بخشی از مقاله

مفهوم بيماري درگياهان


گياه سالم براساس استعداد ذاتي يا موروثي خود، عمليات فيزيولوژيكي مختلفي را كه براي ادامه حيات لازم دارد انجام مي‌دهد. مهمترين اين عمليات عبارتند از:
تقسيم سلولي، تشكيل بافتها و اندامهاي مختلف، جذب آب و موادمعدني از خاك، انتقال مواد خام، فتوسنتز، انتقال مواد ساخته شده براي مصرف و ذخيره، متابوليسم مواد ساخته شده، توليد مثل و بالاخره ذخيره مواد غذايي براي دوران زمستانگذراني يا توليد مثل.


هر گاه بر اثر عوامل بيماري‌زا يا بعضي از شرايط زيست، اختلالاتي در عمليات فيژيولوژيكي فوق بروز كند كه گياه را از رشد طبيعي باز دارد يا علائم خارجي بيماري (Symptoms) ظاهر شود و يا ميزان محصول به نحو غير طبيعي كاهش يابد، گياه بيمار است. عوامل عمدة توليد بيماري در گياهان،

 

موجودات زنده بيماريزا (‌Pathogens) و يا عوامل فيزيكي و شيميايي محيط زيست گياه مي‌باشند و چگونگي ايجاد هر بيماري بستگي به نوع عامل و گاهي اوقات بستگي به نوع گياه دارد. در ابتدا عكس‌العمل گياه نسبت به عامل بيماريزا در نقطه شروع بيماري و بصورت فعل و انفعال شيميايي غير قابل روئت است ولي بزودي اين واكنش توسعه يافته و باعث تغييرات سلولي و بافتي مشهود گشته و بالاخره آثار بيماري پديدار مي‌شود.
بنابراين مفهوم بيماري در گياهان عبارتست از هر گونه اختلالي كه بوسيله يك پاتوژن يا موجود زنده بيماريزا يا عامل محيطي در عمليات توليد، انتقال، استفاده از مواد غذايي، مواد معدني و آب روي ‌دهد و باعث تغييرات ظاهري و تقليل ميزان محصول گردد.
ايجاد بيماري بوسيلة پاتوژنها ممكن است به يكي از مراحل زير انجام گيرد:
 مصرف و جذب مواد داخل سلولهاي ميزبان.
 كشتن يا ايجاد اختلال در متابوليسم سلولهاي ميزبان در اثر مواد سمي و آنزيمها و مواد هورموني


 انسداد راه انتقال مواد غذايي و معدني و آب.
اهميت بيماريهاي گياهي:
اهميت بيماريهاي گياهي براي بشر بعلت خساراتي است كه در نتيجة بيماري به گياهان و فراورده‌هاي گياهي وارد مي‌شود. ميليونها نفر از ساكنين جهان كه خود توليد كننده فرآورده‌هاي گياهي مي‌باشند براي ادامه حيات به اين محصولات احتياج دارند و بعبارت ديگر بيماريهاي گياهي ممكن است در سرنوشت آنها نقش موثري را ايفا كند.
مرگ حدود سيصد هزار نفر ايرلندي در نتيجه قحطي (1845) و گرسنگي ميليونها نفر مردمي كه در كشورهاي توسعه نيافتة امروز زندگي مي‌كنند، نمونه‌هاي درد آوري از نتايج شوم بيماريهاي گياهي است.
بيماريهاي گياهي ممكن است عامل محدود كننده كاشت يك گياه در يك منطقه يا كشور باشند و تمام گياهان يك گونه را كه به بيماري حساسند نابود كنند. ضمناً بيماريهاي گياهي عامل ايجاد صنايع جديد شيميايي يا ماشين آلاتي كه در مبارزه با بيماريها بكار مي‌روند مي‌باشند. ميزان پولي كه تا كنون در اين قسمت خرج شده به بيليونها دلار مي‌رسد.
طبقه بندي عوامل بيماريزاي گياهي:
در حال حاضر دهها هزار بيماري وجود دارد كه به گياهان اصلي در سراسر جهان صدمه مي‌زنند. بطور متوسط هر يك از گياهان به حدود صد نوع بيماري مبتلا مي‌شوند. هر كدام از پاتوژنها نيز ممكن است از يك واريته تا دهها تا صدها گونه گياهان متفاوت را آلوده كنند. براي تسهيل در امر شناسايي، مطالعه و مبارزه با بيماريهاي گياهي بايستي به نحوي آنها طبقه‌بندي كرد. بيماريهاي گياهي را به روشهاي مختلف كه پايه و اساس متفاوت دارند طبقه‌بندي كرده‌اند.
اين طبقه‌بندي گاهي براساس علائم ظاهري امراض بوده و گاهي براساس اندام بيمار گياه

 

و يا براساس نوع گياه بيمار صورت مي‌گيرد. ولي متداولترين طبقه‌بندي براساس نوع عامل بيماري است.
بيماريهاي گياهي را به دو گروه زنده (Biotic) و غير زنده (ABiotic) تقسيم مي‌كنند.
گروههاي غيرزنده (ABiotic): بيماريها و اختلالاتي هستند كه در اثر كمبود عناصر غذايي، بالا بودن حرارت و رطوبت و بالا بودن اسيديتة خاك يا قلياييت آن، زيادي برخي از ميكروالمانهاي غذايي در خاك و آلاينده‌هاي سمّي در اتمسفر بوجود مي‌آيند كه غير مسري مي‌باشند و عوامل غير زنده هستند.
بيماريهاي ناشي از عوامل زنده يا بيوتيك (پاتوژنها) آلوده كننده و مسري بوده و از گياه بيمار به گياه سالم منتقل مي‌شود كه مهمترين آنها بيماريهاي ناشي از عوامل قارچي مي‌باشد.
گروههاي بيوتيك خود به گروههاي زير تقسيم مي‌شوند.
1- قارچها (Fungi)
2- باكتريها (Bacteria)
3- ويروسها و ويروئيدها (Viruses and Viroids)
4- گياهان انگل گلدار (Phanerogamic plant parasites)
قارچها:
تمام گياهان عالي ممكن است بوسيلة يك يا چند قارچ بيمار شوند. گياه سيب‌زميني به تنهايي مورد حملة حداقل 30 قارچ بيماريزاي مختلف قرار مي‌گيرد. قارچهاي بيماريزاي گياهان، سالانه در سراسر جهان خسارات فراواني مي‌زنند.
عوامل بيماريزاي مزبور به تمام اندامهاي گياهي مي‌توانند حمله كنند. به بذور و همچنين به محصولات برداشت شده بخصوص سبزيجات و ميوه‌ها حمله مي‌كنند. قارچهايي كه محصولات برداشت شده را آلوده مي‌كنند مي‌توانند منجر به توليد ميكوتوكسين‌هايي شوند كه در انسان منتج به مشكلات مهمي در سلامتي نظير بروز سرطانهاي مختلف در اندام انسان مي‌شوند.
باكتريها:
پروكاريوتها گروهي از موجودات فوق العاده متنوع مي‌باشند. در يك طرف اينها كوچكترين موجود زنده شناخته شده يعني ميكوپلاسماهاي فاقد ديواره سلولي (فيتوپلاسماها) و در طرف ديگر در ميان باكتريهاي حقيقي باكتريهاي رشته‌اي شكل (اكتينوميستها) قرار دارند.
ويروسها و ويروئيدها:
ويروس عامل آلوده كننده است كه بوسيله ميكروسكوپهاي چشمي غير قابل روئت هستند و آنقدر كوچكند كه از صافيهاي نگاهدارنده باكتريها عبور مي‌كنند.
فاقد سيستم سوخت و ساز (متابوليك) خاص خودشان هستند و جهت تكثير وابسته به سلول ميزبان مي‌باشند. اينها به عنوان يك بسته كوچك اطلاعات ژنتيكي (بيگانه با ميزبان) از نوع RNA و يا DNA هستند كه مي‌توانند سبب تحريك بيماري در ميزبان شوند.


ويروسها به بيشتر آنزيمهاي ضروري براي تكثيرشان به ميزبان خود متكي هستند. قارچها، باكتريها، نماتدها، و گياهان انگل‌گلدار همگي موجودات سلولي بوده كه نياز به مواد غذايي معدني و آلي جهت رشد و تكثير و توليد مثلشان دارند.
اين موجودات داراي يك سيستم معين سوخت و ساز هستند. هنگامي كه آنها غذا را از ميزبان گياهي كسب مي‌كنند با هزينه موجود ديگري زندگي مي‌كنند و پارازيت (Parasites) ناميده مي‌‌شوند.


نماتدها:
نماتدها موجوداتي هستند كه مشابه كرمهايي كه در روده انسان هستند مي‌باشند. آنها از موجودات طبيعي خاك و آب مي‌باشند. نماتدها اساساً حيوانات آبي بوده و يك قشر آب كه بدن آنها را مي‌پوشاند جهت بقاء و فعاليت آنها ضروري است.
نماتدهايي كه به ريشه‌ها حمله مي‌كنند ممكن است سبب انشعابات زياد ريشه بشوند و رشد طولي ريشه‌ها قطع و يا به تعويق بيافتد، نوك ريشه‌ها متورم، نكروزه و سطح ريشه‌ها ناهموار و زبر مي‌شود، گال ريشه‌اي و كاهش كل توده ريشه خواهد شد. تعداد زيادي از گونه‌هاي نماتدها روابط نزديكي با بيماريهاي قارچي، باكتريايي، و يا ويروسي دارند. خيلي از ويروسها بوسيله برخي نماتدها منتقل مي‌شوند. نماتدها خودشان سبب پوسيدگي ريشه نخواهند شد ولي مسئول دخول عوامل پوسيدگي ريشه هستند.

بيماري هاي يونجه Diseases of Lucern
الف - بيماري هاي قارچي
1 – بيماري سفيدك داخلي يونجه owney Mildew of lucern
• عامل بيماري Peronospora trifoliurum f.sp. medicaginsis-sativa
سفيدك داخلي يونجه از شايع‌ترين بيماريها در يونجه بشمار مي رود. با اينحال اين بيماري بندرت خسارات شديد وارد مي‌آورد. شرايط مساعد براي اين بيماري شرايط آب و هوايي خنك و مرطوب مي باشد.
برگها در ابتدا رنگ پريده شده و بتدريج زرد مي‌شوند و بنظر پيچ خورده مي‌رسند. در مراحل پيشرفته لكه ها قهوه اي مي شوند و اطراف آن زردي ديده ميشود. در زير برگ پوشش ظريف و خاكستري تا بنفش رنگ قارچ در شرايط مرطوب ظاهر مي شود. اين بيماري در بهار و در پاييز مشكل ساز مي باشد.
پوشش قارچي شامل اسپورانژيوم‌ها و اسپورانژيوفوري است كه داراي انشعابات دوشاخه ا

ست.

كنترل بيماري
1 – ارقام مقاوم به اين بيماري وجود دارد.
2 –در صورت شديد بودن بيماري برداشت سريع يونجه و كم كردن فاصله چين ها توصيه مي شود. برداشت موجب برداشته شدن اكثر بافت هاي آلوده وكاهش رطوبت در كانوپي محصول مي شود.
3 – تناوب با محصول غير لگوم
2 – زنگ يونجه Alfalfa rust
عامل بيماري Uromyces striatus f.sp. medicaginis


زنگ يونجه از شايعترين بيماري هاي قارچي يونجه در كشور مي باشد. اين زنگ يك زنگ ماكروسيكل و دوميزبانه مي باشد. ميزبان حدواسط اين زنگ گياهان فرفيون مي باشد و مراحل اوريديا، تليا و بازيديا بر روي يونجه و مراحل پيكنيا و ائيسيا در فرفيون ديده مي شود.
جوش هاي اورديايي با رنگ مايل به قرمز اغلب در قسمت زيري برگها ديده مي شوند. برگهايي كه آلودگي شديدي دارند زرد شده و پيش از موعد فرو مي ريزند. اين بيماري در شبدر نيز ديده مي شود.
كنترل بيماري
استفاده از ارقام مقاوم
از بين بردن فرفيون هاي اطراف مزرعه
كم كردن فاصله چين ها
3 – لكه قهوه اي يونجه Alfalfa Brown Spot
عامل بيماري Pseudopeziza medicaginis
يكي از مهمترين بيماريهاي گياهان زراعي مي باشد كه باعث افت شديد عملكرد و كيفيت محصول مي شود.
علايم بر روي برگهاي جوان ظاهر مي شود. لكه هاي گرد و كوچك (به قطر 1 تا چند ميليمتر) قهوه اي رنگ كه داراي حاشيه منظم مي باشد، ايجاد مي شود. معمولاً اين لكه ها بهم نمي پيوندند. در وسط لكه ها اندام زايشي جنسي قارچ (آپوتسيوم ها) قابل مشاهده مي باشند. اين آپوتسيوم ها بدون پايه بوده و حاوي آسكها و رشته ها عقيم مي باشند كه در كنار هم قرار گرفته اند. آپوتسيوم ها در داخل استروما قرار داشته و داراي آسكهاي استوانه اي شكل و باريكي مي باشند كه در داخل خود حاوي آسكوسپورهاي تك سلولي شفاف و تخم مرغي شكلي مي‌باشد. پارافيزهاي گرزي شكل (رشته هاي عقيم) در اين قارچ در بين آسكها با اندازه اي بزرگتر قرار دارند. آپوتسيوم ها ددر زير اپيدرم تشكيل شده و پس از جذب رطوبت آسكها متورم و اپيدرم پاره و آسكها در

معرص قرار مي گيرند. برگ هاي مبتلا زرد شده و فرو مي ريزند. اين قارچ خنك دوست است و از اينرو بيماري در اوايل بهار و اواخر تابستان كه هوا خنك است شديد تر مي شود.
فرم غير جنسي قارچ در طبيعت مشاهده نشده است و انتشار و تكثير بيماري به عهده آسكوسپورهاي فرم جنسي قارچ مي باشد. براي مشاهده بخش غيرجنسي قارچ مي توان قارچ را در محيط غذايي كشت داده و مرحله كنيديزايي آن را مشاهده نمود. قارچ، زمستان را به صورت آپوتسيوم در بقاياي گياهي سپري مي كند. در بهار با تامين رطوبت و دماي مناسب آسك

ها و آسكوسپورها از آپوتسيوم ها آزاد و آلودگي هاي بهاره آغاز مي شود.
كنترل بيماري
بهترين راه مبارزه افزايش تعداد چين‌ها است. رعايت اصول صحيح آبياري و استفاده از ارقام مقاوم توصيه شده است. درصورتيكه يونجه براي بذرگيري كاشته شده است مي توان از سموم مختلف مثل بنوميل 4/0 در هزار و توپسين 3 – 2 در هزار نيز مي توان استفاده
2 – سفيدك سطحي يونجه Alfalfa Powdery mildew
عامل بيماري Erysiphe polygoni
ويژگي ها مثل ساير سفيدكهاي سطحي مي باشد.
بيماري هاي ويروسي
1 – بيماري ويروسي موزاييك يونجه Alfalfa Mosaic Virus (AMV)
عامل بيماري Alfalfa Mosaic Virus (AMV)
اين بيماري مهمترين بيماري ويروسي يونجه در دنياست. گياهان آلوده داراي موزاييك خفيف در برگها تا زردشدن كامل آنها مي باشند. گاه ممكن است گياهان آلوده فاقد علايم باشند. ممكن است تعداد كثيري از گياهان مزرعه دچار اين ويروس باشند ولي علايمي ندهند. اين ويروس توسط گونه هاي مختلف شته ها مثل شته نخود و شته آبي يونجه منتقل مي شود. اين بيماري توسط بذر نيز در يونجه انتقال مي يابد.از اينرو كه ويروس با شيره گياهي نيز قابل انتقال مي باشد براحتي با ابزار و ماشينهاي برداشت نيز انتقال مي يابد.


سويه هاي زيادي از اين ويروس وجود دارد كه تعداد زيادي از گياهان مختلف را آلوده مي سازد. از جمله اين گياهان مي توان به فلفل، گوجه فرنگي، سيب زميني، كاهو، بقولات و ... اشاره نمود. اين بيماري در سيب زميني به بيماري Calico نيز معروف مي باشد.
ويروس عامل بيماري داراي 4 پيكره باسيلي شكل با اندازه هاي مختلف مي باشد.
كنترل بيماري
استفاده از رقم هاي مقاوم بهترين روش مبارزه است.
استفاده از بذور سالم و عاري از بيماري


مبارزه با ناقلين (شته ها) قبل از تغذيه از گياهان سالم در صورت صرفه اقتصادي
كنترل ساير ميزبانان حساس به اين ويروس توصيه شده است


بيماري فيتوپلاسمايي
1 – بيماري جارويي يونجه Lucerne proliferation
عامل بيماري يك فيتوپلاسما يا شبه مايكوپلاسماست.
اين بيماري در ايران بويژه استان سيستان و بلوچستان، كرمان، ‌هرمزگان ديده مي شود و داراي طيف وسيع ميزباني است (16 خانواده). گياهان مبتلا دچار كوتولگي شديد شده و برگها كوچك مي شوند و در اثر كاهش فاصله ميانگره ها و رشد جوانه ها و شاخه هاي متعدد در محل طوقه و ساقه حالت جارويي ايجاد مي شود. رنگ گلبرگها سبز شده (Viresence) و اجزاي گل به برگ تبديل مي شود (Phyllody). بيماري انتقال مكانيكي ندارد و از طريق بذر، خاك، آب آبياري، ادوات و وسايل برداشت، حيوانات و غيره منتقل نمي شود. ناقل بيماري زنجره اي با نام علمي Urosius albicinctus مي باشد و در ايران فقط در استان فارس شناسايي شده است.


كنترل بيماري
1 - بازديد مستمر مزرعه و انهدام بوته هاي مبتلا در مناطقي كه بيماري به تازگي ديده شده است. قبل از آن سمپاشي با حشه كش هاي قوي توصيه مي شود.


2 – در مناطقي كه بيماري معمول است، حذف تدريجي مزارع قديمي و جايگزيني آن با كشتهاي جديد و حفظ فاصله با كشت هاي قديم
3 – دير كاشت مزارع جدي در پاييز براي همزماني سبز شدن يونجه با كاهش فعاليت زنجره هاي ناقل
4 – بلافاصله پس از سبز شدن سمپاشي با حشره كش ها اقدام شود. سمپاشي مجدد در بهار و اسفند همزمان با هجوم زنجره ها
5 – عدم نقل و انتقال يونجه به مناطق سالم (يونجه خشك كاملاً بي خطر است)
6 – مزارع يكنواخت باشد و تنك نباشد.
از ساير بيماري هاي مهم يونجه مي توان به موارد زير اشاره نمود:
 سس يونجه
 نماتد ساقه و پياز در يونجه
 لكه آجري يونجه
 پژمردگي آوندي باكترياي يونجه


بيماري هاي برنج
الف – بيماريهاي قارچي
1- بيماري بلاست برنج Rice Blast
عامل بيماري فرم جنسي Magnaporthe grisae
فرم غير جنسيPyricularia oryzae
اين بيماري در تمام برنج كاريهاي دنيا از جمله كشور ما شايع بوده و در شمال، اصفهان، قصرشيرين، گيلانغرب، ميانه و رامهرمز و استان فارس و غيره ديده ميشود. اين بيماري مختص برنج است و حتي در علفهاي هرز نيز بطور طبيعي ديده نشده است. علايم بغير از ريشه در تمام قسمتهاي گياه ديده ميشود. علايم روي برگ بسيار مشخص است. لكه هاي بيضي شكل تا دوكي با مركز خاكستري و حواشي سبز تيره تا قهوه اي و غالباً با هاله اي زرد رنگ روي برگها ديده ميشود كه كنيدي هاي زيتوني رنگ، چند خانه اي (2 تا 3 سلولي) و گلابي شكل با كنيديوفور خاكستري رنگ را دربردارد. درصورت شدت بيماري لكه‌ها بهم پيوسته و برگ را از بين مي‌برند. قارچ عامل بيماري مي تواند به قاعده پانيكول حمله و باعث پوسيدگي آن شود كه در اين حالت به آن Neck Rot گفته ميشود و بيشترين خسارت را بدنبال دارد. درصورتيكه آلودگي زود اتفاق بيافتد، خوشه‌ها سفيد مي شوند (White Head). درصورتيكه آلودگي پس از پر شدن دانه رخ دهد، شكستگي گردن پانيكول (Broken Necks) بوجود مي آيد. اين بيماري بذرزاد است و قارچ به شكل كنيدي و ميسليوم و بعضا ًاسكلروت روي بذرها و نيز تا يكسال در بقايا باقي ميماند. البته در گره ها ممكن است تا 2 الي 4 سال دوام بياورد. چون ديرتر تجزيه مي‌شوند. كنيدي‌هاي توليد شده در قسمتهاي مختلف گياه توسط باد، آب و تماس گياهان منتشر شده و آلودگي‌هاي جديد بوجود مي آيد. قارچ در فرم جنسي توليد پرتيس كاذب مي كند كه در طبيعت بندرت تشكيل مي شود.

كنترل بيماري
1 – استفاده از ارقام مقاوم معمولترين روش مقابله با اين بيماري است.


2 – اجتناب از مصرف مقادير بالاي كود نيتروژنه و نيز جلوگيري از تنش رطوبتي در محصول
3 – بهداشت زراعي و از بين بردن بقايا
4 – استفاده از اصلاح كننده هاي خاك به نام silicon حاوي سيليس براي بالا بردن مقاومت گياه در برابر حمله قارچ
5 – استفاده از روش هاي شيميايي
سمپاشي مزرعه با سموم سيستميك مثل اديفنفوس(هينوزان) هنوز هم رايج است. قارچكش هاي جديد مثل Isoprothiolane،Probenazole ، Pyroquilon و تري سيكلازول نيز وجود دارند كه بصورت سمپاشي شاخ و برگ، بصورت گرانول در آب يا بصورت ضدعفوني بذر بكار مي رود.


اولين سمپاشي معمولاً بلافاصله پس از اولين علايم صورت مي گيرد.
سمپاشي با تري سيكلازول يا اديفنفوس پس از ظهور 30 – 40 درصد خوشه ها با توجه به اطلاعيه ها به محض بروز علايم روش مبارزه با اين بيماري در ايران اعلام شده است.
6 – سيستم هاي پيش آگاهي براساس اپيدمي شناسي بيماري مثل BLASTAM
7 – استفاده از روش هاي تلفيقي
2 - بيماري شيت بلايت برنج (پوسيدگي غلاف) Sheat Blight
عامل بيماري فرم غير جنسي Rhizoctonia solani
فرم جنسي Thanantophorus cucumeris
قارچ عامل بيماري داراي طيف وسيع ميزباني است و به 32 خانواده گياهي حمله مي كند. اين بيماري در اكثر نقاط دنيا و نيز در كشور، شايع است. علايم معمولاً هنگامي ظاهر مي‌شود كه محصول به انتهاي رشد رويشي خود برسد. در اين مرحله لكه هايي روي غلاف و تيغه برگها ديده مي شود كه در ابتدا تخم مرغي شكل، بعضاً نامنظم و به رنگ خاكستري مايل به سبز اند كه رفته رفته مركز آنها سفيد مايل به سبز با حاشيه اي قهوه اي مي شود. اسكلروتها بصورت سطحي در نزديكي زخم ها روي برگ ها، ساقه ها و بذور يافت مي شوند كه اتصال شلي داشته و پس از بلوغ، از گياه فرو مي افتند. اين قارچ به صورت ميسليوم فعال، ميسليوم دورمانت يا اسكلروت در خاك باقي مي ماند.

كنترل بيماري
1 – ارقام مقاوم قابل اتكاي به اين بيماري يافت نشده است.
2 – كاربرد سوپرفسفات كلسيم همچنين كودهاي پتاسه، و نيز سيليكون مفيد عنوان شده است.
3 – عدم كاشت متراكم بوته ها براي تهويه بيشتر و نفوذ نور خورشيد
4 – استفاده از كنترل بيولوژيكي با قارچ هاي آنتاگونيست در تلفيق با اصلاح خاك با مواد آلي
5 – سمپاشي هوايي با ايپروديون + كاربندازيم يا پروپيكانازول يك نوبت در صورت بروز آلودگي 20 %

3 – بيماري پوسيدگي ساقه يا باكاناي برنج Stem rot of rice – Bakanae disease
عامل بيماري فرم جنسي Gibberella fujikuroi
فرم غيرجنسي Fusarium moniliforme
اين بيماري در ايران و بويژه در شمال و منطقه ميانه ديده مي شود. قارچ عامل بيماري ميزبانان زراعي ديگري بجز برنج نظير ذرت، پنبه، لوبيا چشم بلبلي، سورگوم، نيشكر و ... دارد.
علايم بيماري در برنج شامل پوسيدگي طوقه، پوسيدگي گياهچه، عقيم شدن گياه و زرد شدن كل بوته ها است. گياهان بصورت لكه اي در مزرعه پژمرده شده و زرد رنگ به نظر مي رسند. اين بوته ها به دليل اينكه طوقه آنها كاملاً پوسيده است، براحتي از خاك كنده مي شوند. اين بيماري نيز بذرزاد است. گاه بذرها بواسطه حضور كنيدي هاي قارچ عامل بيماري قرمز رنگ به نظر مي رسند. اين قارچ در فرم جنسي توليد پرتيس هايي مي كند كه آسكوسپورهاي آن مسئول آلوده سازي گياه از مرحله خوشه دهي تا بلوغ كامل ميباشند. اين قارچ حدود 4 ماه به فرم هي

ف هايي با ديواره ضخيم و ماكروكنيدي ها در خاك باقي مي ماند. اين قارچ در PH اسيدي، جيبرلين و در PH قليايي بخصوص در مناطق گرم اسيد فوزاريك توليد مي كند كه اولي باعث بلندي قد و نازكي ساقه و تغيير رنگ گياه به سبز روشن شده و دومي باعث كوتاهتر شدن و زرد شدن گياه مي شود. اين قارچ دو نوع كنيدي به نام هاي ماكروكنيدي و ميكروكنيدي توليد مي كند. ماكروكنيدي ها داراي 8-3 سلول بوده و ميكروكنيدي ها نيز 1-2 سلولي اند. كلاميدوسپور در اين قارچ وجود ندارد. اسكلروتهايي برنگ آبي تيره نيز ممكن است در اين قارچ تشكيل شود.


كنترل بيماري
1 – استفاده از بذور سالم يا ضدعفوني بذر
ضدعفوني بذر برنج با سموم جيوه اي فوق العاده موثر است. اما به دليل عدم استفاده از اين سموم به لحاظ اثبات خواص سرطانزايي آنها سموم ديگري جايگزين آنها شده است كه از آن جمله مي توان به بنوميل، تيرام و تيوفانات متيل اشاره نمود. اين مواد در مقابل بيماري هاي باكانا، بلاست و لكه قهوه اي موثرند. با اين استثناء كه بنوميل در برابر لكه قهوه اي موثر نمي باشد. چراكه اين قارچكش دربرابر اُاُميستها و نيز قارچ هايي داراي اسپور تيره موثر نمي باشند.

4 – بيماري لكه قهوه اي برنج Brown spot of rice
عامل بيماري فرم جنسي Cochliobolus miyabeanus
فرم غير جنسي Drechslera oryzae
اين بيماري نيز در اغلب نقاط دنيا از جمله ايران ديده مي شود و دامنه ميزباني آن محدود به برنج است.
علايم اين بيماري در همه بخش هاي هوايي بويژه برگها و گلوم گياه ميزبان ديده مي شود. لكه هاي تخم مرغي شكل قهوه اي ريز تا حداكثر به قطر 1 سانتي متر با مركز خاكستري (درحالت پيشرفته) روي برگها ديده مي شود. روي گلوم لكه هاي سياه با ظاهري مخملي (در شرايط رطوبي) ديده مي شود كه در نهايت لكه هاي سياه در آندوسپرم بذرها ظاهر مي شود و بدين ترتيب اين بيماري با بذر نيز منتقل مي شود. نكته مهم در مورد اين بيماري آن است كه شرايط خاك، حاصلخيزي خاك و تغذيه گياه ارتباط تنگاتنگي با اين بيماري دارد و بيماري در خاكهايي فقير و مواجه با كمبود عناصري چون N، K، Si، Mn، MG شدت دارد. وجود اين بيماري در واقع شاخصي براي غيرخاصلخيزي خاك مي باشد.

كنترل بيماري
1 – مديريت صحيح كاربرد كودها و تغذيه صحيح گياه
تغذيه صحيح گياه با كودهاي حاوي N، K، Si. استفاده از كود سيليكون نيز كنترل خوبي از بيماري را در پي داشته است.
2 – استفاده از رقم هاي مقاوم به اين بيماري
3 – كنترل شيميايي
استفاده از سموم مختلف شيميايي مثل كيتوزان، ايپروديون و كاربندازيم براي ضدعفوني

بذور.
استفاده از هينوزان (اديفنفوس) بصورت سمپاشي و مانكوزب و كاربندازيم بصورت ضدعفوني بذر كنترل بسيار خوبي را بدنبال دارد. استفاده از تري سيكلازول در طول دوره پنجه زني و اواخر مرحله گلدهي نيز كنترل خوبي را در پي دارد.
در ايران توصيه شده است از روش ضدعفوني بذور با كاربوكسين تيرام 2 در هزار (24 ساعت در محلول) قبل از كاشت استفاده شود.

ب – بيماريهاي باكتريايي
1 – بيماري بلايت برگي يا كرسك برنج Rice leaf blight - Kresek
عامل بيماري Xanthomonas oyrzae pv. oryzae
اين بيماري در برنج و برخي ميزبانان وحشي تك لپه ديده مي شود و در جهان از گسترش وسيعي برخوردار مي باشد.
علايم در برگهاي جوان به صورت رگه هاي آب سوخته نزديك نوك برگ و حواشي ظاهر مي شود. اين لكه ها بهم پيوسته و سفيد مايل به زرد با حواشي موجي مي شوند. كل برگ ممكن است در نهايت از بين برود. علايمي كه با عنوان كرسك از آن نام برده مي شود شامل پژمردگي، خشك شدن برگها و مرگ است كه در آن آلودگي سيستميك است و اين در صورتي اتفاق مي افت

د كه ميزبان حساس و ايزوله قارچي مهاجم وجود داشته باشد. آلودگي سيستميك بويژه در گياهان تازه نشاء شده ديده مي شود. باكتري عامل بيماري در بذر، ميزبانان وحشي، برنج خودرو و كاه آلوده برنج باقي مي ماند و در خاك نيز در شرايط خنك و مرطوب حداكثر چند ماه دوام مي آورد و لي سريعاً در شرايط گرم و خشك از بين مي رود. باكتري از طريق هيداتودها و شكاف هاي رشدي ريشه و زخم وارد گياه مي شود. انتقال بيماري در مزرعه با آب آبياري است ولي دوام باكتري در آب بيش از چند روز نمي باشد. باكتري عامل بيماري يك باكتري گرم منفي، با يك تاژك قطبي است و كلني آن كند رشد، موكوئيد (صمغ دار) و به رنگ تقريباً زرد مي‌باشد.

كنترل بيماري كرسك
1 – استفاده از بذور سالم
2 – استفاده از واريته هاي مقاوم
3 – دقت در كنترل آب و جلوگيري از آسيب نشاء ها
4 – محدود كردن استفاده از كودهاي نيتروژنه
5 – استفاده از برخي آنتي بيوتيك ها مثل استرپتومايسين بصورت سمپاشي
6 – كنترل بيولوژيكي با باكتري هاي سودوموناس فلئورسنس و ...

ج – بيماري هاي ويروسي برنج
1 – موزائيك برنج Rice Musaic Virus(RMV)
علايم شامل خطوط كلروتيك (زرد رنگ) روي برگ هاست كه گاه بصورت نواري درمي‌آيد. اين ويروس داراي ژنوم RNA دورشته‌اي است و توسط زنجره منتقل مي‌شود. ميزبانان ثانوي اين ويروس و برخي ديگر از ويژگي هاي آن شبيه موزاييك ذرت است و ممكن است اين دو ويروس يكي باشند. اين ويروس در مزارع كشور وجود دارد.

2 – ويروس تونگرو برنجRice Tungro Virus
اين ويروس خطرناكترين ويروس برنج است كه در هند و پاكستان اهميت دارد و تا كنون در كشور گزارش نشده است اما يكي از خطرات بالقوه برنج كاري كشور محسوب مي شود كه بايستي اقدامات دقيق قرنطينه اي در اين خصوص اعمال گردد. علايم شامل كوتوله شدن گياه و زرد شدن

و منقوط بودن برگ هاست. اين ويروس داراي دو پيكره است.
1 – پيكره كروي Tungro spherical virus
2 – پيكره باسيلي شكل Tungro bacilliforme virus
3 – بيماري نوك سفيد ويروسي يا هوجابلانكا Rice hoja blanca virus (White leaf)
اين بيماري در شمال و جنوب امريكا روي برنج و ديگر غلات دانه ريز خطرساز است. برگ هاي گياهان آلوده نواري، منقوط يا سفيد مي شوند. گياهان كوتاهتر از حد نرمال بوده و پانيكول

ها كوچكترند و قسمت هاي گل وجود ندارد و گياه عقيم مي شود. اين ويروس رشته اي است و توسط زنجره منتقل مي شود. اين ويروس خطرناك نيز تا كنون از كشور گزارش نشده است.

بيماري هاي ذرت
الف – بيماري هاي قارچي
1 – سياهك معمولي ذرت Corn Common smut
عامل بيماري Ustilago maydis
اين بيماري كه از مهمترين بيماريهاي ذرت در دنيا مي باشد، از سال 1360 در ايران شناسايي و در مناطق مختلف كشور از جمله كرج، ورامين و گرگان گزارش شده است. علايم بيماري در كليه اندام هاي هوايي ذرت بخصوص در بافت هاي درحال رشد و مريستمي ديده مي شود. بزرگترين و بيشترين گالها بر روي بلال و گل نر تشكيل مي شود. گالها توسط غشايي با پوسته نقره اي رنگ پوشيده مي شوند. داخل اين گال ها مملو از تليوسپورهايي است كه پس از پاره شدن غشاء آزاد شده و قادر به آلوده گردن گياه مجاور مي باشد. بنابراين اين يك سياهك استثنايي است كه پلي سيكل مي باشد. گالهاي روي برگ سفت و خشك و معمولاً ناشكوفا مي باشند. عامل بيماري از طريق باد، آب و ساير عوامل منتقل مي شود. نفوذ قارچ عامل بيماري از طريق زخم هايي صورت مي گيرد كه توسط حشرات و ساير عوامل مكانيكي در گياهان صورت مي گيرد.

كنترل بيماري
1 – به لحاظ پلي سيكل بودن بيماري، ضدعفوني بذر تاثير چنداني در كنترل بيماري نخواهد داشت.
2 – بهترين و مطمئن‌ترين راه كنترل بيماري استفاده از ارقام مقاوم است.
3 – جلوگيري از زخمي شدن گياه توسط ماشين آلات كشاورزي در زمان داشت
4 – مصرف بهينه كودهاي شيميايي

2 – سياهك خوشه ذرت Head smut
عامل بيماري Sporisorium reilianum
اين بيماري نيز در كشور ما و بخصوص اصفهان، سيستان و بلوچستان و نيز در منطقه ميانه شايع است. علايم بيماري پس از ظهور خوشه هاي ذرت ديده مي شود.
اين علايم بسيار مشخص است و تمام يا بخشي از خوشه ها به توده اي از تليوسپورهاي

 

 

سياهرنگ مبدل مي شود. تليوسپورها روي بذر و خاك زمستانگذراني كرده و سال بعد با جوانه زني و نفوذ به گياهچه ذرت آن را آلوده مي كنند.

كنترل بيماري
1 – استفاده از بذر سالم و غير آلوده
2 – كندن و سوزاندن بوته هاي آلوده
3 – تناوب زراعي
4 – ضدعفوني بذر با كاربوكسين 2 در هزار يا كاربوكسين تيرام 5/2 در هزار قبل از كاشت
3 – پوسيدگي ذغالي ذرت charcoal rot of corn
عامل بيماري Macrophomina phaseoli
اين بيماري در بخش هاي مختلف كشور از جمله آذربايجان، بروجن، استان مركزي، اصفهان، خوزستان، مشهد، شيراز و يزد گزارش شده است. روي ريشه گياهان مبتلا لكه هاي قهوه اي آب سوخته اي بوجود مي آيد كه بعداً سياهرنگ مي شوند. با رسيدن گياه قارچ به گره هاي پايين ساقه حمله كرده و سبب رسيدگي قبل از موعد، پارگي و شكستن تاج گياه مي شود. در اين هنگام تعداد زيادي از اسكلروت هاي قارچ در زير پوست ساقه بوجود مي آيد كه مشخصه اصلي بيماري است. گاه قارچ اگر در مراحل اوليه به گياه حمله كند، سبب از بين رفتن گياهچه مي شود. اين قارچ داراي ميزبانان متعددي از جمله سورگوم، سويا و آفتابگردان و ... مي باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید