بخشی از مقاله
چکیده
شرک از بنیادی ترین مفاهیم دینی است که در نزد مسلمانان در مقابل اصلی ترین آموزه دینی ایشان یعنی اعتقاد به توحید قرار می گیرد و به معنای آن است که در اعتقاد یا عمل، مشارکت غیری با خداوند لحاظ گردد. شرک و عدم تسلیم در برابر خالق و مدبر واحد جهان هستی از برجسته ترین وجوه جاهلیت است و زدودن این پرده های اوهام و نادانی از ساحت عقیده و عمل اعراب جاهلی بیانگر عظمت انقلاب رسول خدا - ص - می باشد.
این مقاله بر آن است تا گونه های تقدیس و پرستش نزد مردمان جزیره العرب را در عصر بعثت پیامبر اسلام - ص - مورد بررسی قرار دهد و همچنین روشن سازد که در کنار گونه های شرک آلود، شعاع توحید، هر چند کم فروغ، در طول تاریخ این قوم فروزان بوده است.
شرک و اقسام آن
شرک در لغت به معنای انباز و همتا قایل شدن است و در عقیده اسلامی بدان معناست که آدمی برای خداوند متعال در اموری که خاص خداوند است در وجوب وجود الوهیت، بندگی او، اطاعت از او و تدبیر شئون آفریدگان توسط او شریک قایل شود
پس اگر قائل به خالقیت غیر او باشد آن را شرک در خالقیت و اگر به اراده و تدبیر دیگری معتقد باشد شرک در ربوبیت گویند و اگر به این عقیده غیر را بندگی و عبادت نماید،آن را شرک در عبادت نامند و اگر آن را عبادت نکند ولیکن اطاعت کند او را در چیز ی که رضای خدا در آن نیست آن را شرک در طاعت گویند و مورد اخیر را شرک خفی و موارد مقدم بر آن را شرک جلی نامند و در مقام اشاره به شرک خفی است قول حق تعالی که می فرماید: »و مایؤمن أکثرهم باالله الا و هم مشرکون -
بر این اساس، حکیمان اسلامی شرک خفی را مشتمل بر پرسش غیری دانسته اند که در فرازهایی از آن حتی مشرک به زعم موحد پنداشتن خود، به حضورشرک و اعراض وی از خدا علم ندارد و گفته اند که شرک جلی تنها یک بیماری اعتقادی است که نجات از آن حتی اگر پیام وحی به او نرسیده باشد به وسیله عقل ممکن است؛ اما شرک خفی مشتمل بر بیماری روحی و روانی و نیز بیماری اعتقادی است که انسان به وسیله آن اعمال و نیات خود را نابود کرده و هلاکت انسان به واسطه آن شدیدتر است
شرک در قرآن
واژه شرک و مشتقات آن بیش از یکصد و پنجاه بار در قرآن کریم آمده و در آیات بسیاری به حقیقت شرک و عبادت غیر ا... تصریح نموده و به بیان ویژگیهای آن پرداخته است - نک: یونس، 28،18؛ مریم82و83و89تا94؛سبأ،43؛صافات35و36؛فصلت5 و. - 6 همچنین، در بیش از شصت آیه، مردم را از شرک آوردن به خداوند متعال نهی نموده و مشرکان را از عواقب آن بر حذر داشته اند - نک: بقره165و22؛آل عمران64؛نساء،155،48،36؛مائده،75،76؛ انعام،106،151،163،164 ،82،88، 16،19،40،41،56،71؛اعراف،30،33،3،یونس،66،105،106و...
در بیش از شصت آیه از قرآن کریم ساحت مقدس الهی از شرک بری و منزه شمرده شده است - انعام،14، بقره،116؛نساء171؛مائده،79؛انعام189،150،101،14تا195؛یونس،68و... - - همان - . همچنین، بارها در قرآن کریم شبهات و احتجاجاتی را که مشرکان دستاویز قرار داده تا اباطیل خود را توجیه کنند ذکر شده و دلایل آنها مردود شمرده شده است - نحل35، انعام149،148؛زخرف،10تا -
از دیگر مباحثی که در قرآن کریم پیرامون مشرکان ذکر شده، اظهار برائت خدا و رسولش از آنان است - توبه1 تا28،16و - 36 و به پیامبر اکرم - ص - و مومنان فرمان داده شده تا از مشرکان ریشخند کننده روی بگردانند - انعام - - 68همان،. - 1298-1299 خداوند متعال در قرآن کریم اقسامی از شرک را بیان فرموده و به نفی آن پرداخته است -1: شرک در خلقت - انعام،101،100و 102؛رعد،16؛طه،50؛ سجده،7؛مؤمنون،-2 - 91 شرک در تدبیر عالم - شعراء25،3 انعام،163؛اسراء،11؛فرقان،2؛رعد،33؛جاثیه،-3 - 36 شرک در عبادت - یونس،8؛ زمر، - - 3قرشی،. - 20-22
تصویر قرآن از خداوند، دلالت بر توحید و انحصار الوهیت در ذات مقدس خدا دارد و البته مراد از این وحدت وحدتی است که لایق ساحت مقدس اوست زیرا لفظ واحد از نظر معنی حکایت از مفهوم وحدت به طور مطلق و عام می کند که طبعاً قابل انطباق بر انواع مختلف وحدت است مانند وحدت عددی، وحدت نوعی ، وحدت جنسی که البته این سه، لایق ذات بی مثال او نیست ولی هرکس به فراخور استعداد خود از این وحدت چیزی می فهمد و آن مفهوم عام را بر یکی از مصادیق آن منطبق می سازد. اما وحدتی که شایسته ذات مقدس خداست همان »بی مثال بودن« و »شبیه و نظیر نداشتن« ذات اوست و اما سایر انواع وحدت یا شرک محض است یا بوی شرک می دهد
محققان در تبیین مفهوم شرکاء در آیاتی نظیر ام لهم شرکاء فلیأتوا بشرکائهم ان کنتم صادقین - قلم، - 68 بر آنند که به تحقیق واژه قرآنی »مشرکون« در واقع به همه کسانی اشاره دارد که بر هر طریقی، شکلی از اعتقاد به مشارکت با خداوند را محقق می سازند لکن در این میان حداقل پرستندگان بتها - عباده الأوثان - بیشتر متصف به این اعتقاد می گردند - ساویدس، - 485 و البته شامل افرادی که فرشتگان یا انسانهایی را مورد پرستش قرار داده اند نیز می گردد و می توان گفت کلیه افرادی که بدون اذن و اجازه خداوند مصدر فرمان و مورد اطاعت واقع می شوند مشمول شرکا ء و انداد قرار می گیرند
بر این اساس ظاهراً منطقی است که مسیحیان نیز که طبق توصیف قرآن خدا را سومین از سه تامیدانند - مائده، - 73 و دو خدا - عیسی و مادرش - را در کنار خدا - مائده، - 116 قرار می دهند را در زمره مشرکین به حساب آورد. اما چنین چیزی و جود ندارد و مسیحیان به اهل الکتاب تعلق دارند و قرآن ولو اینکه آنها را با کفار قابل مقایسه می داند، به دقت میان مشرکان و اهل کتاب : حج،17-16؛بقره،62؛ مائده، - 68 تمایز می گذارد.
لکن باز شاهدیم - توبه، - 29 که فاصله میان اهل کتابی که به خدا و روز قیامت ایمان نیاورده اند و آنچه خدا و رسولش حرام کرده، حرام نمی دانند و به دین حق نمی گروند نزدیکتر گردیده و حکم کارزار و قتال با ایشان داده می شود تا آنگاه که با ذلت پذیرای پرداخت جزیه به اسلام گردند و در دو آیه بعد همان طور که رازی در تفسیر خود اشاره دارد میان یهودیان که »عزیز« و مسیحیان که »عیسی« را پسر خدا دانستند تفاوتی با مشرکان قایل نمی گردد
نکته دیگر آنکه اگر مشرکین را فاقد ایمان به خدا و روز جزا خوانده اند نه از آن جهت است که ایشان خدا و روز جزا را قبول ندارند ؛ بلکه از این باب است که درباره مبدأ شرک می ورزند و در باره معاد هم قائل به تناسخند
به نظر برخی مفسرین توحید امری فطری بوده و احدی قایل به تعدد واجب الوجود و هستی بخش نبوده است و عقیده به آن در قرون گذشته در میان مردم محفوظ بوده است و عنایات خاصه الهیه و هدایت ایشان نگذاشته که این مطلب در یک جای از سلسله متصله بشریت به طور کلی از بین برود