود یکچهارم نیز ارتباط نزدیکتر - تماس جنسی - را قبل از ازدواج تجربه کردهاند. در تهران بین 20 درصد تا 60 درصد افرد گروه سنی 14 تا 18 سال، اغلب به طور پنهانی بدون رضایت خانواده ارتباط عاطفی و ارتباط پیشرفته - رابطه فیزیکی و جنسی - برقرار میکنند
این پدیده اجتماعی در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 بدلیل ناکارآمدی سیاستگذاری فرهنگی و شکاف ده ساله بین بلوغ جنسی و بلوغ شغلی - بیکاری - جوانان شدت یافت و به مرحله جدیدی وارد شد: مرحله فراروابط اجتماعی. در این مرحله، رابطه اجتماعی با جنس مخالف قبل از ازدواج به لحاظ کمی و کیفی تغییر کرد. منظور از تغییرات کیفی آن است که این رابطه به شکلهای مختلفی باز تولید شد که میتوان به روابط همخانگی، ضد عاشقانه - الگوهای مُدرن - و روابط مبتنی بر عشق سیال - الگوی پُست مدرن - اشاره کرد
منظور از تغییرات کمی نیز آن است که جوانان برخلاف گذشته، که فقط با یک نفر رابطه داشتند، اکنون با چندین - هم بهطور همزمان و هم در طول زمان - رابطه عاطفی و پیشرفته دارند، بهطوری که دختر یا پسر تا قبل از ازدواج با چندین نفر رابطه عاشقانه و گاهی رابطه جنسی برقرار میکنند
این پدیده اجتماعی هم برای فرد و هم برای جامعه پیامدهای متعددی دارد؛ یکی از مهمترین این پیامدها برای افراد مجرد افزایشمیانگین سنِ ازدواج است، طوریبه که میانگین سنﱢ ازدواج دختران و پسران در سال 1375، به ترتیب 22/4 سال و 25/6 سال بوده است که در سال 1390، در مناطق شهری کل کشور این آمار به ترتیب از 1/1 درصد و 2 درصد در سال 1375، به 1/6 درصد و 3/6 درصد در سال 1385 رسیده و در سال 1390، در مناطق شهری کل کشور این آمار بهترتیب در زنان ومردان به 8 درصد و 5 درصد رسیده است
نکته حائز اهمیت آن است که پویایی این پدیده همچنان ادامه دارد، بهطوری که دامنه نفوذ این پدیده اجتماعی به ردههای سنی پایینتر از جمله نوجوانان تسرّی یافته است. در باب این موضوع دیدگاههای مختلفی در جامعه وجود دارد: گروهی از اعضای جامعه بر این باورند که گرایش و برقراری رابطه با جنس مخالف در بین نوجوانان طبیعی و ذاتی است و یکی از ویژگیهای دوره نوجوانی و جوانی بهشمار میآید و نباید آن را یک مسئلهای اجتماعی تلقی کرد، اما گروهی دیگر بر این باورند که گرایش صرف به جنس مخالف طبیعی است، نه برقراری رابطهجنسی با جنس مخالف.
بنابراین، این گروه بر این باورند که روابط جنسی از این دست امری غیرعادی است و مسئله اجتماعی بهشمار میآید؛از این رو مسئولان بایستی برای بررسی علل رابطه با جنس مخالف به پژوهش و تفحص بپردازند. محققان نیز با گروه دوم همرأی و معتقد اند که رابطه امروزی نوجوانان با جنس مخالف غیرعادی است و مسئلهای اجتماعی محسوب میشود، اما بهجای یافتن علت یا علتهای این پدیده، باید با نگاه از درون رویکرد - امیک - به مسئله نگاه کرد و با بازسازی معنایی این پدیده ، راههای مقابله با آن را ارائه داد.
با توجه به آنکه گروهی از نوجوانان پسر بهشهر چنین روابطی را تجربه کردهاند، و از آنجاکه چنین روابطی به پیامدهایی مانند کاهش اعتماد اجتماعی ، کاهش تمایل به ازدواج، افزایش میانگین سن ازدواج، افزایش تجرد، گسترش ازدواج سفید و روابط جنسی - آزاد ارمکی و شریفی ساعی، - 436 - 1390:435 منجر میشود، ضروری است چنین پدیدهای بررسی شود.
بنابراین، موضوع بررسی این مطالعه آن است که نوجوانان پسر - شهرستان بهشهر - چه درک و فهمی از ارتباط با جنس مخالف رابازنمایی میکنند؟ بازنمایی معنایی رابطه اجتماعی نوجوانان با جنس مخالف موجب میشود که اوضاع و احوال، تعاملات ، فرایندها و پیامدهای این رابطه در نظام معنایی نوجوانان به تصویر کشیده شود و شناخت عمیقتر و دقیقتری از این پدیده حاصل شود.
بیان مسأله
در تمامی جوامع جهان نحوه رابطهی دو جنس از اهمیت خاصی برخوردار بوده و در هر دوره تاریخی مشکل ویژهای به خود گرفته است. بسیاری از کشورهای غربی، اعمال کنترل بر غریزهها را مناسب نمیدانند، اما به نظر میرسد این وضع نیز مشکلات جدیدی را برای آنان به همراه آورده باشد. اما باید دید این وضع در کشور ما چگونه است؟ گرایش به جنس مخالف در نوجوانان در سطح شهرستان بهشهر چگونه است؟ و چه علتهایی میتوانند داشته باشد؟ و چه مضراتی برای آموزش و پرورش اسلامی مطابق با سند تحول بنیادین خواهد داشت؟
اهداف پژوهش
از آنجا که از دیدگاه محققان، رابطه با جنس مخالف خارج از چهارچوب قواعد پذیرفته شده فرهنگی و آسیبی اجتماعی در جامعه ایران - بهویژه در شهرستان بهشهر - تلقی میشود، هدف اصلی پژوهش حاضر آن است که پدیده مزبور را از منظر رویکرد درونی - امیک - مورد بررسی قرار دهند تا شناخت عمیق و دقیقاز این پدیده بهدست آیدو با توجه به این شناخت راهحلهای مناسبی برای کاهش پیامدهای این پدیده اجتماعی ارائه شود.
چهارچوب مفهومی
در دانش جامعهشناسی، پدیده رابطه با جنس مخالف خارج از چهارچوب قواعد پذیرفته شده فرهنگی را میتوان از دیدگاههای نظری گوناگون و در حوزههای مختلف بررسی کرد. محققان این نظریات را به چند دسته تقسیم کرده اسیت که در ادامه بهطور مختصر به آنه اشاره میشود:
نظریه مبادله
نظریه مبادله رابطه خارج از چهارچوب قواعد پذیرفته شده فرهنگی با جنس مخالف را نوعی »مبادله« در نظر میگیرد. این نظریه معتقد است محیطی که رفتار در آن رخ میدهد - خواه اجتماعی و خواه فیزیکی - تحت تأثیر رفتار قرار میگیرد طبق این نظریه رفتار کنشگر در یک محیط - خواه اجتماعی و خواه فیزیکی - رخ میدهد و محیط تحت تأثیر رفتار کنشگر قرار میگیرد و بازخوردهای خاص خود را نسبت به آن رفتار از خود نشان میدهد.